گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین ‌مسیح مهاجری‌مدیرمسئول روزنامه"جمهوری اسلامی"

حجت الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری در سال های پیش از انقلاب اسلامی، با سخنرانی علیه رژیم، در مبارزات شرکت می‌کرد. او با نظارت شهید بهشتی، به مطالعه و تحقیق می‌پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی در حزب جمهوری اسلامی، به عنوان عضو شورای مرکزی مشغول به فعالیت شد. با انتخاب میرحسین موسوی به وزارت، مسیح مهاجری توسط حزب به مدیر مسؤولی روزنامه جمهوری اسلامی، که آن روز ارگان حزب محسوب می‌شد منصوب شد. او در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰، مجروح شد. مسیح مهاجری از سال ۱۳۶۰ تاکنون مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی است . او خاطرات فراوانی از فعالیش در روزنامه دارد. به مناسبت روز خبرنگار با وی که یکی از "السابقون" کار خبر و روزنامه‌نگاری در سالهای پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به شمار می رود، گفت‌وگویی انجام دادیم که در پی می‌آید:


حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری در گفت وگو با پایگاه خبری جماران اظهار کرد: ده سال از دوران نظام جمهوری اسلامی با رهبری امام(ره) گذشت. پس از پیروزی انقلاب حضرت امام (ره) ده سال انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را رهبری کردند. خوشبختانه در این ده سال دوران رهبری امام بر نظام جمهوری اسلامی من در کار رسانه ای بودم و علاوه بر این؛ در چند مناسبت در سمینارها و همایش هایی که مربوط به مسائل روزنامه نگاری و تبلیغات بود حضور داشتم و مقالاتی هم ارائه کردم . به همین دلیل تلاشی داشتم که امام(ره) را از این نظر ارزیابی کنم. ارزیابی من ازهمان زمان این بود و در این زمان بعد از گذشت دو دهه از رحلت امام نیز هنوز این ارزیابی را دارم که در یک جمله بیان می کنم " امام خمینی تاثیرگذارترین رسانه در قرن حاضر بودند." رسانه در رادیو تلویزیون ،روزنامه ، سایت و تشکیلات ارتباطی اینترنتی خلاصه نمی شود بلکه ما از قدیم سیستم ارتباطی سنتی داشتیم که شامل منبر ، مسجد و هیات ها و ... می شد که همه رسانه بودند. در میان همه رسانه های موجود اعم از رسانه های قدیم سنتی و دیجیتالی ارزیابی من این است که ایشان اولا شخصا یک رسانه بودند و ثانیا تاثیرگذارترین رسانه در دوران معاصر و قرن حاضر بودند؛ چرا که امام خمینی(ره) در کار رسانه ای و تبلیغی و رساندن مطلب به مخاطب ویژگی هایی داشتند.

وی توضیح داد: یکی اینکه ایشان صداقت داشتند و همان را که باید به مردم منتقل شود، عینا به همان گونه به مردم منتقل می کردند و دیگر اینکه انسان هوشمندی بودند و به خوبی می دانستند که امروز چه چیزی مورد نیاز است و چه چیزی را باید گفت و چگونه باید گفت. اینها برای کسی که در رسانه است نکات مهمی است و هر انسانی هم دارای این هوش واستعداد بالا نیست .

مهاجری افزود: سوم اینکه امام خمینی(ره) مردم را دوست داشتند و اصل انگیزه ایشان برای نهضت روحانیت و انقلاب اسلامی و مبارزه با رژیم شاه این بود که مردم ایران را از وضعیت اسفناکی که دارند نجات دهند و البته این کار را به نام اسلام انجام دادند چون معتقد بودند که اسلام دینی است که با مردم است و می تواند مشکلات مردم با رژیم استبدادی و مداخله گران استعمارگر خارجی حل بکند و آنها را عقب بزند و مردم را بر سرنوشت خودشان حاکم بکند. بنابراین با تکیه بر اسلام به میدان آمدند و هدف این بود که مردم را نجات بدهند و موفق شدند و علت این که موفق هم شدند هم این بود که ایشان خود یک رسانه بودند. نه فقط در این دوران ده سال پس از پیروزی انقلاب، امام قبل از پیروزی انقلاب یعنی از سال 41 که نهضت روحانیت را شروع کردند شخصا یک رسانه تمام عیار بودند.

مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی خاطرنشان کرد: آن زمان هم من در حوزه علمیه قم بودم از ابتدای نهضت من در قم بودم و در جریان همه فعالیت های ایشان در نهضت بودم. سخنرانی ها، اعلامیه ها، پیام ها، جواب به سوالات و نامه ها همه هوشمندانه، دقیق ، مردم شناسانه و متکی به معیارهای قوی تاثیرگذاری رسانه ای بود. بنابراین می توانم بگویم که امام(ره) چه پیش از پیروزی انقلاب و چه پس از آن خود تاثیرگزارترین رسانه بودند و رمز پیروزی انقلاب و جمع کردن مردم پای علم انقلاب و سرنگون کردن رژیم شاه و قطع نفوذ استعمارگران در ایران این بود که اما خود یک رسانه بودند و توانستند تاثیرگذار وارد عرصه شوند و مردم را به طرف خود جذب کنند. اگر این تصویر را از امام داشته باشیم می توانبم بفهمیم که نگاه امام (ره) به رسانه چیست. امام(ره) گفت و گوهایی با رسانه ها داشته اند و در بعضی از این موارد هم من حضور داشتم و از همان مطالبی که ایشان در آن جلسات فرمودند می توان به راحتی نگاه ایشان به رسانه ها را درک کرد.

وی در ادامه با بیان خاطره ای از امام(ره) گفت: سال 64 روزی با حاج آسید احمد آقا خمینی، فرزند امام(ره)، تماس گرفتم و از ایشان خواستم که وقتی را تعیین کنند تا بتوانم به حضور امام بروم و سوالی که راجع به یکی از مسائل سیاسی مهم کشور داشتم را نزد ایشان طرح کنم و تکلیف خود را بدانم هم در روزنامه و هم در عرصه سیاسی . حاج احمد آقا هم فرمودند که من این کار را می کنم اما امام(ره) هم از من خواسته اند که من مسئولان روزنامه ها را دعوت کنم و ایشان با آنها صحبتی دارند. آن زمان علاوه بر جمهوری اسلامی کیهان و اطلاعات از روزنامه های اصلی بودند. آقای دعایی در روزنامه اطلاعات و آقای خاتمی در روزنامه کیهان بودند. آقای شاه چراغی هم قائم مقام آقای خاتمی در روزنامه کیهان بودند. من به حاج آسید احمد آقا گفتم سوال من از ایشان سوالی خصوصی است و احمد آقا گفتند اشکالی ندارد. ابتدا امام(ره) صحبت می کنند و پس از پایان جلسه شما سوالتان را خصوصی بپرسید.

مهاجری ادامه داد: من استقبال کردم. دو روز بعد وقت جلسه بود. و ما صبح یک روزی خدمت امام رفتیم. قبل از آغاز جلسه بین منزل امام(ره) و حسینیه حیات خلوتی بود که ما در آنجا روی فرش کوچکی نشستیم. چون آقای خاتمی وزیر ارشاد بود از ایشان پرسیدیم که امام(ره) با ما چه کار دارند؟ ایشان گفتند من اطلاعی ندارم. نه آقای دعایی می دانستند و نه من و آقای خاتمی . خدمت امام رفتیم . بعد از سلام و احوال پرسی، امام شروع به صحبت کردند. ایشان گفتند این روزها که روزنامه های شما را می بینم مرتب عکس و تیتر من در صفحه اول است . چرا این کارها را می کنید؟ من احتیاحی به این چیزها ندارم . این چیزها به درد مردم هم نمی خورد. شما ببینید که فلان کارگر چه کار مهمی انجام داده عکس و خبر او را بیاورید و یا فلان کشاورز یا به تعبیر امام(ره) دهقان در مزرعه خود چه کار فوق العاده ای کرده عکس آن را در صفحه اول بیاورید و به مردم معرفی کنید و یا یک طبیب چه خدمتی به مردم کرده است و در روزنامه تان به آن بپردازید و تیتر کنید. این برای ما خیلی درس بزرگی بود. ما از این رهنمود امام متوجه شدیم که ایشان کار رسانه را کار مردمی و متعلق به مردم می دانند نه متعلق به افراد مطرح و یا سیاسی جامعه. خود این نگاه بسیار مهم است و با نگاه بسیاری دیگر فرق دارد.

