سازمان حفاظت محیط زیست در جریان اجرای طرح پایش و ارزیابی جنگل‌های هیرکانی که طرحی در راستای شناسایی وضعیت جنگل‌های شمال است، طی سه دوره گذشته به کارشناسان سازمان منابع طبیعی اجازه ورود به پارک ملی گلستان را نداده است. این در حالی است که گزارش‌های منابع محلی از وخیم بودن حال زون جنگلی این پارک ملی حکایت دارد.

پایگاه خبری جماران، لیلا مرگن: پارک ملی گلستان به‌عنوان ذخیره‌گاهی ارزشمند از سال 1336 سابقه حفاظت دارد. این پارک در ابتدا به اسم منطقه حفاظت شده «آلمه و ایشکی» مورد حفاظت کانون شکار واقع شد و در 22 فروردین ماه 1343 به اسم پارک وحش معرفی و نامگذاری شد. در نهایت در سال 1354 اولین پارک ملی ایران نام گرفت و از 1977 توسط یونسکو به نام ذخیره گاه زیست کره در فهرست یونسکو به ثبت رسید. بیشتر سطح این پارک در استان گلستان، حدود 34 درصد آن در استان خراسان شمالی و بخش کمی از آن در استان سمنان قرار دارد.

منطقه‌ای که نزدیک به هفت دهه سابقه حفاظت دارد و در قالب قوانین پارک ملی صرفا انجام فعالیت‌های گردشگری سبک در بخشی از آن مجاز است، به نظر نمی‌رسد که حال و روز خوشی داشته باشد. در حالی که جنگل‌ها را به‌عنوان سدی طبیعی در برابر سیلاب می‌شناسیم، اگر از سیلاب‌ سال‌های 80، 81 و 84 پارک ملی گلستان بگذریم، در دو سال متوالی یعنی امسال و سال گذشته در زون جنگلی پارک ملی گلستان شاهد سیلاب و از بین رفتن جاده این پارک ملی بودیم. این یعنی یک جای کار ایراد دارد و جنگل کارکردهای طبیعی خود را از دست داده است.

 

منابع محلی چه می‌گویند؟

گزارش منابع محلی نشان می‌دهد در بخش‌هایی از زون جنگلی پارک ملی گلستان به‌ویژه در مناطق نزدیک به سکونتگاه‌ها علاوه بر وجود گردشگری بی‌قاعده و از بین رفتن لاشبرگ کف جنگل، شاهد تبدیل شدن عرصه جنگلی به کانون ریزگردهای محلی هستیم.

برخی منابع محلی از چرای دام در پارک ملی گلستان خبر می‌دهند و گروهی دیگر هم خطر ترافل یابان حرفه‌ای که با سگ‌هایشان تا عمق جنگل به دنبال این قارچ می‌روند را گوشزد می‌کنند. گاهی گزارش‌هایی از خزان زودرس درختان جنگلی پارک ملی گلستان به گوش می‌رسد و خلاصه اینکه گویا درختان در این پارک ملی از نگاه سازمان حفاظت محیط زیست موجود زنده به حساب نمی‌آیند و کسی نگران سلامتیشان نیست.

 

جلوگیری از رصد پارک ملی گلستان

در شرایطی که تمام هم و غم سازمان حفاظت محیط زیست بر سرشماری از حیات وحش رو به افول پارک ملی گلستان متمرکز شده، زیرا جامعه محلی معتقد است حتی مثل گذشته شاهد گله‌های گراز در کنار جاده‌ها هم نیستیم، سازمان منابع‌طبیعی در راستای سیاست‌های خود طرح ارزیابی کمی و کیفی جنگل‌های شمال را در دست اجرا دارد و عجیب آنکه سازمان محیط زیست به کارشناسان این مجموعه اجازه ورود به زون جنگلی پارک ملی گلستان را نداده است!

رامین منصور سمایی کارشناس مسئول پروژه ارزیابی کمی و کیفی جنگل‌های شمال درباره مشخصات این طرح به جماران می‌گوید: مهمترین چیزی که در این طرح دنبال می‌کنیم، ظرفیت جنگل‌هایمان است. ما بررسی می‌کنیم که هر درخت در طول دوره‌ای که پایش انجام می‌شود، چه تغییراتی از نظر قطر داشته است. وضعیت درخت از نظر سالم یا ناسالم بودن و شادابی بررسی می‌شود. همچنین وضعیت تجدید حیات جنگل و غیره در طرح ارزیابی مورد تحلیل قرار می‌گیرد.

