درمیان همه بحران های جهانی، از تست های موشکی کره شمالی تا جنگ علیه داعش، به نظر می رسد بیش ازهمه چیز، یک هدف سیاسی ذهن ترامپ را به خود مشغول کرده که آن هم نابودی برجام است، توافقی که تحریم های هسته ای علیه ایران را در مقابل برخی محدودیت های برنامه هسته ای اش، مرتفع کرده است.
درحالیکه ترامپ ناسازگاری خود با توافق چند جانبه بین المللی هسته ای ایران را آشکار ساخته، سفیرش در سازمان ملل در سه هفته گذشته با جعل دروغ هایی، طرح خروج احتمالی آمریکا از برجام را مطرح ساخت. طرح مذکور که یک «خودزنی» است، مسئولیت خرابکاری را به گردن کنگره آمریکا می اندازد.
همه نشانه ها حکایت از آن دارد که او به احتمال قوی این توافق را لغو خواهد کرد، توافقی که رئیس جمهور ترامپ در دوران کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری اش و حتی تاکنون آن را بدترین توافق در تاریخ آمریکا توصیف کرده است.
در صورتی که کاخ سفید به سمتی برود که بخواهد این توافق را لغو کند، آن گاه کنگره آمریکا به سمتی می رود که ظرف 60 روز بر سر تایید یا رد آن تصمیم بگیرد و همه می دانیم که ایران قدرتی برای فشار به کنگره در اختیار ندارد، بلکه حتی می توان گفت که بخش بزرگی از اعضای دموکرات کنگره نیز با این توافق مخالف هستند.
بعضی از تحلیلگران بر این اعتقادند که هدف از ترویج بازنگری یا لغو این توافق از سوی ترامپ و بعضی از آمریکایی های هم نظر با او، بازنگری در مورد بعضی از بندهای آن است تا جلوی بلندپروازی های ایران را بگیرد، به ویژه در زمینه سامانه موشک های بالستیک که ایران بعد از امضای توافق هسته ای بارها آزمایش کرده است.
شرکای اروپایی برجام بر سر این توافق و راهی که قرار است آمریکا بپیماید، به نظر می رسد که به دو دسته تقسیم شده اند، مثلا بریتانیا، بر تداوم این توافق اصرار دارد، در حالی که جایگاه آن و شراکت و روابط ویژه ای که با واشنگتن دارد، آن را در وضعیت سختی قرار می دهد، در عین حال بریتانیا بعد از رای به خروج از اتحادیه اروپا دیگر ثقل سابق را ندارد.
همچنین فرانسه در دوره ماکرون، به مواضع رئیس جمهور ترامپ نزدیک تر است و می گوید که تمایل دارد حداقل شرایط بهتری در برجام اعمال شود. بعضی از نویسندگان صاحب نظر در روزنامه های بریتانیایی نگرانی خود را از تصمیم احتمالی ترامپ بیان داشته اند و هشدار داده اند که این اقدام او می تواند جنگ جدیدی را در منطقه خاورمیانه به وجود آورد که خود از اساس آماده انفجار است، برخی نیز لغو توافق را با جنگ با داعش ربط داده اند.
البته بسیاری از مقالات آنها دور از واقعیت است و چندان نمی توان به آنها توجه کرد. در حالی که به روشنی می بینیم منطقه خاورمیانه خود غرق در بحران هایی است که مردمش از آنها رنج می برند و واقعا تحمل بحرانی جدید را ندارد.
شکی نیست تصمیم دونالد ترامپ که به دنبال بازگشت سیاست تحریم و انزوای ایران است، تاثیر قوی و عمیقی بر کشورهای منطقه از جمله کشورهای منطقه خلیج فارس به خصوص قطر خواهد گذاشت. قطری که در برابر رویکرد غیردوستانه کشورهای عربی شورای همکاری به خصوص عربستان سعودی به آغوش ایران غلتیده است. این چیزی نیست که بتوان انکار کرد یا به سادگی از کنار آن گذشت.