وی تصریح کرد : در طول سه دهه ای که در کار رسانه بوده ایم هیچ گاه از ناحیه مردم تحت فشار قرار نگرفتیم که چرا حرف ما را نمی زنید ولی خیلی وقت ها توسط افراد مطرح مورد گله و اعتراض قرار گرفتیم که چرا فلان مطلب و یا عکس ما را چاپ نکردید و یا به آن خوب نپرداختید. البته ما هیچ گاه زیر بار این گونه خواسته ها نمی رویم اما می خواهم بگویم نگاه دنیا وجامعه ما به مطبوعات نگاه اشرافی گری است . نگاه این گونه است که مسئولین باید مطرح شوند نه مردم. نگاه امام(ره) درست نقطه مقابل بود و حق هم همین است. رسانه ها یا دولتی هستند و یا غیر دولتی . اگر دولتی هستند که از بیت المال استفاده می کنند و بیت المال برای مردم است و مسئولین را هم مردم انتخاب کرده اند . معنی ندارد که مسئولین مطرح شوند و مردم مطرح نشوند. مردم باید بپرسند و مسئولین جواب بدهند. اگر هم غیر دولتی هستند یعنی بخش خصوصی و مردمی هستند . بخش خصوصی هم وظیفه ای ندارد که مسئولین را مطرح کند.

مهاجری یادآور شد: بنابراین به طور طبیعی همین نگاه امام(ره) است که باید بر رسانه ها حاکم باشد. علاوه بر اینکه امام را یک رسانه تاثیر گذار می دانم. نگاه امام را هم به رسانه نگاه مردمی می دانم، امام(ره) معتقد بودند که رسانه ها متعلق به مردم هستند و باید درد مردم را مطرح کنند و اگر از مسئولین چیزی مطرح می کنند باید در پاسخ به درد و سوال و خواسته های مردم باشد. همین نگاه را اگر در رسانه ها اصل قرار دهیم،کار رسانه ها بسیار پیشرفته و قوی خواهد بود.

مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی ادامه داد: امام(ره) مردم را اصل قرار می دادند. اگر مردم اصل باشند به معنی هیچ بودن مسئولین نیست و بلکه بر اساس آن مسئولین فرعند. این به معنی فراموش کردن آنها نیست. بلکه آنها در رسانه ها فرعند. این نگاه اگر وارونه شود آثار متفاوت تری خواهد داشت و فلسفه تشکیل رسانه با نگاه به مردم معنی می یابد.

وی خاطر نشان کرد: برای امام(ره) اصل دو نکته بود، یکی منافع مردم و دیگری اسلام . البته این دو از هم جدا نیستند برای اینکه مردم در این کشور مسلمانند و منافع مردم هم در کشور ما اسلام است. اگر رسانه ای چه گفتاری و چه دیداری این دو را رعایت می کرد . امام هیچ کاری با آن نداشت اما اگر رسانه ای در مقابل منافع مردم می ایستاد و یا در مقابل اسلام می ایستاد امام با آن برخورد می کردند.

