به گزارش روز شنبه روابط عمومی کمیته امداد استان یزد، بانوی مددجوی یزدی با دریافت 300 میلیون ریال تسهیلات اشتغال از این نهاد، مرکز مشاوره و اطلاع‌رسانی و خدمات کارآفرینی ایجاد کرد.
وی در مورد سرگذشت زندگی خود گفت: در یک خانواده مرفه زندگی می‌کردم، در دوران کودکی و نوجوانی نیازهای من از هر لحاظ تأمین بود و هیچ مشکلی نداشتم، در سال 81 و سن 21 سالگی ازدواج کردم و سه سال بعد صاحب یک فرزند پسر شدم.
نظر پدرم این بود که زن نباید کار کند و باید مثل یک ملکه در خانه بنشیند به همین دلیل به دنبال کار نرفتم و نیازی هم به کار کردن نبود، در زندگی زناشویی تجربه موفقی نداشتم و در سال 89 از شوهرم جدا شدم و به منزل پدرم برگشتم.
زمانی که به منزل پدرم برگشتم فکر می‌کردم شرایط مثل گذشته است و پدرم همچنان از تمکن مالی خوبی برخوردار است، اما این چنین نبود و بازگشت من هم‌زمان شد با یک بحران شدید مالی در منزل پدرم به‌گونه‌ای که تا مدتی نمی‌توانستم واقعیت را باور کنم و درک این موضوع برایم دشوار بود.
روزی از وی درخواست مبلغی پول کردم ولی در عین ناباوری جواب منفی به من داد و گفت دیگر به هیچ‌کدام از شما نمی‌توانم کمک کنم، تازه متوجه شدم که دو، سه سال است که پدرم با مشکل مالی دست و پنجه نرم می‌کند و من بی‌خبر بودم.
من و برادر و خواهرانم مات و مبهوت مانده بودیم، هرروز به بار مشکلات اضافه می‌شد، تمام دارایی‌هایمان از منزل مسکونی گرفته تا باغ و زمین هر چه داشتیم به دلیل بدهکاری پدرم به فروش رفت و ما ماندیم و یک‌منزل اجاره‌ای، برای همین من و خواهرم تصمیم گرفتیم کاری انجام دهیم تا از این شرایط رهایی پیدا کنیم.
یک روز یکی از دوستانم که باید کار پایان‌نامه‌اش را تمام می‌کرد و تحویل دانشگاه می‌داد چون باردار بود و حالش خوب نبود از من خواست به او کمک کنم تا پایان‌نامه‌اش را تمام کند، من هم که با کار تایپ آشنا بودم قبول کردم و در تهیه پایان‌نامه کمکش کردم و برای تایپ پایان‌نامه 25 هزار تومان از او گرفتم، این آغاز یک کار جدید برای من شد.
از اینجا بود که فکری به ذهنم رسید و با خودم گفتم می‌توانم از کسانی که کار تایپ دارند سفارش بگیرم برای همین به جاهای مختلفی مثل کافی نت می‌رفتم و سفارش تایپ می‌گرفتم، به این فکر می‌کردم که چطور می‌توانم سفارش بیشتری برای تایپ بگیرم.
تصمیم گرفتم از دانشجویانی که پایان‌نامه می‌نویسند سفارش تایپ بگیرم چون صفحات پایان‌نامه زیاد است و منبع درآمدی خوبی می‌شد، برای همین از خواهرم که آن زمان دانشجو بود خواستم اگر دانشجویان کار تایپی داشتند به من بدهند تا انجام دهم. پس‌ازآنکه پایان‌نامه دوستم را انجام دادم، دو نفر دیگر از دوستانم پیش من آمدند و از من خواستند کار پایان‌نامه آن‌ها را از صفرتا صد انجام دهم، به آن‌ها گفتم من فقط می‌توانم کار تایپ را انجام دهم، ولی اصرار کردند که برای ما پایان‌نامه بنویس، من هم به‌ناچار قبول کردم.
قرار شد برای انجام هر پایان‌نامه 30 هزار تومان به من بدهند، موضوع پایان‌نامه‌ها سخت بود و استادشان هم سخت‌گیر و من هم نوشتن پایان‌نامه را بلد نبودم و پایان‌نامه لیسانس خودم را هم به زحمت نوشته بودم.
