محمود سوقی در پایگاه تحلیلی خبری ترکمن سسی نوشت: با نگاهی به قوانین و تعاریف به صورت مختصر می توان عنوان نمود، اصلی ترین وظیفه شورای شهر بعنوان شخصیتی حقوقی در مدیریت شهری، در قالب وظایف اجتماعی، فرهنگی، توسعه شهری و خدمات رسانی به شهروندان خلاصه می گردد.
هرچند در کشور از مدیریت یکپارچه واحد شهری برخوردار نیستیم و در راستای نیل به خدمات رسانی مطلوب شهروندان، اعضای شورای اسلامی شهر نیازمند به تعامل با ارگانهای دولتی و گاهاً نهادهای سیاسی هستند ولی نباید فراموش نمود که اصلی ترین و اولین وظیفه شورای شهر بعنوان نماینده شهروندان در راستای امور اجتماعی و خدمات دهی به شهروندان خلاصه می گردد و سیاست زدگی در این ' نهاد اجتماعی با اهداف خرد محلی' که در سپر حل مشکلات شهروندان قرار دارد آن را از رسیدن به اهداف اصلی خود باز می دارد.
منتخب شورا از هر طیف و قومی پس از انتخاب توسط شهروندان باید در وهله اول بداند که در زمره مشاهیر، معتمدین و.. شهر قرار گرفته لیکن با این تفاوت که این برچسب از نوعیتی حقوقی است نه حقیقی که 'دستاورد دموکراسی در رسیدن به اهداف توسعه محلی سکونتگاه شهروندان' است.
بنابراین هرگونه تصمیم گیری و یا تصمیم سازی در کسوت شورای شهر، نه نوعیتی حقیقی بلکه پشتوانه ای شهروندی دارد که در میزان توسعه سکونتگاه محل زندگی آنان (رای دهندگان) ارتباط مستقیم دارد و میزان ملموس بودن این وظیفه مندی قطعاً از طریق سیاسی و فریبکاری نتیجه نخواهد داد بلکه حل مشکلات و عمران و آبادانی و توسعه یافتگی از سوی مدیریت شهری نیازمند دلسوزی، همفکری، پشتکار، تعامل و... است.
در این راستا قطعاً اساسی ترین وظیفه شورا در تعیین شهردار تبلور می یابد. در جامعه هدفی فرامحلی برای حکمروایی، نگاه تخصص گرایی و تعهدگرایی اصولی بسط یافته است.
لیکن در مقیاس محلی (شهرداری) نگاه بومی گرایانه از سوی شورای شهر، رضایت شهروندان را بدنبال خواهد گذاشت به گونه ای که شناخت نقاط ضعف، قوت فرصت و تهدید سکونتگاه محل زندگی مسیر توسعه را میسر خواهد نمود.
شوراها به یاد داشته باشند اهرم اجرایی در خدمات رسانی و تامین رضایت شهروندان در گرو شهرداری کارآمد و مردمی و از جنس آنان است تا مشکلات برای شهردار نیز ملموس و قابل درک باشد.
پایان
هرچند در کشور از مدیریت یکپارچه واحد شهری برخوردار نیستیم و در راستای نیل به خدمات رسانی مطلوب شهروندان، اعضای شورای اسلامی شهر نیازمند به تعامل با ارگانهای دولتی و گاهاً نهادهای سیاسی هستند ولی نباید فراموش نمود که اصلی ترین و اولین وظیفه شورای شهر بعنوان نماینده شهروندان در راستای امور اجتماعی و خدمات دهی به شهروندان خلاصه می گردد و سیاست زدگی در این ' نهاد اجتماعی با اهداف خرد محلی' که در سپر حل مشکلات شهروندان قرار دارد آن را از رسیدن به اهداف اصلی خود باز می دارد.
منتخب شورا از هر طیف و قومی پس از انتخاب توسط شهروندان باید در وهله اول بداند که در زمره مشاهیر، معتمدین و.. شهر قرار گرفته لیکن با این تفاوت که این برچسب از نوعیتی حقوقی است نه حقیقی که 'دستاورد دموکراسی در رسیدن به اهداف توسعه محلی سکونتگاه شهروندان' است.
بنابراین هرگونه تصمیم گیری و یا تصمیم سازی در کسوت شورای شهر، نه نوعیتی حقیقی بلکه پشتوانه ای شهروندی دارد که در میزان توسعه سکونتگاه محل زندگی آنان (رای دهندگان) ارتباط مستقیم دارد و میزان ملموس بودن این وظیفه مندی قطعاً از طریق سیاسی و فریبکاری نتیجه نخواهد داد بلکه حل مشکلات و عمران و آبادانی و توسعه یافتگی از سوی مدیریت شهری نیازمند دلسوزی، همفکری، پشتکار، تعامل و... است.
در این راستا قطعاً اساسی ترین وظیفه شورا در تعیین شهردار تبلور می یابد. در جامعه هدفی فرامحلی برای حکمروایی، نگاه تخصص گرایی و تعهدگرایی اصولی بسط یافته است.
لیکن در مقیاس محلی (شهرداری) نگاه بومی گرایانه از سوی شورای شهر، رضایت شهروندان را بدنبال خواهد گذاشت به گونه ای که شناخت نقاط ضعف، قوت فرصت و تهدید سکونتگاه محل زندگی مسیر توسعه را میسر خواهد نمود.
شوراها به یاد داشته باشند اهرم اجرایی در خدمات رسانی و تامین رضایت شهروندان در گرو شهرداری کارآمد و مردمی و از جنس آنان است تا مشکلات برای شهردار نیز ملموس و قابل درک باشد.
پایان
کپی شد