شب گذشته، مراسم دهمین جایزه اخلاق و نیایش در آیینه هنر و پژوهش در کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، شب گذشته مراسم دهمین جایزه اخلاق و نیایش در آیینه هنر و پژوهش با حضور جمعی از چهرههای سیاسی و فرهنگی در کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
انسانی که برخوردار از عزت نفس و آزاد اندیشی است، میتواند الگوی اخلاق باشد
در ابتدای این مراسم، اشرف بروجردی«رئیس کتابخانه ملی»گفت: ما در دهمین گردهمایی جایزه اخلاق و نیایش جمع شدیم تا بار دیگر به خود متذکر شویم که هدف از آفرینش ما رسیدن به کمال و متخلق شدن به اخلاق الهی است. اگر اخلاق را زاده باورهای آدمی و تجلی آن در رفتار تعریف کنیم و نیایش را بخشی از پرستش که از فطرت انسان سرچشمه می گیرد، بدانیم. باور به وحدانیت ذات حق و جاودانه بودن او، ما را از پذیرش خدایان زمینی برحذر داشته و از بردگی دیگر انسانها آزاد میسازد.
وی افزود: این مسئله در رفتار و چگونگی تعامل ما با دیگران اثر بخش بوده و راه رسیدن به حقیقت را هموار سازد و این اندیشه که بشر نماینده عظمت آفرینش چه در ساختار و چه در مقام و منزلتی که در کائنات دارد باعث شده تا خداوند از او به عنوان جانشین خود به روی زمین یاد کند.
رئیس کتابخانه ملی با تاکید بر اهمیت شباهت ذات انسان در متون الهی گفت: عشق به مخلوقات خدا لازمه همزیستی و تعامل با یکدیگر یا همان اخلاق است. انسانی که برخوردار از عزت نفس و آزاد اندیشی است، میتواند الگوی اخلاق باشد. این برنامه در جهت شناساندن اخلاقمدارانی است که با رفتار و گفتار خود میتوانند الگوی یک انسان کامل و یک اندیشمند بافضیلت ارزشها باشند.
بالاترین شکست یک جامعه شکست اخلاقی است
احمد مسجدجامعی در مراسم دهمین جایزه اخلاق و نیایش گفت: یکی از القاب تهران، غیر از دارالخلافه، دارالاحسان بود، زیرا تهران در مجاورت ری، قرار داشت و امامزاده قاسم، امامزاده زینعلی و عین علی در تهران از تبار امام حسن(ع) هستند. امسال در دهمین سال برگزاری این مراسم خوشحالیم که کاری مستقل و بدون حمایت بخش دولتی به همت اهل فرهنگ برگزار شده و این کاری است که شاید اگر در سال های قبل، برگزاریاش دلایلی به همراه داشت ولی امسال ضرورت های بیشتری پیدا کرده، زیرا بالاترین شکست یک جامعه شکست اخلاقی است.
وی افزود: هیچکس نمیتواند به تنهایی بهشت رود و بازسازی اخلاقی جامعه در شرایط کنونی به ویژه با وضعیتی که در شرق و غرب عالم شاهدش هستیم و مشخصاً در حوزه های مختلف اجتماعی و رسانه ای، تعاریف جدیدی را میطلبد و از ضروریاتی است که جامعه فرهنگی ما باید به آن توجه کند.
نباید تنها به نقد شرایط نامطلوب بسنده کنیم
مسجدجامعی در ادامه گفت: ما نباید تنها به نقد شرایط نامطلوب بسنده کنیم، دادن این جایزه به معنای این است که ما در همه این سالها و شرایط غیرقابل قبول، چهرههایی را به عنوان چراغ روشن اخلاق و معنویت قرار دادیم و آنها پایگاههای قابل اتکایی در عرصه فرهنگ، اجتماع و هنر هستند. ما در طول این ده سال، شاید قریب به 100 نفر از بزرگان را در حوزههای فرهنگ، هنر، پژوهش و دین را معرفی کردیم که نمونههایی از نورانیت منش، شخصیت و رفتار و سنت های اجتماعی و علمی بوده و هستند.
