در این یادداشت آمده است: شاید هر دانشآموزی در سراسر جهان بتواند شکل 'دایره' را به خوبی با دست هم رسم کند. اما شاید کشیدن یک بیضی، آن هم با پرگار؛ قصهای ناشدنی باشد!
برای دانش آموزان ایرانی مبالغ هنگفتی هزینه میشود تا از دروازه تحصیل بدر آیند و آینده کشور را رقم بزنند. قصه پرغصه مهاجرت، انتقال نیروی انسانی که میتواند و باید به ساختار علمی و دانش فنی کشور کمک کند، ناگاه سر از سرزمینهای دور در میآورند تا هوش و استعداد خود را دو دستی تقدیم کسانی کنند که هیچ زحمتی برای آنها نکشیدهاند.
اما بیگانگان با در اختیار گذاشتن راههای بروز شایستگی، او را به خدمت میگیرند تا از آن استعدادها بهره لازم را ببرند.
15 سال پیش، استاد علیاکبر قاضیزاده مدرس ارزشمند روزنامهنگاری کشور، در درس 'گزارش نویسی از شخص' در موضوع شهرت 'پی آیند' در مطبوعات، در یکی از جلسات کارگاهیاش به نقل انتشار یک گزارش در روزنامه کیهان سالهای قبل از انقلاب پرداخت که 'اکبر جاوید دوست' دانشآموز سال پنجم هنرستان صنعتی که اتاق محل زندگیاش تمام و کمال، در و دیوارش را با فرمولهای علمی پرکرده بود و نیز با طرحهای عجیب وغریبش! جزء کارهای شیک پرگار بیضی شکل بود. از آنجا که بیضی دارای 2 شعاع کوتاه و بلند است پرگاری ساخته بود که بیضی میکشید.
استاد قاضی زاده با بیانی شیوا و شیرین ادامه داد، اکبر فردی خجالتی بود. ما مصاحبه با او را چاپ کردیم. بلافاصله از دانشگاه تهران و شیراز، تلفن بخشهای مختلف تحریریه کیهان به صدا درآمد که این مزخرفات چیست که چاپ میکنید. هر شارلاتانی هر ادعایی میکند شما هم چاپ میکنید؟ شخصی تلفن زد و گفت اگر این پرگار 'بیضی کِش'، واقعی باشد، علم ریاضی متحول میشود. او را خواستند. آزمایش کردند. دیدند واقعی است. پس از پایان همان سال تحصیلی، او را به آمریکا بردند با تمام خدمات تسهیلی لازم. سخنان استاد پایان گرفته بود اما هنوز هم آن قصه تلخ ادامه داشت و گویی قرار نیست این طوفان بنیان کن، پایانی داشته باشد.
قبل و پس از پایان هر جشنواره خوارزمی نشانههای فراوانی از هوش و استعداد تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان در مرکز توجه مونیتورینگ (پیگیری تمام و کمال یک موضوع) کشورهای خارجی قرار میگیرند و با وعدهها و پیشنهادهایی که نمیتوانی رد کنی! مغزهایی را که اینجا به هیچ هم، خریداری ندارند، به آن سوی آبها و ینگه دنیا میبرند؛ مفت و مجانی میشوند پلکان ترقی کشورهای دیگر! عوامل متعدد عدم توجه و به هیچ انگاری مغزهایی که کمتر به آنها توجه میشود به قربانگاه اندیشه و تفکر جوانان ایرانی تبدیل شده است.
متولیان امر در هر رده و مقامی باید برای جلوگیری از تلاشی ساختار آموزشی کشور به خود آیند. داستان واقعی پرگار بیضی کِش از 45 سال پیش هنوز ما را به خود نیاورده است! باید منتظر باشیم تا فرار مغزها ادامه یابد؟ آیا باید به این مغزها حق انتخاب ادامه تحصیل و شغل در آن سوی آبها را اعطا کرد یا برای آنها فرصت مورد نیازشان را در کشور فراهم ساخت؟
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
برای دانش آموزان ایرانی مبالغ هنگفتی هزینه میشود تا از دروازه تحصیل بدر آیند و آینده کشور را رقم بزنند. قصه پرغصه مهاجرت، انتقال نیروی انسانی که میتواند و باید به ساختار علمی و دانش فنی کشور کمک کند، ناگاه سر از سرزمینهای دور در میآورند تا هوش و استعداد خود را دو دستی تقدیم کسانی کنند که هیچ زحمتی برای آنها نکشیدهاند.
اما بیگانگان با در اختیار گذاشتن راههای بروز شایستگی، او را به خدمت میگیرند تا از آن استعدادها بهره لازم را ببرند.
15 سال پیش، استاد علیاکبر قاضیزاده مدرس ارزشمند روزنامهنگاری کشور، در درس 'گزارش نویسی از شخص' در موضوع شهرت 'پی آیند' در مطبوعات، در یکی از جلسات کارگاهیاش به نقل انتشار یک گزارش در روزنامه کیهان سالهای قبل از انقلاب پرداخت که 'اکبر جاوید دوست' دانشآموز سال پنجم هنرستان صنعتی که اتاق محل زندگیاش تمام و کمال، در و دیوارش را با فرمولهای علمی پرکرده بود و نیز با طرحهای عجیب وغریبش! جزء کارهای شیک پرگار بیضی شکل بود. از آنجا که بیضی دارای 2 شعاع کوتاه و بلند است پرگاری ساخته بود که بیضی میکشید.
استاد قاضی زاده با بیانی شیوا و شیرین ادامه داد، اکبر فردی خجالتی بود. ما مصاحبه با او را چاپ کردیم. بلافاصله از دانشگاه تهران و شیراز، تلفن بخشهای مختلف تحریریه کیهان به صدا درآمد که این مزخرفات چیست که چاپ میکنید. هر شارلاتانی هر ادعایی میکند شما هم چاپ میکنید؟ شخصی تلفن زد و گفت اگر این پرگار 'بیضی کِش'، واقعی باشد، علم ریاضی متحول میشود. او را خواستند. آزمایش کردند. دیدند واقعی است. پس از پایان همان سال تحصیلی، او را به آمریکا بردند با تمام خدمات تسهیلی لازم. سخنان استاد پایان گرفته بود اما هنوز هم آن قصه تلخ ادامه داشت و گویی قرار نیست این طوفان بنیان کن، پایانی داشته باشد.
قبل و پس از پایان هر جشنواره خوارزمی نشانههای فراوانی از هوش و استعداد تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان در مرکز توجه مونیتورینگ (پیگیری تمام و کمال یک موضوع) کشورهای خارجی قرار میگیرند و با وعدهها و پیشنهادهایی که نمیتوانی رد کنی! مغزهایی را که اینجا به هیچ هم، خریداری ندارند، به آن سوی آبها و ینگه دنیا میبرند؛ مفت و مجانی میشوند پلکان ترقی کشورهای دیگر! عوامل متعدد عدم توجه و به هیچ انگاری مغزهایی که کمتر به آنها توجه میشود به قربانگاه اندیشه و تفکر جوانان ایرانی تبدیل شده است.
متولیان امر در هر رده و مقامی باید برای جلوگیری از تلاشی ساختار آموزشی کشور به خود آیند. داستان واقعی پرگار بیضی کِش از 45 سال پیش هنوز ما را به خود نیاورده است! باید منتظر باشیم تا فرار مغزها ادامه یابد؟ آیا باید به این مغزها حق انتخاب ادامه تحصیل و شغل در آن سوی آبها را اعطا کرد یا برای آنها فرصت مورد نیازشان را در کشور فراهم ساخت؟
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد