کاش میشد در هر خیابان، سر هر کوچه و ورودی هر خانه ای، علامتی مشابه تابلوهای راهنمایی و رانندگی برای صرفه جویی در مصرف آب نصب کرد.
وقتی به چراغ قرمز می رسیم پا روی ترمز می گذاریم تا خطر جانی، ما را تهدید نکند، وقتی به دره نزدیک می شویم، احتیاط می کنیم و پا را روی ترمز می گذاریم و حواسمان هست که در زمان مناسب، مسیر خود را عوض کنیم تا به دره سقوط نکنیم.
وقتی دوربین های کنترل سرعت را در خیابانها مشاهده می کنیم، ناخود آگاه از سرعت خود کم می کنیم با این نیت که جریمه نشویم اما پشت این ماجرا، حقیقت دیگری نهفته و آن هم اینکه 'سرعت را کم می کنیم تا برای خود و دیگران خطر آفرین نشویم'.
هر جا علائم راهنمایی و رانندگی نباشد تعدادی از رانندگان متخلف به خود اجازه می دهند که با سرعت حرکت کنند و ملاحظه هیچ چیز را نکنند!.
چه میشد اگر مصرف آب به این گونه علائم مجهز میشد تا آن تعداد معدودی که به خود اجازه می دهند در مسیر پر تلاطم زندگی، آب را آنطور که خودشان تفسیر می کنند مصرف نمایند به خود آیند.
فصل سرماست، کولرها خاموش و مصرف آب در پایین ترین حد خود قرار دارد اما مدام هشدار، پشت هشدار که صرفه جویی کنید، حالا تصور کنید تابستان باشد، آنوقت چه شود!.
بحران آب به خانه ها نرسیده اما در پشت درهای خانه ها خیمه زده و هر آن ممکن است دعوت نشده، وارد شود.
دیگر صحبت از کم آبی نیست، بحث این روزهای آب، بحث بی آب است، از این رو همه باید رعایت کنیم، کشاورز، صنعتکار، خانه دار، اداری، کارگر، کودکان و همه و همه باید صرفه جویی را اولویت اول خود دهیم.
هر آنچه امروز داریم برداشت می کنیم نتیجه عملکرد گذشته های ماست، فرقی هم نمی کند چه مردم و چه مسئولان، همه کوتاهی کردیم و در قبال آن مسوول هستیم.
اگر همه و همه، بخشی از مصرف خود را کمتر کنند قطعا با مشکلی رو به رو نخواهیم شد، نباید تصور کرد که صرفه جویی، فقط مختص دیگران است و ما استثناء هستیم.
کشاورزی و به دنبال آن صنایع، بخش عمده ای از مصرف آب را به خود اختصاص داده اند، صنعت و کشاورزی هر دو خوب است، اما اگر آبی برای خوردن و ادامه حیات نباشد، فولاد و کاشی و سیب و پرتغال به چه کار خواهد آمد؟!.
دیگر زمان آب بازی کودکان، آواز خواندن زیر دوش حمام، رها کردن آب در باغچه، شستن بدون حساب خودرو، آپ پاشی کوچه ها و در یک کلام به هدر دادن آب به سر آمده است.
حتی آسمان هم روی از ما گردانده، سالهاست که از باران و برف خبری نیست، خشکسالی فشار آورده و روستاها خالی شده، گذشت آن زمانی که برف تا پشت در اتاقها جمع میشد و ما منتظر بودیم اعلام کنند مدارس تعطیل است و شادی کنیم!.
الان دوره، دوره کم آبی و بی آبیست و شرایط اصلا بر وفق مراد نیست، نمی توانیم هر طور که خواستیم مصرف کنیم، آیندگان هم به این آب نیاز دارند.
قبلا گفتیم و باز هم می گوییم که مسوولان ذیربط باید بدون ملاحظه با مشترکان پر مصرف، اعم از حقوقی و حقیقی، برخورد قانونی نمایند و در صورت رعایت نکردن، انشعاب آنها را قطع کنند.
اگر امروز رعایت نکنیم قطعا فردا زانوی غم بغل گرفته و حسرت خواهیم خورد.
