اواخر پائیز است و سرما سوز زمستان به خود گرفته و باران شمال به راه است که پیجویی های متعدد ایرنا برای مصاحبه با خسرو خسروشاهی دوبلور پیشکسوت سرزمینمان به ثمر می نشیند و زمان مصاحبه با صدای ماندگار کشور در آستانه سالروز تولدش در رشت مشخص می شود.
راس ساعت تعیین شده سر قرار حاضر می شویم؛ استاد بسیار پر جذبه تر از عکسهایش حضور یافته است؛ شیک پوش ، پر هیبت و با ادبی استثنایی که گویا مشخصه این نسل است؛ در اتاقی عنابی رنگ پذیرای گروه ایرنا می شود.
سخن آغاز می شود و چه دشوار است پیش هیبت و صدایش سخن گفتن ؛ صدایش گویی آشنای سالیان دور است و با هر کلامش گویا منتظر هستی دیالوگی ناب از پدر خوانده، جنگ ستارگان، مسیر سبز و ... متحیرت کند؛ آهنگ هر کلامش در ذهن با چهره های آلن دلون و آل پاچینو، سینک ( هارمونی دوبلور با کلام بازیگر) می زند و با آهنگ کلامش در ذهن اکت می سازند.
سوال را که می پرسیدم با همه وجود گوش می شدم؛ پر واضح است که صدا صدای معمولی نیست؛ بسامدش پیداست نه تنها به استعداد ذاتی بسنده نشده بلکه دهه ها به آموختن و کوشش پرورده شده که چنین بر دل می نشیند.
بسیار مبادی آداب است و کلمات را دانه دانه کنار هم می چیند؛ انگار که جنسشان از شیشه است و اگر مراقب نباشد، می افتند و تکه تکه می شوند.
خسروشاهی از بزرگانی است که اگر قصد کوچ از کشور داشت، به حتم می توانست الان همچون بسیار افراد دیگر که بار سفر بستند ، آن ور آب ها باشد اما می گوید : مملکتم را دوست دارم ، کارم را دوست دارم برای همین ماندم ، آنجا می توانم یک زندگی گیاهی داشته باشم؛ اینجا پویا هستم می توانم کارم را انجام دهم؛ بهترین جا کشور خودم است.
دوبلور فیلم های پدر خوانده از علاقه اش به گیلان می گوید و ادامه می دهد: این علاقه به سال ها پیش باز می گردد که خاله ام در رشت زندگی می کرد و همین موضوع موجب می شد تا سفرهای بسیاری به گیلان داشته باشم و ایجاد تعلق در من ایجاد شود.
خسروشاهی اضافه می کند: برای کار دوبله استودیو ها کار خود را می کنند و تقریبا جلوتر از تلویزیون هستند؛ تلویزیون بدلیل مسائلی چون خرید فیلم و حق پخش با مشکلات عدیده ای روبه روست که می بینیم با این سریال های کره ای مواجه می شود .
وی ادامه می دهد: دوبله، حرفه پویایی است و راه خود را می رود و اگر فیلم خوبی باشد سعی می کنیم فیلم را خوب دوبله کنیم؛ ولی بدلیل سرعتی که وجود دارد، هرکس فیلم را زودتر دوبله کند صاحبش هست و این موضوع کار را در جاهایی به بی راهه می برد و مطلوب نیست.
وی می افزاید: سانسور و ممیزی به کنار، اما مسائل مالی و پائین آمدن سلیقه عمومی هم مطرح است؛ مردم هرچه ارائه می شود را می پذیرند، کسی نیست بگوید چرا این فیلم خوب دوبله نشده است.
مدیر دوبلاژ بینوایان توضیح می دهد: پائین آمدن سلیقه عمومی را می بایست در فضای مجازی جست و جو کرد؛ اینکه هر چیز را به شوخی برگزار می کنند، هرچه فاجعه است به آن می خندیم، به شادی می خندیم، به غم می خندیم؛ گویی ذائقه مردم کشور عجیب غریب شده است.
خسروشاهی می افزاید: متاسفانه وقتی شمارگان کتاب به 200 تا 300 می رسد باید توقع داشت فیلم ، سینما و موسیقی هم همزمان با آن سقوط کنند.
او ادامه می دهد: برای بالابردن سطح ذائقه مردم قدرت معجزه نیست؛ یکی از عللی که دوبله و سینما در کشور درجا می زند، نبودن فیلم های خارجی است؛ وقتی فیلم خارجی نمی آید و ارتباط فرهنگی از نظر دیداری نداریم، تیراژ کتاب کم است و قدرت انتخاب در فیلم دیدن نداریم از فرهنگی که روز به روز بزرگ تر و بزرگ تر می شود، عقب می مانیم.