وی ادامه داد: برای جمع‌آوری اطلاعات و مطالب موردنیاز مجبور شدم به کتابخانه‌های مختلف شهر یزد مراجعه کنم، هرروز کتاب‌های زیادی را مطالعه می‌کردم از ساعت هفت صبح تا ساعت سه بامداد روز بعد کارم مطالعه بود و فقط چهار ساعت در شبانه‌روز می‌خوابیدم تا اینکم موفق شدم بهترین پایان‌نامه را برای آن‌ها بنویسم و نمره کامل را از پایان‌نامه‌هایشان گرفتند و این باعث خوشحالی من شد و فهمیدم که چگونه می‌توان پایان‌نامه نوشت.
از آن زمان اطلاعات من در مورد نوشتن پایان‌نامه بالا رفت و به این کار علاقه‌مند شدم، آوازه من در میان دانشجویان پیچید، قبل از آنکه نفر بعدی از من درخواست نوشتن پایان‌نامه کند بررسی کردم و فهمیدم نرخ پایان‌نامه بالای 500 هزار تومان است، ولی من به نفر بعدی 150 هزار تومان قیمت دادم و برای تهیه پایان‌نامه او هم خیلی مطالعه کردم، کار من شد نوشتن مقاله و پایان‌نامه و درآمد خوبی از این کار کسب می‌کردم و مبلغ دریافتی بابت پایان‌نامه از 25 هزار تومان به 800 هزار تومان رسید.
این بانوی کارآفرین گفت: یک روز یک پایان‌نامه با موضوع حقوق جزا برای مقطع فوق‌لیسانس سفارش داده شد، یک‌لحظه با خودم فکر کردم من اطلاعات حقوق جزا را ندارم و تخصصم روان‌شناسی است و نمی‌توانیم بنویسم ولی قبول کردم چون می‌دانستم پول بیشتری می‌توانم بگیرم و پیشنهاد یک‌میلیون و 500 هزار تومان را دادم تا اینکه با مبلغی کمتر به توافق رسیدیم.
باور نمی‌کنید برای نوشتن این پایان‌نامه چه زجری کشیدم چون اطلاعاتی در مورد حقوق نداشتم مجبور شدم برای این پایان‌نامه کتاب‌های زیادی را مطالعه کنم و وقت زیادی را برای این کار گذاشتم، چند بار تصمیم گرفتم این کار را به فرد دیگری واگذار کنم ولی بالأخره با هر سختی که بود کار را به سرانجام رساندم و وقتی فهمیدم این دانشجو نمره کامل را گرفته است خیلی خوشحال شدم و احساس کردم که هر کاری را می‌توانم انجام دهم.
در همین حین از یکی از مراکز پژوهشی در تهران که پرسش نامه‌های پایان‌نامه را به آنجا سفارش می‌دادم به من پیشنهاد دادند به جای نوشتن پایان‌نامه در تهیه طرح‌های پژوهشی و تحقیقاتی با ما همکاری کنید، من هم قبول کردم و نوشتن پایان‌نامه را کنار گذاشتم و برای عقد قرارداد به تهران رفتم و نمایندگی آن مرکز تحقیقاتی را در یزد قبول کردم.
وی افزود: با توجه به مطالعاتی که در مورد حقوق کودکان و بحث فرزند پروری داشتم در مؤسسات مردم نهاد حمایت از کودکان در یکی از استان‌های هم‌جوار عضو شدم و با توجه به اطلاعات زیادی که در این زمینه داشتم در این مؤسسات مشغول فعالیت شدم و پیشنهادها و طرح‌های خوبی را ارائه کردم و به دفعات مورد تقدیر و تشویق قرار گرفتم.
در آنجا با یکی از اساتید مجرب دانشگاه ارتباط برقرار کردم و طی جلسات مختلفی ایده‌ها و روش‌های موردنظرم را مطرح کردم که مورد استقبال قرار گرفت، آغاز سخنرانی‌ها و کارگاه‌های آموزشی من از همان زمان آغاز شد، دریکی از مؤسسات موردم نهاد عضو هیئت‌مدیره شدم و بخش روان‌شناسی آنجا به من واگذار شد و همچنان در آن مرکز هم فعالیت می‌کنم.