گزارش تصویری>>> مراسم دهمین جایزه اخلاق و نیایش
وی بیان کرد: به مناسبت این روزها به خانه مرحوم دکتر محمد معین که در حوزه کاری ماست سری زدم و در بحثی که با خانواده ایشان داشتم، برایم جالب بود تلاشی که این عزیزان برای حفظ فرهنگ، عواطف و آداب و اصول کردند، چقدر بوده است. دکتر معین و دهخدا بدون هیچ چشمداشتی فرهنگ معین و فرهنگ دهخدا را نوشتند. اما به دلیل بیماری و کسالت دکتر معین، دکتر سید جعفر شهیدی دو یا سه جلد از فرهنگ معین را به پایان رساند، ولی برای این کار نه توقع مادی و نه انتظار نام و نشانی از خود روی جلد این اثر داشت و شاید اگر جوانمردی ایشان نبود این کار انجام نمی شد . آنها صرفا جهت حفظ فرهنگ و زبان ایرانی این زحمت را متقبل شدند. امروز آن نسل معاصر را مقایسه کنید، با امروز که روبروی دانشگاه همه چیز را می توان با پول خرید، با پول می توان دکترا گرفت، کتاب نوشت، مقاله بینالمللی نوشت و … این وضعیتی قابل تأمل است.
اگر اخلاق به عادت تبدیل شود، جوهر خودش را از دست میدهد
دکتر عبدالرضا داوری نیز در این مراسم گفت: فکر جایزه اخلاق و نیایش بسیار کار خوبی است، زیرا یکی از چیزهایی که ما بیش از همه به آن نیاز داریم اخلاق است، وقتی اخلاق هست کسی از آن حرف نمیزند، چنانکه ماهی در آب به آب فکر نمیکند، اما وقتی اخلاق نیست همه از اخلاق می گویند. در حالی که حرف زدن درباره اخلاق صورت ها دارد و شاید سخن گفتن از اخلاق هم آسان باشد و هم بسیار مشکل، حتی به نظر می رسد که مشکلتر از سخن گفتن درباره هنر است. زیرا هنر به درس مبدل نشده ولی اخلاق به درس تبدیل شده است.
این پژوهشگر فلسفه گفت: اگر اخلاق به درس تبدیل شود، نقص بزرگی در زندگی و روح و جان آدمی روی داده است. بشر همیشه اخلاق داشته است. اخلاق را نباید با عادات یکی بدانیم، البته عادات اخلاقی وجود دارند و فضایل هم چیزی شبیه عادت هستند اما اگر اخلاق به عادت تبدیل شود، جوهر خودش را از دست داده است. در یونان علم اخلاق به وجود آمد. اخلاق دستور خوب زندگیکردن و دستور بهترین خدمتکردن به مدینه یونانی بود. اخلاق یونانی تا رنسانس ادامه پیدا کرد. در فرهنگ ما نیز، ابن مسکویه، خواجه نصیرالدین طوسی، دوانی و بالاخره ملا مهدی نراقی در علم اخلاق کار کردند.
باید غمخوار اخلاق بود
وی افزود: درس اخلاق کافی نیست، باید به فکر اخلاق بود. باید غمخوار اخلاق بود. غمخواری اخلاقی نیز هم در یونان و هم در عالم اسلام بود. در رنسانس، اخلاق صورت دیگری پیدا کرد و آن صورت متحول شده تاکنون ادامه پیدا کرده و اخلاق سراسر جهان شده است. همه می دانیم که یکی از اوصاف جهان جدید، «سکولاریسم» است که شاید بتوانیم آن را به آسانی تعریف کنیم ولی فهم این واژه اندکی مشکل است. در تعاریف ارائه شده از این واژه به نظر میرسد سکولاریسم یک نوع نظر است که میتوان آن را رد کرد، در حالی که سکولاریسم یک امر وجودی است و یک نظر نیست. از این رو، سکولاریسم جزئی از تاریخ جدید است و از این جهت بوده که در اخلاق اثر گذاشته است. سکولاریسم ضد اخلاق نیست، چنانکه ضد دین هم نیست. بلکه تنها با دخالت اخلاق در سیاست و در اداره زندگی موافق نیست و مطابق آن، اداره کنندگان چرخ زندگی آدمیان هستند و آنها خود زندگی شان را اداره می کنند.
وی گفت: یکی از بزرگترین اخلاق ها در قرن هجدهم به وجود آمده، زمانی که کانت دو جلوه از عقل را تشخیص داد؛ نخست عقلی که میشناسد (عقل نظری) و علم جدید محصول آن عقل است و صورت دیگر آن عقل عملی است. عقل عملی، آزادی و اخلاق بوده و فرمان مطلق میدهد. حادثهای که هرگز کانت و هیچ کدام از بزرگان اندیشه به آن رضایت ندادهاند، یک نوع جانشینی است. فهم رابطه اخلاق و سیاست مشکلتر از هر چیزی است و در سیاست اتفاقی افتاده که ما کمتر به آن توجه می کنیم. در واقع، اخلاق تشخیص خیر از شر و تصمیم درباره عمل است. این تشخیص کار دشواری است و موازینی برای آن تعریف میشود. مثلاً در جامعه ما صورت نوعی اخلاق تعیین میشود اگر صرف ساده زیستی، برای اخلاقی بودن کافی باشد و صورت نوعی اخلاق باشد.
