![فرمانده لشکری که دلش روضه حضرت زهرا(س) می خواست](https://static2.jamaran.news/thumbnail/DFMRT2Ozczgv/kftOZWraiFkAkxusG5czXNty7S0jllZvaNgkxNo8Vn8THmm_1rb5fQWSRSxqONhPA93JIZNdHavE4_nVLosHIYJF6R0magQC/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF+%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86+%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C.jpg)
جی پلاس؛
فرمانده لشکری که دلش روضه حضرت زهرا(س) می خواست
چند روزی به شهادت حاج حسین خرازی مانده بود که بی سیم را برداشت و آن طرف خط را مورد خطاب قرار داد و گفت: محمدرضا جان…
چند روزی به شهادت حاج حسین خرازی مانده بود که بی سیم را برداشت و آن طرف خط را مورد خطاب قرار داد و گفت: محمدرضا جان…
آن شب هم مانند دیگر شب ها با دوستانش و با نوای دلنشین محمدرضا گعده ای گرفته بودند که استاد از در وارد شد...
با همه جدیتی که در مدیریتش داشت تا نام مادرم فاطمه زهرا و شکایت کردن به او از دهانم خارج شد، با صورتی غرق اشک به…