به گزارش جماران، روزنامه شرق در گفت و گو با عطریانفر نوشت:
پس از ١٢ سال شهرداری محمدباقر قالیباف در تهران، با تغییر کامل اعضای شورای شهر پایتخت و ورود ٢١ نفر پیشنهادی لیست امید به این شورا، تغییر شهردار تهران قطعی است. به همین دلیل این روزها گمانهزنی و تحلیل درباره شهردار آینده بزرگترین و مهمترین شهر ایران داغ است. با همین منظور به سراغ محمد عطریانفر، از اعضای حزب کارگزاران که در سابقه خود معاونت سیاسی وزارت کشور در دولت هاشمیرفسنجانی و همچنین عضویت در اولین دوره شورای شهر تهران را دارد رفتیم تا نظر او را جویا شویم. عطریانفر در خلال صحبتهای خود در این رابطه تأکید میکند شهرداری و مدیریت شهریِ شهری مانند تهران پیچیده است و با قبول مسئولیت در جایی مانند یک وزارتخانه تفاوت ماهوی و عملی بسیار دارد. او به همین دلیل مدیریت شهری را از مدیریت در ساختار دولت سختتر میداند. عطریانفر در بخشی دیگر از گفتوگوی خود میگوید: «در دولت وزیر یک وزارتخانه یک مأموریت مشخص و معین دارد، بودجه آن و محل تأمین و همچنین نظارت بر نحوه اجرا و هزینهکرد آن هم تعیین شده است، اما در شهرداری و مدیریت شهری، شهردار با مسائل و موضوعاتی مواجه است که در برخی مواقع سهل و ممتنع به نظر میآیند. به عنوان مثال شهروندان صبح که از خانه بیرون میآیند با نتیجه عملکرد و کارکرد مدیریت شهری مواجه میشوند و آن را قضاوت میکنند و در صورت بروز کمبود یا خطا خواستار پاسخگویی سریع هستند. به همین دلیل کسی که در مدیریت شهری مسئولیت میگیرد باید سرعت عمل بسیار بالایی داشته باشد و نوع مسئولیت نیز باید اقناعی باشد تا شهروندان احساس رضایت بکنند». او در ادامه میافزاید: «مدیر شهر در کار خود با طبقات و قشرهای متنوع و متعددی مواجه است، از کودک تا پیر از زن تا مرد و همینطور گروههای مختلف با شرایط و جایگاههای متنوع در شهر. به همین دلیل باید برای همه این افراد و گروهها برنامه داشته باشد و پاسخ روشنی در زمینه عملکرد خود مهیا کند. موضوعی که به هیچ وجه در یک وزارتخانه خاص مشابه آن وجود ندارد. شما در قامت وزیر با بخش یا گروه خاصی در جامعه مواجه هستید و باید به همانها خدمات بدهید و جواب پس بدهید». آنطور که عطریانفر میگوید: «مدیریت شهری برخلاف وزارت که مسئولیتی بخشی است، مسئولیتی فرابخشی است، چون شهردار در مقام مدیریت شهری باید هم تأمینکننده درآمد باشد و هم خرج کننده درست آن، اما در دولت وقتی شما مسئولیت وزارتخانه خاصی را گرفته باشید، اینطور نیست و بودجه از جایی دیگر مثلا نفت یا مالیات و... میآید و مسئولیت تأمین بودجه لزوما با شما نیست. اما در شهرداری خود این دستگاه باید تأمینکننده بودجه باشد و همین طور باید به شکلی بهینه آن بودجه را با رعایت اولویتها هزینه کند. از طرفی دیگر در ساختار دولت حتی اگر شما در مقام تأمین درآمد باشید، حوزه گستردهای از منابع تأمین درآمدی را مانند منابع زیرزمینی در اختیار دارید که معارض خاصی ندارد. در مدیریت شهری اما اینطور نیست، بخش عمدهای از بودجه شهر با عوارض شهری تأمین میشود و تکتک شهروندان حق قانونی دارند که درباره جزءبهجزء این بودجه سؤال کنند، اظهارنظر کنند و مخالفت بورزند، به همین دلیل در این بخش سطح اصطکاک در شهر زیاد و خشن و گسترده است. این موارد تنها بخشی از تفاوتهای عمده مدیریت شهری با مدیریت دولتی است». عطریانفر همچنین در پاسخ به این پرسش «شرق» درباره جایگاه و نقش سیاسی گزینه مطلوب شهرداری در پایتخت کشور نیز اینگونه توضیح میدهد: « در مقام انتخاب برای یک مدیر شهری، در شهرهای متوسط و کوچک مدیران شهری عموما باید و بهتر است که مدیرانی با رویکردی خدماتی باشند...