طرحی را نیز در حوزه کودکان به یکی از استان‌های دیگر ارائه کردم که مورد استقبال آن‌ها قرار گرفت و از من دعوت کردند به آنجا بروم و همچنان با این مرکز هم همکاری دارم.
وی ادامه داد: در کنار انجام طرح‌های تحقیقاتی به تحصیلات هم ادامه دادم و با درآمدی که داشتم هزینه شهریه دانشگاه و مخارج زندگی را تأمین می‌کردم، مدرک کارشناسی ارشد را در سال 94 کسب کردم و در حال حاضر در مقطع دکترا مشغول تحصیل هستم.
این بانوی کارآفرین بابیان اینکه پس از مدتی به فکر ایجاد یک موسسه مشاوره و روان‌شناسی در یزد افتادم، افزود: برای راه‌اندازی و تجهیز این موسسه سرمایه لازم را نداشتم برای همین به کمیته امداد منطقه دو یزد مراجعه کردم و درخواست وام اشتغال دادم، پس از مدتی با درخواست من موافقت شد و در اواخر سال 96، 30 میلیون تومان وام دریافت کردم و تجهیزات موردنیاز برای راه‌اندازی مرکز مشاوره شغلی و خدمات کارآفرینی را تهیه کردم.
وی ادامه داد: با راه‌اندازی این موسسه هم کار روان‌شناسی آموزشی و هم مشاوره شغلی را انجام می‌دهم و برای هفت نفر از مشاوران و روان شناسان در این مرکز کارآفرینی انجام شد.
در بخش روان‌شناسی آموزشی علاوه بر انجام مشاوره کودک، زوج‌درمانی، کار تخصصی کودک و نوجوان، بحث آموزش تخصصی روان شناسان را با همکاری دانشگاه تهران دارم و در بخش مشاوره شغلی که یکی از دغدغه‌های که داشتم این بود که با توجه به تیم تخصصی که در اختیاردارم بتوانم با ارائه مشاوره تخصصی به زنان سرپرست خانوار خصوصاً افراد تحت حمایت کمیته امداد، آن‌ها را به سطحی برسانم که به خودباوری برسند و این خودباوری نقطه شروعی برای ایجاد اشتغال پایدار و درآمدزا برای آنان شود.
2088/ 6197
انتهای پیام وی در مورد سرگذشت زندگی خود گفت: در یک خانواده مرفه زندگی می‌کردم، در دوران کودکی و نوجوانی نیازهای من از هر لحاظ تأمین بود و هیچ مشکلی نداشتم، در سال 81 و سن 21 سالگی ازدواج کردم و سه سال بعد صاحب یک فرزند پسر شدم.
نظر پدرم این بود که زن نباید کار کند و باید مثل یک ملکه در خانه بنشیند به همین دلیل به دنبال کار نرفتم و نیازی هم به کار کردن نبود، در زندگی زناشویی تجربه موفقی نداشتم و در سال 89 از شوهرم جدا شدم و به منزل پدرم برگشتم.
زمانی که به منزل پدرم برگشتم فکر می‌کردم شرایط مثل گذشته است و پدرم همچنان از تمکن مالی خوبی برخوردار است، اما این چنین نبود و بازگشت من هم‌زمان شد با یک بحران شدید مالی در منزل پدرم به‌گونه‌ای که تا مدتی نمی‌توانستم واقعیت را باور کنم و درک این موضوع برایم دشوار بود.
روزی از وی درخواست مبلغی پول کردم ولی در عین ناباوری جواب منفی به من داد و گفت دیگر به هیچ‌کدام از شما نمی‌توانم کمک کنم، تازه متوجه شدم که دو، سه سال است که پدرم با مشکل مالی دست و پنجه نرم می‌کند و من بی‌خبر بودم.
من و برادر و خواهرانم مات و مبهوت مانده بودیم، هرروز به بار مشکلات اضافه می‌شد، تمام دارایی‌هایمان از منزل مسکونی گرفته تا باغ و زمین هر چه داشتیم به دلیل بدهکاری پدرم به فروش رفت و ما ماندیم و یک‌منزل اجاره‌ای، برای همین من و خواهرم تصمیم گرفتیم کاری انجام دهیم تا از این شرایط رهایی پیدا کنیم.
