از نخستین دیدار در آتلانتا تا رقابتهای سیاسی و انتقادات علنی، جو بایدن و جیمی کارتر دههها دوستی و همکاری سیاسی را تجربه کردند. این رابطه با حمایتهای صمیمانه آغاز شد، اما اختلافنظرها و چالشهای مدیریتی کارتر باعث شد تا بایدن نقدهایی جدی نسبت به ریاستجمهوری او مطرح کند.
به گزارش جماران، نیم قرن پیش، «جو بایدن» و «جیمی کارتر» در آتلانتا با یکدیگر ملاقات کردند؛ زمانی که «بایدن» تازه کار خود را بهعنوان سناتور تازهکار آمریکا آغاز کرده بود و «کارتر» در آستانه رسیدن به اوج قدرت خود قرار داشت. «بایدن» برای سخنرانی به این شهر آمده بود و «کارتر» - که در آن زمان فرماندار جورجیا بود - او را دعوت کرد تا در خانهاش اقامت کند.
«بایدن» در کتاب خود، «پیمانهایی که باید حفظ شوند»، از این دیدار چنین یاد میکند: «او هنوز چهرهای ملی نبود، اما به من اعتماد کرد و گفت که به فکر نامزدی برای ریاستجمهوری است. او بسیاری از دموکراتهای برجستهای را که به فکر نامزدی در سال ۱۹۷۶ بودند، ملاقات کرده بود و تحت تأثیر قرار نگرفته بود. او از من درباره مدیریت کمپین انتخاباتیاش مشاوره خواست.»
«بایدن» خیلی زود اولین سناتور ایالات متحده شد که از «کارتر» حمایت کرد و به یکی از مهمترین متحدان سیاسی او تبدیل شد، آنهم در زمانی که بسیاری جاهطلبیهای ریاستجمهوری «کارتر» را غیرواقعی میدانستند. «بایدن» بهعنوان اولین چهره سیاسی برجسته خارج از ایالت جورجیا از کارتر حمایت کرد و در جریان انتخابات ریاستجمهوری ۱۹۷۶ برای او در ۳۰ ایالت مختلف کمپین برگزار کرد. این دیدار سرآغاز یک دوستی و همکاری سیاسی چندین دههای بود. «بایدن» و «کارتر» بهوضوح ویژگیهایی از خودشان را در یکدیگر میدیدند و همین امر باعث پیوند عمیق آنها شد. با این حال، گاهی نقدهای سختی هم به آنچه که به عنوان نقاط ضعف یکدیگر میدیدند، وارد میکردند.
دوستی عمیق جو بایدن و جیمی کارتر
«اگر دوست «جو بایدن» باشید، میدانید که دوستی برای او ارزشی ویژه دارد، و این همان چیزی بود که او با «جیمی کارتر» داشت.» این سخنان «تد کافمن»، سناتور سابق ایالت دلاور و از دستیاران قدیمی «بایدن» است. او در ادامه توضیح میدهد: «آنها همیشه با یکدیگر صادقانه و بیپرده صحبت میکردند. وقتی گفتوگو میکردند، هم درباره مسائلی که نگرانشان بودند و هم موضوعاتی که بهخوبی پیش میرفت، بحث میکردند. این صراحت و صداقت یکی از دلایلی بود که «کارتر» همیشه تمایل داشت به «بایدن» کمک کند.»
روز یکشنبه، با شنیدن خبر درگذشت «جیمی کارتر»، سیونهمین رئیسجمهور ایالات متحده، «جو بایدن» و همسرش «جیل» بیانیهای صادر کردند. در این بیانیه آنها از «جیمی» و «روزالین کارتر» یاد کردند و نوشتند: «نسبت به فقدان «جیمی کارتر» احساس اندوه و غمی عمیق داریم». همچنین «جیمی کارتر» را الگویی برجسته برای یک خدمتگزار به کشور توصیف کردند.
