معاون وزیر امورخارجه در دوره اصلاحات گفت: به عقیده من حضور آبه در تهران نماد عزم مقامات ژاپنی برای گسترش روابط دو کشور حتی در شرایط دشوار کنونی است. البته ژاپنی‌ها روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارند و طبعاً همه ملاحظات مربوط به روابط خود را با آمریکا هم در نظر می‌گیرند. برای گسترش روابط باید متقابلاً شرایط و وضعیت آنان را درک کرد و برای یافتن راه‌های همکاری مشترک در شرایط بسیار دشوار کنونی تلاش کرد.

به گزارش جماران؛ هواپیمای نخست‌وزیر ژاپن امروز در تهران می‌نشیند. اما به باور بسیاری از کارشناسان همراه و حتی مخالف دولت، سفری که در این سطح پس از 41 سال صورت می‌گیرد، واجد ویژگی‌های مهم و راهبردی است. آنچه در پی می‌آید گفت‌وگوی تفصیلی در خصوص سفر شینزوآبه به تهران، با محسن امین‌زاده کارشناس برجسته حوزه سیاست خارجی و معاون وزیر امورخارجه در دوره اصلاحات است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

سفر آبه به تهران، اهمیتی بیش از انتقال یک پیام مهم از سوی آمریکایی‌ها دارد

تحلیل شما از علت سفر شینزو آبه چیست؟ در واقع از نظر شما، پروژه آبه برای سفر به ایران چیست و وی می‌تواند حامل چه پیامی باشد؟

امین‌زاده: با توجه به اظهارات رئیس‌جمهوری آمریکا دونالد ترامپ در توکیو و با توجه به اعلام نگرانی ژاپنی‌ها نسبت به بحرانی‌تر شدن وضعیت خاورمیانه، تصور غالب نسبت به سفر شینزو آبه به تهران، تصور سفر یک پیام‌رسان و میانجی مهم میان ایران و آمریکاست. طبعاً این وجه سفر اهمیت زیادی دارد اما مایلم تأکید کنم از نظر من سفر نخست‌وزیر ژاپن بعد از ۴۱ سال به تهران، بیش از آنکه سفر یک میانجی باشد یک سفر دوجانبه مهم در بالاترین سطح است. برای اولین و آخرین بار، نخست‌وزیر ژاپن در سال ۱۳۵۶ به تهران سفر کرده است و سفر آقای آبه دومین سفر یک نخست‌وزیر ژاپن به ایران در طول تاریخ روابط دو کشور است. این سفر در پاسخ به سفر آقای خاتمی در سال ۱۳۷۹ به ژاپن انجام می‌شود. ظاهراً این سفر قرار بوده ماه‌ها پیش انجام شود اما با خروج آمریکایی‌ها از برجام به تعویق افتاد. به نظر من ژاپنی‌ها برنامه‌ریزی کرده بودند که نخست‌وزیرشان بعد از امضای توافقنامه برجام به ایران سفر کند و فصل جدیدی از روابط اقتصادی دو کشور شکل بگیرد، اما شرایط بعد از برجام در ایران، عملاً این برنامه را به تأخیر انداخت.

‌به عقیده من هرچند بحث مجدد سفر آقای آبه به تهران در طول دیدار رئیس‌جمهوری آمریکا از توکیو اعلام شد؛ ولی سفر آقای آبه به تهران اهمیتی بیش از انتقال یک پیام مهم از سوی آمریکایی‌ها دارد.