دوبلور رابرت دنیرو در ارتباط با مقایسه نسل جدید با هم نسلی های خویش می گوید: نسل ما خیلی پویاتر و علاقمند تر بود؛ بویژه حرفه دوبله و صدا علاقه شدید می خواهد؛ دوبلورها تعدادشان مشخص است، خیلی ها آمدند توی این کار اما نماندند یا با درآمدش نساختند یا با مشقتش؛ کار دوبله تعطیلی ندارد.
وی ادامه می دهد: در این حرفه، جز اندکی که به سختی به تعداد انگشتان یک دست می رسند، سالهاست کسی نتوانسته کار دقیقی انجام دهد که در اجتماع پذیرفته شود.
پیشکسوت دوبله ایران می گوید: دستمزد دوبله بسیار کم است؛ اصولا هنر در این کشور زیاد مورد توجه نیست بگذریم از فیلم هایی که فروش 20 میلیاردی می کنند که آنها انگشت شمارند؛ سالانه بیش از یکصد فیلم در کشور ساخته می شود که خیلی از آنها رنگ هم اکران نمی بینند؛ کار دوبله دستمزدش بسیار بسیار ناچیز و ترحم برانگیز است.
خسرو شاهی ادامه می دهد : درست است که فیلم ها در دی.وی.دی های مختلفی ظرف نیم ساعت و با قیمت بسیار نازل عرضه می شود اما باز هم همه دسترسی ندارند و معلوم نیست زیرنویس ها توسط چه کسانی انجام می شود.
وی زیرنویس را یک اقدام منسوخ شده در جهان می داند و می گوید: گاهی زیرنویس ها از دیالوگ عقب می ماند و بسیاری از آنها دارای غلط املایی است که نشان از بی تسلطی و غیر کارشناسانه بودن کار است اما سینما با فیلم های قاچاق متفاوت است؛ سینما مکان رسمی برای دیدن فیلم است.
وی ادامه می دهد: چند وقت پیش فیلم هایی خریداری و در کشور اکران شد، اما نتوانست مردم را جذب کند؛ راه عرضه فیلم این نیست که عده ای که نمی شناسند فیلم بخرند و فیلم را با زیرنویس ناقصی در سینما عرضه کنند.
خسرو شاهی می گوید: زیرنویس اصولا برای آدم های کر و لال است و در همه جای دنیا منسوخ شده؛ فیلم یا زبان اصلیست که شما زبان را می دانید یا اینکه فیلم دوبله می شود؛ کشورهای اروپایی فیلمهایشان را دوبله می کنند.
وی ادامه می دهد: وقتی فیلم را می توان کامل دید چه نیازی به زیر نویس است، انسان کامل نمی تواند تمرکز کند هم بالا تصویر ببیند و هم زیر نویس ببیند و این موضوعی است که موجب شده دوبله در همه جای دنیا پیشرفت کند.
دوبلور آلن دلون می گوید: بر اساس مطالعات و سفرهایی که به کشورهای اروپایی داشته ام، دیدم کارشان زیاد است بطوریکه در آلمان ایالت های مختلف دوبلورهای خودشان را دارند مثل ما فقط در تهران متمرکز نیستند.
خسرو شاهی ادامه می دهد: متاسفانه ما در تهران متمرکز هستیم و گیلان، اولین استانی است که در آن فیلم دوبله شده است؛ زمانی که دیدم هیچکس نسبت به حرفه گویندگی و بیان کاری انجام نمی دهد احساس تعهد کردم که باید کاری انجام شود؛ البته کلاس هایی برگزار می شود اما کلاس هایی که من دارم اگر چه قدری سنگین و سخت است، اما پیشرفته و عملی است که با فیلم و سریال سر و کار دارد.
در بعضی موارد بویژه تحلیل های هنری ، زبان وسیله ناتوانی است؛ شرح و بسط انباشته های حافظه و لایه های خاطرات به حتم ابزار دیگری نیاز دارد که ' هنر ' یکی از آنهاست؛ خسرو خسروشاهی که امروز با سخاوت تمام سخن می گفت؛ زاده هفتم دی ماه سال 1320 در تهران است و در سال 1340 با راهنمایی و معرفی استاد احمد رسول زاده وارد حرفه دوبلاژ میشود و امروز سیستم بیانی هنر مستقل و مختص خودش دارد و پر واضح است که با زبان دیگر بیان شدنی نیست؛ هر چند که شاگردها بپرود، او هنرمندی مولف است.
