به گزارش ایرنا، خبر از «کربلا» می گیرم، پاسخم را با گریه می دهد... «... کربلا ... حسین .... عشق...» تنها چیزی بود که از لا به لای گریه هایش و زبان اردویش فهمیدم. جوانی پاکستانی بود با محاسنی مشکی و نه چندان بلند. چفیه بر گردن داشت و «یا حسین مظلوم» بر سربند قرمز رنگش خودنمایی می کرد. عشق به اباعبدالله(ع) او را از کراچی عازم کربلا کرده. بیش از دو هفته است که ترک دیار کرده و حالا میهمان خادمان کریمه اهل بیت(ع) درقم است. نه من اردو بلد بودم و نه او فارسی، با ایما و اشاره با هم حرف می زدیم، تقلای اذیت کننده ولی دوست داشتنی بود. از جیبش تصویر مقام معظم رهبری را بیرون آورد و با بوسه ای، انگشت اشاره اش را روی سینه سمت چپش گذاشت.«آقا»
مصلای قدس، محل استقرار قرارگاه اربعین قم و جایی که 15 روزی است میزبان زائران اربعین حسینی از ایران و کشورهای مختلف است، حالا صحنه دلدادگی و عشق مشترک به سرور و سالار شهیدان از شیعیان کشورهای آذربایجان، سوریه، لبنان، عراق، پاکستان، افغانستان، هند و روسیه می باشد.
اینجا از زائر تا خادم، از پیر تا جوان و از زن تا مرد دانه های تسبیحی هستند که بوی کربلا می دهند و نخ این تسبیح عشق به امام حسین(ع) است و این نمایشی است از «حب الحسین یَجمَعُنا».
از محاسن سفید، چین و چروک های چهره و رعشه های دستش می توان فهمید حدود 70 سالی دارد. زائری از دیار قندهار. لباس های سنتی افغان بر تن دارد و عرقچین سفیدی بر سر. سر صحبت را از اوضاع افغانستان باز می کنم. می گوید:«طالبان و داعش در افغانستان دوباره جان گرفته اند...جاده ها را ناامن کرده اند... هر جایی که دستشان برسد، بمب گزاری می کنند، اما ما از آنها نمی ترسیم، هر چه بیشتر ما را بکشند، بیشتر می شویم»...«زمانی کل شیعیان قندهار به 200 نفر همی نمی رسید ولی حالا بیش از 10 هزار نفر هستیم ،چیزی که در این عمر فهمیدم این است که بیرق شیعه روز به روز بالاتر می رود، در قندهار، عراق، سوریه، لبنان و حتی عربستان و این قدرت شیعه است».
800 خادم به صورت شبانه روز مشغول خدمت رسانی به زائران در مصلای قدس قم هستند. یکی طلبه، دیگری خیاط، آن یکی کفاش و دیگری دانشجو، آرایشگر، رفتگر... هر کسی داستانی دارد ، اما نقطه مشترک آنها نشانی است که بر پیراهنشان نصب شده است، «خادم زائران اربعین»
بر روی سکوی بتنی که تنه نخلی بر آن نصب و در وسط حیاط قرارداده بودند، جوانی نشسته بود با چهره ای اروپایی. چشمانی رنگی و محاسنی حنایی. به انگلیسی دست و پا شکسته ام امید بستم و جلو رفتم. خوشبختانه فارسی او بهتر از انگلیسی من بود. اهل روسیه و مسیحی زاده. با دانشجوی ایرانی در مسکو آشنا می شود و این آغازی برای تغییر در مسیر زندگی اش می گردد. می گوید:«آشنایی با شیعه مرا به فکر فرو برد ولی چیزی که مطمئنم کرد امام حسین(ع) بود ، اگر چه خانواده ام همچنان مسیحی هستند ولی حالا یک سالی است که شیعه شده ام و در حوزه علمیه مشغول تحصیل،کسی نمی تواند امام حسین(ع) را بشناسد و عاشقش نشود».