...چون ماهیت کارشان هم همین است و کسی که تجربه کار در این زمینهها داشته باشد هم برای این مسئولیت شایستهتر است، چرا که باید به مسائل عمومی و خدماتی و اجتماعی و حقوق و شهروندی مثل بحث محیط زیست و فعالیتهای مدنی و... نظر داشته باشد و به آنها عمل کند. اما در کلانشهرها و بهخصوص شهر تهران شهرداری و مدیریت این شهر باید به کسی سپرده شود که علاوه بر داشتن این وجوه، چهرهای سیاسی هم باشد. چرا که به هر صورت شهرداری باید بداند میزبانِ دولت است و کلیت دولت در این شهر میهمان او هستند، دولت یک نهاد برانگیخته است که برای انجام مأموریت خودش در شهری مستقر میشود که مدیریتش در دست مدیریت شهری است. هر کار و اقدامی که بخشهای مختلف دولت در این شهر باید انجام بدهند در حقیقت کار در بستری است که این بستر در اختیار شهرداری و مدیریت شهری است. به همین دلیل در خلال انجام این وظایف مدیریت شهری خواه ناخواه با چالشهای سنگینی با مدیران دولت مواجه خواهد شد، به همین دلیل باید شهردار تهران گزینهای باشد که با دولت ارتباط مستقیم، مستمر و مفید و سازندهای داشته باشد». آنگونه که عطریانفر به «شرق« میگوید در دوره مسئولیتش در وزارت کشور در زمان دولت مرحوم هاشمیرفسنجانی و با همفکری ایشان، ترتیبی و تصمیمی اتخاذ شد که شهردار تهران در جلسات هیئتدولت حاضر شده و در کنار اعضای دولت باشد تا در صورت لزوم و نیاز به اتخاذ تصمیمی مرتبط، با مشورت و همراهی و همفکری شهردار این تصمیم گرفته شود.
او در این رابطه توضیح میدهد: «بههرحال انجام برخی وظایف و دستورات در پایتخت ورود به حوزه عمل و تصمیم شهردار و مدیریت شهری است، با ورود شهردار به هیئتدولت شرایط برای اتخاذ بهترین تصمیم برای شهر و شهروندان که کمترین تعارض و آسیب را ایجاد کند، فراهم شد. این شرایط تا بخشی از دولت خاتمی به قوت خود باقی بود تا اینکه محمود احمدینژاد به عنوان شهردار تهران انتخاب شد، از دوره دوساله شهرداری احمدینژاد به دلیل عدم کفایت و بیبرنامگی او این رویه که شهردار تهران در هیئتدولت حاضر میشد دچار انقطاع شد که این شرایط هنوز هم ادامه دارد، از این رهگذر هم شهروندان و شهرداری خسارت دیدند و هم دولت. چرا که دولت و شهرداری تبدیل به جزایر جداگانهای شدند که ارتباطی با هم ندارند، در صورتی که اگر اینها با هم مرتبط باشند، سرعت و کیفیت کار افزایش پیدا میکند. زمانی که ما در شورای شهر بودیم از همین حسن رابطه میان دولت با شهرداری شرایط را به گونهای فراهم کردیم که بخشی از یارانه بلیت از دولت تأمین شود. این کار کمک بزرگی به زیرساختهای مترو بود. در شرایط کنونی بیتردید حضور شهرداری با این ویژگیها که بتواند روابط سازنده و مثبت و مفیدی با دولت داشته باشد بیشتر از هرکس میتواند به بهبود وضعیت شهر و شهروندان کمک کند».