جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که چندی پیش قول داد که عربستان سعودی را به دلیل سابقه حقوق بشر نفرتانگیزش مواخذه و تنبیه کند ، اساساً فراموش کرده که حتی این سخنان را به زبان آورده است.
به گزارش جماران به نقل از نیوزویک، نزدیک به پنج سال پیش، ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان در دنیایی از گرفتاری های قرار داشت. قتل از پیش برنامهریزی شده جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی و کارمند سابق دربار سلطنتی در اکتبر 2018، به همان اندازه که وحشیانه بود، این پادشاهی نفتخیز را در بسیاری از کشورهای غربی به یک طرد شده و منزوی تبدیل کرد.
تلاش ریاض برای سرپوش گذاشتن بر جنایت هیچ سودی به همراه نداشت. در حالی که هیچ چیز بدتر از جنایت نبود، اما کذب بودن اطمینان ریاض به جهان مبنی بر اینکه هیچ اتفاق بدی در کنسولگری آن در استانبول رخ نداده پس از افشای فایل صوتی قتل توسط پلیس ترکیه، به سرعت آشکار شد.
با این وجود امروز محمد بن سلمان از بزرگترین بحران زندگی حرفه ای خود نسبتا دست نخورده خارج شده و تنها آسیب هایی به اعتبار او وارد شده که چندان هم جدی نیستند. ولیعهد سعودی این کار را با تلاش برای بهبود اوضاع کشورش که برای برخی ضروری و برای عده ای مفید است انجام داد.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که چندی پیش قول داد که عربستان سعودی را به دلیل سابقه حقوق بشر نفرتانگیزش مواخذه و تنبیه کند ، اساساً فراموش کرده که حتی این سخنان را به زبان آورده است. روابط ایالات متحده و عربستان به روال سابق بازگشته و همین هفته، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه برای ملاقات با ولیعهد به ریاض سفر کرد.
حتی منتقدان ولیعهد نیز باید این اعتبار را به او بدهند : او کارت های خود را به خوبی بازی کرده است. شاهزاده این عمل جادویی را تا حدی با درس گرفتن از اشتباهات خود (البته دیرهنگام)، تنوع بخشیدن به روابط خارجی عربستان سعودی و به تدریج از بین بردن رقابت های منطقه ای که از کنترل خارج می شد، انجام داده است. کارزار آشتی ریاض با ایران، با توافق وزرای خارجه ایران و عربستان برای برقراری مجدد روابط عادی دیپلماتیک پس از توقف هفت ساله (تهران اعلام کرد سفارت خود در ریاض در این هفته بازگشایی شد) به اوج خود رسید.
از ابتکارات دیپلماتیک عربستان سعودی، عادیسازی رابطه ریاض با بشار اسد شاید حتی مهمتر از آشتی با ایران بود چرا که این امر مستقیماً سیاست دیرینه واشنگتن در انزوای سیاسی و اقتصادی دمشق را تا زمانی که دولت سوریه با انتقال سیاسی موافقت کرد، به چالش کشید.
در مورد سوریه، سعودیها بهرغم نگرانیهایی که دولت بایدن و اعضای کنگره دارند راه خود را طی می کنند. سعودیها استدلال میکنند که منزوی کردن بشار اسد تنها نفوذ ایران را در سوریه عمیقتر و جریان مواد مخدر غیرقانونی (مانند کاپتاگون) را به بازار عربستان تسریع کرده است. ایالات متحده این استدلال را نمی پذیرد، اما به نظر می رسد سعودی ها اهمیتی نمی دهند.
ولیعهد سعودی در حال تبدیل پادشاهی به یک وزنه سنگین دیپلماتیک برای مشارکت در دیپلماسی فرامنطقه ای است. در ماه می گذشته، سعودی ها از ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین دعوت کردند تا در نشست اتحادیه عرب سخنرانی کند تا دیدگاه خود را در مورد وضعیت جنگ ارائه دهد. سه روز بعد، سعودیها از ولادیمیر کولوکولتسف، وزیر کشور روسیه که توسط ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا تحریم شده است، دعوت کردند. سپتامبر گذشته، سعودیها به تسهیل مبادله زندانیان بین کی یف و مسکو کمک کردند و ظاهراً در خروج بریتنی گرینر، ستاره WNBA از یک زندان روسیه در ماه دسامبر، نقش داشتند. در حالی که مبادله زندانیان را نمی توان معادل مذاکرات صلح دانست، سعودی هر کاری که می تواند انجام می دهد تا در گفتگو باقی بماند، روابط سازنده با همه طرف ها حفظ کند و به ایالات متحده نشان دهد که هنوز هم می تواند یک بازیگر ارزشمند باشد.
