با گذشت چهل روز از این حادثه هنوز هیچ خبری از بیمه و پرداخت خسارت نشده و تکلیف وام هایی که قرار شده به آنها بدهند مشخص نشده است.

جماران - سجاد انتظاری: وقتی از چهارراه استانبول به ساختمان پلاسکو نزدیک شدیم مردمی را دیدیم که جلوی عکس های بزرگی که با آنها جلوی ساختمان را بسته بودند ایستاده و در حال تماشای تراژدی بر جای مانده از نماد مدرنیته در تهران و اولین ساختمان مرتفع مرکز شهر بودند.

چیزی که مردم شاهد آن بودند خرابی کامل قسمت جلوی ساختمان و قسمت نیمه سوخته عقب این ساختمان بود. پاساژهای سمت چپ این ساختمان یعنی پاساژهای کویتی ها و فردوسی مشغول کار عادی خود هستند و طبقات پایین که مغازه ها هستند حالت عادی دارد و خیاطی های طبقات فوقانی هم مشغول آماده کردن کارهای شب عید هستند.

این در حالی است که قسمت هایی از ساختمان سمت راست آن یعنی پاساژ شمشاد با خساراتی مواجه شده و قسمت هایی از  آن خراب شده است در حدی که وسایل داخل مغازه های کناری این پاساژ با جزئیات کامل به چشم می خورد و یک چرخ خیاطی در طبقه سوم این ساختمان نظرها را به خود جلب می کند.

جالب است که مغازه داران و فروشندگان این پاساژ جلوی ویرانه های پلاسکو مانده اند و به دلیل اینکه با گذشت چهل روز از این حادثه هنوز هیچ خبری از بیمه و پرداخت خسارت نشده و تکلیف وام هایی که با سودهای بالا قرار شده به آنها بدهند مشخص نشده وقتی متوجه می شوند که یک خبرنگار در محل حاضر شده به دلیل همه فشارهایی که از این حادثه به آنها وارد شده و از محل کسب و کارشان تنها یک دیوار مخروبه باقی مانده به این امید که انعکاس اخبار این حادثه بتواند گره ی از کار آنها باز کند با روی گشاده از حضور خبرنگار استقبال می کنند.

این در حالی است که کسبه ساختمان های مجاور یعنی پاساژ کویتی ها و پاساژ فردوسی هنوز در بهت و حیرت این حادثه به سر می برند و هر کدام به نحوی سعی دارند از این حادثه حرفی نزنند و فقط چهره غم زده آنها هنوز در غم از دست دادن این همسایه قدیمی است و حتی حاضر نیستند نظر خود را در مورد شایعاتی که پس از تخریب پلاسکو در زبان مردم چرخید اظهار نظر کنند و جواب همه سؤال ها را به چیزی که در رسانه ها و اخبار منتشر شده ارجاع می دهند. نگرانی ویژگی مشترک همه آنها است که نگران ساختمان های کهنه و فرسوده محل کار خود هستند که حافظه تاریخی آنها عمری نزدیک به چهل سال برای آنها به یاد می آورد و ترس از این دارند که تراژدی پلاسکو قسمت های دیگری هم داشته باشد.

در نگاهی به اطراف دو بیل مکانیکی خسته ای که رمقی برای کار نداشتند در پارکینگ مجاور ساختمان (پارکینگ اسلامبول) کنار دیواری که بعد از فرو ریختن پلاسکو بین این پارکینگ و ساختمان پلاسکو کشیده شده بود دیده شدند که هیچ نشانی از راننده آنها به چشم نمی خورد. نکته جالب توجه این است که از درون این پارکینگ وقتی به آثار بر جای مانده از ساختمان پلاسکو نزدیک شدیم هنوز بوی سوختگی به مشام می رسید.

وقتی از ساختمان پلاسکو به سمت مترو سعدی رفتیم با یک نفر از نیروهای آتش نشانی مواجه شدیم که تنها نشانه باقی مانده از ایستگاه سیار آتش نشانی مستقر در آنجا بود و علی رغم اینکه هنوز گزارش سازمان آتش نشانی از این حادثه و علت و چگونگی آتش سوزی منتشر نشده این آتش نشان جزئیاتی از این حادثه در اختیار ما قرار داد که از جمله آنها این است که ساعت 7 و 50 دقیقه صبح پنجشنبه 30 دی ماه آتش سوزی ساختمان پلاسکو به آتش نشانی اطلاع داده شد و تا ساعت 11 و 35 دقیقه که این ساختمان زیر بار حرارت 800 درجه آتش تاب نیاورد و فرو ریخت این نیروها هنوز در داخل ساختمان بودند و در نهایت نیز زمان ریختن ساختمان 16 نفر از آنها داخل این ساختمان بودند که ققنوس وار پر کشیدند و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.