تکرار تجربه خاتمی؟

با تجربه‌ای که درباره سفر آقای خاتمی به توکیو دارید، ارزیابی شما از سفر آبه به تهران چیست؟

امین‌زاده: سفر آقای خاتمی به توکیو سفر موفقی بود و تأثیر چشمگیری بر مناسبات اقتصادی دو کشور گذاشت. این تغییر چشمگیر محدود به دو کشور نبود و تأثیرخیلی گسترده‌تری روی اقتصاد ایران گذاشت. راه ورود ایران به بازار سرمایه جهان را هموارتر کرد و در واقع تحول مهمی در کل مناسبات اقتصادی ایران با جامعه جهانی ایجاد کرد. همکاری مشترک وزارت خارجه و وزارت نفت باعث شد ژاپنی‌ها در طول سفر با اعطای سه میلیارد دلار وام کم‌بهره به ایران موافقت کنند که در سال‌های بعد تا هفت میلیارد دلار افزایش یافت. ژاپن پیش از چین و پیش از همه کشورهای اروپایی درهای بانک‌های خود را به روی اقتصاد ایران گشود. اعطای این وام ارزان‌قیمت و بدون شرط به ایران توسط بانک‌های ژاپنی، باعث شد مسیری به روی اقتصاد ایران گشوده شود که تا پایان دولت آقای خاتمی هیچ مشکلی تحت عنوان سرمایه برای پروژه‌های بزرگ ایران وجود نداشته باشد و ایران با کمترین هزینه، امکان تأمین تمامی نیازهای سرمایه‌ای خود را از بازار جهانی بدست آورد. هر چند این ارقام برای بازار سرمایه ایران ارقام بزرگی بود اما مهمتر از رقم وام‌های ژاپن، تأثیر این اقدام ژاپن در تغییر نگاه جامعه جهانی به مناسبات پولی و بانکی با ایران بود. بعد از ژاپن، چین، کره جنوبی و اروپایی‌ها، یکی پس از دیگری موانع همکاری‌های بانکی و بیمه‌ای را با ایران برطرف کردند و به سرعت همه بازار سرمایه در جهان به روی ایران به‌طور کامل گشوده شد.

نسبت به تصمیم ژاپن برای فعال‌تر کردن روابط دو کشور خوش‌بینم‌

من نمی‌خواهم خوش‌بینی نادرستی نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن ایجاد کنم. وضعیت کنونی دو کشور نسبت به ۲۰ سال پیش بسیار متفاوت است. اما نسبت به تصمیم ژاپن برای فعال‌تر کردن روابط دو کشور خوش‌بین هستم. باید شرایط ژاپنی‌ها را درک کرد و با درک درست، از این فرصت برای منافع مشترک دو کشور حداکثر بهره‌برداری را کرد. در طول مذاکرات مقدماتی برای تدارک برنامه سفر آقای خاتمی به توکیو، در مذاکراتی مفصلی که در جریان بود، در مقابل پافشاری من در مورد ضرورت موفقیت‌آمیز بودن سفر آقای خاتمی به لحاظ اقتصادی و کند بودن روند نهایی شدن تصمیمات مربوط به سفر، معاون وزیر امور خارجه ژاپن گفت که ما ژاپنی‌ها معمولاً خیلی کند تصمیم می‌گیریم و سعی می‌کنیم همه جوانب کار را بسنجیم و درباره همه جزئیات گاه بیش از حد نیاز بحث می‌کنیم تا بتوانیم تصمیم درست بگیریم. اما مسأله مهم آن است که وقتی تصمیم می‌گیریم و برای انجام کاری مصمم می‌شویم در اجرای آن تردید نمی‌کنیم و توقف یک تصمیم اتخاذ شده در ژاپن خیلی دشوارتر از انجام آن تصمیم است. او سعی داشت به من اطمینان بدهد که تصمیم دعوت از آقای خاتمی برای سفر رسمی به ژاپن یک تصمیم مهم بوده و همه جوانب آن بررسی شده و ژاپن قصد دارد در طول این سفر، تحول مهمی در روابط اقتصادی دو کشور ایجاد شود. گفته‌های او به مفهوم واقعی و کامل محقق شد.