در کنار غرفه خیاطی، ایستگاه های صلواتی، آرایشگری، پاسخ به شبهات و امر به معروف و نهی از منکر که در یک طرف حیاط مصلا مشغول خدمت رسانی به زائران بودند، غرفه «نائب الزیاره» توجهم را جلب کرد. روی میز سفیدی که در مقابل این غرفه قرار داشت، تصاویری از شهدا قرار دارد، شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم از سراسر کشور و همچنین شهدایی از تیپ های فاطمیون، حیدریون و زینبیون... تا نزدیک غرفه می شوم، مسئول آن سریع دست به کار می شود.«شما می توانید نائب زیارت شهید در پیاده روی اربعین شوید... تصویر شهدا را به شما می دهیم و شما در مسیر پیاده روی اربعین به نیابت از این شهید نائب الزیاره می شوید ». خسته نباشید و قبول باشد، می گویم و خودم را هم معرفی می کنم. سید عباس بازنشسته است و حالا خادم زائرین اربعین. انگیزه اش را «فقط برای خدا» می داند و می گوید:«تاکنون 600 زائر نائب الشهید شده و ثبت نام کرده اند»«ان شاء الله ثوابی از این زیارتها هم نصیب ما شود».
داخل شبستان مصلا، هم صحبت با خادم دیگری می شوم. جوان است و دانشجو و وظیفه اش توزیع پتو بین زائران است. از چشمان پف کرده و سرخش معلوم بود که بی خوابی کشیده است. شیفت او خدمت رسانی به زائران از ساعت 11 شب تا 8 صبح بوده است. بیش از اینکه از خودش بگوید، علاقه داشت از خاطرات زائران بگوید از «قرائت زیارت عاشورای زائران ترکیه ای» تا «شفاخواهی زائر پاکستانی» می گوید:چند شب پیش، کاروانی از زائران پاکستانی میهمان ما بودند، در بین زائران مرد میان سالی بود که بر روی ویلچر نشسته بود، این مرد مبتلا به سرطان بود و دکترها جوابش کرده بودند به او گفته بودند که تنها راه چاره قطع هر دو پایت است... چند لحظه ای سکوت می کند، چشمانش سرخ تر از قبل می شود و در حالی که تلاش می کند بغضش را مخفی کند، ادامه داد «آن زائر گفت: آمده ام تا شفایم را از دکتر واقعی(امام حسین) بگیرم و همه سختی ها را در این راه تحمل کرده ام»...
سالن مصلای قدس قم برای استراحت زائران در نظر گرفته شد و باید از کنار غرفه ای که بر روی آن تصاویر شهدای مدافع حرم تیپ فاطمیون نصب شده بود، عبور می کردی تا وارد سالن شوی. «هیات شهدا و مدافعان حرم فاطمیون» عنوان این غرفه بود و مسئولان آن نیز همگی افغان های مقیم قم بودند. چای و شربت درست کرده و در بین زائران توزیع می کنند. در کنار غرفه زائری افغانی ایستاده بود، بازویند «لبیک یا حسین» به بازو داشت. لباس هایش یک دست سیاه بود و چفیه ای مشکی نیز به دور کمرش بسته. با خانواده و اهل و عیال، دوازده سیزده نفری می شدند که به همراه کاروان از کابل عازم کربلا بودند. از اقتدار ایران در منطقه می گوید. می گفت: ایران تنها کشوری است که جرات ایستادن در مقابل آمریکا را دارد.
در کنار چند نخلی که به ردیف در حیاط مصلای قدس قرار داده شده بود و تندیسی بزرگ از 2 پوتین که دسته گلی در آن قرار داشت، پیرمردی کفش دوز، بساط پهن کرده بود و کفش زائران را وصله پینه می کرد و آنها را واکس می زد. چین و چروک صورت و دست های واکسی و پینه دارش، مهربانی صورتش را قدیمی تر کرده بود. بی ادعا بر زمین نشسته بود و مشغول کارش بود. درگیر این اجتماع عاشقانه بودم. به پیرمرد گفتم واقعا «حُب الحسین یجمعنا» را اینجا هم می توان دید. پیرمرد با لبخند گفت:«این حرف درست است ولی کامل نیست»«حب الحسین عاشقنا و یجمعنا ،حب و دوستی امام حسین(ع) اول همه ما را عاشق و دلداده کرد، بعد همه را از کشورها، زبان ها و اقوام مختلف دور هم جمع و متحد کرد ،این مسیر، مسیر عاشقی است، چرا که تنها عشق است که می تواند چنین چیزی رقم بزند.
