در بیش از ده استان مهم کشور مانند: تهران ، کرج ، مرکزی ، کردستان ، اصفهان ، قزوین ، گیلان ، مازندران ، آذربایجان شرقی ، خوزستان ، فارس و... کمترین مشارکت از 28 در صد تا 44 در صد را شاهد هستیم که همه اینها می تواند زنگ خطر جدی در جهت فاصله گرفتن  مردم از مسئولان  و حاکمان باشد و به جمهوریت نظام آسیب جبران ناپذیر وارد کند.

انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری  در 11 اسفند 1402 نیز با همه فراز و نشیب ها ، اما به گونه خیلی سرد و بی رمق  برگزار شد و البته اکثر نمایندگان منتخب به مجلس راه یافتند. آنچه که از چند وقت پیش  شواهد و قرائن نشان می داد و برای  اهل اطلاع معلوم بود و هشدار داده می شد که  حضور مردم چندان رضایت بخش و مطلوب نخواهد بود ، روز جمعه خود را به روشنی نشان داد.

بنابر آمار رسمی در کل کشور حدود 41 درصد مردم ( البته با احتساب آرای باطله و سفید که در بعضی حوزه های انتخابیه قابل توجه و تأمل هم بود) به پای صندوق های رای آمدند ؛ یعنی 59 در صد باقیمانده از شرکت در انتخابات امتناع ورزیدند. در تهران که ام القراء  به شمار می آید فقط 34 در صدر شرکت کردند و تنها 13 یا 14 نفر توانستند با رای نسبی و اندک ( 6 در صد ) به مجلس راه یابند. نفر اول تهران 599770 رای و نفر چهاردهم تنها  316374 رای کسب کرد و بقیه به دور دوم رفتند، این در حالی است که در برخی از انتخابات های گذشته اکثر راه یافتگان از پایتخت بالای یک میلیون رای  داشتند.

استان اصفهان که مهد شهدای انقلاب است 37 در صد ، آذربایجان شرقی که استان پیشتاز در رخدادهای تاریخی به شمار می آید، 42 در صد  و در خراسان رضوی استان ولایت و امامت شاهد 48 در صد مشارکت مردمی بودیم. 

در حالی که درست یک ماه پیش ، همین مردم از اقشار مختلف  ، اعم از باحجاب و بد حجاب با حضور حماسی خود در مراسم 22 بهمن ، دوست و دشمن را انگشت به دهان کردند. از همین نکته استفاده می شود توده ی میلیونی مردم مشکل چندانی  با انقلاب و نظام اسلامی ندارند ، اما بشدت از چگونگی مدیریت جامعه  گله مند و نسبت به  عملکرد حاکمیت موجود منتقد هستند.

در بیش از ده استان مهم کشور مانند: تهران ، کرج ، مرکزی ، کردستان ، اصفهان ، قزوین ، گیلان ، مازندران ، آذربایجان شرقی ، خوزستان ، فارس و... کمترین مشارکت از 28 در صد تا 44 در صد را شاهد هستیم که همه اینها می تواند زنگ خطر جدی در جهت فاصله گرفتن  مردم از مسئولان  و حاکمان باشد و به جمهوریت نظام آسیب جبران ناپذیر وارد کند.

همه می دانند نماینده محترم ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی ، محبوب ترین امام جمعه موجود در سطح کشور است و از اقشار مختلف حتی جوانان آستین کوتاه و به ظاهر غیر مذهبی به ایشان علاقمند می باشند ، اما در این انتخابات از سه میلیون و سیصد نفر واجدین شرایط رای دهی ، تنها هشتصد هزار و اندی  به ایشان رای دادند ، چون  آنهایی که نیامدند منتقد و معترض به وضع موجود بودند. این که چرا روحانیت خدوم و مردمی ، این گونه راحت  قربانی  ناکارآمدی ها شده و به مسلخ برده می شود؟  باید در جای خود به آن پرداخت.

روشن است  این وضعیت را کسانی بر نظام ، انقلاب و مردم تحمیل کردند که چندان نقشی برای آرای مردم قائل نیستند و در انتخابات سال 76 خیلی صریح می گفتند « همین 7 میلیون رای ناطق نوری برای ما کفایت می کند». پیروان همین تفکر در سال 84 با سلام ، صلوات و معجزه تراشی ، یک جریان نامیزان را مطرح و از مردم برایش رای گرفتند که در هشت سال حاکمیت این جریان ، ریل انقلاب و نظام از مسیر اصلی خود خارج شد  و ساختارها از هم پاشید و امروز هر چقدر جلو می رویم بر ابعادِ انحراف و مشکلات آن افزوده می‌شود.

البته این سخن به معنای تطهیر دولت های دیگر نیست همه دولت هایی که سرکار آمدند کم و بیش ضعف هایی داشتند ، اما هرگز تیشه به ریشه ها نزدند.

امروز همین تفکر و جریان قرون وسطایی در لایه های گوناگون نظام حضور دارد حتی به پیروان و هم فکران دیروز خود نیز فرصت حضور و  اظهار نظر نمی دهد و با اندک زاویه ای برچسب می زند و به اصطلاح پرونده سازی و افشا می کند ؛ « انحصار طلبی ها » و « خالص سازی ها» به اوج رسیده است و این مشرب فکری، در عین خطرناک بودن مخالف صریح سیره و تفکرات امام ، رهبری  و حواریون امام است که مرامشان « جذب اکثری و دفع اقلی » بود.  این تفکر تحجری و خصلت منجمد  ناخواسته کشور ، نظام و انقلاب را در آینده با مشکل بیشتر و بحران عمیق تر مواجه خواهد کرد، چرا که دهن کجی  و بی اعتنایی به خواست اکثریت مردم هرگز عاقبت خوشی نداشته است.   

قهر اکثریت مردم از صندوق های رای را می توان یک نوع «اعتراض آرام » یا « رفراندوم خاموش» در نفی  این تفکر و سیاست موجود تلقی کرد که دست اندر کاران دلسوز نظام و انقلاب بایستی آن را جدی بگیرند و برای رفع آن گوش شنوا ، چشم بینا و برنامه ریزی اساسی داشته باشند. اگر سر موقع این معضل چاره اندیشی نشود و مسئولان در سیاست های خود تجدید نظر نکنند به یقین درانتخابات  آینده  تعداد استان های با مشارکت پایین افزایش خواهد یافت.

سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل

چو پرشد نشاید گرفتن به پیل

14 اسفند 1402

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
9 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.