6197 تهیه و انتشار: محمدحسین فلاح
وقتی به چراغ قرمز می رسیم پا روی ترمز می گذاریم تا خطر جانی، ما را تهدید نکند، وقتی به دره نزدیک می شویم، احتیاط می کنیم و پا را روی ترمز می گذاریم و حواسمان هست که در زمان مناسب، مسیر خود را عوض کنیم تا به دره سقوط نکنیم.
وقتی دوربین های کنترل سرعت را در خیابانها مشاهده می کنیم، ناخود آگاه از سرعت خود کم می کنیم با این نیت که جریمه نشویم اما پشت این ماجرا، حقیقت دیگری نهفته و آن هم اینکه 'سرعت را کم می کنیم تا برای خود و دیگران خطر آفرین نشویم'.
هر جا علائم راهنمایی و رانندگی نباشد تعدادی از رانندگان متخلف به خود اجازه می دهند که با سرعت حرکت کنند و ملاحظه هیچ چیز را نکنند!.
چه میشد اگر مصرف آب به این گونه علائم مجهز میشد تا آن تعداد معدودی که به خود اجازه می دهند در مسیر پر تلاطم زندگی، آب را آنطور که خودشان تفسیر می کنند مصرف نمایند به خود آیند.
فصل سرماست، کولرها خاموش و مصرف آب در پایین ترین حد خود قرار دارد اما مدام هشدار، پشت هشدار که صرفه جویی کنید، حالا تصور کنید تابستان باشد، آنوقت چه شود!.
بحران آب به خانه ها نرسیده اما در پشت درهای خانه ها خیمه زده و هر آن ممکن است دعوت نشده، وارد شود.
دیگر صحبت از کم آبی نیست، بحث این روزهای آب، بحث بی آب است، از این رو همه باید رعایت کنیم، کشاورز، صنعتکار، خانه دار، اداری، کارگر، کودکان و همه و همه باید صرفه جویی را اولویت اول خود دهیم.
هر آنچه امروز داریم برداشت می کنیم نتیجه عملکرد گذشته های ماست، فرقی هم نمی کند چه مردم و چه مسئولان، همه کوتاهی کردیم و در قبال آن مسوول هستیم.
اگر همه و همه، بخشی از مصرف خود را کمتر کنند قطعا با مشکلی رو به رو نخواهیم شد، نباید تصور کرد که صرفه جویی، فقط مختص دیگران است و ما استثناء هستیم.
کشاورزی و به دنبال آن صنایع، بخش عمده ای از مصرف آب را به خود اختصاص داده اند، صنعت و کشاورزی هر دو خوب است، اما اگر آبی برای خوردن و ادامه حیات نباشد، فولاد و کاشی و سیب و پرتغال به چه کار خواهد آمد؟!.
دیگر زمان آب بازی کودکان، آواز خواندن زیر دوش حمام، رها کردن آب در باغچه، شستن بدون حساب خودرو، آپ پاشی کوچه ها و در یک کلام به هدر دادن آب به سر آمده است.
حتی آسمان هم روی از ما گردانده، سالهاست که از باران و برف خبری نیست، خشکسالی فشار آورده و روستاها خالی شده، گذشت آن زمانی که برف تا پشت در اتاقها جمع میشد و ما منتظر بودیم اعلام کنند مدارس تعطیل است و شادی کنیم!.
الان دوره، دوره کم آبی و بی آبیست و شرایط اصلا بر وفق مراد نیست، نمی توانیم هر طور که خواستیم مصرف کنیم، آیندگان هم به این آب نیاز دارند.
قبلا گفتیم و باز هم می گوییم که مسوولان ذیربط باید بدون ملاحظه با مشترکان پر مصرف، اعم از حقوقی و حقیقی، برخورد قانونی نمایند و در صورت رعایت نکردن، انشعاب آنها را قطع کنند.
اگر امروز رعایت نکنیم قطعا فردا زانوی غم بغل گرفته و حسرت خواهیم خورد.
6197 تهیه و انتشار: محمدحسین فلاح
کپی شد