چرا ژاپن برخلاف روسیه و چین، میانجی بهتری است؟

با این توضیح شما حضور آبه در تهران را نماد تحول در بحران روابط ایران و آمریکا نمی‌دانید؟

امین‌زاده: پیام‌رسانی نخست‌وزیر ژاپن از جانب آمریکایی‌ها اهمیت زیادی دارد. بحرانی‌تر شدن وضعیت خاورمیانه با مصالح ژاپنی‌ها سازگار نیست و آنان مصمم هستند برای کاهش بحران در روابط ایران و آمریکا تلاش کنند. توضیح خواهم داد که ژاپنی‌ها می‌توانند بهترین میانجی یا پیام‌رسان میان ایران و آمریکا باشند، اما به عقیده من حضور آبه در تهران نماد عزم مقامات ژاپنی برای گسترش روابط دو کشور حتی در شرایط دشوار کنونی است. البته ژاپنی‌ها روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارند و طبعاً همه ملاحظات مربوط به روابط خود را با آمریکا هم در نظر می‌گیرند. برای گسترش روابط باید متقابلاً شرایط و وضعیت آنان را درک کرد و برای یافتن راه‌های همکاری مشترک در شرایط بسیار دشوار کنونی تلاش کرد.

بازی باید منطقی باشد

یعنی ممکن است ژاپنی‌ها تحریم‌های آمریکا را بدون موافقت آمریکا نقض کنند؟

امین‌زاده: خیر. توجه داشته باشیم اقتصاد ژاپن به شدت به مناسبات اقتصادی، سرمایه‌گذاری‌های متقابل و بازار آمریکا وابسته است. وابستگی اقتصاد ژاپن به اقتصاد آمریکا بیشتر از وابستگی اقتصاد چین به آمریکاست. اولین بار در سال دوم دولت آقای خاتمی به عنوان معاون وزیر خارجه ایران به ژاپن سفر کردم. همزمان با سفر معاون وزیر خارجه ایران، وزیر خارجه وقت آمریکا خانم آلبرایت رسماً اعلام کرد نگران گسترش روابط ژاپن و ایران است و از دولت ژاپن خواست روابطش را با ایران گسترش ندهد. اما ژاپنی‌ها مسیر مورد نظر خود را با احتیاط دنبال کردند. این وضعیت ظرف مدت دو سال به کلی تغییر کرد. من تردید ندارم مقامات ژاپن برای گسترش همکاری‌های اقتصادی خود با ایران در سال ۱۳۷۹ نظر مقامات آمریکایی را جلب کرده بودند و آنان را قانع کرده بودند که مانع بهبود روابط اقتصادی دو کشور نشوند. نهایتاً آنها موفق شدند به سبک خودشان موانع سیاسی گسترش همکاری‌های اقتصادی دو کشور را برطرف کنند و از مخالفت آمریکایی‌ها جلوگیری کنند. باور دارم در شرایط بسیار دشوارتر کنونی هم ژاپنی‌ها تلاش‌های خود را خواهند کرد. انتظار می‌رود نخست‌وزیر ژاپن در سفر خود گامی در خور توجه در مناسبات اقتصادی با ایران بردارد؛ گامی که البته با مخالفت جدی دولت آمریکا مواجه نشود. باید ما هم تلاش کنیم با درک شرایط آنان، راه حل‌های دست یافتنی را جست‌وجو کنیم.

از لحن صداوسیما متاسف شدم

به نقش میانجی‌گرانه ژاپن میان ایران و آمریکا بازگردیم. چرا ژاپن؟ فرمودید برای میانجی‌گری نخست‌وزیر ژاپن اهمیت ویژه‌ای قائل هستید؛ چرا؟

امین‌زاده: نفس پیام‌رسانی در بالاترین سطح سیاسی توسط نخست‌وزیر ژاپن اهمیت زیادی دارد و ممکن است حتی از محتوای پیام مهم‌تر باشد. من از لحن مخالفان گفت‌وگو با آمریکا در ایران، از جمله لحن صداوسیما نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم. آنان حتی در مورد استفاده حداکثری از ابزار دیپلماتیک برای پیروزی در مقابل فشارهای بی‌مانند آمریکا هم درک کاملاً غلطی دارند. یک دیپلماسی موفق در کنار همه ابزار اقتدار ملی از جمله ابزار نظامی اقتدار ملی، با پیچیده‌ترین و خلاقانه‌ترین تدابیر، در همه شرایط کاربرد سرنوشت‌ساز دارد و همواره می‌تواند چاره‌ساز و حتی به تعبیر نظامیان دشمن‌شکن باشد.

