هربار که برف می‌بارد، فضای مجازی پر می‌شود از عکس اسکی و آدم‌برفی. پاییز هم فضای مجازی را پر می‌کند از عکس قدم‌زدن روی برگ‌های خشک یا راه‌رفتن زیر باران. کریسمس و عید نوروز هم که معلوم است؛ اولی با عکس کاج تزئین‌شده و کلاه قرمز بابانوئل همراه است و دومی با عکس‌های هفت‌سین‌های مجلل و مفصل. شاید واقعیت این است که بخش زیادی از اعضای فضای مجازی، برای دیدن واقعیت‌ها به دنیای مجازی سر نمی‌زنند. شاید اغلب مردم در فضای مجازی به‌دنبال آرزوهایشان می‌گردند و دوست دارند که آن‌را تبدیل به دنیای رویاهایشان کنند. شاید به‌همین دلیل است که صفحات مجازی اغلب مردم در گوشه و کنار دنیا از تصاویر لبخند و شادی و خوشبختی سرریز شده است.
امروزه برای بسیاری از مردم از دغدغه برگزاری مناسبت‌ها و جشن‌ها مهم‌تر، چگونگی به‌نمایش درآوردن آن مراسم در فضای مجازی است. پیروی از انواع چالش‌ها و کمپین‌های متعددی که درست نمی‌دانیم از کجا سردرآورده‌اند هم کلیشه دیگری است. برای مثال بعداز کمپین «چالش سطل آبیخ» که برای آگاهی‌بخشی درباره بیماری AIS راه‌اندازی شد و با سرعتی باورنکردنی دنیا را فراگرفت، تب کمپین‌های بامعنا و بی‌معنا و به‌چالش کشیدن‌های واقعی و صرفاً سرگرم‌کننده در فضای مجازی داغ شد.
بعد از آن هر چند روز یک‌ بار یک چالش و کمپین جدید در فضای مجازی به‌راه افتاد که به‌سرعت منتشر و همه‌گیر می‌شد. گویا بسیاری از ما از کارکردهای اصلی شبکه‌های اجتماعی و نقش آن‌ها در تغییر سرنوشت جوامع غافل شده‌ایم و در دام کلیشه‌ها گرفتار مانده‌ایم. این درحالی است که کارکرد شبکه‏های ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی مجازی را در دنیا به‌عنوان افزایش‌دهنده کنش ارتباطی و تسهیل‌کننده مشارکت و برقراریی یک ارتباط مؤثر، توصیف کرده‌اند و اغلب مردم دنیا، شبکه‌های اجتماعی مجازی را راهی برای رسیدن به رشد سریع‌تریک جامعه قلمداد می‌کنند.

* روزنامه مردم نو، 1397،12،6.
6085/3088
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.