نه آنکه تصور کنید برای نخستین بار است که این مطلب را عنوان می کنم، خیر بلکه به گواه آنچه در پرتالهای سازمان های دولتی، نهادها، ارگانها و شرکت های طرف قرار دولت در استان قابل مشاهده است، اطلاع رسانی در سراسر استان بسیار ناتوان و البته فوق العاده دست به عصا و دچار روزمرگی است؛ اغلب همکاران رسانه ای رغبتی به آموزش های نوین روزنامه نگاری کاربردی در راستای آگاهی بخشی به جامعه و زمینه سازی مبارزه با رسانه های استکباری نشان نمی دهند و اساسا حرفه ی مهم روزنامه نگاری و خبرنگاری را یک شغل و در آمدزا می نگرند. روزنامه نگاری و خبرنگاری به هیچ وجه شغل نیست ، بلکه عشق است و کسانی می توانند در این عرصه عرض اندام کنند که به رسالت آن و جایگاه ویژه اطلاع رسانی به صورت علمی و حرفه ای اشراف داشته باشند.
دست به عصا است از این منظر که اطلاع رسانی در جامعه ما به خصوص در گیلان پولی شده و هر رسانه ای هر خبری که منتشر می کند از سازمان ها و مسئولان دولتی و غیر دولتی انتظار وجه دارد که این انتظار و خواسته خطا ، غیر اصولی و غیر حرفه ای است.
در آمد زایی و دریافت وجه از سازمان، تشکل و فرد زمانی باید محقق شود که دو طرف با هم توافق کرده و قرار دادی امضاء شود یا آنکه به صورت شفاهی موافقت کنند.
باز هم دست به عصا است ، زیرا مدیران در کشور و البته در گیلان از قدیم تا کنون به دنبال تعریف و تمجید صرف هستند و اگر رسانه یا خبرنگار و سردبیری از آن انتقاد کند، بلافاصله بر آشفته شده و مستقیم یا از طریق روابط عمومی وارد عمل می شود و ...
تردیدی نیست که جمعی از مدیران و صاحبان مشاغل این حوزه تاثیر گذار در جامعه از چنین نامه ی سرگشاده ای احتمالا بر افروخته شده و حتما ' غر و لند' کنند، اما بعد از حدود چهار دهه فعالیت در این عرصه به خوبی آموخته ام که برای اصلاح جامعه، شفاف سازی و روشنگری افکار عمومی، باید به این حق انقلاب و مردم وفادار بمانم.
در دوره مسئولیت دکتر نجفی استاندار سابق که از دوستان بیست وچند ساله بنده است و به این دوستی افتخار می کنم، به ایشان عرض شد ، بخش اطلاع رسانی را در خود استانداری ، سازمان های دولتی و نهادها و ارگان ها تقویت کنید. در آن دوره از مجموع روابط عمومی های سراسر استان شاید به تعداد کمتر از انگشتان دو دست حرکت هایی آغاز شد، اما آن اقدام ها بعد از ترک ایشان از استان تداوم پیدا نکرد.!
در جلسه مهر ماه سال 1396 بعنوان یکی از اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات گیلان در جلسه ای خدمت دکتر سالاری استاندار گیلان نیز عنوان شد ، بخش اطلاع رسانی، آگاهی بخشی به مردم و شفاف سازی را تقویت کنید تا مردم بدانند روز و شب شما بعنوان عالی ترین مقام اجرایی استان و مدیران چگونه می گذرد.
شما به درستی اشراف دارید، با توجه به مشکلات کنونی کشور ، کمبود اعتبارات و فشار تحریم های ظالمانه استکبار علیه ایران اسلامی و به تبع آن استان گیلان ، خدمات و کارهای شایسته ای در سرزمین ایران و گیلان به ثمر رسیده که بخشی از آنها با همه محدودیت ها مایه ی افتخار است، اما این خدمات و اثار خوب به عقیده نویسنده به آگاهی افکار عمومی نرسیده و یا به درستی منعکس نشده است. در مقابل دشمنان درسطحی گسترده ، علاوه بر فضای مجازی و رادیوهای متعدد ، فقط با 250 شبکه تلویزیونی علیه نظام اسلامی در حال یاس پراکنی و تخریب هستند و دستاوردها را وارونه جلوه می دهند!