به تعبیر من از میان کشورهای قدرتمند جهان، ژاپنی‌ها بیشترین امتیازات را دارند و می‌توانند در یک دوره طولانی بهترین میانجی یا پیام‌رسان میان ایران و آمریکا باشند. علت آن است که منافع ملی ژاپن با کاهش تنش میان ایران و آمریکا و بهبود روابط میان دو کشور کاملاً سازگاری دارد. ژاپنی‌ها از بحران روابط ایران و آمریکا هیچ امتیازی به دست نمی‌آورند و بحرانی شدن خاورمیانه برای ژاپن خسارت‌بار است. برعکس بهبود روابط ایران و آمریکا و حتی کاهش تنش میان ایران و آمریکا برای اقتصاد ژاپن فرصت‌ساز است. بنابراین اراده سیاسی رهبران ژاپن کمک به کاهش تنش میان دو کشور است. صرف نظر از اینکه آقای آبه حامل چه پیامی باشد، استقبال از تلاش این کشور در بالاترین سطح برای کاهش تهدید علیه ایران باارزش است و اقتضا دارد که به تداوم نقش ژاپن به عنوان یک میانجی یا پیام‌رسان قابل اعتماد و قدرتمند اعتبار داده شود. برای درک بهتر موضوع تأکید می‌کنم این موضوع در مورد کشورهای قدرتمند دوستی مثل چین و روسیه مصداق ندارد. آنان موقعیت مشابهی ندارند. این دو کشور به‌رغم روابط بسیار خوبشان با ایران و به‌رغم رقابت دشوارشان با آمریکا، و به‌رغم آنکه به دلایل مختلف تمایلی به تداوم یا تشدید بحران روابط ایران و آمریکا ندارند و از کاهش بحران حتماً حمایت می‌کنند و به‌رغم آنکه واقعاً تمایل ندارند در مناقشه میان آمریکا و ایران، آمریکا برنده شود و ایران شکست بخورد، اما این دو از بحران روابط ایران و آمریکا بسیار نفع می‌برند. روی پرستیژ این کشورهای قدرتمند و شئونات سیاسی آنان نیز برای عدم بهره‌برداری از بحران روابط ایران و آمریکا نباید حساب کرد. چین در سال ۱۳۷۵ در یک معامله بسیار مهم با دولت آمریکا، در مقابل توقف همکاری خود در ساخت کارخانه هسته‌ای UCF اصفهان، امتیاز بسیار عظیم «پایان تحریم همکاری‌های اقتصادی چین و آمریکا» را از کنگره آمریکا گرفت. امروز دور از انتظار نیست که این کشور در دعوای تعرفه‌ها با دولت آمریکا، روی امکان معامله بر سر توقف همکاری‌های بانکی و اقتصادی با ایران، در قبال حل مشکلات چندصد میلیاردی تعرفه‌ای خود با آمریکا تأمل کرده باشد یا تأمل کند. روسیه نیز به‌رغم همه اختلافاتش با آمریکا و به‌رغم قدرت عظیم نظامی‌اش، عملاً در غرب آسیا و آسیای میانه و قفقاز و خاورمیانه و در حوزه‌های نفت و گاز و انرژی، رقیب خیلی جدی ایران است. روسیه هم سابقه معامله پنهان با آمریکا بر سر توقف فروش تسلیحات به ایران را دارد. با این ویژگی‌ها، تداوم بحران روابط ایران و آمریکا برای این کشورهای قدرتمند دوست، برخلاف ژاپن فرصت‌ساز است. در منطقه کشورهای دوستی مثل عراق، عمان، قطر و البته کشور قدرتمندی مثل هند نیز وضعیت و تمایلاتی مشابه ژاپنی‌ها دارند که همه ارزشمند است و باید با درک ظرفیت‌ها و موقعیت‌های آنان، به همه آنها نیز توجه جدی داشت.