تحسین جو بایدن از جیمی کارتر
«جو بایدن» در جریان تعطیلات خود همراه خانوادهاش در سنت کروآ، با خبرنگاران صحبت کرد و از احساس عمیق خود نسبت به «جیمی کارتر» سخن گفت. «بایدن» گفت: «در دنیای امروز، برخی ممکن است به «جیمی کارتر» نگاه کنند و او را مردی از یک دوران گذشته بدانند؛ مردی با صداقت، شخصیت، ایمان و فروتنی. اما من چنین اعتقادی ندارم. من «کارتر» را نه تنها متعلق به زمان ما، بلکه برای همه زمانها میدانم. او نماینده بنیادیترین ارزشهای انسانی است؛ ارزشهایی که هرگز نباید اجازه دهیم از میان بروند. شاید دیگر هرگز کسی مانند او را نبینیم، اما همه ما باید تلاش کنیم تا کمی بیشتر شبیه «جیمی کارتر» باشیم.»
بایدن و کارتر: رئیسجمهورهای تکدورهای
هم «جو بایدن» و هم «جیمی کارتر» بهعنوان رئیسجمهورهای تکدورهای شناخته میشوند. «بایدن»، با انصراف از رقابتهای انتخاباتی، به اولین رئیسجمهور دموکرات تبدیل شد که پس از «کارتر» در سال ۱۹۸۰ تنها یک دوره ریاستجمهوری داشت. دیدگاه تاریخ نسبت به «جیمی کارتر» در سالهای پس از ریاستجمهوری او تغییر کرده است. اگرچه او بهعنوان یک رئیسجمهور تکدورهای شناخته میشود، اما اقدامات او در زمینه حقوق بشر، فعالیتهای بشردوستانه، و شخصیت اخلاقمدارش باعث شده که تاریخ از او بهعنوان یک چهره مثبت یاد کند. «بایدن» نیز امیدوار است، حتی اگر در حال حاضر بهعنوان یک رئیسجمهور تکدورهای شناخته شود، تاریخ در آینده دیدگاه مثبتتری به عملکرد و میراث او داشته باشد. بهویژه از نظر وعدههایش برای بازگرداندن دموکراسی و «روح آمریکا».
هنگامی که از «بایدن» پرسیدند چه الهامی از دوران پس از ریاستجمهوری «کارتر» گرفته است، او پاسخ داد: «هیچوقت امیدت را از دست نده.» «بایدن» با تأکید بر این پیام افزود: «این را از صمیم قلب میگویم. در دنیایی که اینقدر منفیگرایی وجود دارد، میدانم که شاید از شنیدن این حرف طی چهار سال گذشته خسته شده باشید. اما دوستان، هیچ چیزی فراتر از توان ما نیست. هیچ چیزی فراتر از توان ما نیست، اگر با هم عمل کنیم.»
شباهتهای دو رئیسجمهور: کارتر و بایدن
فراتر از رابطه شخصی میان «جو بایدن» و «جیمی کارتر»، که به گفته دستیاران «بایدن» بیش از ۴۰ سال پس از پایان دوران ریاستجمهوری «کارتر» ادامه یافت، ریاستجمهوری این دو در برخی جنبهها شباهتهای قابلتوجهی با یکدیگر داشت. «جیمی کارتر» در انتخابات ۱۹۷۶ به پیروزی رسید و پس از «جرالد فورد» — معاون رئیسجمهور ریچارد نیکسون — به قدرت دست یافت. «نیکسون» در پی رسوایی واترگیت، که در آن به نقض قوانین متعدد برای هدف قرار دادن مخالفان سیاسی متهم شده بود و تحت تهدید استیضاح، مجبور به استعفا شد. «کارتر» با وعده بازگرداندن صداقت و نظم به دفتر ریاستجمهوری و ارائه رهبریای که مردم آمریکا بتوانند به آن اعتماد کنند، وارد کاخ سفید شد. «بایدن» نیز با شکست «دونالد ترامپ» در انتخابات، راهی مشابه را پیمود. «ترامپ» در دوران چهار ساله ریاستجمهوری خود بسیاری از هنجارهای ریاستجمهوری را نقض کرد، تئوریهای توطئه بیاساس را گسترش داد و اندکی پیش از مراسم تحلیف بایدن، شورشی در کنگره ایالات متحده به وقوع پیوست که «ترامپ» به تحریک آن متهم شد. «بایدن» کمپین انتخاباتی خود را بر پایه وعده «بازگرداندن روح آمریکا» و حفظ دموکراسی استوار کرد.
