به گزارش جماران، روزنامه شرق در گفتوگو با الهه کولایی نوشت:
زمزمه انتصاب زنان وزیر در کابینه حسن روحانی از گوشهوکنار به گوش میرسد. الهه کولایی از عدم بهکارگیری زنان در دولت نخست روحانی گله دارد و معتقد است «حضور زنان در رأس دستگاه اجرائی در مدیریتهای عالی تحقق پیدا نکرد و مانند همیشه برای توجیه، مسائلی مطرح شد».
اهمیت و ضرورت حضور زنان در کابینه حسن روحانی چیست؟ و آیا احتمال حضور زنان در دولت بعدی او وجود دارد؟
با توجه به نقش زنان در نزدیک چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تحولات سیاسی کشور، همانگونه که شاهد بودهایم، هیچگاه فهم مناسبی برای آنان در حوزههای تصمیمگیری به منظور اجرائیکردن دیدگاهها و خواستههای گوناگون زنان فراهم نشده است؛ به گونهای که در برخی از ساختارها با غیبت کامل زنان مواجه هستیم. با اینکه مدیران مرد در دهههای گذشته همواره بر مسئولیتپذیری، تعهد، قانونگرایی و قابلاعتمادبودن همه زنان در حوزه فعالیت خود بهویژه در مدیریتهای میانی و پایین دستگاههای اجرائی، اذعان داشتند، اما متأسفانه شاهد اقبال پذیرفتنی نسبت به بهکارگیری آنان در حوزههای تصمیمگیری نبودهایم.
گویا همین شیوه در دولت نخست آقای روحانی نیز در دستور کار قرار گرفت؟
در دوره اول ریاستجمهوری آقای روحانی هم حضور زنان در رأس دستگاه اجرائی و در مدیریتهای عالی دستگاه اجرائی تحقق پیدا نکرد و مانند همیشه برای توجیه، مسائلی مطرح شد که بههیچوجه با واقعیتهای جامعه ایرانی و بهویژه توانمندیها و ظرفیتهای بالفعل زنان تناسب نداشت.
تقاضای شما از دولت جدیدآقای روحانی چیست؟
در دولت جدید آقای روحانی، انتظار میرود این وعده تحقق پیدا کند و رئیسجمهوری اینبار فرصتی برابر را برای زنان در حوزههای مدیریتی فراهم آورند. با گذشت چهار دهه حضور موفق زنان در مدیریتهای پایین و حتی میانی امروز هیچ مانعی در مسیر به کار گرفتهشدن زنان در دستگاههای اجرائی از سوی آنها وجود ندارد. تجربه موفق زنان که با اقبال چشمگیر مردم در انتخابات و در عرصههای مختلف همراه شده، این زمینه را برای رفع نبود زنان در حوزههای مدیریتی برطرف کرده است. نکته مهمتر آنکه در انتخابات اخیر چه در شوراها و چه در ریاستجمهوری، زنان فعال در حوزه سیاست و چه در جامعه مدنی تلاشهای پیگیری را آغاز کردهاند تا بتوانند با لابی و پیگیرهای مبتنی بر معرفی، توجیه و دفاع از توانمندیهای زنان فعال در حوزه سیاست و جامعه مدنی، در جایگاه قابل قبول تصمیمگیری قرار بگیرند.
درحالحاضر با تجربههای جدید زنان در ایران روبهرو هستیم که پیش از این، در انتخابات مجلس و شوراها، نهفقط در تهران، بلکه در سراسر کشور به نمایش گذاشته شد و اینک با اعتقاد و باور آقای روحانی به توانمندیهای زنان و عزم استفاده از آنان در مجاری مدیریتی و مناصب تصمیمگیری عالی در کشور، میتوان انتظار داشت ایشان اراده زنان را در این تغییر نمایندگی کند.
سوای بحث وزارت زنان، حضور زنان در دیگر عرصههای سیاسی با چه سازوکاری تأمین خواهد شد؟
همانگونه که رئیسجمهوری به قانون اساسی و مفاد آن سوگند یاد کرده، باید زمینه اجرائیشدن آن را فراهم کند. موانع تاریخی و فرهنگی پیشروی زنان را بردارد و در رویکردی واقعگرایانه و نه نمایشی -مانند آنچه در دولت پیشین شاهد بودیم- زمینه را برای تحقق و اجرائیشدن این تجربه در جمهوری اسلامی به وجود آورد.
توقع از آقای روحانی این است که نهتنها زنان را به عنوان وزرای خود برگزینند، بلکه وزرای خود را ملزم کنند تا زنان را به عنوان معاونان خود انتخاب کنند. همچنین در سطوح عالی مدیریت سازمانها و دستگاههای تابع خود، این ظرفیتهای انسانی را برپایه ارزشهای بشری و استعدادهای انسانی و نه جنسیتی مورد توجه قرار دهند و به یک مطالبه برحق زنان و مردان ایرانی که خواستار شایستهسالاری و شایستهگزینی از سوی رئیسجمهور هستند، جامه عمل بپوشاند.
با توجه به اینکه شما به زنان اصلاحطلب نزدیک هستید، برای این کار چه لابی صورت گرفته است؟
به نظر میرسد با توجه به روند برگزاری انتخابات و شکلدهی سازوکارهای تبلیغاتی انتخاباتی که در ستادهای مرکزی ریاستجمهوری و شوراها شکل گرفت، این عزم در حال تکوین است. زنان فعال، بهویژه از میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان، عزم خود را جزم کردهاند تا براساس سازوکارهای مرسوم و متداول شرایط را برای بهقدرترسیدن زنان در مسیر برآوردهکردن خواستهها و مطالبات مردم کشور و پیشبرد برنامههای اصلاحات و نیز موازین قانون اساسی جمهوری اسلامی فراهم کنند.
زنان اصلاحطلب به فهرستی که توان ارائه در مجلس به عنوان وزیر را داشته باشد، رسیدهاند؟
تصور من این است که این جمعبندی در حال شکلگیری است و بهزودی شاهد فعالیتهای گسترده و عملی و دامنهدار زنان فعال در عرصه سیاست برای بهنتیجهرساندن این پروژه برای رفع محرومیت و غیبت زنان در عرصه تصمیمگیری عالی کشور خواهیم بود.
در دوره خانم زهرا شجاعی در معاونت زنان، ایشان سیستمی را تعریف کردند که در فرمانداریها و استانداریها، موقعیتهای خاصی به زنان اختصاص داده شود که در دوره احمدینژاد کاملا به فراموشی سپرده شده بود. البته آن هم حضور زنان در لایه میانی قدرت را ضمانت میکرد و نه صرفا وزارت و سطح کلان قدرت را، آیا در این مورد هم رایزنیهایی صورت گرفته است؟
من تأکید میکنم که نگاه ما فقط به رأس نیست. ما باید زمینه را برای حضور زنان در عرصههای مختلف مدیریتی کشور فراهم کنیم؛ بنابراین این تحول نهتنها در سطح وزرا و رؤسای سازمانها و استانداریها باید شکل بگیرد، بلکه نیازمند این هستیم مسیرهایی که در نهادهای اداری و سیاسی کشور میتواند راه را برای طرح مطالبات مطرحشده زنان هموار کند، مورد توجه قرار بگیرد. ما به دنبال جنسیتیکردن مسائل کشور نیستیم، بلکه به دنبال آن هستیم تا غفلتها و محرومیتهای تاریخی زنان کاهش پیدا کند.