قرارگاه اربعین امسال برای سومین سال متوالی در قم برپا و تخمین زده می شود در طول برگزاری، میزبان140 هزار زائر ایرانی و غیر ایرانی از 24 کشور جهان باشد. مصلای قدس قم که در هر شبانه روز ظرفیت اسکان حدود چهار هزار و 500 آقا و 2 هزار و 500 خانم را دارد، از 23 مهرماه جاری تا 14 آبان ماه پذیرای زائران است.
7404/ 6133/
مصلای قدس، محل استقرار قرارگاه اربعین قم و جایی که 15 روزی است میزبان زائران اربعین حسینی از ایران و کشورهای مختلف است، حالا صحنه دلدادگی و عشق مشترک به سرور و سالار شهیدان از شیعیان کشورهای آذربایجان، سوریه، لبنان، عراق، پاکستان، افغانستان، هند و روسیه می باشد.
اینجا از زائر تا خادم، از پیر تا جوان و از زن تا مرد دانه های تسبیحی هستند که بوی کربلا می دهند و نخ این تسبیح عشق به امام حسین(ع) است و این نمایشی است از «حب الحسین یَجمَعُنا».
از محاسن سفید، چین و چروک های چهره و رعشه های دستش می توان فهمید حدود 70 سالی دارد. زائری از دیار قندهار. لباس های سنتی افغان بر تن دارد و عرقچین سفیدی بر سر. سر صحبت را از اوضاع افغانستان باز می کنم. می گوید:«طالبان و داعش در افغانستان دوباره جان گرفته اند...جاده ها را ناامن کرده اند... هر جایی که دستشان برسد، بمب گزاری می کنند، اما ما از آنها نمی ترسیم، هر چه بیشتر ما را بکشند، بیشتر می شویم»...«زمانی کل شیعیان قندهار به 200 نفر همی نمی رسید ولی حالا بیش از 10 هزار نفر هستیم ،چیزی که در این عمر فهمیدم این است که بیرق شیعه روز به روز بالاتر می رود، در قندهار، عراق، سوریه، لبنان و حتی عربستان و این قدرت شیعه است».
800 خادم به صورت شبانه روز مشغول خدمت رسانی به زائران در مصلای قدس قم هستند. یکی طلبه، دیگری خیاط، آن یکی کفاش و دیگری دانشجو، آرایشگر، رفتگر... هر کسی داستانی دارد ، اما نقطه مشترک آنها نشانی است که بر پیراهنشان نصب شده است، «خادم زائران اربعین»
بر روی سکوی بتنی که تنه نخلی بر آن نصب و در وسط حیاط قرارداده بودند، جوانی نشسته بود با چهره ای اروپایی. چشمانی رنگی و محاسنی حنایی. به انگلیسی دست و پا شکسته ام امید بستم و جلو رفتم. خوشبختانه فارسی او بهتر از انگلیسی من بود. اهل روسیه و مسیحی زاده. با دانشجوی ایرانی در مسکو آشنا می شود و این آغازی برای تغییر در مسیر زندگی اش می گردد. می گوید:«آشنایی با شیعه مرا به فکر فرو برد ولی چیزی که مطمئنم کرد امام حسین(ع) بود ، اگر چه خانواده ام همچنان مسیحی هستند ولی حالا یک سالی است که شیعه شده ام و در حوزه علمیه مشغول تحصیل،کسی نمی تواند امام حسین(ع) را بشناسد و عاشقش نشود».
در کنار غرفه خیاطی، ایستگاه های صلواتی، آرایشگری، پاسخ به شبهات و امر به معروف و نهی از منکر که در یک طرف حیاط مصلا مشغول خدمت رسانی به زائران بودند، غرفه «نائب الزیاره» توجهم را جلب کرد. روی میز سفیدی که در مقابل این غرفه قرار داشت، تصاویری از شهدا قرار دارد، شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم از سراسر کشور و همچنین شهدایی از تیپ های فاطمیون، حیدریون و زینبیون... تا نزدیک غرفه می شوم، مسئول آن سریع دست به کار می شود.«شما می توانید نائب زیارت شهید در پیاده روی اربعین شوید... تصویر شهدا را به شما می دهیم و شما در مسیر پیاده روی اربعین به نیابت از این شهید نائب الزیاره می شوید ». خسته نباشید و قبول باشد، می گویم و خودم را هم معرفی می کنم. سید عباس بازنشسته است و حالا خادم زائرین اربعین. انگیزه اش را «فقط برای خدا» می داند و می گوید:«تاکنون 600 زائر نائب الشهید شده و ثبت نام کرده اند»«ان شاء الله ثوابی از این زیارتها هم نصیب ما شود».
