دکتر یلدا زرگر از جمله پزشکانی است که با تلاش و همتش در رشته پزشکی قبول شد و بعد از هفت سال تحصیل در پزشکی عمومی با گذراندن دوره سهساله، تخصصش را در پزشک قانونی گرفت و با وجود نارضایتی خانواده، دکتر پزشکی قانونی شد، اما او علمش را وقف کرده است وقف رسیدن حق به حقدار.
خانواده موافق این انتخاب خانم زرگر نبودند ولی او وارد این حرفه شد. او مجبور است برای رسیدن حق به حقدار صحنههای دلخراشی را ببیند که انسانهای عادی تحمل دیدنش را ندارند ولی او با وجود لطافت زنانه، این صحنهها را به جان میخرد تا پرده از واقعیت بردارد.
او از مادر و نوزادی که در سانحه قطار تهران- تبریز یکدیگر را در آغوش گرفتند و سوختند تا کالبدشکافی کودک چهار ساله، نبش قبر یک پیرمرد، بوی سوختگی یک انسان و داد و بیداد اطرافیان به دلیل کالبدشکافی را دیده و لمس کرده است.
خانم دکتر پزشکی قانونی استان سمنان این بار سوژه خبرنگار ایرنا شد.
چندساله هستید؟
زرگر: ۴۵ ساله
فرزند دارید؟
زرگر: ۲ فرزند دارم. یک دختر ۱۹ ساله و یک پسر ۱۱ ساله
در دوران مدرسه دوست داشتید چکاره شوید؟
زرگر: پزشک
چندسال از خدمت شما در پزشکی قانونی میگذرد؟
زرگر: ۱۹ سال میگذرد، سابقه کاری من با سن دخترم یکی است.
چطور به شغل پزشک قانونی رسیدید؟
زرگر: در دوره پزشکی عمومی استادم در پزشکی قانونی هم فعالیت داشت و به واسطه او وارد این شغل شدم.
اگر به سالهای دور برگردید بازهم این شغل را انتخاب میکنید؟
زرگر: (با کمی تامل) بله شاید دوباره همین شغل را انتخاب کنم.
وقتی مشغول به کار در پزشکی قانونی شدید ازدواج کرده بودید؟
زرگر: بله قبل از اشتغال در پزشکی قانونی ازدواج کرده بودم، همسرم مدرک دکترای ریاضی دارد و استاد دانشگاه است.
نظر خانواده درباره شغل شما چیست؟
زرگر: نظر خوبی ندارند. مشغله زیاد، ساعت کاری زیاد و گاهی کارکردن حتی در نیمهشب
در دوران کودکی از آن دسته افرادی بودید که موش و قورباغه تشریح کنید؟
زرگر: مسلماً از کودکی به پزشکی قانونی علاقه نداشتم ولی از این کار بدم هم نمیآمد.
سختترین صحنههایی که در پزشکی قانونی با آن مواجه شدید؟
زرگر: کار پزشکی قانونی پر از مسائل ناخوشایند است و تمام صحنههایش سخت است. از مواجهه با مصدومیتها گرفته تا قربانیان تصادف، همسرآزاریها، تجاوز به عنف، جنازههای سوخته و مجهولالهویه که باید با آزمایش در تشخیص هویت جنازه نقش ایفا کنیم.(کمی مکث کرد) صحنههای دلخراش و ناراحت کننده سالن تشریح، صدور مجوز سقط جنین درمانی، (با صدایی که از ناراحتی مادران باردار ناراحت بود ادامه داد) برخی مادران بعد از سالها باردار شدند، ولی به دلیل اثبات نقص ناچار به صدور مجوز ختم بارداری هستیم.
تکاندهندهترین صحنههایی که از جنازه و کالبدشکافی دیدید چه بود؟
زرگر: حادثه آتشسوزی قطار تبریز در محدوده استان سمنان خیلی دلخراش بود، (طوری حرف از این خاطره میزد گویی تمام حوادث و صحنهها چون قطاری از پیدا و پنهان ذهنش عبور کرده و این صحنه تلخترین صحنه بود) صحنهای که مادر برای حفظ جان فرزندش او را محکم در آغوش گرفته بود، ولی هر دو در آتش بی رحم سوختند و زغال شدند.