وی ادامه می‌دهد: در واقع سیاست‌های کلان سازمان منابع طبیعی بر اساس اطلاعات آماری طرح کمی و کیفی تعیین می‌شود و با بررسی وضعیت جنگل‌های شمال، در رابطه با این اکوسیستم سیاستگزاری می‌شود. آماربرداری‌های طرح ارزیابی، روند تغییرات جنگل‌ها را نشان می‌دهد.

منصور سمایی بیان می‌کند: سال 75 که دوره چهارم طرح کمی و کیفی پایش جنگل‌های شمال بود، به ما اجازه ورود به پارک ملی گلستان را نداند. سال 84 من ناظر طرح بودم که اجازه ورود به این پارک ملی داده نشد و در سال 1402 ناظر سازمانی و ناظر عالی این طرح بودم و باز هم به ما اجازه ورود به زون جنگلی پارک ملی گلستان داده نشد.

وی ادامه می‌دهد: ما به محیط زیست گفتیم که حداقل اجازه بدهید با آماربرداری وضعیت جنگل‌ این پارک ملی را مشخص کنیم. در ارزیابی کیفی تقریبا 109 شاخص را بررسی می‌کنیم. وضعیت درختان، تاج پوشش، بیماری‌ها، پوشش کف جنگل، جنگل شناسی توده، نوع خود درختان، گونه‌ها و تیپ جنگل را بررسی می‌کنیم.

این کارشناس مسئول پروژه ارزیابی کمی و کیفی جنگل‌های شمال توضیح می‌دهد: ما از سازمان محیط زیست خواستیم که یک مأمور همراه ما باشد، اما اجازه بدهند که آماربرداری وضعیت درختان پارک ملی انجام شود. وسعت این پارک ملی زیاد است و برای بررسی شرایط کل جنگل‌های شمال کشور، باید آمار این پارک ملی را هم داشته باشیم اما نپذیرفتند.

وی اضافه می‌کند: طرح ارزیابی کمی و کیفی هر 10 سال یکبار انجام می‌شود. شبکه آماربرداری ما پنج کیلومتر در یک کیلومتر است. در این مرحله 2911 پلات در شبکه آماربرداری برای اندازه‌گیری داشتیم که حدود 60 تا 70 پلات غیر قابل دسترسی اعلام شد.

 

ممنوعیت ورود، فقط مختص پارک ملی گلستان

منصور سمایی درباره دلیل عدم صدور مجوز برای ورود به پارک ملی گلستان می‌گوید: اوضاع پارک ملی گلستان خوب نیست. در آنجا میزان درختان ریشه کن و شکسته و افتاده بسیار بالاست. محیط زیستی‌ها چون نمی‌خواهند زیر سوال بروند، نمی‌گذارند ما به جنگل ورود کنیم.

وی ادامه می‌دهد: در حالی اجازه ورود به پارک ملی گلستان را نداشتیم که ما در چهار نقطه‌ای که جزء مناطق چهارگانه محیط زیست اعلام شده است؛ یعنی حوضه پنج لیسار، طالش، 15 گشت رودخان و 46 کجور ورود کردیم و کار آماربرداری انجام شد، اما اجازه ندادند وارد پارک ملی گلستان شویم. به زودی نتیجه رصد این مناطق توسط همکارانم اعلام خواهد شد.

این کارشناس مسئول پروژه ارزیابی کمی و کیفی جنگل‌های شمال توضیح می‌دهد: اکنون در جنگل‌های استان گلستان بیماری زغالی بلوط داریم. در این استان پدیده‌ای که خیلی با آن مواجهیم، پیچک‌های جنگلی هستند که تا تاج درخت بالا رفته و در حال خفه کردن درختان جنگلی است. این معضل در حال افزایش است.

وی اضافه می‌کند: حتما باید پارک ملی گلستان هم از نظر سلامت رصد شود که اقدامات حفاظتی روی آن انجام شود. اگر اجازه بدهند، ما شبکه آماری داریم و می‌توانیم آماربرداری برای پایش وضعیت جنگل پارک ملی گلستان را انجام دهیم.

 

عدم پایش از اصول حفاظت به دور است

وحید اعتماد عضو هیات علمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران نیز در گفت‌وگو با جماران درباره وضعیت پارک ملی گلستان و دلیل وقوع سیلاب‌های مکرر در این منطقه بیان می‌کند: برای دریافت اطلاعات از وضعیت پارک ملی گلستان نیاز به پایش و مطالعه داریم. عدم پایش شرایط پارک ملی گلستان، از اصول اصلی حفاظت به دور است.

