خیابان مطهری مسیر هر روزه رفت و آمد من بود، گاهی اوقات شب ساعت ١٠ ، ١١ ، ١٢ و حتا ساعت ١ بامداد از کنار مسجد چهاربرادران که رد میشدم چراغ مطب روشن بود! یک شب که ساعت از ١٢ رد شده بود از سر کنجکاوی خواستم بروم و ببینم این موقع شب چه کسانی در مطب نشسته اند ، وقتی وارد مطب که یک خانه قدیمی بود شدم تعداد زیادی مرد و زن که حال و روزشان نشان می داد از ضعیفان جامعه هستند، در مطب نشسته اند. دکتر برای طبابت این مردمان ضعیف پول نمی گرفت و اگر پولی می دادند به قدری مختصر بود که از کرایه ماشین کمتر بود.
دکتر تا هر ساعت از شب که این مردمان ضعیف در مطب او بودند ، می ماند و تا همه را ویزیت نمی کرد چراغ مطب را خاموش نمی کرد، بارها و بارها که ساعت ٢ شب هم از خیابان مطهری عبور می کردم چراغ مطب روشن بود. اکنون مدتی است آن چراغ خاموش است. دکتر نورالدین مستشاری پزشک مردمان ضعیف و چراغ روشن این مردمان که صدایشان به جایی نمی رسد، دیگر نیست او این دیار فانی را ترک کرد اما چون از قبیله سیاست مداران و مدیران و ... نبود ، خبر مرگ او صدایی نکرد! اگر او طبیب دارندگان بود یا پدر سیاست مداری بود شهر پر می شد از خبر مرگ او!
جالب اینکه یک خبرگزاری که خبر فوت او را اعلام کرد، هیچ ننوشت که پزشک تا نیمه های شب بیدار برای مردمان ضعیف مُرد، بلکه نوشت اولین مدیرکل انتقال خون گیلان فوت کرد!
یک بار از فیلسوفی خوانده بودم که '... معنا اغلب فعلیت خود را از دست می دهد، بی معنایی هرگز ...'
ما اکنون در آن 'هرگز' هستیم!
بدرود دکتر مستشاری !
این شهر دیگر جای تو نبود ...
7296/2007/
دکتر تا هر ساعت از شب که این مردمان ضعیف در مطب او بودند ، می ماند و تا همه را ویزیت نمی کرد چراغ مطب را خاموش نمی کرد، بارها و بارها که ساعت ٢ شب هم از خیابان مطهری عبور می کردم چراغ مطب روشن بود. اکنون مدتی است آن چراغ خاموش است. دکتر نورالدین مستشاری پزشک مردمان ضعیف و چراغ روشن این مردمان که صدایشان به جایی نمی رسد، دیگر نیست او این دیار فانی را ترک کرد اما چون از قبیله سیاست مداران و مدیران و ... نبود ، خبر مرگ او صدایی نکرد! اگر او طبیب دارندگان بود یا پدر سیاست مداری بود شهر پر می شد از خبر مرگ او!
جالب اینکه یک خبرگزاری که خبر فوت او را اعلام کرد، هیچ ننوشت که پزشک تا نیمه های شب بیدار برای مردمان ضعیف مُرد، بلکه نوشت اولین مدیرکل انتقال خون گیلان فوت کرد!
یک بار از فیلسوفی خوانده بودم که '... معنا اغلب فعلیت خود را از دست می دهد، بی معنایی هرگز ...'
ما اکنون در آن 'هرگز' هستیم!
بدرود دکتر مستشاری !
این شهر دیگر جای تو نبود ...
7296/2007/
کپی شد