مهاجری تاکید کرد: معتقدم نهایت آزادی رسانه ای همین است. باید بپرسید آیا هیچ کشوری به رسانه های خود اجازه می دهد علیه استقلال و منافع و مصالح خود عمل کنند. اگر دولتی به رسانه های خود این اجازه را بدهد اصلا خائن است. به اصطلاح امروز خط قرمز منافع ملی و معتقدات مردم که اسلام است بود و نه جلو تر از آن. ما در روزنامه جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای انتقاد کردن احساس نمس کردیم. از مسئولین دولتی، بخش خصوصی و دستگاها انتقاد می کردیم و هیچ گاه با محدودیت روبرو نشدیم و امام نگفتند شما چرا این کار را می کنید. رفتند خدمت امام از روزنامه جمهوری اسلامی شکایت کردند که این روزنامه فلان مقالات یا سلسله گزارش ها را منتشر می کند. برای نمونه در سلسله گزارشی با عنوان "نگذارید جوجه ها کرکس شوند" از هجوم خان ها به دهات و روستا ها و مردم گفتیم و آوردیم که خان ها با هجوم به روستاها همان زمین هایی که اول انقلاب به مردم داده شده بود را از مردم پس می گرفتند . خان ها از خارج برگشته بودند و با هماهنگی با بعضی عناصر در دادگستری زمین ها را از مردم پس می گرفتند و رشوه ای می گرفتند و خانها دوباره حاکم می شدند.

مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی افزود: روزنامه لبه تیز انتقاد را در این گزارشها دستگاه قضایی قرار داده بود. خدمت امام(ره) رفتند و با پوشش دروغ گفتند که وقتی دستگاه قضایی این گونه توسط روزنامه مورد حمله قرار می گیرند بچه های ما در جبهه ناراحت می شوند و می خواهند بدانند مگر اینجا چه خبر است و از جبهه ها برمی گردند.این دسیسه شیطنت آمیزی بود. امام(ره) هم در مورد جبهه بسیار حساس بودند و آنها فکر کرده بودند اگر این موضوع را به امام بگویند ایشان واکنش نشان می دهند و جلوی این کار را می گیرند. امام (ره)درست برعکس به آنها جواب دادند و فرمودند اتفاقا این باعث می شود بچه های ما در جبهه فکر کنند که اگر ما در جبهه با دشمن خارجی می جنگیم. کسانی هم در داخل هستند که پشت جبهه را حفظ می کنند و از منافع ملت دفاع کنند. بنابراین روزنامه جمهوری اسلامی به کار خود ادامه دهد. این خبر به گوش ما رسید ما خیلی خوشحال شدیم و قوی تر عمل کردیم و جلو رفتیم. این به معنی آن است که امام(ره) از اینکه به دستگاه قضایی تندترین انتقادها وارد شود هیچ ابایی ندارند و برای روزنامه آزادی قائل بودند و به جز منافع مردم و اسلام برای روزنامه هیچ محدودیتی قائل نبودند.

وی ادامه داد: اگر کسی به صورت کلی بگوید که امام(ره) برای رسانه ها محدودیتی قائل می شدند پذیرفته شده نیست. باید به طور مصداقی بگوید که در کدام مورد این گونه برخورد شده است . ما هیچ محدودیتی احساس نمی کردیم.

مهاجری در بیان خاطره ای دیگر از دوران فعالیت روزنامه جمهوری اسلامی در دوره حیات حضرت امام خمینی (ره)گفت: زمانی در روزنامه سرمقاله ای با عنوان "پدر شیطان" نوشتم و در آن به وزرات خارجه انتقاد شدید کردم که چرا حاضر شدید فلان کس را به عنوان سفیر انگلیس در ایران بپذیرید. او فردی اطلاعاتی است و در این مورد سابقه در ایران دارد اگر وارد ایران شود با توجه به ضعفی که ما در وزارت خارجه داریم مشکلاتی را برای کشور ایجاد می کند . انگلیس هم که دولت استعماری سابقه داری است و این اگر وارد ایران شود، به ضرر ما تمام می شود. آن زمان آقای دکتر ولایتی وزیر خارجه بودند. در مقاله پدر شیطان نوشتم که اگر امام(ره) می گویند آمریکا شیطان بزرگ است ، توجه داشته باشید که انگلیس پدر آمریکا است و آمریکایی ها همان کسانی هستند که از انگلیس به آمریکا رفتند و در آمریکا ماندند و بومی های آمریکا را از بین بردند. آنها فرزندان شیطان هستند و شما الان دارید به پدر شیطان امتیازی می دهید که یک فرد اطلاعاتی قوی خود را در ایران سفیر کند. این موضوع برای ما مشکلاتی را ایجاد می کند. آقای ولایتی آن زمان برای شرکت در اجلاسی به نیویورک رفته بود. آقای علی محمد بشارتی قائم مقام وزیر خارجه بود و این مقاله راهمان روز برای آقای ولایتی به نیویورک فاکس می کند. آقای ولایتی مقاله را می خواند و از آن ناراحت می شود.