یک روز یکی از دوستانم که باید کار پایان‌نامه‌اش را تمام می‌کرد و تحویل دانشگاه می‌داد چون باردار بود و حالش خوب نبود از من خواست به او کمک کنم تا پایان‌نامه‌اش را تمام کند، من هم که با کار تایپ آشنا بودم قبول کردم و در تهیه پایان‌نامه کمکش کردم و برای تایپ پایان‌نامه 25 هزار تومان از او گرفتم، این آغاز یک کار جدید برای من شد.
از اینجا بود که فکری به ذهنم رسید و با خودم گفتم می‌توانم از کسانی که کار تایپ دارند سفارش بگیرم برای همین به جاهای مختلفی مثل کافی نت می‌رفتم و سفارش تایپ می‌گرفتم، به این فکر می‌کردم که چطور می‌توانم سفارش بیشتری برای تایپ بگیرم.
تصمیم گرفتم از دانشجویانی که پایان‌نامه می‌نویسند سفارش تایپ بگیرم چون صفحات پایان‌نامه زیاد است و منبع درآمدی خوبی می‌شد، برای همین از خواهرم که آن زمان دانشجو بود خواستم اگر دانشجویان کار تایپی داشتند به من بدهند تا انجام دهم. پس‌ازآنکه پایان‌نامه دوستم را انجام دادم، دو نفر دیگر از دوستانم پیش من آمدند و از من خواستند کار پایان‌نامه آن‌ها را از صفرتا صد انجام دهم، به آن‌ها گفتم من فقط می‌توانم کار تایپ را انجام دهم، ولی اصرار کردند که برای ما پایان‌نامه بنویس، من هم به‌ناچار قبول کردم.
قرار شد برای انجام هر پایان‌نامه 30 هزار تومان به من بدهند، موضوع پایان‌نامه‌ها سخت بود و استادشان هم سخت‌گیر و من هم نوشتن پایان‌نامه را بلد نبودم و پایان‌نامه لیسانس خودم را هم به زحمت نوشته بودم.
وی ادامه داد: برای جمع‌آوری اطلاعات و مطالب موردنیاز مجبور شدم به کتابخانه‌های مختلف شهر یزد مراجعه کنم، هرروز کتاب‌های زیادی را مطالعه می‌کردم از ساعت هفت صبح تا ساعت سه بامداد روز بعد کارم مطالعه بود و فقط چهار ساعت در شبانه‌روز می‌خوابیدم تا اینکم موفق شدم بهترین پایان‌نامه را برای آن‌ها بنویسم و نمره کامل را از پایان‌نامه‌هایشان گرفتند و این باعث خوشحالی من شد و فهمیدم که چگونه می‌توان پایان‌نامه نوشت.
از آن زمان اطلاعات من در مورد نوشتن پایان‌نامه بالا رفت و به این کار علاقه‌مند شدم، آوازه من در میان دانشجویان پیچید، قبل از آنکه نفر بعدی از من درخواست نوشتن پایان‌نامه کند بررسی کردم و فهمیدم نرخ پایان‌نامه بالای 500 هزار تومان است، ولی من به نفر بعدی 150 هزار تومان قیمت دادم و برای تهیه پایان‌نامه او هم خیلی مطالعه کردم، کار من شد نوشتن مقاله و پایان‌نامه و درآمد خوبی از این کار کسب می‌کردم و مبلغ دریافتی بابت پایان‌نامه از 25 هزار تومان به 800 هزار تومان رسید.
این بانوی کارآفرین گفت: یک روز یک پایان‌نامه با موضوع حقوق جزا برای مقطع فوق‌لیسانس سفارش داده شد، یک‌لحظه با خودم فکر کردم من اطلاعات حقوق جزا را ندارم و تخصصم روان‌شناسی است و نمی‌توانیم بنویسم ولی قبول کردم چون می‌دانستم پول بیشتری می‌توانم بگیرم و پیشنهاد یک‌میلیون و 500 هزار تومان را دادم تا اینکه با مبلغی کمتر به توافق رسیدیم.
