اقدام رسول خدا نشان داد که مسأله رهبری و هدایت اجتماع مسلمانان از اهمیتی حیاتی برخوردار است و نمی توان آن را به افراد عادی سپرد. صلاحیتهای علمی و لغزشناپذیری در حد عصمت که لازمه استمرار خط رسالت است، راه را برای کمال سایر افرادمسلمان باز کرده و میتواند به جامعه رنگ الهی ببخشد.
پایگاه خبری جماران: «امامت عدل و فضیلت» یکی از فعال ترین بخشهای عقیده اسلامی از ابتدای پیدایش مکتب اسلام است که مسئولیت حفاظت و حراست از اصالتهای دین خاتم تا کرانه تاریخ را بر عهده دارد و ازجمله ارکان مذهب به شمار میآید.
مشخصه بارز این فراز از باور اسلامی جلوگیری ازسوءبرداشت و انحراف از شریعت نبوی بوده و انسان مسلمان را به سوی آرمانهای متعالی رهنمون است. اگر جوهره دین را کسب مهارت بندگی و قرار گرفتن بر مدار سعادت دنیا و زندگی پس از آن در نظر آوریم، جا دارد که امامت عدل و فضیلت را نیز در کنار توحید، نبوت و معاد از اصول دین به شمار آوریم ودر پرتو رفتار مصادیق این اصل اسلامی از امتزاج سره و ناسره مصون مانیم.
بر این اساس قرآن کریم مؤمنان را به پیروی از الگوهای نیکو دعوت کرده و لازمه دستیابی به کمال را زندگی برسیاق سیره مصادیق امامت عدل و فضیلت برشمرده است. در پایان سال دهم هجری ودر شرایطی که اسلام به اقتدار لازم دست یافته بود تا «حجه الاسلام» را با هدایت رسول خدا(ص) بجا آورد و درپی آن بدعتها از چهره آیین ابراهیمی زدوده شده ومناسک الهی حج به شیوه توحیدی تعلیم گردد، مکه شاهد اجتماعی باشکوه بود که برغم وحدت ظاهری، درک یکپارچه و یکدستی از تعالیم و ارزشهای دین در میان مسلمانان وجود نداشت.
چرا که اغلب آنان هنوز متأثر از فرهنگی بودند که بخش اعظم زندگی خود را تحت سیطره آن فرهنگ گذرانده و نسبت آنان با باورهای عمیق و متعالی نسبتی سست و شکننده بود. بنابراین برآیند روح جمعی مسلمانان اهتمامی که از تعالیم ناب اسلامی سرچشمه گیرد نبود ودر پس ظاهری از اطاعت، نوعی لاقیدی نسبت به عدالت و آرمانهای متعالی اسلام احساس میشد و در واقع ایمان اغلب آنان، ایمانی فطری بود.
چنین جمعیتی منطقاً تا تحقق امت یکپارچه و آرمانی اسلام فاصله داشت و لازمه از قوه به فعل درآمدن انسان تراز قرآن، نیازمند پیروی ازالگوهای برتر بود. مسلمانان به لحاظ فرهنگی از هم گسسته بودند و در حالی که گروهی به ارزشهای اسلام پایبندی نشان میدادند، گروههای دیگری نیز هنوز به میراث گذشتگان خود وابسته بوده و مانع انسجام و شکلگیری امت یکپارچه بودند. براین پایه از حکمت و لطف الهی به دور بود که با رحلت پیامبراسلام(ص) هدف رسالت مجمل گذاشته شده واجتماع مسلمین به حال خود رها شود. همچنین جمعیت مسلمانان از نظر انرژی و توان در آستانه فتح سرزمینهای بسیاری بودند و معلوم بود که با چنین توانی رها کردن مسلمانان به حال خود با این سطح درک ازمفاهیم دین، پس از رحلت رسول گرامی اسلام با مناقشاتی که بین مسلمانان به وجود میآمد دین خاتم از دستیابی به اهداف آرمانی خود باز میماند.از اینرو پیامبر اکرم(ص) به امر الهی در اثنای آخرین سفر حج که بهترین فرصت جهت خبرکردن همه مسلمانان بود در راه بازگشت از حج در کنار برکه غدیر خم با جهاز شتران منبری ساخت و از فراز آن امیرالمؤمنین علی(ع) را به عنوان جانشین خود معرفی کرد.
این اقدام رسول خدا نشان داد که مسأله رهبری و هدایت اجتماع مسلمانان از اهمیتی حیاتی برخوردار است و نمی توان آن را به افراد عادی سپرد. صلاحیتهای علمی و لغزشناپذیری در حد عصمت که لازمه استمرار خط رسالت است، راه را برای کمال سایر افرادمسلمان باز کرده و میتواند به جامعه رنگ الهی ببخشد.