وی ادامه داد: عصر آن روز حاج احمد آقا به من تلفن زدند. ایشان معمولا رابط ما با امام بودند. من به ایشان گفتم که چه خوب شد شما به من زنگ زدید من از امام سوالی داشتم . شما این سوال را خدمت ایشان مطرح بکنید ببینید جواب ایشان چیست و می خواهم نظر ایشان را بدانم و پاسخ را به من بدهید. پرسیدند سوال چیست. گفتم امام امروز صحبتی کردند و گفته اند فرزندان من ناراحت نباشید سیاست های خارجی زیر نظر من است . من وقتی این را از اخبار شنیدم تصور کردم امام سرمقاله ما را خوانده اند و از آن ناراحت شده اند. و به ما خطاب می کنند. شما این موضوع را از ایشان بپرسید ببینید اگر همین طور است ما این کار را تکرار نکنیم و آن را جبران کنیم. چون ما اعتقاد قلبی به رهبری امام ، سیاست ها ، درک و دلسوزی ایشان داشتیم و هیچ گاه نمی خواستیم امام را از خود برنجانیم . حاج احمد آقا گفتند نه. اتفاقا این قضیه امروز مطرح شد و امام(ره) مطلبی را گفتند که من آن را برای شما می گویم و شما مطمئن باشید که اینگونه نیست. گفتم بفرمایید. گفتند امروز آقای ولایتی از نیویورک با آقای بشارتی تماس گرفت و گفت به امام(ره) عرض کنید که یا حق با روزنامه جمهوری اسلامی است یا حق با ما. اگر حق با ماست به روزنامه جمهوری اسلامی بگویند این چیزها را ننویسید و اگر حق با روزنامه جمهوری اسلامی است به ما بگویند که ما این کارها را نکنیم. امام تکلیف ما را روشن کنند. پرسیدم پاسخ امام چه بود که حاج احمد آقا گفتند امام فرمودند روزنامه کار خودش را بکند و وزارت خارجه هم کار خود را بکند. بنابراین شما مشکلی ندارید و کار خود را بکنید. من نگاه کردم به این افق وسیعی که امام باز کردند هم جلوی چشم ما و هم جلوی چشم مسئولین این کشور . به هر دوی ما گفتند که رسانه ها باید بیشتر از اینها حق کار و اظهار نظر داشته باشند. شما یک کار کرده اید و اگر اعتقاد دارید درست است آن را انجام دهید ولی فکر نکنید که رسانه ها باید نظرشان را تابع نظر شما کنند. رسانه ها هم باید حرف بزنند. به شما انتقاد کنند و نظرشان را اعلام کنند و شما هم حرف بزنید و به آنها پاسخ بگویید. اما اینگونه نباشد که شما فکر بکنید اگر کار شما درست است رسانه ها حق ندارند به شما انتقاد کنند . این افق بسیار وسیعی است. از اینجا بسیار خوب می شود فهمید که امام به رسانه ها چگونه نگاه می کردند و آیا رسانه ها در مقابل نقد عملکرد مسوولین هم در قوه قضاییه و مجریه محدود بودند یا نه. من از این نظرات امام نتیجه می گیرم که رسانه ها محدود نبودند. تا آنجا که انصاف ،منافع ملی و مصالح مردم و اسلام را در نظر می گرفتند به هیچ وجه محدود نبودند. در مورد مجلس هم همینطور ما بسیار از تصمیمات مجلس انتقاد کردیم اما امام یک بار نگفتند که چرا انتقاد می کنید . از یک سو می گفتند مجلس در راس امور است اما از این سو به روزنامه ها اجازه می دادند هر طور که می خواهند انتقاد کنند.