در وضعیت کنونی، مذاکره با رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا مطلوب نیست

به نظر شما در شرایط کنونی اساساً امکان آغاز مذاکراتی جدید مطلوب و ممکن با آمریکا هست؟

امین‌زاده: اگر به دنبال پاسخی به سادگی همین پرسش هستید، می‌گویم در وضعیت کنونی، مذاکره با رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا مطلوب نیست. آمریکا با استفاده از ابزار خود فشارهای زیادی به ایران تحمیل کرده و انتظار دارد در این شرایط از ایران امتیازات بیشتری بگیرد. طبعاً این وضع دشواری مذاکره میان دو کشور را خیلی بیشتر کرده است. این درحالی است که مذاکره و دیپلماسی از ابزار قدرت کشورهاست و هرقدر کشوری قدرتمندتر باشد دیپلماسی آن کشور هم باید مؤثرتر، قدرتمندتر و فعال‌تر عمل کند. کشور قدرتمند و منزوی در جهان بی‌معناست. مهمترین مذاکرات سیاسی تاریخ، مربوط به مذاکرات میان دشمن‌ترین کشورها بوده است. حتی در بحرانی‌ترین شرایط هم هیچ کشور قدرتمندی ابزار دیپلماسی خود را کنار نمی‌گذارد. اما متأسفانه به علت درک نادرستی که از مذاکره با جهان و مذاکره با رقیب و مخالف و دشمن در ادبیات سیاسی ایران وجود دارد، مخالفت با سیاست‌ها و اقدامات دولت آمریکا را با توقف دیپلماسی یکی تلقی می‌کنند؛ یعنی خواهان توقف دیپلماسی می‌شوند. درحالی که برعکس، هرقدر مشکلات کشور در سطح بین‌المللی و با آمریکا بیشتر باشد، ضرورت فعالیت دیپلماتیک و مذاکره بیشتر می‌شود. در شرایط کنونی اگر مذاکره با ترامپ درست نیست مذاکره با همه منتقدان ترامپ بسیار ضروری است. مذاکره با تمامی نمایندگان کنگره آمریکا که مثل بولتون و پمپئو نمی‌اندیشند ضروری است. مذاکره و تبادل نظر و ارتباط فعال با همه کشورهای دوست آمریکا که با ایران رابطه خوب داشته‌اند ضروری است. مذاکره مداوم و تعامل فعال با همه کشورهای مؤثر جهان بیش از هر زمان ضروری است. تلاش برای شفاف کردن و تقویت شکاف نظری و عملی میان ترامپ و تندروترهایی چون بولتون ضروری است. اگر اروپایی‌ها در مقابل فشارهای آمریکا دچار تزلزل شده‌اند مذاکره مداوم با آنان و تلاش برای یافتن راه حل‌های مشترک برای جلوگیری از تزلزل آنان ضروری است. کمک‌گیری از ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا و بطور کلی ایرانیان مقیم خارج از کشور برای راه‌اندازی کمپین مخالف و اعتراض به تحریم‌های ایران و فشار به دولت آمریکا در افکارعمومی ضروری است. اگر ایران دچار حداکثر فشارهای بین‌المللی است؛ نیازمند حداکثر تحرکات دیپلماتیک در همه کشورهای جهان و از جمله کشورهای نزدیک به آمریکا و البته در خود آمریکاست.

