روزگار عجیبی است! افرادی که در دوران طلایی خودشان و در عصر شهردار سابق، زمان آسفالت تمام کوچه و پس کوچه های محلات و مناطق محروم با چکمه و بیل عکس های یادگاری می گرفتند، امروز از عدم نظارت صحیح بر اجرای آسفالت رشت سخن می رانند!
نمیدانم در مخیله شان تصور کرده اند که مردم حافظه تاریخی ندارند؟ کسانی که به لطف شهردار سابق، بیابان بی آب و علف میدان شهرداری برایشان همیشه سبز و پربار بود! چه شده است که امروز هوس فضای سبز کرده اند! کسانی که مصداق آیه شریفه صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ می باشند!
دوستانی که امروز نگران آسفالت خیابان های رشت هستند، چرا اجازه ندادند کارگروه نهضت آسفالتی که در سال اول شورای چهارم به خوبی کلید خورد و خروجی آن را در خیابان آزادگان به روشنی می شود دید و پس از 4 سال هنوز بدون مشکل مسیر بدون دردسر عبور و مرور است؟!
آیا دوستان فراموش کرده اند که از همه ابزارهای رسانه ای و شبه رسانه ای استفاده کردند تا هر گونه آثار توسعه ای از سال اول شورای چهارم پاک گردد و آیا فراموش کرده اند که عده ای سوار بر مرکب شبه توسعه ای گردیده و بر پیکر بی جان این شهر بی کلانتر تاختند.
چگونه می شود که روزی موافق BRT و پیاده راهی با هزار درصد انحراف بودجه بود و روزی دیگر مخالف؟!
مگر می شود بازار رشت را با اجرای طرحی نابود کرد و امروز فریاد و فغان سر داد که چه بر سر بازار آمده است؟
در شگفتم از کسانی که ترافیکی عظیم از تخصص های گوناگون دارند، هم از خانه سایه می گویند و هم از وضعیت بد آسفالت اما به این پرسش پاسخ نمی دهند که چرا در دوران شهردار سابق لام تا کام حرفی نزدند و چشم بسته حمایت کردند از وضعیتی که بر رشت عزیز رفت؟ و چرا امروز و تنها چند ماه پس از روی کار آمدن شهردار جدید، همه کاستی های آسفالت را از او طلب می کنند!؟
چرا وقتی شهردار جدید از بدهی 730 میلیاردی بجا مانده از دوره قبل پرده برداشت کسی انگشت به دندان نخایید؟! چرا وقتی کارخانه آسفالت در دوره قبل تعطیل شد صدای این دوستان در نیامد؟!
امروز شهر رشت بی دفاع است و ورشکسته! و دیگر فرقی نمی کند چه کسی شهردار باشد! مهم نیست کارگزار باشیم یا مستقل، مهم نیست بخشی از دوستانمان از مدافعان حرم باشند یا کسانی که شبها در قلیانسراها بیتوته می کنند، اصلا مهم نیست در کدام تیم توپ می زنیم، هر روز لباس یک تیم را بر تن می کنیم و در چنین شرایطی است که فرزندان و نوه هایمان نیز می توانند جای شهردار بنشینند!
روزی خواهد رسید که مردم نقاب از چهره ها خواهند زدود و پرونده شورای چهارم و تهاترها ، ماده 14، ساختمان دانا، مناقصه ها، خریدهای بدون استعلام و ده های پرونده دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت و چهره های واقعی افراد برملا خواهد شد. به آن روز امیدوارم …
2007
نمیدانم در مخیله شان تصور کرده اند که مردم حافظه تاریخی ندارند؟ کسانی که به لطف شهردار سابق، بیابان بی آب و علف میدان شهرداری برایشان همیشه سبز و پربار بود! چه شده است که امروز هوس فضای سبز کرده اند! کسانی که مصداق آیه شریفه صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ می باشند!
دوستانی که امروز نگران آسفالت خیابان های رشت هستند، چرا اجازه ندادند کارگروه نهضت آسفالتی که در سال اول شورای چهارم به خوبی کلید خورد و خروجی آن را در خیابان آزادگان به روشنی می شود دید و پس از 4 سال هنوز بدون مشکل مسیر بدون دردسر عبور و مرور است؟!
آیا دوستان فراموش کرده اند که از همه ابزارهای رسانه ای و شبه رسانه ای استفاده کردند تا هر گونه آثار توسعه ای از سال اول شورای چهارم پاک گردد و آیا فراموش کرده اند که عده ای سوار بر مرکب شبه توسعه ای گردیده و بر پیکر بی جان این شهر بی کلانتر تاختند.
چگونه می شود که روزی موافق BRT و پیاده راهی با هزار درصد انحراف بودجه بود و روزی دیگر مخالف؟!
مگر می شود بازار رشت را با اجرای طرحی نابود کرد و امروز فریاد و فغان سر داد که چه بر سر بازار آمده است؟
در شگفتم از کسانی که ترافیکی عظیم از تخصص های گوناگون دارند، هم از خانه سایه می گویند و هم از وضعیت بد آسفالت اما به این پرسش پاسخ نمی دهند که چرا در دوران شهردار سابق لام تا کام حرفی نزدند و چشم بسته حمایت کردند از وضعیتی که بر رشت عزیز رفت؟ و چرا امروز و تنها چند ماه پس از روی کار آمدن شهردار جدید، همه کاستی های آسفالت را از او طلب می کنند!؟
چرا وقتی شهردار جدید از بدهی 730 میلیاردی بجا مانده از دوره قبل پرده برداشت کسی انگشت به دندان نخایید؟! چرا وقتی کارخانه آسفالت در دوره قبل تعطیل شد صدای این دوستان در نیامد؟!
امروز شهر رشت بی دفاع است و ورشکسته! و دیگر فرقی نمی کند چه کسی شهردار باشد! مهم نیست کارگزار باشیم یا مستقل، مهم نیست بخشی از دوستانمان از مدافعان حرم باشند یا کسانی که شبها در قلیانسراها بیتوته می کنند، اصلا مهم نیست در کدام تیم توپ می زنیم، هر روز لباس یک تیم را بر تن می کنیم و در چنین شرایطی است که فرزندان و نوه هایمان نیز می توانند جای شهردار بنشینند!
روزی خواهد رسید که مردم نقاب از چهره ها خواهند زدود و پرونده شورای چهارم و تهاترها ، ماده 14، ساختمان دانا، مناقصه ها، خریدهای بدون استعلام و ده های پرونده دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت و چهره های واقعی افراد برملا خواهد شد. به آن روز امیدوارم …
2007
کپی شد