به گزارش ایرنا، شریف.م به دلیل قتل دوست خوند سعید.ق که از سال 93 در زندان بود، در سال 94 توسط مرجع قضایی به قصاص محکوم شد.
هادی تنها مددکار اجتماعی ندامتگاه مرکزی کرج در این خصوص به خبرنگار ایرنا، گفت: در این مدت بسیار تلاش کردیم تا بتوانیم رضایت اولیای دم را جلب کنیم، اما آنها حاضر به رضایت و گذشت نبودند و خواهان اجرای حکم قصاص بودند.
وی افزود: شریف در این مدت بسیار نادم و ناراحت بود و هر وقت وی را می دیدیم یا سر نماز بود و یا قرآن به دست داشت. ساعت ها به خاطر دختر 7 ساله اش گریه می کرد. این مددکار اجتماعی ادامه افزود: امروز صبح طی تشریفاتی به اجرای حکم نزدیک می شدیم، برای همه ما سخت بود، در حالی که چوبه دار با حضور اولیاء دم در حال آماده سازی بود، در همین زمان آقای فتاحی مدیر ندامتگاه کرج در حال اخذ رضایت اولیا دم بود. دختر 7 ساله متهم نیز که با مادرش در دفتر مدیر حضور داشت اشک می ریخت، خانواده اولیا دم با رویت دختر بچه به لحاظ روحی منقلب شدند، آنها گفتند بخاطر رضایت خدا و این دختر از خون قاتل فرزندمان گذشتیم.
وی تاکید کرد: این اولین پرونده امسال بود که اولیای دم بدون دریافت هیچ مبلغی رضایت دادند و من به عنوان یک مددکار اجتماعی قدردان این همه بزرگی و بخشش آنها هستم.
در واپسین لحضات یاد خدا آرامبخش ام بود شریف.م که مورد بخشش قرار گرفته بود امروز ظهر در دفتر مدیر زندان با فرزند وخانواده خود ملاقات داشت که با وی نیز گفتگو داشتیم.
وی درباره موضوع اتفاق افتاده گفت: من وسعید دوست صمیمی بودیم، آن روز شوم، سعید با دوستاش در پارک بود، خواستم خبری به او بدهم اما چون ناراحت بود کار به درگیری کشید. در سال 93 زمان حادثه من 27 سال داشتم و سعید 23سال.
وی ادامه داد: در چند سالی که زندان بودم خیلی سخت گذشت، ولی قرآن، یاد خدا آرامم می کرد و حافظ یک جزء قرآن کریم شدم. از دوهفته قبل خبر داشتم اعدام خواهم شد، فقط زیارت عاشورا و نماز و قرآن می خواندم و به خدا توکل داشتم.
وی سخن آخرش را اینگونه بیان کرد که می خوام خواهش کنم از همه که خشم و ناراحتی خودتان را کنترل کنید، یک لحظه غفلت باعث یک عمر پشیمانی می شود.
7413/1535خبرنگار:معصومه مهتاب**انتشار دهنده:داریوش غفاری
هادی تنها مددکار اجتماعی ندامتگاه مرکزی کرج در این خصوص به خبرنگار ایرنا، گفت: در این مدت بسیار تلاش کردیم تا بتوانیم رضایت اولیای دم را جلب کنیم، اما آنها حاضر به رضایت و گذشت نبودند و خواهان اجرای حکم قصاص بودند.
وی افزود: شریف در این مدت بسیار نادم و ناراحت بود و هر وقت وی را می دیدیم یا سر نماز بود و یا قرآن به دست داشت. ساعت ها به خاطر دختر 7 ساله اش گریه می کرد. این مددکار اجتماعی ادامه افزود: امروز صبح طی تشریفاتی به اجرای حکم نزدیک می شدیم، برای همه ما سخت بود، در حالی که چوبه دار با حضور اولیاء دم در حال آماده سازی بود، در همین زمان آقای فتاحی مدیر ندامتگاه کرج در حال اخذ رضایت اولیا دم بود. دختر 7 ساله متهم نیز که با مادرش در دفتر مدیر حضور داشت اشک می ریخت، خانواده اولیا دم با رویت دختر بچه به لحاظ روحی منقلب شدند، آنها گفتند بخاطر رضایت خدا و این دختر از خون قاتل فرزندمان گذشتیم.
وی تاکید کرد: این اولین پرونده امسال بود که اولیای دم بدون دریافت هیچ مبلغی رضایت دادند و من به عنوان یک مددکار اجتماعی قدردان این همه بزرگی و بخشش آنها هستم.
در واپسین لحضات یاد خدا آرامبخش ام بود شریف.م که مورد بخشش قرار گرفته بود امروز ظهر در دفتر مدیر زندان با فرزند وخانواده خود ملاقات داشت که با وی نیز گفتگو داشتیم.
وی درباره موضوع اتفاق افتاده گفت: من وسعید دوست صمیمی بودیم، آن روز شوم، سعید با دوستاش در پارک بود، خواستم خبری به او بدهم اما چون ناراحت بود کار به درگیری کشید. در سال 93 زمان حادثه من 27 سال داشتم و سعید 23سال.
وی ادامه داد: در چند سالی که زندان بودم خیلی سخت گذشت، ولی قرآن، یاد خدا آرامم می کرد و حافظ یک جزء قرآن کریم شدم. از دوهفته قبل خبر داشتم اعدام خواهم شد، فقط زیارت عاشورا و نماز و قرآن می خواندم و به خدا توکل داشتم.
وی سخن آخرش را اینگونه بیان کرد که می خوام خواهش کنم از همه که خشم و ناراحتی خودتان را کنترل کنید، یک لحظه غفلت باعث یک عمر پشیمانی می شود.
7413/1535خبرنگار:معصومه مهتاب**انتشار دهنده:داریوش غفاری
کپی شد