هیچ شخصیت دلسوزی را سراغ ندارم که به دولت ایران توصیه کند برای مذاکره ۱۲ خواسته آمریکا را بپذیرد

تن دادن جمهوری اسلامی به ۱۲ خواسته ایالات متحده، خصوصاً پس از خروج آنان از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری، دور از ذهن به نظر می‌رسد، چرا که چنین امری هویت انقلابی دولت جمهوری اسلامی را دچار بحران خواهد کرد. با این تفاسیر به نظر نمی‌رسد این شکاف عمیق میان تمایلات دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت ایالات متحده با فعالیت‌های میانجیگرانه هیچ قدرت ثالثی از جمله دولت ژاپن و شینزو آبه به عنوان نخست وزیر آن قابل ترمیم باشد. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

امین‌زاده: حق با شماست. هیچ شخصیت دلسوز و متعهدی سراغ ندارم که به دولت ایران توصیه کند که برای مذاکره ۱۲ خواسته آمریکا را بپذیرد. اصلاً این شیوه برخورد وزیر خارجه آمریکا با موضوع مذاکره دو جانبه واقعاً مبتذل است. اما اگر وزیر خارجه آمریکا بحث مذاکره و دیپلماسی را به ابتذال می‌کشاند، چیزی از اهمیت نفس مذاکره و دیپلماسی حتی با رقیب و دشمن برای دست یابی به حداکثر منافع ملی و رفع تهدیدات امنیت ملی نمی کاهد. دیپلماسی مقتدر، جزء جدایی ناپذیر اقتدار ملی است و ابزار دیپلماسی نیز مذاکره است نه سخنرانی و رجزخوانی. ضمن اینکه آقای پمپئو دست از این اظهارات غیر حرفه ای برداشته و درباره مذاکرات بی قید و شرط صحبت می‌کند. حتی مذاکرات بی قید و شرط ابرازی آمریکا نیز در مقطع کنونی معنای درستی ندارد زیرا آمریکا حداکثر ابزار فشار خود را علیه اقتصاد ایران فعال کرده است و ایران واقعاً تحت فشار اقتصادی قرار گرفته است. در این شرایط وقتی آمریکا درباره مذاکره بی قید وشرط صحبت می‌کند اگر به معنای عدم توقف فشارهای اعمال شده روی اقتصاد ایران باشد، از نظر ایران مفهومی نخواهد داشت. با این توضیحات اگر بگوییم در این مقطع و با این ویژگی‌ها مذاکره با آمریکا مناسب نیست، اختلاف زیادی برسرش وجود نخواهد داشت. اما مذاکره حتی با مخالف و رقیب و دشمن در سطح بین المللی، ابزار قدرتمند اقتدار ملی هرکشور است. حتی ممکن است در شرایط فشار نیز مذاکره با عزت و خردمندانه و مقتدرانه کشور را از فشار خارج کند.

عده‌ای در ایران از حل بحران‌های بین‌المللی کشور و کاهش تنش با جامعه جهانی نگران‌اند

به دنبال کاهش روند افزایش قیمت ارز و سکه و حتی ایجاد روند کاهشی فعلی، عده‌ای از تحلیلگران این اتفاق را فشار دولت برای قبولاندن مذاکره به نظام می‌دانند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

امین‌زاده: خیلی ادعای عجیبی است. اگر قرار باشد نظام برای مذاکره تحت فشار قرار گیرد، طبعاً در شرایط افزایش تورم و افزایش قیمت‌ها و سقوط اقتصادی این فشار خیلی بیشتر خواهد بود. اگر نشانه‌های بهبود در اوضاع اقتصادی باشد طبعاً هم نظام و هم مردم آمادگی بیشتری برای تحمل فشارهای خارجی خواهند داشت.

