مشاور ارشد رئیس جمهوری تأکید کرد: اسرائیل عامل همه فتنه ها و بحران ها و ریشه همه جنگ ها است و همه باید در مقابل این اشغالگران، متحد شوند البته در درجه اول خود فلسطینی ها و گروه های فلسطینی نیاز مبرم به اتحاد و یکپارچگی دارند.
آنچه در ادامه می آید متن گفت و گوی حجت الاسلام و المسلمین علی یونسی با خبرنگار جماران است:
با توجه به برگزاری کنفرانس بین المللی انتفاضه فلسطین، تحلیل شما از شرایط منطقه و نقش جمهوری اسلامی ایران در این تحولات چیست؟
حداقل در چند دهه اخیر ما یاد نداریم که شرایط منطقه خاورمیانه بدین شکل پیچیده و برای همه تهدیدآمیز باشد. این شرایط کاملا شرایط ملتهبی است و متأسفانه بیش از هر زمانی هم سلاح و مهمات خریداری شده و منطقه به یک زرادخانه تبدیل شده و ناامنی هم در اوج خودش است. یعنی الآن تندترین گروه های تروریستی بخش هایی از کشورهای مثل سوریه، عراق، افغانستان، قسمت هایی از یمن و بخش هایی از خلیج فارس را در اختیار دارند و در آفریقا هم اینچنین است و کلا شرایط غیر طبیعی و بی ثباتی بر منطقه حاکم است که نه تنها صلح و امنیت منطقه بلکه صلح و امنیت همه دنیا را تهدید می کند.
عامل اصلی التهابات و ناامنی ها در منطقه چیست؟
به نظر من عامل اصلی این التهابات و بحران های گوناگون، اسرائیل است چون حیات این رژیم اشغالگر در گرو بحران است. اسرائیل در بحران و جنگ متولد شده و ادامه آن هم با بحران و جنگ است و بقای آن هم با این بحران ها گره خورده است. لذا این رژیم اشغالگر تلاش می کند بحران های مختلفی را ایجاد کند تا بتواند بقای خود را توجیه پذیر نماید و متأسفانه موفقیت هایی نیز در بوجود آوردن این بحران ها و ناامنی ها داشته است. البته این تحرکات و اختلاف افکنی اسرائیل، در گذشته به شکل پنهان بوده ولی متأسفانه الآن با همراهی تعدادی از کشورهای عربی با این اشغالگران، علنی شده است. در حال حاضر این رژیم اشغالگر و آپارتاید، توانسته که تضاد جهان اسلام با خود را به تضاد عرب با عرب و تضاد عرب با ایران تبدیل کند و با سیاست پوسیده و نخ نما شده و قدیمی «ایران هراسی» خطر موهومی را برای کشورهای منطقه ترسیم و به گونه ای وانمود کند که خطر برای جهان اسلام، اسرائیل نیست، بلکه ایران است.
به نظر من رژیم اشغالگر اسرائیل، توانسته برخی کشورهای منطقه را در این جهت با خود همراه کند که حکومت فعلی عربستان پیشاهنگ ارتباط با اسرائیل شده و در آشوب ها و جنگ های منطقه پیشقدم و نقش آفرین است.
من معتقدم، ریشه حوادث سوریه، همچنین جنایاتی که در یمن اتفاق می افتد و گروه های تروریستی از جمله داعش و انواع جریان های افراطی و تندرو با اسامی مختلفی که در افغانستان، قفقاز، آفریقا و بیشتر از همه در خاورمیانه هستند، نخست به موساد و هدایت و مدیریت رژیم اشغالگر اسرائیل و سپس پول هنگفتی که توسط بعضی از کشورهای عربی هزینه می شود بر می گردد که توانسته اند منطقه را با این شرایط بحرانی روبه رو سازند. در اینکه از درگیری های منطقه و جنایات گروههای تروریستی بیشترین منافع را اسرائیل می برد شکی نیست و البته درگیری های منطقه متأسفانه به تضعیف کشورهای اسلامی و منابع آنها منتهی می شود.
چه راهی برای خروج از این بحران ها وجود دارد؟
برای خروج از این بحران های وحشتناک و نگران کننده، هیچ راهی جز این نیست که جهان اسلام به پیام و سخن همیشگی امام که رژیم اشغالگر اسرائیل را غده سرطانی می دانست توجه کند. اسرائیل عامل همه فتنه ها و بحران ها و ریشه همه جنگ ها است و همه باید در مقابل این اشغالگران، متحد شوند البته در درجه اول خود فلسطینی ها و گروه های فلسطینی نیاز مبرم به اتحاد و یکپارچگی دارند.