وی ادامه می‌دهد: درست است که در پارک ملی یک جزیره‌ای برای حفاظت درست کردیم و قائل به زون‌بندی در آن هستیم و در زون اصلی این پارک اصلا کسی نباید وارد شود؛ حتی پژوهشگران هم باید با احتیاط وارد این منطقه شوند، اما پایش یک ضرورت است.

اعتماد می‌گوید: وقتی در زمینه پارک ملی این حساسیت وجود دارد که دام نباید چرا کند و این ملاحظات انجام می‌شود، از سوی دیگر باید هر دوره ما این اکوسیستم را از نظر تنوع زیستی جانوری و تنوع گونه گیاهی پایش کنیم.

وی اضافه می‌کند: پایش برای این است که آفت یا بیماری، سیل، زلزله و رانش در جنگل رخ نداده باشد. همه اینها در قالب یک برنامه مطالعاتی مدون باید انجام شود. مدیریت حفاظت بیولوژیک، می‌طلبد که این کارها انجام شود.

اعتماد که یک دهه قبل با یکی از دانشجویانش تا عمق پارک ملی گلستان هم رفته است، توضیح می‌دهد: ما چند شب آنجا بودیم و دیدم که یک ایستگاهی در پارک ملی گلستان دارند. آن ایستگاه رئیس و نیروی قرق بان داشت. چند تاکسیدرمی هم در این ایستگاه موجود بود.

وی با اشاره به اینکه پارک ملی گلستان 80 هزار هکتار جنگل دارد، درباره معضلات ناشی از بهره‌کشی حاشیه نشینان پارک ملی گلستان از این اکوسیستم می‌گوید: در ارتباط با معضلات جوامع محلی باید بگویم که در جنگل‌های شمال هم حاشیه‌نشینان به همه چیز جنگل پاتک می‌زنند. آنها به میوه و چوب جنگل دست اندازی کرده و گاهی درخت سرخدار و شمشاد جنگل را قاچاق می‌کنند. این روزها که قاچاق یک پدیده همه گیر شده است و هرکس به تناسب خود آن را انجام می‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: بعید می‌دانم سازمان محیط زیست برای بیماری‌های گیاهی پایشی داشته باشد. تفکر سازمان محیط زیست ادامه همان تفکر شکاربانی است. به جانوران اهمیت می‌دهد در حالی که باید به جانوران و گیاهان اهمیت داد.

این عضو هیات علمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران توضیح می‌دهد: چندی پیش که به دفتر معاون محیط طبیعی این سازمان رفته بودم به او گفتم که در اتاقتان به یادگار از دوره مرحوم مهندس اسکندر فیروز، فقط عکس جانور دارید. شما عکس چند تا درخت، جنگل و پوشش گیاهی هم بگذارید تا توجه به آنها به تفکرتان اضافه شود.

وی ادامه می‌دهد: در ساختار اداری محیط زیست به تازگی یک کارشناس جنگل جذب شده است. چارت سازمانی برای جنگلبانی در این سازمان وجود ندارد. همه کارشناسان این مجموعه مربوط به حیات وحش، ریسک، تالاب و این جور چیزهاست.

با توجه به کمبود نیروی متخصص در سازمان حفاظت محیط زیست، بعید است که پایش خاصی درباره زون جنگلی پارک ملی گلستان وجود داشته باشد و اگر هم وجود داشت، قاعدتا سازمان حفاظت محیط زیست باید با اجرای برنامه‌های حفاظتی مانع از دست رفتن جنگل در این پارک ملی می‌شد، اما به نظر می‌رسد این سازمان نه تنها برنامه‌ای برای حفاظت صرفا فیزیکی از زون جنگلی این پارک ملی ارزشمند ندارد، بلکه از رصد شرایط این قسمت، هراس هم دارد. در غیر این صورت به کارشناسان منابع طبیعی اجازه حضور در زون جنگلی پارک ملی گلستان را می‌داد.

به راستی چرا باید سازمان حفاظت محیط زیست از یک آماربرداری ساده که وضعیت جنگل‌های یکی از قدیمی‌ترین پارک‌های ملی ایران را از نظر سلامتی مشخص می‌کند، ممانعت به عمل آورد؟

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.