هنوز دو ماهی از باز شدن مدارس نگذشته است که خبر تنبیه دانش‌آموزان به سرتیتر خبرها بازگشته است. تنبیه بدنی دانش‌آموزان مدرسه‌ای در بوشهر با کابل، تنبیه دانش آموز شهرستان جم با خط کش و تنبیه دانش‌آموز زنجانی که از ناحیه صورت؛ بینی و گوش دچار آسیب شده است، نمونه‌های از این خشونت است. آن طور که مادر دانش آموز زنجانی در گفتگو با رسانه‌ها ادعا کرده است، تنبیه این دانش‌آموز فقط به خاطر افتادن کتاب وی از روی نیمکت که باعث ایجاد سروصدا شده بود، صورت گرفته است. معلم به خاطر ایجاد سروصدا به دانش‌آموز سیلی می‌زند و وقتی دانش‌آموز با گریه می‌گوید «من کاری نکرده‌ام»، این موضوع موجب خشم معلم و ضرب و شتم دانش‌آموز توسط وی می‌شود.
در سال‌های قبل نیز«پاره شدن پرده گوش دانش‌‌آموزی بر اثر تنبیه معلم در شهر شوش» به یکی از بمب‌های خبری در رسانه‌ها تبدیل شد؛ دانش‌آموزی 12ساله هنگامی که در صف صبحگاه مدرسه از همکلاسی خود خواسته بود جایش را با او عوض کند از سوی ناظم مدرسه با نواختن سیلی تنبیه شد و طبق تائید پزشک متخصص پرده گوش سمت راستش پاره شد.
این موارد تنها چند مورد از کتک کاری در مدارس کشور است که به مدد شبکه‌های اجتماعی رسانه‌ای شده است موارد بی‌شماری از این دست در پستوی کلاس‌ها در مناطق دور افتاده هر روزه اتفاق می‌افتتد که حتی خبرش به بیرون درز نمی‌کند و در همان کلاس دفن می‌شود.
زمان زیادی از زمانی که آموزش و سواد آموزی با رنج و تنبیه‌ بدنی گره خورده بود نگذشته است. در سال‌های دور مکتب خانه‌ها به مثابه شکنجه‌گاه‌ها وظیفه داشتند شاگردان را با زور چوب و فلک باسواد کنند و در این راه از هیچ تنبهی فرو گذار نبودند. به موازات گذشت زمان تنبیه‌ها نیز به روز شد و شیوه‌های جدید تنبیه جای خود را با شیوه‌های قدیمی عوض کرد. در نسل‌های بعدی تنبیه چوب فلک جای خود را به تنبیه‌هایی مانند گذاشتن خودکار لای انگشتان و کتک خوردن با خط کش، کابل یا طناب عوض کرد. در حافظه تاریخی اغلب ما تجربه تنبه‌های مشابهی است.برخی از ما شاید با خاطرات دردناک‌تری از این تنبیه‌ها درگیر باشیم که بر اثر آن‌ها بغض کرده‌ایم، گریه کرده‌ایم و یا با وجود تحمل همه فشارها خم به ابرو نیاوردیم تا غرورمان جلوی هم‌کلاسی‌هایمان نشکند!
پس از تصویب و ابلاغ آئین‌نامه اجرایی جدید مدارس در سال 1379و ممنوعیت هر نوع تنبیه بدنی دانش‌آموز توسط کادر مدرسه در آن، از میزان این تنبیه‌ها کاسته شد. تغییر نگاه به مسئله آموزش، آگاه‌سازی والدین و همین‌طور به روی کار آمدن معلم‌های جوان‌تر بر روی کاهش تنبیه‌های بدنی تاثیر زیادی داشت. با این وجود، همچنان از گوشه و کنار خبرها و تصاویری دست به دست در جامعه منتشر می‌شود که نشان می‌دهد، هنوز هم تنبیه بدنی در بسیاری از مدارس ایران باقی است. گویی این داستان تمامی ندارد.
بندهای قانونی ممنوعیت تنبیه بدنی دانش‌آموزان
این در حالی است که بر اساس آیین‌نامه انضباطی مدارس، هرگونه تنبیه، توهین و تعیین تکالیف اضافی برای دانش‌آموزان غیرقانونی است. به عبارت دیگر مطابق ماده 77 آیین‌نامه انضباطی مدارس، «اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است» اما برای برخورد با تخلفات احتمالی دانش‌آموزان، قانون سلسله مراتبی را بر اساس اصول تربیتی تعیین کرده است که برای تنبیه دانش‌آموزان باید به آن توجه شود.
لازم به ذکر است که بر اساس ماده 74 این آیین‌نامه، «قصور و سهل انگاری دانش‌آموزان نسبت به انجام وظایف خود تخلف محسوب می‌شود و مدیر، شورای مدرسه، معاونان و مربیان موظف‌اند قبل از اعمال هرگونه تنبیه از وضع و موقعیت محصل آگاهی یابند و در جستجوی انگیزه و علت تخلف برآیند و نسبت به رفع آن اقدام کنند».
تنبیه، به حل معضل کمک نمی‌کند
یک کارشناس آموزش‌وپرورش به همدلی گفت: در نظام تعلیم و تربیت به تشویق و تنبیه در کنار هم نیاز داریم اما تنبیه بدنی روشی منسوخ است که نتیجه عکس را به دنبال دارد. ضمن این ‌که لازم است به این نکته توجه شود که تنبیه بدنی در واقع آموزش خشونت و ترویج آن در جامعه است.
