در بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 در سی ام آذر می خوانیم: تا ساعت چهار در دفترم بودم. عفت تلفن کرد و خبر داد، پیام من را در مورد 10 هزار حاجى اضافه که سال گذشته موافقت امیرعبدالله را گرفته بودم و امسال گفته بودند که همان یک سال بوده، توسط همسر امیرعبدالله به او گفته و امروز آقاى [محمدرضا] نورى [شاهرودی]، سفیرمان اطلاع داده که امیر با پذیرش 10 هزار حاجى در سال جارى هم موافقت کرده است.
پایگاه خبری جماران: «در جستجوی مصلحت»، عنوان جدیدترین کتاب خاطرات روزنوشت اکبر هاشمی رفسنجانی است که امسال منتشر می شود.
این کتاب شامل خاطرات هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 است. روزنوشت های این سال از آن روز اهمیت دارد که ناگفته هایی را از دولت نوپای سیدمحمد خاتمی و وقایعی همچون دستگیری غلامحسین کرباسچی، کتک زدن وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، استیضاح وزیر کشور و قتل های زنجیره ای را روایت می کند؛ وقایعی که هنوز پرونده آنها باز است.
جماران برای نخستین بار و به صورت اختصاصی روزنوشت های برهه ای حساس از این سال یعنی آذرماه 1377 را منتشر می کند.
بخش سی ام این روزنوشت ها در پی می آید:
دوشنبه 30 آذر 1377 - 1 رمضان 1419 - 21 دسامبر 1998
ساعت چهار بامداد، با زنگ ساعت، براى سحرى بیدار شدم. دیگ زودپز و سماور را روشن نمودم. به قرآن و دعا پرداختم. ساعت پنج، کاظم بیدار شد و سحرى را آمادهکرد.
ساعت نُه صبح براى مراسم فاتحه مرحوم [محمدتقی] فلسفى، به مدرسه شهید مطهرى رفتیم. یکى از علما که کنار من بود، با اشاره به تصمیم و اقدام آیتالله [سیدحسین] بروجردى، در مورد اقدام به اعلان عید فطر بودن در ساعت سه بعد از ظهر، از نحوه عمل بیت رهبرى در مورد ماه رمضان، انتقاد داشت و گفت، اگر زودتر اعلان دوم را مىدادند، بهتر بود.
به دفترم رفتم. آقاى [عبدالمجید] معادیخواه، [رییس بنیاد تاریخ انقلاب] آمد.گزارش سفر به بیروت را داد که بىنتیجه بوده و دربارة رفع مشکل ساخت ساختمان بنیاد تاریخ مذاکره شد و رفع مشکل کانال آبهای سطحی که از زمین عبور مىکند. پیشنهاد ناتمامی را در خصوص نحوه برخورد با موج آزادىخواهى موجود، مطرح کرد.
آقاى [محمد] اشرفى اصفهانى آمد. از نحوه عمل دفتر رهبرى در خصوص اعلان ماه مبارک رمضان، انتقاد دارد. درخواست کار در مجمع [تشخیص مصلحت نظام] را داشت و براى شرکت در انتخابات شوراها مشورت کرد و از نتایج انتخابات [مجلس خبرگان]، اظهار نگرانىنمود.
آقاى تیمسار [عبدالله] نجفى، [رییس دفتر عمومی حفاظت اطلاعات فرماندهیکل قوا و] مسئول کمیسیون [اداره] اُسرای بیگانه آمد. نتایج مذاکرات طولانى با عراقىها را گفت که از ادعاى 22 هزار اسیر که عراقىها داشتند، پس از آزادى جمعى و توضیحات در مورد پناهنده شدن جمع زیادى دیگر باقیمانده ادعاى آنها حدود دو هزار و 200 نفر است، در مقابل دو هزار و 600 اسیر مورد ادعاى ما که عمدتاً اُسراى مدرکدارند.
تا ساعت چهار در دفترم بودم. عفت تلفن کرد و خبر داد، پیام من را در مورد 10 هزار حاجى اضافه که سال گذشته موافقت امیرعبدالله را گرفته بودم و امسال گفته بودند که همان یک سال بوده، توسط همسر امیرعبدالله به او گفته و امروز آقاى [محمدرضا] نورى [شاهرودی]، سفیرمان اطلاع داده که امیر با پذیرش 10 هزار حاجى در سال جارى هم موافقت کرده است. قبلاً در مذاکره آقاى [سیدکمال] خرازى، [وزیر امورخارجه] با ایشان، نپذیرفته بود. گفتم به ستاد حج اطلاع بدهند که زود اقدام کنند. افطار به خانه آمدم. فاطى افطار تهیه کرده بود و بچهها جمع بودند. هندوانه و آجیل براى شب یلدا هم فراهم شده بود.