امیدواریم رئیس جمهور منتخب و مشاوران ایشان همچنان که بر ضرورت توجه به دانش و نظریات علمی و کارشناسی تاکید داشته اند در این عرصه نیز با تکیه بر مبانی نظری و تجربه های جهانی طلسم حضور جوانان در عرصه مدیریت های ارشد کشور بویژه عضویت در کابینه را بشکنند.

در سال‌های اخیر، ایران شاهد افزایش قابل توجه میانگین سنی کابینه و مسئولان ارشد دولتی بوده است، به طوری که بسیاری از چهره‌های کلیدی از سن ۶۰ سال- عبور کرده‌اند. این وضعیت از یکسو کارامدی دولت را به چالش کشیده است و از سوی دیگر به شکاف نسلی مهمی میان دولت و جوانان دامن زده است. با وجود آنکه مشاوران ارشد رئیس جمهور منتخب از جمله دکتر ظریف رئیس شورای راهبردی از تخصیص 60درصد کابینه به افراد زیر 50سال خبر داده اند، اما نشانه ها و قرائن حکایت از آن دارد که غالب گزینه های مطرح شده بیش از 60 سال سن دارند. البته امیدواریم همانطور که ایشان گفته اسند اخبار منتشر شده نادرست و یا ناقص باشند و ما شاهد تحول نسلی جدی در عرصه مدیریت کشور باشیم. در همین زمینه ذکر نکاتی چند را ضروری می دانیم.

 امیدواریم رئیس جمهور منتخب و مشاوران ایشان همچنان که بر ضرورت توجه به دانش و نظریات علمی و کارشناسی تاکید داشته اند در این عرصه نیز با تکیه بر مبانی نظری و تجربه های جهانی طلسم حضور جوانان در عرصه مدیریت های ارشد کشور بویژه عضویت در کابینه را بشکنند.

 

1. در حالی که در کشور ما گزاره نانوشته ای مبنی بر لزوم حضور مدیران با تجربه طولانی در مناصب مدیریتی برای کارایی بیشتر دولت وجود دارد ولی واقعیت این است که هم تئوری های مدیریتی و سازمانی و هم تجربه های جهانی، خلاف این گزاره را نشان می دهد.

در تئوری های مختلف مدیریت و رهبری، بر اصول راهبردی چون خلاقیت و نوآوری، کارایی و اثربخشی، تطبیق با تغییرات سریع، تحول آفرینی و... تاکید شده است که همگی این اصول با تحول نسلی و جوانگرایی در مدیریت ها مرتبط است.

این اصول راهبردی نشان می‌دهند که تغییر نسلی و جوانگرایی در مدیریت دولتی به دلایل مختلفی ضروری است. جوانان به دلیل توانایی‌های منحصر به فرد خود در زمینه خلاقیت، نوآوری، تطبیق با تغییرات، و توسعه پایدار، می‌توانند نقش مؤثری در بهبود عملکرد و استراتژی‌های دولتی ایفا کنند. حضور آنها در مدیریت دولتی می‌تواند به تحقق اهداف راهبردی و ارتقاء کارآیی و اثربخشی دولت‌ها کمک کند.

تجربه‌های جهانی نشان می‌دهند که جوانگرایی در مدیریت دولتی می‌تواند به بهبود کارآیی و موفقیت دولت‌ها کمک کند. کشورهایی که به این موضوع توجه کرده‌اند، توانسته‌اند بهبودهای قابل توجهی در سیاست‌ها و فرآیندهای دولتی خود مشاهده کنند. تجربه کشورهایی چون نروژ، سوئد، کانادا، کره جنوبی، استرالیا و... بخوبی نشان داده است که استفاده از جوانان باعث کارامدی بیشتر دولتها شده است. 

