به گزارش ایرنا در این گزارش می خوانیم:
«چرا دانشگاه را رها کردی؟» سوالی که پاسخ آن گاه بسیار متفاوت تر از آن چیزی است که ما گمان می کنیم.
ترک تحصیل در دوران مدرسه عوامل مختلفی دارد که مهمترین آن ها فقر فرهنگی و مادی بیان شده است؛ فقری که خانواده ها را به سمتی سوق می دهد که کودکان خود را وادار می کنند مدرسه را رها کنند اما در سنین بالاتر و هنگامی که فرد وارد دانشگاه می شود تاثیر خانواده بر فرد کمتر می شود و نمی توان با قاطعیت در این مورد نظر داد.
یک دانشجوی معماری با تشریح شرایط برخی دانشگاه های استان می گوید: بعضی از دانشگاه ها به بنگاه درآمدزایی تبدیل شده اند و همه چیز در این گونه دانشگاه ها پولی است و اگر چه به راحتی می توان وارد دانشگاه شد اما باید برای خارج شدن از آن، به قدری پول داد که قابل گفتن نیست. از سویی چون ورود به دانشگاه دولتی برایم ممکن نبود درس را رها کردم.
یکی دیگر از دانشجویانی که ترک تحصیل کرده است می گوید: چندین نفر از اطرافیانم را می بینم که با وجود دارا بودن مدرک کارشناسی عمران در رشته های دیگر مانند آی تی کار می کنند و این موضوع من را به فکر انداخت که قبل از تلف کردن زمان و پولم به فکر ورود به بازار کار بیفتم.
وی با بیان این که تحصیل کرده های بیکار فراوانند می افزاید: علم جایگاه واقعی خود را از دست داده است و تا هنگامی که دانشگاه و آموزش عالی به فکر پول در آوردن و کسب درآمد باشد وضعیت دانشجو همین است که می بینیم. برخی با پول و پارتی درس می خوانند و به همه جا می رسند و برخی دیگر پس از اتمام درس خود باید با کفش های آهنی به دنبال کار باشند، در هر حال تحصیل در کشور ما به درد نمی خورد.
وی می گوید: بعضی ها که ژن خوب دارند در هر حال، چه دانشگاه بروند و چه نروند، مدرک و کار دم در خانه هایشان منتظر است و برخی دیگر نه، پس در این حالت بهترین کار پول درآوردن و به دنبال کار رفتن است.
یک جامعه شناس در این مورد می گوید: فقر و تحصیلات تاثیر مستقیمی برهم دارند اما این طور نیست که تحصیل کرده ها فقیر نیستند یا افرادی که تحصیلات ندارند از توانایی اقتصادی کمتری برخوردارند بلکه شرایط در جامعه ما برخی از پارامترهایی را که در دیگر جوامع وجوددارد تحت تاثیر قرار داده است و اکنون شاهد فعالیت های اقتصادی افرادی هستیم که درآمدهای میلیاردی دارند اما دیپلم هم شاید نداشته باشند و برعکس استادانی هم هستند که نان شب هم ندارند بخورند و با حداقل درآمد زندگی می کنند.
وی در ادامه می گوید: اما یک رابطه رفت و برگشت میان تحصیل و فقر وجود دارد، به همین دلیل از نظر جامعه شناختی از تحصیلات به عنوان یک شاخص سرمایه فرهنگی یاد می‌شود و بسیاری از افراد تلاش می‌کنند از طریق کسب تحصیلات و مدارج تحصیلی سرمایه فرهنگی خود را افزایش دهند تا این سرمایه فرهنگی در آینده موجب افزایش سرمایه اقتصادی شود.
وی با بیان این که در دهه‌ های اخیر تحصیل علاوه بر منزلت اجتماعی در ایران موجب ارتقای وضعیت اجتماعی و به عنوان یک ضرورت مطرح شده است می گوید: بسیاری از خانواده‌ها تلاش کرده‌اند که فرزندانشان حداقل مدرک کارشناسی داشته باشند و این در حالی است که در جامعه رابطه تحصیل و درآمد برای مردان یک رابطه همیشه مثبت نیست به همین دلیل انگیزه تحصیل و استفاده از ابزارهای تحصیلی در نظام آموزش عالی در مردان رو به افول است.
وی می گوید: «آموزش عالی برای همه» با تعبیری که در سال 1980 آغاز و اکنون در جهان دنبال می‌شود به معنای ایجاد سطح‌ها، امکانات و رتبه بندی‌های آموزشی یکسان نیست بلکه آن چه در نهاد آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد این است که اجازه ندهیم افراد به دلیل زمینه‌های نامناسب اجتماعی و اقتصادی از دسترسی به تحصیلات محروم شوند.
او با اشاره به نگاه درآمدزایی در دانشگاه های غیر انتفاعی می گوید: تنظیم شاخص‌ها توسط وزارت علوم به گونه‌ای که کیفیت گرایی به عنوان مبنا مطرح شود بسیار بااهمیت است اما تعداد کمی از دانشجویان از آموزش رایگان برخوردارند و خوب که نگاه می کنیم می بینیم که بخش عمده‌ای از دانشجویان در واقع با دانشگاه مشارکت مالی دارند.
طاهری تصریح می کند: در سیاست‌گذاری های کلان ایجاد شرایط عادلانه برای تمام افراد جامعه به منظور دسترسی به آموزش عالی باید مد نظر باشد اما افق‌ها و برنامه‌هایی که نظام آموزش عالی دنبال می‌کند، این نگاه را ندارد و سیاست‌های توسعه آموزش عالی در کشور نامشخص، سلیقه‌ای و با گرایش‌های گروهی است.
اگر چه رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم از ایجاد صندوق خیریه قرض الحسنه در دانشگاه ها و مناطق کمتر توسعه یافته برای کمک به دانشجویان بی بضاعت خبر داد اما آیا این صندوق در استان فعال است و به کمک دانشجویان می آید؟ در پاسخ باید اعلام کرد که این گونه نیست و دانشجویان نیازمند استان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند و از هیچ صندوقی کمک دریافت نمی کنند. در عین حال مدیر دانشجویی دانشگاه اشراق در این مورد می گوید: آینده نامعلوم و بیکاری پس از دوران دانش آموختگی رغبت و انگیزه دانش آموختن را از دانشجو سلب کرده است و دانشجو در این شرایط احساس ناامیدی می کند.
محمود خیر دستجردی ادامه می دهد: نبود هماهنگی بین نیازهای جامعه در بخش های مختلف یا تعداد خروجی دانشجویان از دانشگاه ها و نبود پویایی و نشاط در علم آموزی و فضای دانشگاه موجب سطحی نگری به علم و دانش در دانشجویان می شود. همچنین از همه مهمتر ضعف اقتصادی خانواده ها برای پرداخت هزینه های دانشگاه های شهریه ای و نابرابری پولی و اقتصادی جیب دانشجویان موجب سرخوردگی و احساس تحقیر در آن ها می شود.
وی بیان می کند: کم ارزش شدن منزلت اجتماعی دانشجویان نسبت به قهرمانان هنری و ورزشی نیز از دیگر سو موجب سرخوردگی دانشجویان می شود و همچنین محتوای برنامه های علمی دانشگاه ها عطش و ذائقه علمی دانشجویان را اقناع نمی کند و همین موارد موجب می شود آن ها دانشگاه را رها کنند؛ موردی که ما با آن مواجه ایم و بارها دیده ایم.
اخبار خراسان شمالی را در کانال تلگرامی اخبار ایرنا خراسان شمالی به نشانی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.