تأثیرپذیری بازار از مناسبات خارجی ایران هم خیلی طبیعی است. هر تعامل بین‌المللی نشانه افزایش ظرفیت ایران برای مدیریت بحران‌های پیش روی کشور است و نتیجه طبیعی آن آرام شدن بازار و کنترل التهابات بازار خواهد بود. اما نگرانی من از وجه دیگری از مخالفت‌ها با فعالیت‌های موفق دیپلماتیک است. ظاهراً عده‌ای در ایران واقعاً از حل بحران‌های بین‌المللی کشور و یا کاهش تنش با جامعه جهانی نگران هستند. آنان همه منافعشان در بحرانی‌تر شدن کشور است. تصور آنان این است که در شرایط بحرانی کشور بار دیگر به روش‌های قانون‌گریز و قانون‌ستیز آنان تن می‌دهد و مسیر بازگشت آنان برای تاراج سرمایه‌های ملی مجدداً باز می‌شود؛ تاراجی که بخصوص در ۱۵ سال گذشته اقتصاد ملی را زمین‌گیر کرد و فساد در اقتصاد ایران را به اوج خود رساند و تمامی هنجارهای متعارف و نهادینه اخلاقی و رفتاری فعالیت‌های اقتصادی در جامعه ایران را به نفع نهادینه شدن فساد از هم درید. ظاهراً این قبیله از هر رفتار خردمندانه و مدبرانه در مدیریت روابط خارجی و سیاست و اقتصاد کشور متنفرند.

 

باتوجه به اعلام و اعمال تحریم‌های جدید اقتصادی از سوی ایالات متحده در حوزه پتروشیمی ایران، دقیقاً اندکی پیش از سفر نخست‌وزیر ژاپن، به نظر نمی‌رسد که شینزو آبه حامل خبر هیچ‌گونه عدولی از سیاست فشار حداکثری از سوی ایالات متحده به عنوان امتیازی جهت ترغیب جمهوری اسلامی برای آغاز مذاکره باشد. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

امین‌زاده: فقط دولت پنهان و جریان امنیتی در ایران نیست که با تمام توان برای جلوگیری از حل بحران‌های بین‌المللی ایران تلاش می‌کند. سال‌هاست در یک هماهنگی مثال‌زدنی تندروها در تهران، واشنگتن و تل‌آویو به یکدیگر کمک می‌کنند و هرگاه در ایران یا آمریکا زمینه‌ای برای بهبود شرایط بین‌المللی برای ایران فراهم شود، تندروهای دیگر به یاری برخاسته و شرایط را برای جلوگیری از حل بحران روابط خارجی ایران بحرانی می‌کنند. اقدام تحریم پتروشیمی در قیاس با اقدامات دیگر آمریکا علیه ایران اقدام چندان مهمی نیست اما انتظار می‌رود اگر زمینه بهبودی فراهم شود، تندروها در واشنگتن و تل‌آویو و تهران از هیچ تلاشی برای جلوگیری از تحقق آن فروگذار نکنند. درباره مناسبات میان دولت پنهان در ایران و تندروهایی مثل بولتون در واشنگتن و نتانیاهو در تل‌آویو چیزی نمی‌دانم، اما عملکرد آنان کاملاً هماهنگ است و نتایج مشترک عملکرد آنان بحرانی‌تر نگه داشتن وضعیت ایران در مناسبات بین‌المللی است.

نشانه‌های عقب‌نشینی آمریکا

آیا شما نشانه‌های مثبتی برای کاهش تنش میان آمریکا و ایران می‌بینید؟

امین‌زاده: بله. نشانه‌های مهمی وجود دارد. مهم‌ترین نشانه عقب نشینی‌های مهم آمریکا در مورد پیش‌شرط‌ها و انتظاراتش از ایران است. وزیر خارجه آمریکا برخلاف گذشته اعلام کرد که ایالات متحده آمادگی دارد بدون پیش‌شرط با ایران مذاکره کند. هرچند همانطور که گفتم با توجه به تحریم‌های اعمال شده، این اعلام آمادگی کافی نیست اما تحول مهمی در رویه آمریکا محسوب می‌شود و نسبت به تمامی مواضع آمریکا از زمان خروج از برجام تاکنون متفاوت است. وجه مهمتر این عقب‌نشینی اظهارت صریح رئیس‌جمهوری آمریکاست. او گفته که هدفش از اعمال فشار به ایران، جلوگیری از ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران است و نه چیزی بیشتر از آن. او تصریح کرده خواهان براندازی رژیم ایران نیست و به صورت ضمنی در این اظهارات شروط مربوط به توقف گسترش توان نظامی غیرهسته‌ای ایران و توقف گسترش اقتدار ایران در منطقه را هم کنار گذاشته است. اگر رئیس‌جمهوری آمریکا در چنین چارچوبی بماند، حتماً امکان یافتن راه حلی برای تفاهم وجود خواهد داشت. علت هم آن است که این خواسته رئیس‌جمهوری آمریکا با راهبرد امنیت ملی ایران در تعارض نیست و عملاً در چارچوب توافق برجام قابل تفسیر و تعمیق است.

فعال کردن ژاپن و کشورهای دیگر دوست ایران و آمریکا برای گفت‌وگوی متقابل با دو کشور هرچند می‌تواند نشانه نگرانی آنان نسبت به بحرانی‌تر شدن شرایط هم باشد، اما بخصوص در مورد سفر نخست‌وزیر ژاپن، با ویژگی‌هایی که درباره ژاپنی‌ها بیان کردم، به منزله باور این دولت نسبت به شکل‌گیری شرایط جدید و مسیرهای سیاسی جدید برای مدیریت بحران و وجود زمینه‌های کاهش بحران نیز هست.

سومین نشانه مثبت، اولین گام در تحقق پیشنهاد دکتر ظریف در نیویورک در مورد مبادله زندانیان میان ایران و آمریکاست. من اطلاعات دقیقی ندارم اما آزادی نزار زاکا زندانی لبنانی – آمریکایی با میانجی‌گری رئیس‌جمهوری لبنان و حزب‌الله لبنان در آستانه سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران نمی‌تواند اتفاقی باشد. همیشه آزادی زندانیان می‌تواند یک گام مهم اولیه برای تعامل میان دولت‌های حتی متخاصم و درگیر نظامی باشد.

تیم B، نگران سفر آبه

ایرنا پلاس: از نظر شما سفر نخست‌وزیر ژاپن چه نسبتی با مواضع دولت‌های عبری- عربی منطقه دارد؟ موضع و تحلیل این کشورها در خصوص این سفر چگونه است؟ آیا امریکا در این زمینه با آنان هماهنگی دارد یا سفر آبه به معنای به‌حاشیه رفتن این ائتلاف منطقه‌ای است؟

امین‌زاده: کشورهایی مثل عربستان سعودی، امارات و اسرائیل به‌صورت راهبردی از بهبود روابط ایران با سایر کشورهای جهان و به‌ویژه آمریکا در هراس هستند. منافع آنان اقتضا می‌کند که روابط خارجی ایران، به‌ویژه با آمریکا بحرانی باقی بماند. در عین حال حداقل در دو دهه گذشته هیچ دولتی در آمریکا به اندازه دولت ترامپ با تل‌آویو و ریاض علیه ایران هماهنگ نبوده‌است و در این مدت هیچ‌گاه انتظارات این دولت‌ها توسط دولت آمریکا علیه ایران برآورده نشده است. طبعاً این دولت‌ها حساب زیادی روی بحران کنونی در روابط ایران و آمریکا باز کرده‌اند و هر خللی که این بحران را کاهش دهد، موجب ناخشنودی آنان است. مواضع رئیس جمهور آمریکا در توکیو و سفر آقای آبه به تهران حتماً موجب ناخشنودی مثلث نتایناهو، بولتون و بن‌سلمان است و حتماً آنها برای تخریب نتایج مثبت این سفر تلاش خواهند کرد. طبعاً در ایران هم تندروها و امنیتی‌های دولت پنهان با آنان همراهی خواهند کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.