گزارش از مرضیه ضامن
1881/2007
راس ساعت تعیین شده سر قرار حاضر می شویم؛ استاد بسیار پر جذبه تر از عکسهایش حضور یافته است؛ شیک پوش ، پر هیبت و با ادبی استثنایی که گویا مشخصه این نسل است؛ در اتاقی عنابی رنگ پذیرای گروه ایرنا می شود.
سخن آغاز می شود و چه دشوار است پیش هیبت و صدایش سخن گفتن ؛ صدایش گویی آشنای سالیان دور است و با هر کلامش گویا منتظر هستی دیالوگی ناب از پدر خوانده، جنگ ستارگان، مسیر سبز و ... متحیرت کند؛ آهنگ هر کلامش در ذهن با چهره های آلن دلون و آل پاچینو، سینک ( هارمونی دوبلور با کلام بازیگر) می زند و با آهنگ کلامش در ذهن اکت می سازند.
سوال را که می پرسیدم با همه وجود گوش می شدم؛ پر واضح است که صدا صدای معمولی نیست؛ بسامدش پیداست نه تنها به استعداد ذاتی بسنده نشده بلکه دهه ها به آموختن و کوشش پرورده شده که چنین بر دل می نشیند.
بسیار مبادی آداب است و کلمات را دانه دانه کنار هم می چیند؛ انگار که جنسشان از شیشه است و اگر مراقب نباشد، می افتند و تکه تکه می شوند.
خسروشاهی از بزرگانی است که اگر قصد کوچ از کشور داشت، به حتم می توانست الان همچون بسیار افراد دیگر که بار سفر بستند ، آن ور آب ها باشد اما می گوید : مملکتم را دوست دارم ، کارم را دوست دارم برای همین ماندم ، آنجا می توانم یک زندگی گیاهی داشته باشم؛ اینجا پویا هستم می توانم کارم را انجام دهم؛ بهترین جا کشور خودم است.
دوبلور فیلم های پدر خوانده از علاقه اش به گیلان می گوید و ادامه می دهد: این علاقه به سال ها پیش باز می گردد که خاله ام در رشت زندگی می کرد و همین موضوع موجب می شد تا سفرهای بسیاری به گیلان داشته باشم و ایجاد تعلق در من ایجاد شود.
خسروشاهی اضافه می کند: برای کار دوبله استودیو ها کار خود را می کنند و تقریبا جلوتر از تلویزیون هستند؛ تلویزیون بدلیل مسائلی چون خرید فیلم و حق پخش با مشکلات عدیده ای روبه روست که می بینیم با این سریال های کره ای مواجه می شود .
وی ادامه می دهد: دوبله، حرفه پویایی است و راه خود را می رود و اگر فیلم خوبی باشد سعی می کنیم فیلم را خوب دوبله کنیم؛ ولی بدلیل سرعتی که وجود دارد، هرکس فیلم را زودتر دوبله کند صاحبش هست و این موضوع کار را در جاهایی به بی راهه می برد و مطلوب نیست.
وی می افزاید: سانسور و ممیزی به کنار، اما مسائل مالی و پائین آمدن سلیقه عمومی هم مطرح است؛ مردم هرچه ارائه می شود را می پذیرند، کسی نیست بگوید چرا این فیلم خوب دوبله نشده است.
مدیر دوبلاژ بینوایان توضیح می دهد: پائین آمدن سلیقه عمومی را می بایست در فضای مجازی جست و جو کرد؛ اینکه هر چیز را به شوخی برگزار می کنند، هرچه فاجعه است به آن می خندیم، به شادی می خندیم، به غم می خندیم؛ گویی ذائقه مردم کشور عجیب غریب شده است.
خسروشاهی می افزاید: متاسفانه وقتی شمارگان کتاب به 200 تا 300 می رسد باید توقع داشت فیلم ، سینما و موسیقی هم همزمان با آن سقوط کنند.
او ادامه می دهد: برای بالابردن سطح ذائقه مردم قدرت معجزه نیست؛ یکی از عللی که دوبله و سینما در کشور درجا می زند، نبودن فیلم های خارجی است؛ وقتی فیلم خارجی نمی آید و ارتباط فرهنگی از نظر دیداری نداریم، تیراژ کتاب کم است و قدرت انتخاب در فیلم دیدن نداریم از فرهنگی که روز به روز بزرگ تر و بزرگ تر می شود، عقب می مانیم.
