تلویزیون گزارشی از بازدید رئیسجمهوری از زابل پخش میکند، گزارشگر از انتظار بیستساله مردم برای افتتاح بزرگراه زابل-زاهدان سخن گفته و خطاب به رئیسجمهوری میگوید: «... این پروژه را به پایان رساندید». رئیسجمهوری همانجا کلام گزارشگر را اصلاح میکند: «رساندند!». خوشحالم که منتخب تیرماه گذشته ملت از فعل «رساندید» برائت جست و صادقانه فعل «رساندند» را جایگزین آن کرد. باشد که این کنش، درسی برای فعالان سیاسی و سخنوران کشورمان گردد که گامی هرچند کوچک در مسیر آشتی با اخلاقیات بردارند، و باشد که رئیس اخلاقمدار دولت چهاردهم در تکمیل برخورد صادقانه خود، با استمداد از خردمندان دلسوز جامعه که با بیمهری گذشتگان کنار گذاشتهشدهاند، وفاق ملی واقعی را برای برداشتن دشواریها از پیش پای ملت بزرگ ایران محقق سازد.
ناصر ذاکری، تحلیلگر مسائل سیاسی و اقتصادی، با اشاره به تاکید رئیس جمهور در جریان افتتاح بزرگراه زابل-زاهدان مبنی بر اینکه ساخت بخش اعظم این پروژه در دولتهای قبل انجام شده، نوشت: خوشحالم که منتخب تیرماه گذشته ملت از فعل «رساندید» برائت جست و صادقانه فعل «رساندند» را جایگزین آن کرد. باشد که این کنش، درسی برای فعالان سیاسی و سخنوران کشورمان گردد که گامی هرچند کوچک در مسیر آشتی با اخلاقیات بردارند، و باشد که رئیس اخلاقمدار دولت چهاردهم در تکمیل برخورد صادقانه خود، با استمداد از خردمندان دلسوز جامعه که با بیمهری گذشتگان کنار گذاشته شدهاند، وفاق ملی واقعی را برای برداشتن دشواریها از پیش پای ملت بزرگ ایران محقق سازد.
به گزارش جماران، متن این یادداشت، که در اختیار جماران قرار داده شده، بدین شرح است:
تلویزیون گزارشی از بازدید رئیسجمهوری از زابل پخش میکند، گزارشگر از انتظار بیستساله مردم برای افتتاح بزرگراه زابل-زاهدان سخن گفته و خطاب به رئیسجمهوری میگوید: «... این پروژه را به پایان رساندید». رئیسجمهوری همانجا کلام گزارشگر را اصلاح میکند: «رساندند!». بدیهی است یک پروژه بزرگ ملی در دورهای طولانیتر از عمر یک یا دو دولت اجرا میشود و درنهایت در زمانی خاص به بهرهبرداری میرسد و با حضور رئیس دولت یا یکی دیگر از مقامات دولتی وقت بهرهبرداری از آن آغاز میشود. ازاین رو رئیسجمهوری با این جمله گزارشگر که به پایان رساندن پروژه را به او نسبت میدهد، مخالفت کرده و تذکر میدهد که دیگرانی هم در این میان بوده و بخش مهم کار را آنان انجام دادهاند، پس نباید بگویید به پایان رساندید، زیرا در اصل مسؤولان قبلی به پایان رساندهاند.
شاید در نظر اول این نکته چندان مهم و قابلطرح به نظر نرسد، اما مروری بر اخبار مربوط به افتتاح پروژهها بهویژه در ماههای نخست عمر برخی دولتها نشان میدهد که این برخورد رئیسجمهوری بهراستی برخوردی نو و تقریباً مهجور است. در این باب به موارد فراوانی از رفتار غیرمنصفانه برخی دولتمردان که تلاش مسؤولان قبلی را به نام خود و دولت خود سند زده و مصادره کرهاند، میتوان اشاره کرد. پرونده واردات واکسن در اوایل سال ۱۴۰۰ بهعنوان پروژهای که در دوران تصدی دو دولت دوازدهم و سیزدهم اجرا شد، مثال خوبی برای نشان دادن برخی واقعیات تلخ از سقوط اخلاقیات سیاسی و حکمرانی در کشورمان است. دولت دوازدهم برای خرید و آوردن واکسن با دشواریهای متعددی روبهرو بود: از منع خرید واکسن از برخی کشورها، تا تلاش نهادهایی که برنامه تولید واکسن داخلی را دنبال کرده و به همین دلیل مخالف واردات بودند، و نیز محدودیت عرضه تولیدکنندگان خارجی که برنامه واکسیناسیون داخلی کشور خودشان برایشان اولویت بیشتری داشت.
