دانشیار فیزیولوژی ورزشی دانشگاه تبریز با بیان این که آمار واقعی افراد ورزشکار در ایران تنها چهار درصد است، گفت: در ارائه آمار و ارقام شفاف نیستیم و به غلط آمار ۲۰ درصد رشد ورزش اعلام شده است.
سعید نیکوخصلت در گفتوگو با ایسنا، درباره نحوه عملکرد معاون ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان در چهار سال گذشته و وضعیت ورزش همگانی در کشور، اظهار کرد: ورزش همگانی در ایران چند دهه است که مسیر اشتباه را طی کرده و اهداف خود را گم کرده است. ما به جای این که بر اهداف ورزش همگانی همانند کشورهای پیشرفته که شامل ایجاد نشاط در جامعه، حس تعامل و همکاری و مشارکت پذیری به تمامی اقشار باشد تمرکز کنیم بر مواردی همچون ارائه بیبرنامه انواع و اقسام مدارک مربیگری بدون پشتوانه علمی کافی و آمارهای نادرست از وضعیت ورزش همگانی در کشور اکتفا کردهایم، در حالی که مردم فضایی برای انجام ورزش ندارند به گونهای که به راحتی در فضای ورزشی قرار گیرند و به سمت فعالیتهای ورزشی سوق پیدا کنند.
دانشیار فیزیولوژی ورزشی دانشگاه تبریز با تاکید بر این که با دادن جایزه پراید و دوچرخه نمیتوان ورزش همگانی را در کشور نهادینه کرد، گفت: یک مشکل دیگر ورزش همگانی موضوع آمار و ارقام ارائه شده از سوی مسئولان ورزش همگانی است. در کشور ما به طور متوسط چهار درصد مردم به صورت مرتب در طول هفته ورزش میکنند و ورزشکار هستند اما آمارهایی طی سالهای اخیر اعلام کردهاند ۲۰ درصد مردم مرتب ورزش میکنند و حتی برخی احساسیتر هم شدهاند و آمار ۳۵ درصد را اعلام کردهاند. بنابراین زمانی که آمار درستی نداریم نمیدانیم چه میخواهیم و به کدام سمت باید حرکت کنیم. باید بگویم مسئولان در ارائه شاخصها و آمارها شفاف نبودهاند.
وی افزود: وقتی فردی متخصص بخواهد به معنای واقعی کار کند، با مشکل مواجه میشود، چرا که اگر ۱۰۰ درصد ورزش همگانی ما را رشد دهد آمار به هشت درصد میرسد آن وقت میگویند قبلا ۲۰ درصد بوده و شما نتوانستهاید کار کنید. راه توسعه کشور از آموزش و پرورش میگذرد. تیزهوشان، کنکور و تست مخرب هستند و نسل را با این روند به نابودی کشیدهاند. مسئولیت پذیری، نشاط و کار گروهی از مهمترین کارکردهای ورزش همگانی است و ورزش میتواند انسانهای منضبطی را تحویل جامعه دهد اما این اهداف به طور کلی در جامعه فراموش شدهاند و متاسفانه برد و باخت و توجه به نتیجه در اولویت کار مسئولان قرار گرفته است.
وی تصریح کرد: این در حالی است که در کشورهای دیگر که در زمینه ورزش موفق بودهاند، اصول و اهداف دیگری را در ورزش همگانی تبیین کردهاند. مثلا در آمریکا اگر یک نوجوان ۱۰ ساله بعد از باخت در مسابقهای گریه کند او را از باشگاه اخراج میکنند چون معتقدند والدین او نتوانستهاند اصل و هدف ورزش را برای او به درستی توضیح دهند.
دانشیار فیزیولوژی ورزشی دانشگاه تبریز با انتقاد از برگزاری متعدد کلاسهای مربیگری توسط فدراسیون همگانی و ارائه بی برنامه مدارک مربیگری، گفت: در این کلاسها به معنای واقعی به مسائل علمی توجه نمیشود و همین باعث شده افراد پس از دریافت گواهینامه مربیگری از تخصص و علم کافی برخوردار نباشند، در نهایت هم میبینیم این کلاسها هیچ کمکی به رشد ورزش و حتی اشتغالزایی در کشور نمیکند و مدارک را در نهایت بر روی دیوار قاب میکنند. ارائه مدارک مربیگری باید بر اساس عملکرد و توانایی افراد باشد، این گونه نباشد که همین طور مدرک صادر کنند. من در کلاسهای مربیگری اروپا شرکت کردهام به حدی این کلاسها به لحاظ علمی افراد را قوی تربیت میکند که مربی پس از دریافت مدرک حیفش میآید از این دانشی که فرا گرفته برای راهاندازی باشگاه یا انجمنهای ورزشی و کشاندن مردم به سمت ورزش استفاده نکند. متاسفانه این مشکل در بخشهای مختلف گریبانگیر ما است و در دانشگاهها نیز همین طور مدارک گرایی باب شده است.
البته رسانهها و مطبوعات هم بر اساس نتایج و مدالها عملکرد وزارت ورزش و جوانان را تبیین میکنند که این درست نیست. مثلا کشورهایی مثل فنلاند و کانادا بارها در المپیک پایینتر از ایران بودند اما میزان مشارکت و بهره مندی مردمشان از ورزش دهها برابر بیشتر از ماست.
انتهای پیام