به لحاظ قانونی هم شهردار تهران دارای اختیاراتی خاص است. مثلا رئیس شورای ترافیک تهران، شهردار تهران است در حالیکه در شهرهای دیگر این مسئولیت با فرماندار است. یا در کمیسیون ماده ۵، شهردار تهران رئیس است. در مورد کمیسیون ماده ۱۰۰ و مدیریت بحران تهران هم شرایط همینگونه است.

چهار سال ردای استانداری تهران، استانی که از نگاهش مدیریت آن سخت و پیچیده است را بر تن داشته است. دلیل پشت دلیل می‌آورد که اداره استان تهران کار سختی است اما بعد از دلایلش راه حل هم می‌آورد که چگونه می‌شود با وجود این سختی‌ها استانی را که او پیشانی نظام می‌خواندش اداره کرد. تعامل را شاه‌کلید جلو رفتن کارها در پایتختی می‌داند که قانون متفاوتی دارد و همین قانون متفاوت، کار را سخت‌تر کرده است.

به گزارش جماران، «شهردار آنلاین» با این مقدمه، گفت‌وگوی خود با سیدحسین هاشمی استاندار سابق تهران بود و قائم‌مقام وزیر کشور را منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:

* شما یک تجربه چهار ساله از مدیریت استان تهران دارید. در این روزها شاهد هستیم که همه این تاکید را دارند که اداره شهر تهران کار سختی است. شما که چهار سال اداره استان تهران را بر عهده داشتید، در این مورد چه نظری دارید؟ آیا واقعا اداره شهر تهران کار سختی است؟

تهران هم پایتخت است و هم جمعیتی بالای هشت میلیون نفر را در خود جای داده است و به همین دلیل اداره آن با سایر شهرها و استان‌های کشور متفاوت است. این تفاوت هم از لحاظ اجرایی است و هم از لحاظ سیاسی. به هر حال همه سفارت‌خانه‌ها در تهران هستند. شرکت‌های بزرگ و شخصیت‌های طراز اول کشور هم در تهران حضور دارند. از هر منظر که نگاه کنید تهران یک استان ویژه است.

به لحاظ قانونی هم شهردار تهران دارای اختیاراتی خاص است. مثلا رئیس شورای ترافیک تهران، شهردار تهران است در حالیکه در شهرهای دیگر این مسئولیت با فرماندار است. یا در کمیسیون ماده ۵، شهردار تهران رئیس است. در مورد کمیسیون ماده ۱۰۰ و مدیریت بحران تهران هم شرایط همینگونه است.

البته این موارد، قانونی است اما کمی مدیریت تهران را سخت می‌کند. در چهار سالی که من مسئولیت استانداری تهران را بر عهده داشتم به گونه‌ای کارها را جلو بردیم که هیچ مشکلی پیش نیامد اما واقعا کار سختی است که فردی بتواند به عنوان استاندار با توجه به اختیارات شهردار تهران کارها را جلو ببرد.

* از لحاظ هماهنگی‌ها منظورتان است؟

فرض کنید زمانی که بحرانی مثل سیل کن در تهران رخ داد، مدیریت بخشی از بحران با استانداری و بخشداری بود و قسمت دیگر با شهردار منطقه. کار خیلی سختی است. البته ما شرایط را به گونه‌ای تنظیم کردیم که اختلافی پیش نیامد اما کار سختی بود. اداره تهران اما بسیار پیچیده است. اگر هر کدام از دو طرف اشکالی داشته باشند کارها بسیار سخت می‌شود.

فرض کنید در تهران ریاست پدافند غیرعامل با استاندار تهران است و شهردار تهران رئیس ستاد مدیریت بحران است. در حالیکه این دو نهاد با یکدیگر پیوند و نزدیکی بسیار زیادی دارند. اینها مواردی است که باید با دقت و ظرافت جلو برود. در مجموع در چهار سال و اندی که در استان تهران مسئولیت داشتیم مشکلی ندیدیم و همکاری خوبی صورت گرفت. استانداری هم حاکمیتی وارد شد و از نقشش کوتاه نیامد. ما وحدت بسیار خوبی هم در استان تهران داشتیم و رابطه خوبی میان نهادهای مختلف در استان تهران وجود داشت که باعث شد کارها در مسیر راحت‌تری حرکت کند.

* این هماهنگی که شما آن را مثبت ارزیابی می‌کنید در حالی بود که شهردار وقت تهران تقریبا از لحاظ خط فکری سیاسی مقابل شما بود.

البته منظور من فقط شهردار تهران نیست. ما با همه دستگاه‌ها هماهنگی خوبی داشتیم. با گروه‌های نظامی و قضایی ارتباط خیلی خوبی داشتیم و حرکتی کردیم که پیوستگی مثبتی  را بین مجموعه ایجاد کرد. به بیان دیگر این اعتماد را به وجود آوردیم که می‌خواهیم کار کنیم و بدون شک کار کردن هم نیازی به دعوا کردن ندارد.

