ظریفیان ضمن ارائه تحیلی از پیام اخیر سید محمد خاتمی با بیان اینکه مشارکت مردم می‌تواند عبور از مشکلات و تنگناها را تسهیل کند و انتخابات ریاست جمهوری یکی از قله‌های حضور مردم در صحنه است، هشدار داد که سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات بسیار آسیب دیده است و افزود: «شناسایی مشکلات و دغدغه‌های مردم باید در اولویت اصلاح‌طلبان باشد».

به گزارش جماران؛ به نقل از ایلنا، عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب، گفت: اصلاح‌طلبان باید بدانند که عدالت در کنار آزادی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و مردم باید احساس کنند که آن‌ها در این زمینه به پژواک صدای آن‌ها بدل شده‌اند.

غلامرضا ظریفیان پیرامون پیام سیدمحمد خاتمی به کنگره حزب اتحاد ملت که در آن خواستار «نجات اصلاح‌طلبان از آشفتگی و پراکندگی، استقرار نهادی‌ اجماع‌ساز و تببین راهکارهای مناسب برای برای ترمیم اعتماد آسیب دیده‌ی مردم و رقم زدن آینده‌ای بهتر برای ایران عزیز و جمهوری‌اسلامی» شده بود، گفت: یکی از دستاوردها و تجربیات زیسته بشری در زمینه «حکمرانی خوب» این است که یک حکومت هر اندازه که به مردم متکی باشد، طبیعتاً هم در رجوع به افکار عمومی به‌منظور اقناع آن‌ها و هم در زمینه رجوع به افکار عمومی از منظر بهره‌گیری از توانمندی آن‌ها می‌تواند موفق‌تر باشد. به عبارت دیگر یک جامعه هرچه مردمسالارتر باشد، می‌تواند از خردجمعی بیشتری استفاده کند و با توجه به اینکه جوامع همواره در وضعیت تراز قرار ندارند و نشیب‌های زیادی مانند جنگ‌ها، بیماری‌ها، خشکسالی یا موارد دیگر در مسیر آن‌ها وجود دارد؛ قادر خواهند بود که در آن شرایط سخت با تاب‌آوری بیشتری با آن بحران مواجه شده و با قوت و قدرت بیشتری آن‌ را پشت‌سر بگذارند. 

 

مردم در همه عرصه‌ها می‌توانند حضور داشته باشند

 

وی افزود: اگرچه مشارکت عمومی محدود به مساله انتخابات نیست و مردم در همه عرصه‌ها می‌توانند حضور داشته باشند اما معمولا مشارکت عمومی مردم در انتخابات متجلی می‌شود، علی‌الخصوص انتخابات ریاست جمهوری که در بسیاری از جوامع یکی از قله‌های مهم مردمسالاری است.

ظریفیان با تاکید بر اهمیت مردمسالاری به عنوان مسیر خروج از بحران، اظهار داشت: بنابراین اگر ما بخواهیم با تجربه زیسته بشری در سطح جهان و حتی تجربه خودمان نگاه کنیم، برای برون رفت از مشکلات و چالش‌ها، مسیر و کریدوری جز مردمسالاری و حضور مردم را نمی‌توانیم معرفی کنیم و اگر از این مسیر استفاده نکنیم بدیل آن دو اتفاق ناگوار است؛ یا باید به سمت دیکتاتوری در یکی از اشکال مختلف آن برویم، یا به سوی هرج و مرج و آنارشی گام برداریم. در نتیجه بهترین روشی که بشر در اختیار دارد رجوع به افکار و آراء عمومی، کمک گرفتن از مردم برای حل مسائل و اقناع آن‌ها برای مواجهه با مشکلاتی است که هر جامعه‌ای با آن روبه‌رو می‌شود.

 

در یک نگاه کلان با دو جریان عمده سیاسی مواجه هستیم

 

این تحلیلگر سیاسی اصلاح‌طلب ضمن اشاره به تکثر و تنوع سلیقه‌ موجود در کشور، بیان داشت: ما در جامعه ایران علیرغم اینکه یک جامعه متکثر و متنوع داریم اما در یک نگاه کلان با دو جریان عمده سیاسی مواجه هستیم، حال اینکه هر دو جریان اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در درون خود قبض و بسط‌های مختلفی دارند که به‌ آن‌ها یک شکل رنگین‌کمانی می‌دهد. جریان اصلاح طلب در تجربه تاریخی خود به‌خصوص در واقعه دوم خرداد و سال‌های بعد از آن که آقای خاتمی اداره قوه مجریه را برعهده داشت، بنابر آنچه که شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و توسعه‌ای نشان می‌دهد؛ به دلیل اعتقادی که به مردمسالاری در آن دوره وجود داشت و رجوعی که به مردم صورت گرفت، علیرغم نقدهایی که می‌شود نسبت به آن دوره وارد کرد اما جزو دوران‌های موفق جامعه ما نسبت به ادوار قبل و بعد از خود است.

 

جمع‌بندی‌ خاتمی متکی بر مردمسالاری و نقش آن در توسعه کشور و نقش آن در بهره‌گیری از خردجمعی و اقناع جامعه است

 

وی افزود: در آن دوران هم سرمایه‌ اجتماعی بالایی شکل گرفت و هم با یک همبستگی در داخل روبه‌رو بودیم. حتی در رشد اقتصادی هم در عین اینکه دولت اصلاحات هدف اصلی خود را رشد اقتصادی معرفی نکرده بود اما آن سرمایه‌گذاری و رجوع به مردم باعث شد که شاهد رشد اقتصادی هم باشیم.

عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب با تاکید بر لزوم عدم شانه خالی کردن در قبال مسئولیت‌های ملی، تصریح کرد: با توجه به تجربه‌ای که از دولت اصلاحات برای ما بر جای مانده است؛ هرکس که دل در گروی ایران و منافع کشور دارد، طبیعتا نباید از حضور در عرصه تعیین سرنوشت کلان جامعه شانه خالی کند و طبیعی است که اصلاح‌طلب‌ها به دلیل اینکه تجربه زیسته‌شان نشان می‌دهد که یک تعلق جدی به منافع ملی و مردم دارند، نباید از این عرصه شانه خالی کنند اما به دلیل پیچیدگی‌هایی که شرایط سیاسی کشور دارد طبیعی است که اصلاح‌طلب‌ها باید با متمرکز کردن توجه طیف‌های مختلف خود بتوانند به یک تشکیلات اجماع‌ساز متکی شوند که این دستگاه هم بتواند برای طیف‌های مختلف این جریان در دو مبحث همبستگی و اقناع ایجاد کند؛ نخست حرکت آن‌ها در مسیر ایجاد فضایی برای حضور فعال‌تر این جریان در عرصه انتخابات و دوم در بحث تعیین مصادیق در انتخابات، از سوی دیگر باید بتواند مردم را برای حضور در صحنه و کمک به آن‌ها اقناع کند.

وی افزود: من فکر می‌کنم جمع‌بندی‌ که آقای خاتمی در این بخش ارائه می‌کند متکی بر مردمسالاری و نقش آن در توسعه کشور و نقش آن در بهره‌گیری از خردجمعی و اقناع جامعه است. در عین حال این اقدام یعنی تشکیل نهاد اجماع‌ساز تلاشی برای پر کردن خلاء احزاب حرفه‌ای است که دربرگیرنده احزاب و شخصیت‌های ملی باشد تا بتوانند در شرایطی که کشور برای عبور از مشکلات عدیده به یک سرمایه اجتماعی بالا نیاز دارد، فرصت پیش‌رو را از دست نداده و از آن استفاده کنند. البته این را هم می‌دانیم که اصلاح‌طلبان در این مسیر کار فوق‌العاده سختی دارند، نخست اینکه سرمایه اجتماعی آن‌ها بسیار آسیب دیده است و مساله دوم رویکرد بخشی از دستگاه‌های حاکمیتی و همچنین جناح رقیب نسبت به اصلاح‌طلبان است که اجازه حضور همه‌جانبه و بهره‌گیری از همه سرمایه‌های اصلاح‌طلب‌ها برای کمک به جامعه را به آن‌ها نمی‌دهد.

 

اصلاح‌طلبان چگونه خواهند توانست جامعه را با خود همراه کنند؟

 

ظریفیان در پاسخ به این سوال که اصلاح‌طلبان چگونه خواهند توانست جامعه را با خود همراه کنند، اظهار داشت: نخست اینکه اصلاح‌طلبان باید نیازهای واقعی جامعه را رصد کنند و نمی‌توانند نسبت به این نیازها مانند؛ مساله کاهش فاصله طبقاتی، بحث معیشت و بیکاری و مساله فسادی که در بخشی از حاکمیت ما ریشه دوانده است، بی‌توجه باشند. باید بدانیم که عدالت در کنار آزادی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و مردم باید احساس کنند که اصلاح طلبان در این زمینه به پژواک صدای آن‌ها بدل شده‌اند. مساله دوم همبستگی اصلاح‌طلبان است، هراندازه که همبستگی بیشتری داشته باشند و بتوانند از یک گفتمان روشن و بدون ابهام بهره‌مند شوند؛ قادر به ایفای نقش موثرتری خواهند بود.

وی ادامه داد: راهکار سوم این است که با توجه به خستگی جامعه از جدل‌ها، درگیری‌ها و تنازعات جناحی که به‌شدت از آن رنج می‌برد، اصلاح‌طلب‌ها باید به‌طور همزمان دو سطح گفت‌وگو را آغاز کنند. در یک سطح آن‌ها باید گفت‌وگو با مردم را جدی بگیرند، در سوی دیگر آن‌ها باید با جریان رقیب وارد گفت‌وگو شوند و آن‌ها را به این باور برسانند که مشکلات کشور عمومی و عام است و اگر آن چالش‌های اساسی حل نشود، سیاست‌ورزی در شرایط تعلیق حل مسائل مردم در واقع سیاست‌ورزی خوبی نیست و امکان این که مردم را هم به صحنه سیاست‌ورزی بیاورد، اندک است.

این تحلیلگر سیاسی اصلاح‌طلب در پایان خطرنشان کرد: در نتیجه من فکر می‌کنم که فهم نیازهای مردم، داشتن راهبردهای روشن و شفاف و ورود به گفت‌وگوهای سازنده که بتواند جامعه را نسبت به این گزاره که «ورود آن‌ها به سیاست‌ورزی می‌تواند به کاهش برخی مشکلات و حل برخی نیازهایشان کمک کند»، متقاعد کند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
8 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.