فرماندهی به سبک همت
توی پاوه مسئول روابط عمومی بود. هنوز خواب از چشمان بقیه نپریده بود که محوطه را آب و جارو می کرد و چایی را دم. تا…
توی پاوه مسئول روابط عمومی بود. هنوز خواب از چشمان بقیه نپریده بود که محوطه را آب و جارو می کرد و چایی را دم. تا…
مصطفی قرار بود به دنیا بیاید، محمد ابراهیم رازی روی دلش سنگینی می کرد، رازی که آن شب قصد داشت به همسرش بگوید.