شباهتها و تفاوتهای جو بایدن و جیمی کارتر در مسیر ریاستجمهوری
«رابرت استرانگ»، استاد علوم سیاسی در دانشگاه واشنگتن، در توصیف تفاوتها و شباهتهای این دو رئیسجمهور میگوید: «کارتر فردی خارج از ساختار سیاسی واشنگتن با تجربهای اندک در این حوزه بود، اما بایدن کاملاً برعکس اوست. با این حال، هر دوی آنها میانهروهایی در حزب دموکرات بودند که کاریزمای ملی داشتند و توانستند کمپینهای انتخاباتی خود را با نقد عملکرد پیشینیانشان پیش ببرند.»
هر دو رئیسجمهور در شرایط اقتصادی دشواری به قدرت رسیدند. «کارتر» با بحران انرژی ناشی از انقلاب ایران دستوپنجه نرم میکرد، در حالی که «بایدن» با پیامدهای اقتصادی و افزایش قیمت سوخت پس از حمله روسیه به اوکراین روبهرو شد. اگرچه «بایدن» در دوران ریاستجمهوری «کارتر» یکی از حامیان قوی او بود، اما به گفته نزدیکان «بایدن»، او درسهای مهمی از تجربه «کارتر» گرفت. «بایدن» از اینکه «کارتر» به نظر میرسید تمایلی به واگذاری وظایف به تیم خود ندارد و در تصمیمگیری درباره سیاستهای کلیدی بسیار کند عمل میکرد، ناامید شده بود. همچنین، «بایدن» احساس میکرد که برخی از اعضای حلقه نزدیک «کارتر» باید تغییر کنند.
دوستی پایدار بایدن و کارتر
پس از شکست «جیمی کارتر» در انتخابات ۱۹۸۰ مقابل «رونالد ریگان»، دوستی او و «جو بایدن» همچنان ادامه یافت. «بایدن» به مرور زمان ویژگیهایی را که در «کارتر» میدید، در خودش نیز یافت. «بایدن» در این خصوص نوشت: «در آن زمان، «کارتر» را بهعنوان یک چهره انتقالی ضروری در حزب دموکرات میدیدم، زیرا حزب در حال از دست دادن حمایت طبقه متوسط و کارگران آمریکایی بود. به نظرم «کارتر» میتوانست شکافهای موجود در حزب را پر کند. او یک جنوبی بود که دیدگاههای پیشروای درباره مسائل نژادی داشت، «کارتر» درباره لزوم مدیریت مالی مسئولانه و بودجههای متعادل صحبت میکرد، که میتوانست حمایت طبقه متوسط و محافظهکاران اقتصادی را جلب کند. در عین حال، او به آرمانهای جنگ با فقر متعهد بود، اما این تعهد بدون حمایت کورکورانه از سیاستهای دولت رفاهی بود.»
با این وجود، «بایدن» از عملکرد «کارتر» بهعنوان رئیسجمهور رضایت کامل نداشت. او معتقد بود «کارتر» به دلیل داشتن دوستان اندک در واشنگتن و عدم توانایی در متحد کردن جناحهای مخالف حزب دموکرات، با چالشهای بزرگی روبرو بود. «بایدن» احساس میکرد که اختلافات «کارتر» با دموکراتهای برجسته، که انگیزه اصلی «کارتر» برای ورود به رقابتهای ریاستجمهوری بود، توانایی او را برای حکومت به خطر انداخته است. در آستانه مراسم تحلیف ریاستجمهوری «کارتر»، او به جلسه گروه دموکراتهای سنا دعوت شد و «جو بایدن»، بهعنوان قویترین حامی او، مأمور معرفی «کارتر» به اعضای این جلسه شد. این لحظه، نمادی از احترام و حمایتی بود که «بایدن» همواره به «کارتر» داشت، حتی در مواجهه با چالشها و اختلافنظرهای سیاسی.
انتقاد بایدن از عملکرد جیمی کارتر و تیم او در واشنگتن
«جو بایدن»، که خود را واسطهای میان «جیمی کارتر» و اعضای کنگره میدانست، به مرور زمان از عملکرد تیم «کارتر» و نحوه اداره واشنگتن ناامید شد. نه ماه پس از آغاز ریاستجمهوری «کارتر»، «بایدن» در سخنرانی خود در اتاق بازرگانی ایالت دلاور، انتقاداتی صریح و کنایهآمیز از متحد سیاسیاش مطرح کرد. طبق گزارش ویلمینگتون نیوز ژورنال، بایدن در اکتبر ۱۹۷۷ رویکرد «کارتر» را با لیست دشمنان «ریچارد نیکسون»، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، مقایسه میکند. «نیکسون» به دلیل داشتن لیستی از دشمنان سیاسی برای هدف قرار دادن آنها بدنام بود. «بایدن» با این مقایسه، به شکلی طنزآمیز و تلخ میگوید که وضعیت «دوست» بودن در لیست «کارتر» شاید به همان اندازه ناخوشایند باشد که دشمن بودن در لیست «نیکسون».