مهاجری تاکید کرد: کسانی که از محدودیت رسانه ها در دهه اول انقلاب صحبت می کنند باید دلیل بیاورند و بگویند در فلان مورد امام فلان کار را کردند اگر مورد مشخصی را نیاورند ادعا ، ادعای واهی است.

وی در پاسخ به اینکه آیا حضرت امام شخصا در مورد یک روزنامه دستور توقیف دادند گفت: روزنامه آیندگان مربوط به حزب رستاخیز بود و از پیش از انقلاب در ایران فعالیت می کرد و روزنامه ای کاملا وابسته به عناصر خارجی و استعمارگران و سلطنت طلبان بود. مطالبی بر خلاف انقلاب و مردم نوشته بود که می توان مراجعه کرد و آن مطالب را دید. امام فقط یک جمله فرمودند که دستور توقیف هم نبود و آن روزنامه دیگر خود به خود بسته شد. ایشان فرمودند من این روزنامه را دیگر نمی خوانم. همین جمله باعث شد روزنامه دیگر منتشر نشود. مردم به امام اعتقاد قوی داشتند و اگر روزنامه منتشر می شد مردم در آن را می بستند. رهبری امام بر مردم رهبری بر قلب ها بود نه دستوری و فرمایشی و یا متکی بر قانون. کسانی که به جبهه می رفتند نیز بر اساس اجبار نبود و حتی جوانان کم سن شناسنامه هایشان را تغییر می دادند به عشق اینکه امام فرموده اند به جبهه می رفتند و هیچ کس هم کاری نمی کرد و برای آنها اجباری نبود . امام بر قلبها حکومت می کردند و اگر این روزنامه منتشر می شد مردم واقعا با آن برخورد می کردند مردم نیز می دانستند که اگر امام حرفی را می زند از روی اعتقاد است و خواست قلبی امام خواست شخصی نیست و برای اسلام است. بنابراین طبیعی بود که روزنامه خودش تصمیم بگیرد که منتشر نشود و جایی برای انتشار آن وجود نداشت.

وی با اشاره به دستور دادستانی کشور برای توقیف تعدادی از نشریات وابسته به منافقین و توده ای ها و سایر گروهک ها پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال 60 گفت: آن زمان آنها مرز را شکستند و قانون اساسی اجازه برخورد با آنها می داد و دادستانی تهران این روزنامه ها را بست.

مهاجری در خصوص دستور امام(ره) مبنی بر عدم انتشار یک روزنامه در جبهه افزود: آن روزنامه ای که امام دستور دادند به جبهه نرود برای این بود که اختلاف به جبهه نرود. و اختلاف افکنی برای جبهه سم است و به روحیه رزمندگان ما آسیب می زند. وقتی ببینند تفرقه وجود دارد به طور طبیعی انگیزه شان برای نبرد در جبهه کم می شود.

مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی اضافه کرد: امام وقتی فرمودند بشکنید این قلم ها را خطابشان به روزنامه نگاران بود یعنی این قلم ها را کنار بگذارید و قلم های سالم به دست بگیرید امام نفرمودند ای دادگاه ای نیروی انتظامی و یا نیروهای مسلح قلم ها را بشکنید. امام به خود روزنامه نگاران می فرمایند خودتان بشکنید این قلم ها را . چون مسموم است و قلمی به دست بگیرید که به نفع اسلام و مصالح ملی بنویسد. هر کسی غیر از این برداشت کند جمله امام را خلاف گرفته است. بنابراین امام به شدت حامی رسانه ها بودند و آنجایی که رسانه ها علیه ملت بودند دنبال اصلاح بودند و می خواستند آنها خودشان خود را اصلاح کنند. امام (ره) دنبال اصلاح بودند نه دنبال از بین بردن.

