وزیر علوم دوره اصلاحاتدر نخستین جلسه از سلسله نشستهای وفاق و مسائل امروز و آینده ایران با عنوان «ابهام زدایی از یک مفهوم»، گفت: متأسفانه یکی از آفتهای مهم نظام دینی، «نفاق» و خودی و غیر خودی کردن است. ارتباط ما باید صادقانه باشد و در همه امور شفافیت داشته باشیم. هیچ نوع پنهانکاری نباید با مردم داشته باشیم؛ آنها صاحب و محرم هستند.
وزیر علوم دوره اصلاحات با بیان اینکه یکی از مشکلات مهم ایران سرمایه اجتماعی پایین است، گفت: متأسفانه یکی از آفتهای مهم نظام دینی، «نفاق» و خودی و غیر خودی کردن است. ارتباط ما باید صادقانه باشد و در همه امور شفافیت داشته باشیم. هیچ نوع پنهانکاری نباید با مردم داشته باشیم؛ آنها صاحب و محرم هستند.
به گزارش خبرنگار جماران، مصطفی معین نیز در نخستین جلسه از سلسله نشستهای وفاق و مسائل امروز و آینده ایران با عنوان «ابهام زدایی از یک مفهوم»، گفت:
شرایطی که در کشور طی یک دهه اخیر شاهد هستیم، شرایطی وخیمی از جهات مختلف است. با وجود انزوای جهانی کشور، تحریمها، فقر، تبعیض و نابرابری باعث شده سرمایه اجتماعی پایین بیاید، تحمل مردم کمتر و درگیریها و خشونتها بیشتر شود. این نشان میدهد در شرایط ویژهای هستیم. در این شرایط ویژه با توجه به اضطراری که پیش آمد و به این دولت جدید تن دادند، «وفاق» اهمیت بیشتری پیدا کرد.
البته اینطور نیست که اولین بار از این زبان، موضوع وفاق مطرح شده باشد. حداقل تا جایی که من خبر دارم، در برخی جمعیتهای فرهیخته، یکی از مشکلات مهم مسئله ایران بیاعتمادی و سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از آفتهای توسعه یاد شده است و در همین راستا مسئله وفاق و اهمیت آن مطرح بود اما رسانهای نشده بود. به من پیشنهاد شده که درباره «ابعاد اخلاقی وفاق» حرف بزنم، زیرا وفاق اتفاقی نیست که فقط یک مسئله سیاسی باشد.
صحبتم را با این شعر از حافظ شروع میکنم که میگوید: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا» در این بیت میتوان فلسفه اساسی و اهمیت و چگونگی وفاق را پیدا کرد. وفاق به لحاظ واژه، اسم مصدری از باب مفاعله است و یک نوع رابطه دوطرفه را مطرح میکند و از این نظر بین وفاق و موافقت فرقی وجود ندارد.
لایه اخلاقی وفاق هم این است: «همکاری، اجماع و توافق داوطلبانه و آگاهانه افراد بر اصول و ارزشهای اخلاق که لازمه زندگی اجتماعی است.» ما انسان هستیم، اجتماعی خلق شدهایم و در کشورمان احتیاج به وفاق یعنی جمع شدن افراد است، منتهی اینجا پیمان میبندند که در یک چارچوب اخلاقی دور هم جمع شوند و به حل مسائل و معضلات جامعه خودشان بیاندیشند.
میتوان مبانی اخلاق برای شکلگیری وفاق را در 12 اصل خلاصه کرد. به عبارتی افرادی که میخواهند وفاق را داشته باشند، باید حائز ویژگیها و معیارهایی باشند:
1- احترام به کرامت انسانی: یعنی به رسمیت شناختن حقوق و استقلال دیگران، به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت برای آحاد جامعه و همزیستی مسالمتآمیز با دیگران سطح نظر از پیشینه، باورها و عقاید.
2- برابری و عدالت: یعنی رفتار عادلانه با همه شهروندان باشد و اطمینان از اینکه همه شهروندان از حقوق و فرصتهای برابر برای مشارکت در امور جامعه خودشان بهرهمند باشد.
3- همدلی و دلسوزی: این اصل برای افزایش اعتماد و احترام متقابل بین افرادی که عضو شبکه وفاق هستند، نیاز است. یعنی همدلی و اظهار محبت برای تشویق به میل سازش و همکاری برای هدف مشترک و خیر عمومی.
4- پرهیز از خشونت: باید معتقد باشند که ما نیاز به عدم خشونت داریم و این موضوع از آسیبها پیشگیری میکند. همچنین باید روشهای مسالمتآمیز حل اختلافات را با انجام گفتوگو ترویج کرد و همچنین درک متقابل و مدارا و صلحطلبی به جای زور داشت.