مشکل فقط مربوط به گیلان نیست بلکه یک بیماری گسترده ی سراسری است اما از گیلان با این همه تعداد نشریه و سایت خبری و حضور فعال صدا و سیما و ..... حیف است که این خدمات به صورت عالمانه و حرفه ای بازتاب پیدا نکند ، و بی گمان این اشکال اساسی از حوزه روابط عمومی های شماست.
گروهی زیادی از مدیران روابط عمومی ها که اغلب خودشان آموزش های لازم را در این عرصه طی نکرده و با توصیه و سفارش وارد این عرصه شده اند ، به واقع به جای آنکه ابرو درست کنند، چشم کور می کنند.!
جناب دکتر سالاری، نویسنده یک کارنامه و سابقه ی متنوعی در قالب مدیر روابط عمومی منطقه آزاد انزلی در بدو تاسیس منطقه ، 29 سال رئیس خبرگزاری ' ایرنا' در پنج استان کشور، مشاور فرهنگی، رسانه ای دانشگاه آزاد رشت، رئیس اداره ارتباطات قوه قضائیه و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، مدیر ارزیابی رسانه های وزارت نفت ، عضو تیم ارزشیابی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ، معاون خبرگزاری دانشجویی ایران و... بوده و آنچه بعنوان نامه ی سرگشاده نوشته شد، از سر دلسوزی و خدمت به مردم است و قطعا هیچ نفعی در این راستا نصیب نمی برم که چه بسا دلخوری برخی از روابط عمومی ها را هم به جان خریده ام.
آقای استاندار ، هشت سال در استان بوشهر مسئولیت ایرنا را داشتم و هشت سال هم در گیلان و از مسئولان و امامان جمعه و استاندارهای آن زمان بپرسید که روحیه ی این فرد چگونه بوده و آیا غیر از خیر خواهی هدف دیگری داشته است.
واقعیت تلخ این است که در نگاهی گذرا به پرتالهای روابط عمومی ها استان، بسیاری از آنها حتی در ماه یک بار به روز رسانی نمی شوند و اگر هم چنین شود، اخبارشان اغلب دید و بازدید و فرمایشی ، نخ نما، شعاری و غیر قابل استفاده برای افکار عمومی است. این حرکت و سیاست خبری چه معنایی دارد و چرا کسی به خصوص مدیران استان به آن رسیدگی نمی کنند. چرا یک کارگروه کارآمد و یک مشاور عالی رسانه ای حرفه ای برای این امر درنظر نمی گیرید در حالی که چهره های خوبی در رسانه های استان حضور دارند؟.
دکتر روحانی سال گذشته وقتی که قیمت تخم مرغ به 1200 تومان رسید و اوضاع چندین موسسه اعتباری دچار نابسامانی شد و مردم را به خیابانها کشاند، به شدت به وزیران حاضر در جلسه، رئیس کل بانک مرکزی و بعدها در نشست های هیات دولت تاکید کرد، شما را به خدا و به جان هرکسی که دوست دارید ، هر کاری می کنید یا کمبود و مشکلی دارید به مردم اطلاع رسانی کنید تا همکاری کنند. امام ' ره' هم در همین راستا جمله ای دارند که ' هر کاری می کنید به مردم بگویید تا بدانند انقلاب اسلامی چه خدماتی کرده است'. وزیر کشور هم درجلسات متعدد بر این موضوع فوق العاده با اهمیت تاکید کرده اند.
رهبر معظم انقلاب هم وقتی اعلام می کنند، خدمات برجسته و شاخص انقلاب و دولت با عنایت به اینکه انقلاب اسلامی در بسیاری از عرصه های علمی، اقتصادی، اجتماعی و ... در این چهل سال رکورد زده است ' ،باید به افکار عمومی منعکس شود، چرا در این خصوص کوتاهی می شود.؟
از یک سو با انتصاب مدیران روابط عمومی ناآگاه به علم روز اطلاع رسانی، بعضا تنبل و غیر حرفه ای و اغلب بدون تجهیزات و نیروهای مناسب در عین حال تحصیلکرده در رشته های غیر مرتبط و از سوی دیگر بسیاری از مدیرانی که به جز تعریف و تمجید هیچ ادبیات دیگری را نمی پسندند، خدمات دولت را در نطفه خفه می کنیم. به راستی چرا ....!؟
گرانی و بیکاری غیر قابل انکاری در کشور وجود دارد که علل و عوامل خاص خود را دارد ، اما در حوزه اطلاع رسانی علمی و به هنگام و البته گسترده با هدف شفاف سازی افکار عمومی که در اختیار شما و دیگر مدیران استانی و کشوری است ، نباید کوتاهی شود.
