اولین تیرهای دشمن بعثی سینه مردم کرمانشاه را نشانه رفت، نخستین بمب ها بر سر آنان فرود آمد، هشت هزار بار صدای آژیر حمله در کرمانشاه بلند شد و یک هزار و 200 بار بمب و موشک، خانه و کاشانه مردم این خطه را زیر و زبر کرد.
ساکنان دروازه کربلا اما هرگز سنگر را رها نکردند و برای حفظ دین و وطن، هزاران شهید، جانباز، شیمیایی و آزاده تقدیم کردند.
شاید بسیاری ها از جزئیات جانفشانی کرمانشاه در این مسیر پرسنگلاخ انقلاب مطلع نباشند؛ راهی که مردم مقاوم این دیار برای گشودن و ادامه آن 9 هزار و 800 نفر از عزیزان خود را فدا کردند، شهدایی که بیشتر آنها 17 تا 23 ساله بودند.
** گوشه ای از شجاعت شیرزنان کرد
آغاز این ایثارگری البته از مبارزات دهه 50 بود؛ جایی که 100 شهید برای پا گرفتن انقلاب اسلامی فدا شدند.
نهال انقلاب هنوز جوانه نزده بود که آماج تیشه و تبر بدخواهان شد؛ کرمانشاه علاوه بر 9 هزار و 800 شهید، ده ها هزار جانباز هم داد تا نگذارد این نهال بشکند. البته تنها 21 هزار و 600 نفر، جانبازی خود را در بنیاد شهید و امور ایثارگران ثبت کردند و هزاران نفر هم ترجیح دادند که گمنام بمانند.
یک هزار و 797 ایثارگر اهل این خطه بهترین سال های جوانی خود را در زندان و زیر شکنجه های رژیم بعث عراق سپری کردند؛ هستند آزادگانی که بعد از 10 سال به آغوش میهن و خانواده برگشتند.
در این مسیر ناهموار حضور شیرزنان کرمانشاهی نه فقط در پشت جبهه که در صحنه های نبرد هم چشمگیر بود؛ 950 شهید و یک هزار و 150 جانباز گوشه ای از فداکاری ها و شجاعت زنان کرد است.
**حلقه اتصال هندوستان ایران
بی تردید حلقه اتصال و درهم تنیدگی استان هزار رنگ کرمانشاه و 'هندوستان ایران'، نتیجه هزینههای گرانبهایی است که همه مذاهب و اقوام آن برای هدفی واحد داده اند. یک هزار و 400 شهید اهل سنت و 750 شهید اهل حق تاییدی بر این مدعاست.
گستردگی شهدای کرمانشاه از خط مقدم جبهه جنگ است تا خط مقدم خدمت انقلابی. نشانه آن هم 34 شهید ترور است که به دست گروهک های ضد انقلابی و ضدایرانی به شهادت رسیده اند.
**شهدای دقیقه 90
اما شاید مظلوم ترین شهدای استان کسانی باشند که پس از پذیرش قطعنامه 598 اسیر کینه صدام از مقاومت دلیرانه ایرانیان شدند.
در حالی که کام ملت از پیروزی در دفاع مقدس شیرین بود، روزگار اهالی روستاهای 'زرده' در شهرستان دالاهو، نساردیره و نساردیره سفلی در گیلانغرب و بخشی از شهرستان های ثلاث و باباجانی و سرپل ذهاب باز هم تیره و تار شد.
صحنه هایی که 31 تیر 67 در این مناطق رقم خورد، بسیار غمانگیز بود؛ گاز خردل و اعصاب در کمتر از نیم روز نفس حدود 300 نفر را گرفت، بیش از سه هزار و 400 نفر را برای همیشه به دردهای جانفرسا مبتلا کرد و نسل های بعدی را گرفتار انواع معلولیت و سرطان. در این میان اما تنها اسم 120 نفر در بنیاد شهید به عنوان شهید شیمیایی ثبت شده است.
مردم کرمانشاه همچنین افتخار همنفس بودن با 59 جانباز نخاعی و 354 جانباز 70 درصد به بالا را دارند؛ جانبازانی که برخی از آنان بیش از 30 سال است جز پلک چشمان پر از حرفشان، هیچ حرکتی ندارند.
شاید بد نباشد بدانیم که از 9 هزار و 800 شهید استان کرمانشاه نیز، سه هزار و 500 نفر شهید بمباران بوده اند.
