عباس لبخندی به خواهر می زد و می گفت: تیرهای صدام نتوانسته اند با من کاری کنند و منافقان هم این را می دانند و با من کاری ندارند.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: چندین بار مجروح شده بود اما هنوز موعد شهادتش نرسیده بود و هر بار که چند روزی به خانه می آمد، با همان لباس های خاکی اش خود را به خانه می رساند و هر بار هم که می خواست از خانه خارج شود، لباس فُرم سپاهش را به تن کرده و در خیابان رفت و آمد می کرد و خواهر که دست و دلش برای او می لرزید از عباس(1) می خواست که اینطور خود را در مقابل چشم منافقان که آن روزها در کمین بچه حزب اللهی ها بودند و پاسداران را به شهادت می رساندند، به نمایش نگذارد و آنگاه پاسخ عباس لبخندی بود که به خواهر تحویل می داد و می گفت: آنها هم خوب می دانند که هنوز صدام هم نتوانسته به مقصدش برسد و تیرهایش با من کاری نکرده است پس آنها هم با من کاری نخواهند داشت.(2)

 

1. شهید عباس شعف، فرمانده گردان میثم که در عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید. او پیش از شهادت چندین بار به شدت مجروح شد تا جایی که یک بار پیکر بی جانش را به عنوان شهید به معراج شهدا بردند.

2. برگرفته از خاطره نقل شده از خواهر شهید. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.