سال گذشته در تحلیلی که برای شخص رئیس جمهوری ارسال شد، عنوان کردم که این شرایط در سراسر کشور حاکم است و باید نهضتی در خصوص اطلاع رسانی به هنگام ، کار آمد و شفاف سازی به افکار عمومی به پا شود، اما.....
مدیران روابط عمومی در بخش هایی مانند بانک ها ، بیمه ها، شرکت های دولتی و امثال آن که کارشان مثال زدنی است. پیش بینی وقایع ، اطلاع رسانی به موقع برای جلوگیری از بروز تنش در جامعه، تحلیل محتوا، تولید مطالب روزانه برای رسانه ها و افکار عمومی و ... تنها بخشی از کار روابط عمومی ها است ، اما به راستی شما نمونه ای را در این عرصه معرفی بفرمائید.!.
کلاهمان را قاضی کنیم که آیا با این شیوه می توان خدمات انقلاب و دولت را به آگاهی مردم رساند که مشکلات و کمبودها را کمتر احساس کنند. به طوری طبیعی وقتی از خوبی ها و خدمات و دستاوردها نمی گوییم، افکار عمومی تصور می کنند، اگرخوبی و خدمتی بود می گفتند، پس ...!!؟
شما به درستی می دانید که رسانه ها اعم از مکتوب و خبرگزاری ها و سایت ها با توجه به امکانات و نیروهای موجودشان از روابط عمومی چه در سطح کشور و چه در استان و شهرستان ها تغذیه می شوند که این عمل از وظایف و رسالت هر روابط عمومی حرفه ای باید باشد و روزانه منتظرند تا آخرین خبرها و گزارش های مهم را دریافت کنند، اما وقتی در طول یک هفته حتی یک خبر و گزارش تاثیر گذار از سازمان و اداره کل و نهادی منتشر نمی شود، به نظر شما چه باید کرد. باید دست روی دست گذاشت.؟
وقتی از مجموعه های دولتی در مرکز استان و شهرستان ها در روز خبر مهمی منتشر نشود، به طور طبیعی این پیام دریافت می شود که امروز درآن مجموعه هیچ خبری نبوده و یا حداقل مدیریت در مرخصی و استراحت به سر می برند. حتی اگرمدیر دستگاه به ماموریتی رفته باشد، باید اولین فردی که با جزییات آن ماموریت را بازتاب دهد، اقدام که هم اکنون در اغلب روابط عمومی هیچ جایگاهی ندارد و بعضا مدیران دستگاه ها چنین نمی پسندند از این رو جا دارد به موازات مسئولان روابط عمومی ، مدیران سازمان ها و نهادها نیز در این خصوص آموزش های لازم را فرا بگیرند.
به خوبی آگاهید که باید به مردم که ولی نعمت های انقلاب هستند، گزارش ها و اخبار درست، صحیح و سریع بدهیم و این مهم بر عهده روابط عمومی هرسازمان است و اگرچنین نشود، دشمن از ما پیشی خواهد گرفت و اخبار وارونه و سیاه نمایی ها ' راست و دروغ' را با هدف ضربه زدن به پیکره انقلاب اسلامی و با زیرکی به خورد افکار عمومی ایران و جهان می دهد و البته متاسفانه دشمن در این عرصه تاکنون موفق هم عمل کرده است
ما و شما به شایستگی آگاهیم که اعتماد عمومی از مسیر تقویت اطلاع رسانی از دستاوردهای بزرگ انقلاب افزایش می یابد بنابراین هرگونه کوتاهی در این خصوص نا بخشودنی است.
7296/2007/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.