داخل شبستان مصلا، هم صحبت با خادم دیگری می شوم. جوان است و دانشجو و وظیفه اش توزیع پتو بین زائران است. از چشمان پف کرده و سرخش معلوم بود که بی خوابی کشیده است. شیفت او خدمت رسانی به زائران از ساعت 11 شب تا 8 صبح بوده است. بیش از اینکه از خودش بگوید، علاقه داشت از خاطرات زائران بگوید از «قرائت زیارت عاشورای زائران ترکیه ای» تا «شفاخواهی زائر پاکستانی» می گوید:چند شب پیش، کاروانی از زائران پاکستانی میهمان ما بودند، در بین زائران مرد میان سالی بود که بر روی ویلچر نشسته بود، این مرد مبتلا به سرطان بود و دکترها جوابش کرده بودند به او گفته بودند که تنها راه چاره قطع هر دو پایت است... چند لحظه ای سکوت می کند، چشمانش سرخ تر از قبل می شود و در حالی که تلاش می کند بغضش را مخفی کند، ادامه داد «آن زائر گفت: آمده ام تا شفایم را از دکتر واقعی(امام حسین) بگیرم و همه سختی ها را در این راه تحمل کرده ام»...
سالن مصلای قدس قم برای استراحت زائران در نظر گرفته شد و باید از کنار غرفه ای که بر روی آن تصاویر شهدای مدافع حرم تیپ فاطمیون نصب شده بود، عبور می کردی تا وارد سالن شوی. «هیات شهدا و مدافعان حرم فاطمیون» عنوان این غرفه بود و مسئولان آن نیز همگی افغان های مقیم قم بودند. چای و شربت درست کرده و در بین زائران توزیع می کنند. در کنار غرفه زائری افغانی ایستاده بود، بازویند «لبیک یا حسین» به بازو داشت. لباس هایش یک دست سیاه بود و چفیه ای مشکی نیز به دور کمرش بسته. با خانواده و اهل و عیال، دوازده سیزده نفری می شدند که به همراه کاروان از کابل عازم کربلا بودند. از اقتدار ایران در منطقه می گوید. می گفت: ایران تنها کشوری است که جرات ایستادن در مقابل آمریکا را دارد.
در کنار چند نخلی که به ردیف در حیاط مصلای قدس قرار داده شده بود و تندیسی بزرگ از 2 پوتین که دسته گلی در آن قرار داشت، پیرمردی کفش دوز، بساط پهن کرده بود و کفش زائران را وصله پینه می کرد و آنها را واکس می زد. چین و چروک صورت و دست های واکسی و پینه دارش، مهربانی صورتش را قدیمی تر کرده بود. بی ادعا بر زمین نشسته بود و مشغول کارش بود. درگیر این اجتماع عاشقانه بودم. به پیرمرد گفتم واقعا «حُب الحسین یجمعنا» را اینجا هم می توان دید. پیرمرد با لبخند گفت:«این حرف درست است ولی کامل نیست»«حب الحسین عاشقنا و یجمعنا ،حب و دوستی امام حسین(ع) اول همه ما را عاشق و دلداده کرد، بعد همه را از کشورها، زبان ها و اقوام مختلف دور هم جمع و متحد کرد ،این مسیر، مسیر عاشقی است، چرا که تنها عشق است که می تواند چنین چیزی رقم بزند.
قرارگاه اربعین امسال برای سومین سال متوالی در قم برپا و تخمین زده می شود در طول برگزاری، میزبان140 هزار زائر ایرانی و غیر ایرانی از 24 کشور جهان باشد. مصلای قدس قم که در هر شبانه روز ظرفیت اسکان حدود چهار هزار و 500 آقا و 2 هزار و 500 خانم را دارد، از 23 مهرماه جاری تا 14 آبان ماه پذیرای زائران است.
7404/ 6133/
کپی شد