اگر آمریکا موفق به غرق کردن برجام شود، عواقب جدی آن تنها به تخریب اعتبار جهانی آمریکا و تضعیف روند عدم اشاعه سلاح های هسته ای محدود نخواهد شد بلکه می تواند سیاست خارجی ایران را نیز دستخوش تغییر کند.
از سوی دیگر سیاست خارجی ایران همیشه در مورد عادی سازی رابطه با غرب و تشنج زدایی با آمریکا با چالش های داخلی مواجه بوده است. طرز تفکر غالب در ایران معتقد است سیاست آمریکا بر پایه زورگویی است و لذا هرگونه انعطاف ایران، موجب فشار بیشتر آمریکا خواهد شد.
درعین حال در دوره ریاست جمهوری دولت آقای روحانی سیاست خارجی مصالحه جویانه تری اعمال شد که توجیه آن عمدتا بخاطر حل مسالمت آمیز بحران هسته ای و برداشته شدن تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای می باشد. لذا در تهران، توافق هسته ای به معیار قضاوت درمورد اعتماد یا عدم اعتماد به غرب بویژه آمریکا تبدیل شده است.
اکنون که ترامپ برجام را به مخاطره انداخته است، در تهران اساسا اعتبار تعامل دیپلماتیک با غرب زیر سئوال است. اگر ترامپ زیر برجام بزند، در تهران اجماع حاصل خواهد شد که در هیچ موضوع دیگری نیز نباید با آمریکا مذاکره یا همکاری و یا اعتماد کرد.
درعین حال سیاستمداران در تهران نظاره خواهند کرد که آیا اروپا در هدف نابودی برجام، ترامپ را همراهی خواهد کرد یا خیر. اگر رهبران اروپایی پای برجام قاطعانه بایستند، تهران روی «رابطه با غرب منهای آمریکا» حساب باز کرده و در مورد سایر بحران های منطقه ای ازجمله مبارزه علیه داعش با اروپا همکاری خواهد کرد.
متقابلا چنانچه علیرغم اجرای تعهدات ایران، اروپا تسلیم ترامپ شود، آنگاه دلیل مشروعی خواهد بود که تهران به ملاحظات امنیتی خود، همچون تقویت بیشتر توان موشکی وتقویت شبکه متحدین منطقه ای، اولویت بخشد.
تاثیر بعدی اقدام ترامپ در تخریب برجام را باید در روابط ایران با قدرت های بلوک شرق همچون روسیه و چین و هند مشاهده کرد. در دوران اوباما، قدرتهای بلوک شرق، به تحریم ها علیه ایران پیوستند. این امر رییس جمهور وقت، دولت دهم را شوکه کرد زیرا که او سیاست «نگاه به شرق» را دنبال می کرد. اگر در ماجرای برجام، قدرت های بلوک شرق بتوانند ازبرجام دفاع کرده و اقدامات تخریبی ترامپ و پیوستن احتمالی اروپا به آمریکا را بی اثر کنند، آنگاه، در جهان چند قطبی جدید، جهت یابی ژئوپولتیک ایران بطور قابل موثری به سمت توسعه گسترده همکاریهای تجاری-امنیتی- سیاسی و بین المللی با قدرتهای بلوک شرق گرایش پیدا خواهد کرد.
بنابراین ترامپ درحال وزن کردن اقدام بعدی در مورد برجام است، باید بداند که خروج آمریکا از برجام، ایران و جهان را به شرایط قبل (اجماع جهانی علیه ایران) بازنخواهد گرداند. اگر او از انجام تعهدات برجامی دوران اوباما سر باز زند، شرایط آمریکا در منطقه وخیم تر خواهد شد زیرا که بعد از این ایران روی آمریکا هیچ حسابی نکرده درحالیکه با دیگر قدرت های جهانی مشارکت و همکاری خواهد کرد.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگارخبرگزاری ایرنا مرکز سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.