 

2. روند پیرشدن دولت که در سالهای گذشته فزونی یافته است، در تلاقی با چالش‌های اجتماعی و سیاسی گوناگون، شکاف نسلی مهمی بین مدیریت کشور و جمعیت جوان‌تر آن را برجسته کرده است. این شکاف اثربخشی حکمرانی را تضعیف کرده و بخش قابل توجهی از شهروندان، به ویژه جوانان، را نسبت به ساختار سیاسی وحکمرانی، بیگانه می سازد. همچنانکه در سالهای اخیر، شاهد کاهش روزافزون تمایل جوانان به مشارکت در فرایندهای سیاسی هستیم و این بسیار خبر بدی است. توجه به این که جوانان بخش بزرگی از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند، ضروری است که صدای آن‌ها در قدرت شنیده شود و نمایندگی شود. این شمولیت می‌تواند مشارکت سیاسی را افزایش داده و اعتماد به فرآیند حکمرانی را بازسازی کند.

 

3. غفلت از حضور جوانان در کابینه و دیگر سطوح مدیریتی، عدم فهم تغییرات فرهنگی و اجتماعی و فاصله گیری روزافزون دولت از جوانان، باعث چالش های اجتماعی نیز می شود.

رهبران و مدیران جوان با مسائل فرهنگی و اجتماعی معاصر بیشتر همخوانی دارند. درک آن‌ها از ارزش‌ها و روندهای مدرن به آن‌ها امکان می‌دهد که بهتر با جمعیت ارتباط برقرار کرده و حکمرانی را پاسخگوتر و مرتبط‌تر با نیازهای اجتماعی جاری کنند.

تحقیقات نشان می‌دهند که نسل‌های جوان‌تر در مقایسه با پیشینیان خود تأکید بیشتری بر مسائل اجتماعی و محیطی دارند. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده‌اند که میلنیال‌ها (Millennials) و نسل Z به‌ویژه در مورد مسائلی مانند تغییرات اقلیمی و برابری اجتماعی صریح‌تر هستند و این نگرانی‌ها رفتارهای حرفه‌ای و مصرفی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این نسل به‌طور گسترده‌ای در دوران پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات رشد کرده‌اند. آنها با اینترنت، تلفن‌های همراه هوشمند، و رسانه‌های اجتماعی به‌طور طبیعی آشناست و به‌خوبی از آنها استفاده می‌کند.

این تغییر نسلی در ارزش‌ها نیازمند تغییر مشابهی در مدیریت و دولت است تا اطمینان حاصل شود که حکمرانی با اولویت‌های رو به تکامل جامعه همخوانی دارد. 

 

4. نیاز به تغییر نسل در کابینه و مدیریت ارشد کشور هم فوریت دارد و هم ضروری است. با پذیرش اهمیت انرژی، نوآوری و تناسب فرهنگی که وزرا و مدیران جوان به ارمغان می‌آورند، کشور ما می‌تواند از یک سیستم حکمرانی پویا، پاسخگو و مؤثرتر بهره‌مند شود. این تحول نه تنها شکاف نسلی را پل خواهد زد بلکه راه را برای آینده‌ای شکوفا برای تمامی ایرانیان هموار خواهد کرد. همانطور که ایران با ضرورت نوسازی و تجدید روبرو است، پذیرش تغییر نسل در مدیریت ها نه تنها مفید بلکه برای آینده‌ی شکوفایی کشور ضروری است. مدیران جوان دیدگاه‌های تازه و ایده‌های نوآورانه‌ای را به ارمغان می‌آورند که در دنیای پرسرعت امروز بسیار حائز اهمیت است. آن‌ها فناوری‌های جدید و رویکردهای نوین برای حل مشکلات را می‌پذیرند، که می‌تواند منجر به حکمرانی مؤثرتر و کارآمدتر شود.

زمان تغییر اکنون است و ضروری است که ایران این فرصت را برای تجدید راهبری و مدیریتی خود و توانمندسازی جوانان غنیمت بشمارد. 

امیدواریم دولت چهاردهم در معرفی کابینه بعنوان نخستین گام این تغییر رویکرد را منصه ظهور بگذارد. منتظریم.

 

مهدی مکارمی، دکترای جامعه شناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه تهران

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.