مهاجری در تحلیل عملکرد رسانه ها در شرایط فعلی و انطباق آن با اصول مورد نظر امام (ره) و انقلاب گفت: رسانه ها از بعد عمل به آنچه امام ترسیم کردند سه دسته هستند. یک دسته افراطی ، دسته دیگر تفریطی و یک دسته هم معتدل هستند و درست عمل می کنند. گاهی مطالبی منتشر می شود که خلاف واقع است . تفریطی ها هم خلاف واقع می گویند. افراطی ها علیه مسئولین مطالبی را چاپ می کنند تفریطی ها حرف های دورغی چاپ می کنند و خیال می کنند به نفع مسئولین است. مثلا اینکه می گویند رئیس گروه منافقین از یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری طرفداری و یا حمایت کرده، اصلا جعل و دروغ است. دروغ چاپ می کنند برای اینکه علیه یک نامزد ریاست جمهوری حرفی زده شود. امروز شاهد افراط و تفریط هستیم و هر دو آنها غلط است.

وی گفت: گروهی نیز این دو جرم اخلاقی را مرتکب نمی شوند و چه خوب که همه معتدل باشند و نه افراطی باشد و نه تفریطی.

مهاجری افزود: در میان دست اندر کاران برای برخورد با رسانه ها نیز افراط وجود دارد و سعه صدری وجود ندارد و تنگی نظر وجود دارد. فکر می کنند هر انتقادی دشمنی است در حالی که انتقاد لازم است و برای درست عمل کردن قوای سه گانه باید به آنها انتقاد کرد. اگر انتقاد نباشد آنها از مسیر منحرف می شوند و دیکتاتوری پیش می آید و فاسد می شوند. نباید جلوی انتقاد را گرفت. خوب است اگر در برخی مواقع که فشار زیاد می شود رسانه ها خود رعایت چیزهایی را بکنند اما اینگونه نباشد که کلا سانسور شوند. بلکه در حدی که برای منافع ملی زیانی وارد نشود حرف خود را بزنند. این برخوردهای همراه با سانسور و فشار به نفع منافع ملی و کشور نیست. نوعی افراط در برخورد با رسانه ها وجود دارد . می شود با سعه صدر با رسانه ها برخورد کرد به نحوی که رسانه ها حالت اعتدالی را حفظ کنند و انتقاد داشته باشند که هم به نفع نهاد رسانه ای کشور و هم به نفع قوای سه گانه ، مسئولین و منافع ملی ماست.

وی در ادامه گفت وگوی خود با اشاره به خاطره ای گفت: آقای شریعتمداری پیش از پیروزی انقلاب به عنوان یک مرجع تقلید، مطرح بود. بعد ایشان جزء دارو دسته ای شد که خواستند علیه امام کودتا کنند ، آقای شریعتمداری را رهبر کنند و امام را از بین ببرند و انقلاب را دست بگیرند. چون جرات نمی کردند به نام دیگری غیر از این انقلاب چیزی بگویند با نام انقلاب ولی با نعل وارونه صاحب قدرت شوند. آقای شریعتمداری در راس بود و افراد دیگری هم بودند که با او همراه شده بودند . مثل قطب زاده و حجازی که واعظی بود. عده دیگری هم را در جاهای دیگر دیده بودند. در نهایت وزارت اطلاعات متوجه و کودتا کشف می شود. آقای شریعتمداری حبس خانگی می شود. آقای ری شهری که وزیر اطلاعات بود شخصا به خانه او می رود و با او مصاحبه مانندی می کند که بازجویی بود و بعد از مدتی این بازجویی از تلویزیون پخش می شود و آقای شریعتمداری در آن اعتراف کرده بود. البته جامعه مدرسین حوزه علمبه قم هم آقای شریعتمداری را از مرجعیت خلع کرد. برای اینکه یک کودتاچی نمی تواند مرجع تقلید باشد.

مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی اضافه کرد: ما شب از تلویزیون بازجویی آقای شریعتمداری را می دیدیم و آن روزها نیز مقالات زیادی در مورد او می نوشتیم و افشا می کردیم. با کمال تعجب دیدیم که آقای شریعتمداری با آن غروری که داشت و با توجه با کارهایی که کرده بود و قبل از انقلاب هم با شاه روابط زیادی داشت گفت من یک خواسته ای از آقای خمینی دارم. خواسته من این است که به روزنامه ها و رادیو و تلویزیون بگویند که دیگر علیه من چیزی نگویند و ننویسند. البته خواسته، خواسته کوچک و حقیرانه ای بود یک نفر در آن سطح نباید چنین خواسته ای را مطرح می کرد اما به هر حال طرح کرده بود.

وی افزود: آخر وقت شده بود و ما داشتیم وسایلمان را کم کم جمع می کردیم که به منزل برویم مطالب هم به چاپخانه رفته بود که تلفن زنگ زد. من گوشی را برداشتم دیدم احمد آقا است. گفتند امام برای شما پیغامی داشتند . پیغام را گوش کنید و عمل کنید. پرسیدم پیغام چیست؟ گفتند: امام فرمودند به شما بگوییم که هیچ چیزی علیه آقای شریعتمداری چاپ نکنید. یعنی خواسته آقای شریعتمداری را همان شب و چند دقیقه بعد از پخش صدای او اجابت کردند.

وی در ادامه تاکید کرد: ببینید امام چقدر به رعایت حرمت افراد در روزنامه ها توصیه می کردند. با آنکه آن فرد کودتاچی بود امام فرمودند که رعایت کنید. من گفتم که ما مقداری مطلب فرستاده ایم و الان در چاپخانه است از امام بپرسید که چه کنیم . همان ها را هم چاپ نکنیم یا اینکه آنها چاپ شوند از فردا دیگر در این مورد چیزی نفرستیم چاپ خانه. حاج احمد آقا گفتند اجازه دهید بپرسم من نمی توانم از خودم در این مورد چیزی بگویم. دوباره به شما زنگ می زنم و تلفن را قطع کردند. من در این فاصله با خود گفتم ای کاش دوباره نمی پرسیدم اینها چاپ می شد و از فردا دیگر چیزی نمی زدیم. دو- سه دقیقه بعد تلفن زنگ خورد و حاج احمد آقا گفتند امام فرمودند همین ها را هم چاپ نکنید و برگردانید . فردا که روزنامه چاپ می شود هیچ چیزی علیه آقای شریعتمداری نباشد.

مهاجری گفت: این خاطره برای من خاطره بسیار زیبایی است و هیچگاه از ذهنم بیرون نمی رود. استنباط من این است که امام(ره) در کار رسانه ای ظرافت های بسیاری را مد نظر قرار می دادند . این موضوع برای ما درس است نه فقط در مورد آقای شریعتمداری بلکه در مورد خیلی های دیگر.

وی در پایان گفت: امروز اگر بخواهیم توصیه ای در مسیر بینش امام برای رسانه ها داشته باشیم این است که حرمت اشخاص را خیلی رعایت کنیم در نوشتارها. عده ای هرچه بخواهند می نویسند و حرمت افراد را نگه نمی دارند. این کار بسیار خلافی است. من از این خاطره برای رسانه ها پیام های زیادی می بینیم. رعایت حرمت اشخاص و برآوردن خواسته های آنها حتی در شرایط حبس خانگی، کودتا چی بودن و ضدیت با اصل انقلاب و نظام. متاسفانه ما این روزها خیلی چیزها را شنیدیم که رعایت بسیاری چیزها در آن نشده بود در برخورد با افراد متهم. مسئله کهریزک که امروز مطرح است مسئله بسیار مهمی است. امام (ره)فرمود که رعایت کنید در همین مصداق معین اما منحصر به این مصداق نمی شود . باید مطبوعات در مرز قانون ، اخلاق و شرع حرکت کنند و به این نکته توجه کنند که اگر این موارد رعایت شود مطابق آن چیزی است که حضرت امام(ره) می فرمودند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.