دوقلو بودند و همه کارهایشان با هم پیش می رفت اما انگار این بار قرار بود که یکی برود و دیگری برای روزگار پیری پدر و مادر باقی بماند. علی رفت و رضا ماند.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: علی و رضا دو قلو بودند، از آن دوقلوهایی که همه کارهایشان شبیه هم بود و لباس های شبیه به هم نیز می پوشیدند، موقع درس و مدرسه هم که شد، پشت یک میز و نیمکت خواندن و نوشتن را آموختند. رضا که از نظر جثه از علی ضعیفتر بود، بیشتر مریض می شد و علی بار نوشتن مشق های او را هم به دوش می کشید...
و بعدها بزرگ و بزرگتر شدند تا به مرحله دیپلم رسیدند. با هم به سربازی رفتند و زمانی که امام دستور خالی کردن پادگان ها را داد، هر دو از پادگان فرار کردند.
انقلاب که پیروز شد، شب ها با هم در مسجد برای کشیک می ماندند. بعدها هر دو عضو سپاه شدند. با هم راهی جبهه شدند و رزمنده ای برای دفاع از این آب و خاک.
عملیات فتح المبین در پیش بود و دعوا بر سر اینکه کدامشان به جبهه بروند. دست آخر رضا پیروز شد و راهی.
مدتی که از عملیات گذشت، خبر رسید که رضا شهید شده است، علی خود را به جبهه رساند تا خبری از او بگیرد و رضا هفته ای دیگر به خانه بازگشت اما علی ماند تا در عملیات بیت المقدس شرکت کند و آزادی خرمشهر با خون او و همقطارانش به ارمغان آمد.
شهید علی دولت آبادی که در عملیات آزادسازی خرمشهر در سال 61 به شهادت رسید.
برگرفته از مطلبی نقل شده در خبرگزاری دفاع مقدس.