باور نمی‌کنید برای نوشتن این پایان‌نامه چه زجری کشیدم چون اطلاعاتی در مورد حقوق نداشتم مجبور شدم برای این پایان‌نامه کتاب‌های زیادی را مطالعه کنم و وقت زیادی را برای این کار گذاشتم، چند بار تصمیم گرفتم این کار را به فرد دیگری واگذار کنم ولی بالأخره با هر سختی که بود کار را به سرانجام رساندم و وقتی فهمیدم این دانشجو نمره کامل را گرفته است خیلی خوشحال شدم و احساس کردم که هر کاری را می‌توانم انجام دهم.
در همین حین از یکی از مراکز پژوهشی در تهران که پرسش نامه‌های پایان‌نامه را به آنجا سفارش می‌دادم به من پیشنهاد دادند به جای نوشتن پایان‌نامه در تهیه طرح‌های پژوهشی و تحقیقاتی با ما همکاری کنید، من هم قبول کردم و نوشتن پایان‌نامه را کنار گذاشتم و برای عقد قرارداد به تهران رفتم و نمایندگی آن مرکز تحقیقاتی را در یزد قبول کردم.
وی افزود: با توجه به مطالعاتی که در مورد حقوق کودکان و بحث فرزند پروری داشتم در مؤسسات مردم نهاد حمایت از کودکان در یکی از استان‌های هم‌جوار عضو شدم و با توجه به اطلاعات زیادی که در این زمینه داشتم در این مؤسسات مشغول فعالیت شدم و پیشنهادها و طرح‌های خوبی را ارائه کردم و به دفعات مورد تقدیر و تشویق قرار گرفتم.
در آنجا با یکی از اساتید مجرب دانشگاه ارتباط برقرار کردم و طی جلسات مختلفی ایده‌ها و روش‌های موردنظرم را مطرح کردم که مورد استقبال قرار گرفت، آغاز سخنرانی‌ها و کارگاه‌های آموزشی من از همان زمان آغاز شد، دریکی از مؤسسات موردم نهاد عضو هیئت‌مدیره شدم و بخش روان‌شناسی آنجا به من واگذار شد و همچنان در آن مرکز هم فعالیت می‌کنم.
طرحی را نیز در حوزه کودکان به یکی از استان‌های دیگر ارائه کردم که مورد استقبال آن‌ها قرار گرفت و از من دعوت کردند به آنجا بروم و همچنان با این مرکز هم همکاری دارم.
وی ادامه داد: در کنار انجام طرح‌های تحقیقاتی به تحصیلات هم ادامه دادم و با درآمدی که داشتم هزینه شهریه دانشگاه و مخارج زندگی را تأمین می‌کردم، مدرک کارشناسی ارشد را در سال 94 کسب کردم و در حال حاضر در مقطع دکترا مشغول تحصیل هستم.
این بانوی کارآفرین بابیان اینکه پس از مدتی به فکر ایجاد یک موسسه مشاوره و روان‌شناسی در یزد افتادم، افزود: برای راه‌اندازی و تجهیز این موسسه سرمایه لازم را نداشتم برای همین به کمیته امداد منطقه دو یزد مراجعه کردم و درخواست وام اشتغال دادم، پس از مدتی با درخواست من موافقت شد و در اواخر سال 96، 30 میلیون تومان وام دریافت کردم و تجهیزات موردنیاز برای راه‌اندازی مرکز مشاوره شغلی و خدمات کارآفرینی را تهیه کردم.
وی ادامه داد: با راه‌اندازی این موسسه هم کار روان‌شناسی آموزشی و هم مشاوره شغلی را انجام می‌دهم و برای هفت نفر از مشاوران و روان شناسان در این مرکز کارآفرینی انجام شد.
در بخش روان‌شناسی آموزشی علاوه بر انجام مشاوره کودک، زوج‌درمانی، کار تخصصی کودک و نوجوان، بحث آموزش تخصصی روان شناسان را با همکاری دانشگاه تهران دارم و در بخش مشاوره شغلی که یکی از دغدغه‌های که داشتم این بود که با توجه به تیم تخصصی که در اختیاردارم بتوانم با ارائه مشاوره تخصصی به زنان سرپرست خانوار خصوصاً افراد تحت حمایت کمیته امداد، آن‌ها را به سطحی برسانم که به خودباوری برسند و این خودباوری نقطه شروعی برای ایجاد اشتغال پایدار و درآمدزا برای آنان شود.
2088/ 6197
کپی شد