روزهایی که آمریکا می تواند روی عربستان به عنوان چشم و گوشش در منطقه حساب کند به پایان رسیده است. در حالی که همیشه مشکلاتی در روابط ایالات متحده و عربستان وجود داشته است، اما در ذهن مقامات سعودی نیز این درک وجود دارد که واشنگتن شریکی غیرقابل جایگزین است.
ملک عبدالله بن عبدالعزیز، سلف بلافصل (و برادر ناتنی) پادشاه فعلی، سلمان بن عبدالعزیز، مطمئناً در مسائلی مانند درگیری اسرائیلی ها و فلسطینی ها و ایران با ایالات متحده مشکلات و اختلافاتی داشت (در اسناد دیپلماتیک ایالات متحده حتی گزارش شده است که ملک عبدالله از ایالات متحده برای حمله به برنامه هسته ای ایران در سال 2008 درخواست هایی داشته )، اما همزمان احترام متقابلی وجود داشت که تمایل داشت مسائل اختلافی موجود میان دو دوست را نادیده بگیرد.
نمیتوان در مورد رهبری کنونی سعودی که استقلال خود را ارزشمند میداند، از به کار گرفتن وزن خود در منطقه و فرامنطقه واهمه ای ندارد و معتقد نیست که مدیون ایالات متحده است، همین انتظارها را برای مراعات رابطه با واشنگتن داشت.
در حالی که خاندان سلطنتی قبلی عربستان ممکن است به احترام به عنوان فاکتوری مهم در رابطه با ریاض نگاه کرده باشند اما ولیعهد امروز سعودی احترام را نشانه ضعف می داند. دیگر هیچ لطفی وجود ندارد. اگر واشنگتن از عربستان سعودی کمک بخواهد، در آن صورت سعودی ها از آن به عنوان اهرم فشاری برای گرفتن امتیاز از آمریکا استفاده خواهند کرد. فشار دولت بایدن برای یک توافق عادی سازی عربستان و رژیم اسرائیل نمونه ای از این موارد است.
مقامات ارشد امنیت ملی ایالات متحده نه تنها چنین توافقی را یک دستاورد بزرگ دیپلماتیک و یک پیروزی بزرگ در سیاست خارجی می دانند که بایدن می تواند برای کمپین انتخاباتی نفس گیر در سال 2024 از آن استفاده کند.
به گفته جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، در نهایت رسیدن به عادی سازی کامل رابطه میان عربستان و رژیم اسرائیل در راستای امنیت ملی ایالات متحده است و واشنگتن در این باره شفاف بوده است.
کاخ سفید در نظر دارد طی شش تا هفت ماه آینده به توافقی بین اسرائیلیها و سعودیها دست یابد. ولیعهد سعودی نیز به این حرکت ابراز علاقه کرده است. سعودی ها اقدامات اولیه را به سمت عادی سازی نهایی انجام داده اند و گفته می شود که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در نوامبر 2020 با ولیعهد سعودی دیداری محرمانه داشته است البته ریاض این خبر را تکذیب می کند. در ژوئیه 2022، پادشاهی سعودی به هواپیماهای غیرنظامی اسرائیل اجازه داد از حریم هوایی عربستان در مسیر مقصد خود پرواز کنند.
با این حال، سعودیها همچنین میدانند که آمریکاییها بیش از آنها خواهان یک توافق عادیسازی هستند، بنابراین ریاض همکاری خود را مشروط به امتیازات ایالات متحده مانند تضمینهای امنیتی و حمایت از برنامه بومی غنیسازی اورانیوم خود میکند.