اخلاق، عمل است، ایدئولوژی نیست
داوری اردکانی افزود: نگاه اندیشه ما، اندیشه اخلاقی نیست، غمخواری اخلاقی وجود نخواهد داشت. در اروپای جدید، بیشتر سیاست جانشین اخلاق شده (بحث ما این نیست که سیاستمدار نمیتواند اخلاقی باشد، بلکه سیاستمدار اخلاقی وجود دارد و ما نیز سیاستمدار اخلاقی داریم. بحث جامعه سیاسی و جامعه اخلاقی است که اخلاق امر منتشر در جامعه است) وقتی صورتی از لیبرالیسم مثال خیر و نمونه اخلاق میشود، همه چیز با آن سنجیده میشود. گمان نمی کنم هیچکس با فهم معمولی از سیاست از فاشیسم و نازیسم دفاع کند. اما اگر مثال شر، فاشیسم باشد، آنگاه خودش فراموش میشود.
وی در ادامه بیان کرد: اینها ظرافتهایی است که ما در بحث اخلاق متوجه نمیشویم. اخلاق، مقام آزادی و مقام تشخیص خیر است. تشخیصی که من میدهم و به آن عمل میکنم. اخلاق، عمل است، ایدئولوژی نیست. آنچه در زمانه ما اتفاق افتاد، تا حدی غربت اخلاق است. اگر اخلاقی فکر کنیم، قانون جایگاه خودش را پیدا میکند اخلاقی فکر نکنیم، قانون از جایگاه خودش خارج میشود و هرج و مرج و بینظمی حاکم میشود.
وی در پایان گفت: ما در روزنامه ها حرف های خوبی می خوانیم. دیروز در روزنامه دو مطلب خواندم و دررابطه با آنها فکر کردم، یکی گفته بود که قوانین موجود بازدارندگی اسیدپاشی را ندارند که مطلب درستی است و دیگری اینکه گرانی نتیجه فقدان نظارت است. این دو مطلب وجه مشترکی عجیب دارند و آن اینکه در هردو اخلاق غایب است. گویی نظارت می تواند گرانی را از بین برده و گویی با قانون باید از کار زشت اسیدپاشی جلوگیری کرد. این بدان معناست که باید بگذاریم اسیدپاش باشد، گرانفروش نیز باشد و با خشونت قانون از آن جلوگیری کنیم. در صورتی که اسیدپاشی زشت است و باید جهات و علل گرانفروشی در جامعه مشخص شود. هروقت اخلاقی فکر کنیم قانون می تواند جایگاه خود را پیدا کند و اگر اخلاقی فکر نکنیم قانون از جایگاه خود خارج می شود و آن گاه نظم و اعتماد نیز از بین می رود.
تجلیل از چهرهها در بخش پایانی مراسم
در این مراسم از دکتر فتحالله مجتبایی«استاد فلسفه، ادیان، فلسفه شرق، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محقق و هندشناس» آیتالله محمود امجد«استاد اخلاق و از استادان حوزههای علمیه» دکتر محمد صادق پیروز«رئیس درمانگاه چشمپزشکی بیمارستان فارابی» دکتر محمود زند مقدم«نویسنده مردمشناس و بلوچستانپژوه» کریم زمانی«مولویشناس و مترجم قرآن و کتب ادعیه» فریبا مقصودی «نخستین بانوی خوشنویس قرآن در جهان اسلام» جعفر مدرس صادقی «نویسنده، مترجم و ویراستار» قاسم رفعتی«خواننده و ردیفدان موسیقی ایران» گلاب آدینه «بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون» اعظمالله کاظمی «استاد مرمت بناهای تاریخی» عباس عبدی «پژوهشگر اجتماعی، روزنامهنگار، عضو شورای سردبیری روزنامههای سلام صبح امروز،» عبدالرسول گلبن حقیقی «کارگردان و نویسنده، شعله بلوچ پژوهشگر، مشاور و کارشناس بازسازی، نوسازی و مرمت و احیای اماکن تاریخی، فرهنگی، مسکونی» با نگرش به ارزشهای فرهنگ تجلیل شد.
در پایان این مراسم نیز، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی از همه کسانی که در این ده سال برای این گردهمایی تلاش کردند، به ویژه از احمد مسجدجامعی تشکر کرد و به همه کسانی که در این دورهها نشان تجلیل دریافت کردند تبریک گفت.