او در ادامه، تیم «کارتر» را مورد انتقاد قرار داد و گفت: «آنها به واشنگتن آمدند، اما نمیدانستند واشنگتن چگونه کار میکند. رئیسجمهور در حال یادگیری است، اما نه به اندازه کافی سریع.»
«بایدن»، که در ابتدا یکی از حامیان اصلی «کارتر» بود، انتقاداتی علنی و صریح از او مطرح کرد. با وجود این انتقادات، «کارتر» در یک مراسم جمعآوری کمک مالی در ایالت دلاور شرکت و از «بایدن» حمایت کرد. در این مراسم، با اشارهای به اختلافنظرهایشان، «کارتر»، «بایدن» را اینگونه توصیف کرد: «مستقل، شاید بیش از حد.»
«بایدن» احساس میکرد که «کارتر» به او و حمایت اولیهاش توجه کافی نشان نمیدهد. او از اینکه جلساتش با «کارتر» کوتاه و بیاهمیت بودند، ناامید بود. «بایدن» در خاطراتش اشاره میکند که «کارتر» حتی در این جلسات، علائم بیحوصلگی مثل چک کردن ساعت و کشیدن یقه ژاکت نشان میداد. «بایدن» معتقد بود که «کارتر» توانایی گوش دادن به مشاورههای دیگران را نداشت و به یک حلقه داخلی کوچک از افراد مورد اعتماد محدود شده بود، بدون آنکه تلاش کند روابط جدیدی را تقویت کند.
او در جمعبندی صریح خود نوشت: «جیمی کارتر مردی باوقار و اصولگرا بود، اما این کافی نبود. این اولین باری بود که فهمیدم یادگیری در حین کار برای یک رئیسجمهور میتواند بسیار خطرناک باشد.»
با وجود این انتقادات، در ژانویه ۱۹۷۸ «بایدن» و «کارتر» در کاخ سفید دیداری داشتند، دیداری که در خاطرات منتشرشده «کارتر» در سال ۲۰۱۰ نیز به آن اشاره شده است.
نقش بایدن بهعنوان مشاور صریح جیمی کارتر
در دیداری مهم میان «جو بایدن» و «جیمی کارتر»، «بایدن» توصیههایی صریح و بیپرده به رئیسجمهور وقت ارائه داد. او به «کارتر» گفت که تیمش باید زمان بیشتری را صرف تعامل با اعضای کنگره کند. همچنین، «بایدن» هشدار داد که جامعه یهودیان به دلیل باورهای مذهبی باپتیستی (شاخهای از مسیحیت) «کارتر» به او بیاعتماد شدهاند. یکی از نکات مهمی که «بایدن» در این دیدار مطرح کرد، اطلاع از برنامههای سناتور ماساچوست، «ادوارد ام. کندی»، برای رقابت در انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری بود. «کارتر» در خاطرات خود به این موضوع اشاره کرد و نوشت: «گزارش «جو بایدن» بسیار دقیق بود. این اولین باری بود که از برنامههای «کندی» برای انتخابات ریاستجمهوری مطلع شدم.»
در همین زمان، متحدان «بایدن» استدلال میکردند که رقابت شدید و اختلافات میان «جیمی کارتر» (رئیسجمهور وقت) و «ادوارد کندی» (سناتور برجسته و رقیب کارتر در حزب دموکرات) در انتخابات مقدماتی به شکلی خواهد بود که هر دو طرف بهشدت آسیب خواهند دید. در چنین شرایطی، «بایدن» میتوانست بهعنوان یک نامزد مصالحهای وارد شود؛ فردی که نه بهطور کامل وابسته به جناح «کارتر» است و نه «کندی»، و میتواند حمایت گروههای مختلف و میانهرو را جلب کند. با این حال، «بایدن» تصمیم گرفت که وارد رقابت نشود.