عضو هیئت رئیسه اتاق ایران و کانادا گفت: از کانادا، سفیر برای ایران تعیین میشد اما تا اتاق بازرگانی تائید نمیکرد این فرد به ایران نمیآمد یا اینکه اگر زبان فارسی به طور کامل تسلط نداشت اجازه حضور در سفارتخانه را نمیدادند. اما ما رایزن بازرگانی میفرستیم انگلیسی بلند نیست، اعتراض میکنیم چرا ایشان را انتخاب کردید میگویند چون فامیل همسایه ما بوده است یا در کشور عربی رایزن میفرستیم که زبان عربی بلد نیست.
به گزارش جماران، ایرج حسابی عضو هیئت رئیسه اتاق ایران و کانادا در خصوص وضعیت تجاری و اقتصادی بین دو کشور گفت: ما بیست سال به همراه بزرگان اقتصاد و تجارت تلاش کردیم که به اتاق مشترک و روابط بین دو کشور آبرو و اعتبار لازم را بدهیم و خوشبختانه اینقدر رابطه ما صمیمی شد که ما هر نمایشگاهی که در آن کشور برگزار میکردیم قیمت غرفهها را بسیار پایینتر از دیگر کشورها برای ما حساب میکردند آن هم در شرایطی که بیشتر کشورهای دنیا و رسانههای آنها علیه جمهوری اسلامی تبلیغ میکردند اما مقامات این کشور بهترین ارتباط را با ما داشتند.
وی ادامه داد: این صمیمیت به حدی بود که سفرای کانادا در ایران عملا تبدیل به کارگزار جمهوری اسلامی شده بودند به طوری که ما هر کاری در قاره آمریکا داشتیم و حتی ربطی به کانادا نداشت آنها برای ما انجام میدانند و یا در حل برخی مشکلات به ما کمک میکردند.
حسابی افزود: متاسفانه اقدام قاضی مرتضوی در برخورد با زهرا کاظمی کل رابطه اقتصادی و سیاسی دو کشور را که این همه برای آن زحمت کشیده شده بود، نابود کرد. حتی با وجود آن اتفاق، باز هم کاناداییها به دنبال حفظ رابطه بودند، سفیر وقت کانادا همان زمان به طور خصوصی نزد میرمحمد صادقی (عضو موتلفه و هیئت رئیسه اتاق بازرگانی ایران) آمد و گفت مرتضوی یک نامه به صورت خصوصی برای ما بنویسد که اشتباه کردم و من نمی خواستم اینکار را بکنم و این حادثه اتفاقی بود تا روابط دو کشور خراب نشود اما متاسفانه این کار در آن مقطع زمانی صورت نگرفت.
حسابی با اشاره به فعالیتها و سرمایه گذاری کاناداییها در ایران گفت: آب سنگین اراک را کاناداییها برای ما درست کردند و سر این موضوع تا مدتها با آمریکا بحث و جدل داشتند. در دانشگاه کانادا، صدها دانشجو صنعت نفت را به صورت رایگان آموزش دادند اما ما خوب برخورد نکردیم حالا هم به خاطر مشکلات اقتصادی آمدیم می گوییم ترامپ بد است در حالی که ما در کشور خودمان دو هزار تا بدتر از ترامپ داریم.
وی با انتقاد از نگاه جامعه به سرمایهگذار گفت: در سوئیس در یک پارک مخصوص تندیس کارآفرینها را درست میکنند بعد دانش آموزان و دانشجویان را میبرند از آنجا بازدید کنند. کارافرینها در تمام کشورهای دنیا ارزشمند هستند اما در ایران مه آفرید خسروی را اعدام میکنند و هر روز یک سلطان معرفی میکنند. خب اگر طرف آنقدر دزدی میکرده که حالا سلطان شده چرا همان اول با او برخورد نکردید؟ الان که کارآفرین شده 30 شرکت دارد، شرکت هواپیمایی دارد، صدها کارگر دارد، می برید و اعدامش میکنید.
عضو اتاق بازرگانی تهران تصریح کرد: همین اتفاقات باعث میشود هیچکس جرات سرمایه گذاری در ایران را نداشته باشد و هر چقدر هم به این رفتارها انتقاد میکنیم اما آقایان دست از این رفتارها برنمیدارند.
وی در خصوص جایگاه بخش خصوصی در کشور گفت: باید اتاق بازرگانی در شورای نگهبان ، شورای سیاست گذاری صدا و سیما، هیئت رئیسه مجلس ،مجمع تشخیص مصحلت و نهادهای سیاستگذار صندلی داشته باشد همان طور که در تمام کشورهای اسکاندیناوی اینگونه است.
وی ادامه داد: اگر اتاق بازرگانی صاحب صندلی بود میتوانست جلوی برخی سریالها را بگیرد. در بیشتر برنامههای صداوسیما، هر کسی سرمایه دار است یا به زن و بچه مردم نظر دارد یا دارد دزدی میکند. به طور کلی سرمایه دار شخصیت بد داستان است.
حسابی تصریح کرد: باید برای راه افتادن کار مملکت و خروج از وضعیت فعلی به بخش خصوصی احترام گذاشت و فرمان را داد دست آنها تا بتوانند کار کنند.
وی افزود: از کانادا، سفیر برای ایران تعیین میشد اما تا اتاق بازرگانی تائید نمیکرد این فرد به ایران نمیآمد یا اینکه اگر زبان فارسی به طور کامل تسلط نداشت اجازه حضور در سفارتخانه را نمیدادند. اما ما رایزن بازرگانی میفرستیم انگلیسی بلند نیست، اعتراض میکنیم چرا ایشان را انتخاب کردید میگویند چون فامیل همسایه ما بوده است یا در کشور عربی رایزن میفرستیم که زبان عربی بلد نیست.
وی با ذکر خاطرهای از دکتر حسابی گفت: ایشان تعریف میکردند آقای معینیان رئیس دفتر شاه بود و به دکتر هم علاقه داشتند یک روز گفتند ما تا اینور را درست میکنیم آنور خراب میشود آنور را درست میکنیم اینور خراب می شود. چکار کنیم؟ دکتر حسابی هم در پاسخ گفتند 4سال طول میکشد یک نفر لیسانس خبرنگاری بگیرد 3 سال هم طول میکشد فوق لیسانس بگیرد حالا چنین فردی را به جرم اینکه خبرنگار یا روزنامه نگار بوده زندانی میکنید؟ مردم میروند از کوچه و خیابان خبر میگیرند و کسب اطلاع میکنند. اگر میخواهید وضعیت درست شود بگذارید خبرنگارها هر چه میخواهند بنویسند و منبع خبری مردم آنها بشوند نه حرفها و شایعات کوچه بازار، آن وقت کم کم همه چیز درست میشود.