فضایی با شهرداری هم ایجاد کردیم و تاکید کردیم که دیوار بتنی که میان شهرداری و استانداری تهران قبل از ما وجود داشت را برمی‌داریم. دو تا سه جلسه هم با شهردار وقت داشتیم که البته این جلسات بعدا از سوی شهردار وقت متوقف شد. دو تا سه بار هم پیگیری کردم اما جلسات ادامه پیدا نکرد. اجازه ندادم این قطع جلسات موجب قطع همکاری ما شود. هماهنگی‌ها وجود داشت و کارها خوب پیش می‌رفت.

این جلسات فی‌نفسه بسیار کمک‌کننده و آرام‌بخش برای جامعه بود. به هر حال ما اجازه ندادیم که قطع ارتباط در سطح بالا در ارتباط‌های سطوح پایین تاثیر بگذارد. بدنه‌های ما با یکدیگر کار می‌کردند.

* البته شاهد هماهنگی‌های بسیار خوبی در چهار سال گذشته بودیم. اگر دقت کرده باشید تمام اعتراض‌ها و تجمع‌هایی که در چند ماه پایانی سال برگزار شد به مداخله نیروی انتظامی و بازداشت ختم شد در حالیکه در سال‌های قبل شاهد چنین روندی نبوده‌ایم. علت چیست؟ یعنی تغییر رویکرد در استانداری تهران صورت گرفته است؟

در طول چهار سال گذشته ما با دوستان نیروی انتظامی، سپاه، اطلاعات و قوه قضاییه به یک تعامل خیلی خوبی رسیده بودیم و درک متقابلی از مسائل داشتیم. مثلا تجمعات زیادی در طول چهار سال گذشته برگزار شد اما هیچ مشکلی پیش نیامد. من بر سر چند مسئله تاکید داشتم. از نگاه من نکته اول پیشگیری بود و تاکید کردم که تمام تشکل‌های رسمی دارای پروانه می‌توانند کنگره‌شان را تشکیل دهند و تنها به فرماندار اطلاع بدهند تا امنیت تامین شود. همه گروه‌ها هم جلساتشان را بدون هیچ مشکلی برگزار کردند.

در دانشگاه‌ها هم گفتیم که همان کمیته نظارتی دانشگاه در این مورد تصمیم بگیرد و مانعی برای گروه‌های سیاسی مختلف ایجاد نکنند. در نتیجه در دانشگاه‌ها هم جلسات بسیار خوبی برگزار شد و به یاد ندارم مشکل خاصی در این مورد به وجود آمده باشد.

از سوی دیگر ما هیچ ورودی به جلسات دانشگاه‌ها نداشتیم و فقط در موارد خاص مثل ۱۳ آبان یا ۱۶ آذر تاکید داشتیم که ما را از برنامه‌هایشان باخبر سازند. به صورت کلی از نگاه من این خیلی مهم و ارزشمند است که فهم مشترکی در کار باشد. یکی از سیاست‌های ما در این چهار سال این بود که هزینه غیرضروری ندهیم. مثلا در مورد برگزاری کنسرت‌ها در تهران هم هیچ مشکلی نداشتیم.

به عنوان مثال به یاد دارم که همایون شجریان در کاخ سعدآباد برنامه‌ای به مدت یک ماه داشت و عده‌ای اعتقاد داشتند که این مدت طولانی است و ترافیک ایجاد می‌شود اما من گفتم ما باید ترافیک را حل کنیم. همان دوستانی که گلایه داشتند اما با ما همکاری کردند و برنامه بدون هیچ مشکلی برگزار شد. ما باید فضا را برای شادی مردم باز کنیم.

* خب چرا این روند ادامه پیدا نکرد؟

من نمی‌دانم. باید از خود دوستان فعلی بپرسید.

* به هر حال شما این هماهنگی را ایجاد کردید اما ادامه پیدا نکرد؛ مثلا این خبرها به گوش می‌رسد که در شورای تامین استان هم اختلاف نظرهایی وجود دارد.

در چهار سال و نیمی که من در استانداری بودم حتی در یک مورد هم اختلاف نظری در شورای تامین به وجود نیامد.

* اگر بخواهیم به صورت کارشناسی بحث کنیم در این مورد چه نظری دارید؟

ببینید، ما یک شعاری را مطرح کردیم تحت عنوان «تعامل، همکاری و اعتماد» و این را واقعا عملیاتی کردیم. این تعامل هم صادقانه بود و کارها را به خوبی جلو برد. از نگاه من پایتخت، پیشانی نظام بود که نباید کدر می‌شد. معتقدم ادامه این شرایط در حال حاضر هم امکان‌پذیر است.

* مدیریت تهران وقتی سخت‌تر می‌شود که همانطور که گفتید تهران مدیران بسیاری دارد. مثلا شهردار تهران یا سپاه پاسداران. شما این هماهنگی را چگونه ایجاد می‌کردید؟

به هر حال اینها روش‌های مدیریتی هستند.

* یعنی قابل تعامل هستند؟

بله، صد در صد. ما چهار سال این کار را کردیم. اینکه در یک فضای جدید توانستیم این تعامل را ایجاد کنیم به همان روش‌های مدیریتی بازمی‌گردد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.