«علی قدمی» با بیان این که میزان خطا در جامعه معلمان و همچنین آمار تخلفات اداری در آموزش و پرورش به نسبت سایر قشرها و دستگاهها بسیار پایین است، افزود: متاسفانه رسانه‌ها خطای یک عده بسیار معدودی از معلمان را به حساب تمام معلمان می‌گذارند. در صورتی که خطا در قشر معلم نسبت به سایر مشاغل بسیار کمتر و حتی می‌توان گفت قابل قیاس نیست، اما خطای معلمان همیشه بزرگ نمایی می‌شود و رسانه‌ها آن را تیتر می‌کنند، در صورتی در مشاغل دیگر از جمله پزشکی خطاهای بیشتری تحت عنوان قصور پزشکی رخ می‌دهد که در موارد محدودی -مثلااگر قربانی آن یک شخصیت مطرح باشد- رسانه‌ای می‌شود. در بسیاری از مشاغل دیگر وضعیت به همین منوال است و خطاهایشان نه تنها رسانه‌ای نمی‌شود بلکه در مواردی حتی بر روی آن سرپوش گذاشته می‌شود.
وی افزود: من به عنوان یک معلم و فعال صنفی معلمی امیدوارم روزی تنبیه بدنی دانش‌آموزان به طور کامل در مدارس کشور پرچیده شود و ما در طول سال تحصیلی حتی شاهد یک نمونه از این نوع برخوردها با این قشر آینده ساز که در دست نهاد آموزش و پرورش امانت است، نباشیم. اما باید این موضوع را فراموش نکنیم که معلمان از مملکت دیگری و یا از آسمان نیامده‌اند. آنها هم بخشی از جامعه هستند که مانند تمام اقشار جامعه هر روز با مشکلات ریز و درشت اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و ... دست و پنچه نرم می‌کنند و زیر فشار زندگی کمر خم کرده‌اند. بنابراین در این قشر هم مانند تمام اقشار انسان‌های پیدا می‌شود که ظرفیت یا آستانه تحمل پایین‌تری دارند، بنابراین در موارد معدودی شاهد هستیم با دانش‌آموزان برخوردهایی صورت می‌گیرد که قابل دفاع برای دستگاه آموزش و پرورش و هیچ شخص دیگری هم نیست.قدمی با بیان این که امیدوارم از صحبت‌های من دفاع از تنبیه بدنی تعبیر نشود. افزود: بدون شک تنبیه دانش‌آموزان کار نکوهیده و ناپسند است و برای جامعه معلمان و آموزش و پرورش نیز قابل هضم و قابل دفاع نیست. اما چقدر خوب بود که عملکرد سایر دستگاهها و اقشار نیز مانند معلمان عریان و روشن در ترازوی قضاوت مردم قرار می‌گرفت، بدون شک این روند می‌توانست در تصحیح رفتار غلط تمام نهادها و دستگاهها بسیار تاثیرگذار باشد.
در گزینش معلمان دقت شود
قدمی به شیوه استخدام معلمان اشاره کرد و افزود: تمام معلمانی که در آموزش‌‌وپرورش استخدام می‌شوند،دوره‌های تربیت معلم را طی نکرده‌اند. در بعضی اوقات معلمان حق التدریس یا قراردادی پس از طی تحصیلات دانشگاهی بدون گذراندن دوره‌‌های تربیت معلم به کلاس درس وارد شدند، این افراد به این دلیل که دوره‌های لازم را برای تربیت معلم طی نکرده‌اند، اغلب شیوه برخورد درست با دانش‌آموزان را آموزش ندیده‌اند.
وی ادامه داد:‌ اگر معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان جذب شود در طول دوران تحصیل با مهارت‌های لازم مانند روانشناسی تربیتی، روانشناسی رشد و فنون اولیه معلمی و تعلیم و تربیت آشنا می‌شوند. اما گاه شاهد بوده‌ایم که تعداد زیادی با یک مصوبه مجلس به آموزش‌وپرورش وارد شدند بدون این که آموزش‌های صحیح را دیده باشند. بدون تردید با یک دوره آموزش ضمن خدمت نمی‌توان شخصی برای شغل خطیر معلمی پرورش داد.
قدمی تاکید کرد:‌ لازم است گزینش معلمان علمی‌تر و تخصصی‌تر شود و در گزینش این افراد به جز صلاحیت‌های اخلاقی و اعتقادی به صلاحیت‌های عمومی و تخصصی مانند روانشناسی تربیتی توجه بیشتری شود.
قدمی با بیان این که برخورد انضباطی با معلمان و مدیران حاضر در نظام آموزشی و توبیخ و تنبیه آنها که علیه دانش‌آموزان دست به خشونت می‌زنند، البته لازم و ضروری است؛ اما به ریشه‌یابی این موضوع هیچ کمکی نمی‌کند، ادامه داد: مدارس به مثابه کارخانه‌ است و دانش‌آموزان ماده‎های خامی که به این سیستم وارد می‌شوند.
و در نهایت خروجی مدرسه دانش‌آموز فارغ‌التحصیل است.کجای این چرخه معیوب است که شاهد بروز این نوع مشکلات هستیم؟ آیا انتظارمان از آنچه در مدرسه می‌گذرد، مطابق با ظرفیت‌ها و واقعیات موجود است؟
وی افزود: نهادهای فرهنگی و صداوسیمای ما به‌عنوان مهم‌ترین رسانه چقدر توانسته نقش خود را درست ایفا کند؟ خانواده‌ها درباره تربیت فرزندان خود در عصر کنونی چه آموزش‌هایی دیده‌اند؟ واقعیت این است که میان ما و نسل امروز تفاوت‌های شگرفی وجود دارد. آنچه ما در خانواده گذراندیم و شیوه‌هایی تربیتی که برای والدین دانش‌آموزان به کار بسته می‌شد، امروز دیگر کارایی ندارد.»
روزنامه همدلی
تهرام/3001/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.