5- ضرورت احترام متقابل و تسامح: که برای نیل به همزیستی مسالمتآمیز به آن نیاز است و پذیرش تفاوتها و تلاش برای یافتن فرصتها، اهداف و نقاط مشترک داشت.
6- تاکید بر خیر عمومی برای تامین منافع مشترک: کمک باید برای به هم پیوستن جوامع باشد و اینکه منافع مشترک را بر منافع فردی و گروهی ترجیح داد.
7- صداقت و شفافیت: یعنی اینکه انگیزه و رفتار ما در یک جهت باشند و هیچ تناقضی نداشته باشد. ما باید در همه امور اجتماعی، مدنی، سیاسی، حکومت و مدیریت، شفافیت داشته باشیم. الان شفافیت اصلی ضروری در مدیریت و اخلاق است و نباید با مردم پنهانکاری داشت. حکومتی که در آن شفافیت وجود داشته باشد، هر نوع سوءتفاهم و سوءبرداشت از آن برداشته میشود، پاسخگوییها افزایش پیدا میکند و هیچ چیزی به فراموشی سپرده نمیشود.
8- مسئولیتپذیری و پاسخگویی: یعنی پذیرش مسئولیت اقدامات و تعهدات خودمان از سوی همه و البته هر چه سطح مسئولیت بالاتر باشد، باید پاسخگویی بیشتری نسبت به جامعه داشته باشد. این موضوع باعث میشود انجام توافقات و رعایت استانداردهای اخلاقی بیشتر شود.
9- همبستگی و مشارکت: یعنی اتحاد و حمایت متقابل در مواجهه با چالشهای مشترک، همکاری برای تقویت احساسِ داشتن هدف و مسئولیت مشترک.
10- به رسمیت شناختن استقلال و اراده آزاد افراد و گروهها: یعنی رعایت داوطلبانه بودن عضویت آنها و رعایت آزادانه نظر دادن آنها بدون محدویتهای غیرمنطقی و غیرقانونی و همچنین به استقلال افراد و گروهها به لحاظ انتخاب تصمیم آگاهانه احترام گذاشت و همچنین باید به اصول دموکراسی باور داشت. همچنین باید بر هر نوع استبداد رای و خودکامگی در همه جایگاهها ایستادگی کرد.
11- انجام آشتی و مصالحه: برای التیام زخمهای مزمن گذشته و کدورتهای قدیمی و جلوگیری از شکلگیری چرخه انتقام به این اصل نیاز داریم.
12 – نسبیت فرهنگی و هنجاری: یعنی به رسمیت شناختن و احترام به هنجارهای اخلاقی که تنوع و تکثر فرهنگی کشورمان در رأس آن است. البته این موضوع باید در چارچوب اصول اساسی اخلاق و قانون اساسی باشد.
موضوع بعدی که باید اشاره شود، سطوح و دامنههای وفاق است. وفاق یک واژه ارزشمند و فراتر از مرزبندیها است. بنابراین وفاق با این نگاه دربرگیرنده آفاق و آرمانهای بزرگ انسانی و الهی است، یعنی فراتر از مسائل و اختلافات سیاسی، در جهت رشد و تکامل اخلاقی آحاد جامعه باید حرکت کند. بنابراین عالیترین سطح وفاق در یک جهان اخلاقی است و این جهان اخلاقی دارای ویژگیهایی است. این ویژگیها را در 5 اصل میتوان خلاصه کرد:
1- داشتن صداقت و راستی: یعنی همان شعار اخلاقی آیین باستانی ما «پندار، گفتار و کردار نیک» اگر کوچکترین ناهماهنگیی صورت گیرد، همان نفاق است.
2- عمل به اصل طلایی اخلاق: به گونهای با دیگران رفتار کنید که دوست دارید همانگونه با شما رفتار کنند.
3- حقیقتطلبی: یعنی هیچ چیزی را ما برتر از حقیقت نبینیم و تن به هیچ مصلحتاندیشی ناحق ندهیم.
4- عدالتخواهی: یعنی احترام به حقوق همه افراد، دفاع از حقوق مظلوم و ایستادگی و مخالفت در برابر ظالم که حق مظلوم را زیر پا میگذارد.
5- نوعدوستی: در فرهنگ ملی و مذهبی ما به نوعدوستی بیشترین تاکید شده و این افتخار ماست. در مجموعه حکمتهای زرتشت پیامبر سه وظیفه بزرگ را تاکید میکند: اول – وظیفه تبدیل دشمن به دوست. دوم – تبدیل آدمهای بد و تبهکار به آدمهای خوب. سوم – تبدیل نادان به دانا.