بااینحال دولت اجازه یافت برنامه تأمین واکسن را در ماههای پایانی سال ۱۳۹۹ دنبال کند. با طی مراحل مذاکرات اولیه، عقد قرارداد و انجام هماهنگیها، تحویل اولین محموله واکسن وارداتی بعد از اتمام دوران تصدی دولت دوازدهم محقق شد. اما سخنوران حامی دولت سیزدهم مدعی شدند رئیس دولت سیزدهم با یک تماس تلفنی با عالیترین مقام فلان کشور مشکل واکسن را حل کرده، و دولت قبلی مسبب مرگ مظلومانه دههاهزار نفر قربانیان کرونا در ماههای پایانی سال ۱۳۹۹ و بهار ۱۴۰۰ است! آنها به این نکته ظریف توجهی نداشتند که اگر این ادعای عجیب (حل مشکل واردات واکسن با یک مذاکره کوتاه تلفنی) صحت داشتهباشد، نهتنها مزیتی برای مسؤولان دولت سیزدهم ندارد، بلکه بدتر آنان را زیر سؤال میبرد که چرا این مکالمه تلفنی گرهگشا را چندماه زودتر انجام ندادند تا هموطنان مظلوم و بیپناهمان گرفتار عفریت مرگ کرونایی نشوند؟ چرا آنان صبر کردند تا اول خودشان به قدرت برسند و بعد این مشکل را حل کنند؟! درواقع در این پرونده مسؤولان لاحق نهتنها حاضر نشدند بر تلاش مسؤولان سابق برای اجرای پروژه صحه بگذارند، بلکه حتی آنان را بهعنوان مسبب یک قتل عام بزرگ جلوه دادند!
اما اینک رئیس دولت چهاردهم در برخوردی اخلاقمدارانه حتی لحظهای درنگ نمیکند و بهاصطلاح اجازه انعقاد کلام گزارشگر را هم نمیدهد و تذکر میدهد که: «نگو رساندید، بگو رساندند!» دولت فعلی فقط چهار ماه درگیر این پروژه بوده، و آن را تکمیل کردهاست. دیگرانی هم بودهاند که کم و بیش زحمت کشیده و کار را به سهم خود پیش بردهاند. در این لحظه که لحظه افتتاح پروژه است نیازی به بررسی سهم هر دولت در انجام این پروژه نیست و تحلیلگران منصف و بیطرف فرصت دارند که در آینده با تحلیل دادههای مرتبط پرکاری و کمکاری مسؤولان دورههای قبل را مشخص کرده و نسبت به عملکردشان قضاوت کنند.
نگارنده در شرایطی که بهاصطلاح ز منجنیق فلک سنگ فتنه میبارد و حجم اخبار منفی بر اخبار مثبت غلبه یافتهاست، نمیتواند شادمانی خود را از مشاهده این صحنه بر صفحه تلویزیون پنهان سازد. چرا که او در پنجاه سال اخیر که تحولات حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور را نظارهگر بوده، همواره آرزو میکرد که روزی سطح اخلاقیات حکمرانی در کشورمان تا آنجا ارتقا بیابد که با مرور رفتار حاکمان به جای ستردن عرق شرم از پیشانی، بر خود ببالد.
خوشحالم که منتخب تیرماه گذشته ملت از فعل «رساندید» برائت جست و صادقانه فعل «رساندند» را جایگزین آن کرد. باشد که این کنش، درسی برای فعالان سیاسی و سخنوران کشورمان گردد که گامی هرچند کوچک در مسیر آشتی با اخلاقیات بردارند، و باشد که رئیس اخلاقمدار دولت چهاردهم در تکمیل برخورد صادقانه خود، با استمداد از خردمندان دلسوز جامعه که با بیمهری گذشتگان کنار گذاشتهشدهاند، وفاق ملی واقعی را برای برداشتن دشواریها از پیش پای ملت بزرگ ایران محقق سازد.