موضوع فلسطین، امروز معیاری برای ارزیابی صداقت حکومت های اسلامی و عربی است که تا چه میزان در دفاع از مظلومان فلسطین و مقابله با اشغالگری علنی، راست می گویند و از جهان اسلام حمایت می کنند. بهترین ترازو و محک راستگویی کشورهای اسلامی مسأله فلسطین و مبارزه جدی با اشغالگری است. جمهوری اسلامی از بدو تأسیس، تا به امروز مطلقا تغییری در مواضع اصولی و عقلایی خود، چه در عمل و چه گفتار ، در حمایت از ملتی که سرزمینش توسط اشغاگران اشغال شده، نداده است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای مدعی حمایت از آرمان فلسطین، یک روز شعار می دهند و حمایت می کنند و روز بعد به راحتی مرتکب خیانت می شوند. امروز هم که شاهد هسیتم، برخی کشورهای مسلمان و عرب، متأسفانه علیه جمهوری اسلامی و مسلمانان مخالف اشغالگری اسرائیل، متحد شده اند؛ و این بسیار تأسف بار است. در واقع هدف اصلی که همان مقابله اصولی با اشغالگری است، فراموش شده و حرکت های انحرافی جایگزین آن شده است و اسرائیلی ها هم از این فضا بهره می برند.
به نظر شما بازی انحرافی داعش چقدر می تواند در دامن زدن به فراموشی آرمان فلسطین مؤثر باشد؟
داعش در ظاهر جنگ مسلمان با مسلمان، و در واقع نبرد افراطی گری و تندروی با اسلام معتدل است و این چیزی است که رژیم اشغالگر قدس به دنبال آن بوده است. داعشیان تاکنون حتی یک قدم علیه اشغالگران اسرائیل برنداشته اند و تنها هدف و عمل آنان؛ مسلمان کشی بوده است. داعش، القاعده، طالبان، بوکوحرام و تمامی جریان های تکفیری و افراطی با همه اسامی مختلف هیچ قدمی علیه اسرائیل و اشغاگری و شهرک سازی در سرزمین مسلمانان و فلسطینیان، بر نداشتند و فقط تا توانستند مسلمان کشی کردند و در این جنایات و کشتن مسلمانان شیعه و سنی هم برای آنان فرق نمی کند. همه صدها نفری که در جریان علمیات تروریستی هفته گذشته در یکی از زیارتگاههای صوفیان پاکستان به شهادت رساندند سنی، اما مخالف داعش و تندروی این جریان افراطی بوده اند اما قربانی افراطی گری و علمیات های داعشیان یا گروه های افراطی دیگر شدند. ما همواره در این چند سال اخیر، شاهد بوده ایم که بیشترین کسانی که در جنایات و آشوب ها و جنگ های سوریه و عراق به شهادت رسیدند، اهل سنت بوده اند و این بدان معنا است که برای تندروها و تروریست های داعش شیعه و سنی تفاوتی نمی کند و جنایات نسبت به همه آنان انجام می دهند. این خود، پیامی برای مسلمانان واقعی است که باید در مقابل چنین جریان های مشکوکی وحدت و انسجام خود را حفظ نمایند.
رژیم اشغالگر اسرائیل، با پول های عربستان، بازی انحرافی بسیار فریبنده و خطرناکی در منطقه به راه انداخت و داعش نیز نقش عملیاتی در این میان ایفا کرد که البته طراحان این ناامنی و جنگ ها در منطقه، و همچنین داعش، در مرحله شکست قرار گرفته اند و نفس های آخر خود را در سوریه و عراق می کشند.
کنش های سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی چه نقشی در این معادلات دارد؟
سیاست جمهوری اسلامی مطلقا تغییر نکرده و از همان اول دفاع از مسلمانان در اولویت سیاست ها بوده و خیلی به مواضع برخی دولت ها اهمیت نمی داده است. مردم مسلمان مصر، سوریه، عربستان، اندونزی، مالزی، پاکستان و اجماع همه این جمعیت حدود یک میلیارد و سیصد میلیون نفر مسلمان ضد اشغالگری اسرائیل هستند که اعتقاد جمهوری اسلامی همین است و حمابت مردمی در مبارزه و دفاع از مردم فلسطین و قدس پایه و مبنای این استراتژی را تشکیل می دهد. متأسفانه بسیاری دولت های دیگر در منطقه، بدون توجه به نظر و اعتقاد ملت خود، برای مبارزه با اشغاگری، کنش سیاسی می کنند که امیدواریم این دولت ها دیر یا زود، سیاست های معقول تری در منطقه اتخاد کنند؛ و عاقلانه تر رفتار نمایند و منافع مردم خود و جهان اسلام اولویت آنان باشد.
اینکه دولت ها بر خلاف این رویه عمل کنند چه آسیبی می زند؟
اتفاقی که می افتد این است که پیروزی فلسطین و پایان پدیده قدیمی اشغالگری را به تأخیر می اندازد؛ پیروزی مردم فلسطین قطعی است و ما نباید هیچ تردیدی به خود راه دهیم که سرانجام اشغالگران شکست خواهند خورد و فلسطین پیروز این میدان دفاع از میهن خود خواهد بود. این خیانت هایی که کشورهای مختلف مخصوصا کشورهای عرب منطقه انجام می دهند فقط پیروزی مردم فلسطین را به تأخیر می اندازد و همچنین ، در میان مردم کشورهای خود و منطقه، مشروعیت خود را از دست می دهند. چون پیش بینی امام خمینی (س) و مقام معظم رهبری که همانا پیروزی قدس و مسلمانان فلسطینی است، بر اساس وعده الهی است و بر اساس این وعده، حق پیروز است و هر ملت مظلوم و مستضعفی حتی اگر مسلمان نباشند در مقابل ظلم و اشغالگری پیروز میدان خواهند بود.