در ذهن شما خاطره شیرین هم نقش بسته است؟
زرگر: نوع کار من به گونهای است که متاسفانه نباید انتظار خاطره شیرین داشت.
کار در پزشکی قانونی تا چه حد میتواند معنویت و نگاه به آخرت را تقویت کند؟
زرگر: رشته پزشکی سراسر آگاهی بخشی، تقویت معنویات و نگاه به آخرت است، (سکوت کرد، اما با دنیای حرف، گویی کلمات یارای وصف نداشت) در بخش مواجهه با فوتیها و مشاهده عاقبت یکسان همه انسانها و اینکه بعضی افراد تا ثانیه قبل از مرگ، فکر مرگ را هم نداشتهاند، عبرت آموز است، کلامش به گونهای بود که انسان یاد روایت معروف عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید می افتد.
قدر آیینه بدانید چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست
تا که بودیم نبودیم کسی
شت ما را غم بیهم نفسی
تا که رفتیم همه یار شدند
خفته ایم و همه بیدار شدند
دشوارترین پرونده که زیر دست شما آمده چه بود؟
زرگر: پروندههای پزشکی قانونی معمولاً دشوار است و شاید دشوارترین آنها مربوط به کمیسیون بررسی قصور پزشکی در خصوص فوت کودک چهار ساله بود که ابعاد مبهم متعدد در آن وجود داشت.
تا حالا برای تشریح جنازه اشک از چشمانتان جاری شده؟
زرگر: یادم نمیآید گریه کرده باشم، ولی مواردی شدیداً تاثیر گذار بوده و منجر به بغضم شده باشد گفتنش سخت است.
(مقداری سکوت کرد) کودکی در حادثه رانندگی گاردریل در بدنش فرو رفته بود و درآوردن این آهنپارهها از بدن کودک در سالن تشریح و صدای ضجه مادرش پشت در سالن خیلی دردناک و دلخراش بود.
کمسن و سالترین جنازه که تشریح کردید؟
زرگر: ما حتی جنین فوت شده در شکم مادر را تشریح میکنیم.
حقوق دریافتی پزشکی قانونی با سختی کار و زحمت همخوانی دارد؟
زرگر: دریافتی پزشکی قانونی در مقایسه با ماهیت سختی کار همخوانی ندارد، ولی در هرحال همکاران این مساله را پذیرفتهاند.
موردی بوده همکاران بعد از سالها فعالیت دچار مشکلات روانی شده باشند؟
زرگر: همکاران با توجه به خصوصیات اخلاقی و شخصیتی دچار درجاتی از عوارض ناشی از شغل خود میشوند که امری غیرقابل اجتناب است.
تا حالا جنازه بعد از سالها نبش قبر کردید؟
زرگر: یک مورد نبش قبر در خصوص پیرمردی که توسط پدرش به قتل رسیده بود انجام دادم، جسد پیرمرد به دلیل صدور جواز دفن توسط یک پزشک ناآگاه، دفن شده بود و ۲ ماه بعد از دفن از پزشک قانونی خواسته شده بود جسد پیرمرد بعد از نبش قبر معاینه مجدد شود، بوی تعفن، تحلیل بخشی از جسد بعد از ۲ ماه، قانون طبیعت و دیدن این صحنهها دلخراش و دشوار است.
تاکنون مجبور شدهاید به دلیل اهمیت پرونده شب هم مشغول کار باشید؟
زرگر: پزشکان قانونی برنامه آنکالی دارند و برخی شبها باید در صحنههای قتل حاضر شویم. مثلاً در حادثه قطار تبریز همه همکاران پزشکی قانونی سمنان تا نیمهشب مشغول معاینه اجساد در قطار بودند.
تاکنون خانواده مرحومان برای شما مشکل ایجاد کردند؟
زرگر: بله در مواقعی خانواده و یا خود مراجعهکننده به پزشک قانونی اعم از زنده یا فوت شده، گاهی توقعات نابهجایی دارند و گاهی از کانالهای ناصحیح وارد میشوند و پیشنهادات نامربوط میدهند که قطعاً با برخورد شدید مواجه میشود.
پزشک قانونی شغلی است که پزشک خود، دانش و روانش را وقف میکند. بی شک ارزش زحمات این قشر همچون شغل زحمتکشان بخشهای دیگر حوزه قضایی و انتظامی در کلام نمیگنجد.