دوبلور رابرت دنیرو در ارتباط با مقایسه نسل جدید با هم نسلی های خویش می گوید: نسل ما خیلی پویاتر و علاقمند تر بود؛ بویژه حرفه دوبله و صدا علاقه شدید می خواهد؛ دوبلورها تعدادشان مشخص است، خیلی ها آمدند توی این کار اما نماندند یا با درآمدش نساختند یا با مشقتش؛ کار دوبله تعطیلی ندارد.
وی ادامه می دهد: در این حرفه، جز اندکی که به سختی به تعداد انگشتان یک دست می رسند، سالهاست کسی نتوانسته کار دقیقی انجام دهد که در اجتماع پذیرفته شود.
پیشکسوت دوبله ایران می گوید: دستمزد دوبله بسیار کم است؛ اصولا هنر در این کشور زیاد مورد توجه نیست بگذریم از فیلم هایی که فروش 20 میلیاردی می کنند که آنها انگشت شمارند؛ سالانه بیش از یکصد فیلم در کشور ساخته می شود که خیلی از آنها رنگ هم اکران نمی بینند؛ کار دوبله دستمزدش بسیار بسیار ناچیز و ترحم برانگیز است.
خسرو شاهی ادامه می دهد : درست است که فیلم ها در دی.وی.دی های مختلفی ظرف نیم ساعت و با قیمت بسیار نازل عرضه می شود اما باز هم همه دسترسی ندارند و معلوم نیست زیرنویس ها توسط چه کسانی انجام می شود.
وی زیرنویس را یک اقدام منسوخ شده در جهان می داند و می گوید: گاهی زیرنویس ها از دیالوگ عقب می ماند و بسیاری از آنها دارای غلط املایی است که نشان از بی تسلطی و غیر کارشناسانه بودن کار است اما سینما با فیلم های قاچاق متفاوت است؛ سینما مکان رسمی برای دیدن فیلم است.
وی ادامه می دهد: چند وقت پیش فیلم هایی خریداری و در کشور اکران شد، اما نتوانست مردم را جذب کند؛ راه عرضه فیلم این نیست که عده ای که نمی شناسند فیلم بخرند و فیلم را با زیرنویس ناقصی در سینما عرضه کنند.
خسرو شاهی می گوید: زیرنویس اصولا برای آدم های کر و لال است و در همه جای دنیا منسوخ شده؛ فیلم یا زبان اصلیست که شما زبان را می دانید یا اینکه فیلم دوبله می شود؛ کشورهای اروپایی فیلمهایشان را دوبله می کنند.
وی ادامه می دهد: وقتی فیلم را می توان کامل دید چه نیازی به زیر نویس است، انسان کامل نمی تواند تمرکز کند هم بالا تصویر ببیند و هم زیر نویس ببیند و این موضوعی است که موجب شده دوبله در همه جای دنیا پیشرفت کند.
دوبلور آلن دلون می گوید: بر اساس مطالعات و سفرهایی که به کشورهای اروپایی داشته ام، دیدم کارشان زیاد است بطوریکه در آلمان ایالت های مختلف دوبلورهای خودشان را دارند مثل ما فقط در تهران متمرکز نیستند.
خسرو شاهی ادامه می دهد: متاسفانه ما در تهران متمرکز هستیم و گیلان، اولین استانی است که در آن فیلم دوبله شده است؛ زمانی که دیدم هیچکس نسبت به حرفه گویندگی و بیان کاری انجام نمی دهد احساس تعهد کردم که باید کاری انجام شود؛ البته کلاس هایی برگزار می شود اما کلاس هایی که من دارم اگر چه قدری سنگین و سخت است، اما پیشرفته و عملی است که با فیلم و سریال سر و کار دارد.
در بعضی موارد بویژه تحلیل های هنری ، زبان وسیله ناتوانی است؛ شرح و بسط انباشته های حافظه و لایه های خاطرات به حتم ابزار دیگری نیاز دارد که ' هنر ' یکی از آنهاست؛ خسرو خسروشاهی که امروز با سخاوت تمام سخن می گفت؛ زاده هفتم دی ماه سال 1320 در تهران است و در سال 1340 با راهنمایی و معرفی استاد احمد رسول زاده وارد حرفه دوبلاژ میشود و امروز سیستم بیانی هنر مستقل و مختص خودش دارد و پر واضح است که با زبان دیگر بیان شدنی نیست؛ هر چند که شاگردها بپرود، او هنرمندی مولف است.
گزارش از مرضیه ضامن
1881/2007
کپی شد