نگریستن به جزئیات ایثارگری مردم کرمانشاه نه فقط برای دانستن و مرور خاطرات تلخ جنگ که بیشتر تلنگری به متولیان امر است.
مردم این خطه برای امنیت و حفظ ایران کم هزینه نداده و همواره جزو اولین ها بوده اند؛ اکنون شایسته نیست که در بیکاری، طلاق، حاشیه نشینی، خرابی کسب و کار و ... هم جز اولین ها باشند.
عبداله الماسی: خبرنگار مرکز کرمانشاه
7444/8066
ساکنان دروازه کربلا اما هرگز سنگر را رها نکردند و برای حفظ دین و وطن، هزاران شهید، جانباز، شیمیایی و آزاده تقدیم کردند.
شاید بسیاری ها از جزئیات جانفشانی کرمانشاه در این مسیر پرسنگلاخ انقلاب مطلع نباشند؛ راهی که مردم مقاوم این دیار برای گشودن و ادامه آن 9 هزار و 800 نفر از عزیزان خود را فدا کردند، شهدایی که بیشتر آنها 17 تا 23 ساله بودند.
** گوشه ای از شجاعت شیرزنان کرد
آغاز این ایثارگری البته از مبارزات دهه 50 بود؛ جایی که 100 شهید برای پا گرفتن انقلاب اسلامی فدا شدند.
نهال انقلاب هنوز جوانه نزده بود که آماج تیشه و تبر بدخواهان شد؛ کرمانشاه علاوه بر 9 هزار و 800 شهید، ده ها هزار جانباز هم داد تا نگذارد این نهال بشکند. البته تنها 21 هزار و 600 نفر، جانبازی خود را در بنیاد شهید و امور ایثارگران ثبت کردند و هزاران نفر هم ترجیح دادند که گمنام بمانند.
یک هزار و 797 ایثارگر اهل این خطه بهترین سال های جوانی خود را در زندان و زیر شکنجه های رژیم بعث عراق سپری کردند؛ هستند آزادگانی که بعد از 10 سال به آغوش میهن و خانواده برگشتند.
در این مسیر ناهموار حضور شیرزنان کرمانشاهی نه فقط در پشت جبهه که در صحنه های نبرد هم چشمگیر بود؛ 950 شهید و یک هزار و 150 جانباز گوشه ای از فداکاری ها و شجاعت زنان کرد است.
**حلقه اتصال هندوستان ایران
بی تردید حلقه اتصال و درهم تنیدگی استان هزار رنگ کرمانشاه و 'هندوستان ایران'، نتیجه هزینههای گرانبهایی است که همه مذاهب و اقوام آن برای هدفی واحد داده اند. یک هزار و 400 شهید اهل سنت و 750 شهید اهل حق تاییدی بر این مدعاست.
گستردگی شهدای کرمانشاه از خط مقدم جبهه جنگ است تا خط مقدم خدمت انقلابی. نشانه آن هم 34 شهید ترور است که به دست گروهک های ضد انقلابی و ضدایرانی به شهادت رسیده اند.
**شهدای دقیقه 90
اما شاید مظلوم ترین شهدای استان کسانی باشند که پس از پذیرش قطعنامه 598 اسیر کینه صدام از مقاومت دلیرانه ایرانیان شدند.
در حالی که کام ملت از پیروزی در دفاع مقدس شیرین بود، روزگار اهالی روستاهای 'زرده' در شهرستان دالاهو، نساردیره و نساردیره سفلی در گیلانغرب و بخشی از شهرستان های ثلاث و باباجانی و سرپل ذهاب باز هم تیره و تار شد.
صحنه هایی که 31 تیر 67 در این مناطق رقم خورد، بسیار غمانگیز بود؛ گاز خردل و اعصاب در کمتر از نیم روز نفس حدود 300 نفر را گرفت، بیش از سه هزار و 400 نفر را برای همیشه به دردهای جانفرسا مبتلا کرد و نسل های بعدی را گرفتار انواع معلولیت و سرطان. در این میان اما تنها اسم 120 نفر در بنیاد شهید به عنوان شهید شیمیایی ثبت شده است.
مردم کرمانشاه همچنین افتخار همنفس بودن با 59 جانباز نخاعی و 354 جانباز 70 درصد به بالا را دارند؛ جانبازانی که برخی از آنان بیش از 30 سال است جز پلک چشمان پر از حرفشان، هیچ حرکتی ندارند.
شاید بد نباشد بدانیم که از 9 هزار و 800 شهید استان کرمانشاه نیز، سه هزار و 500 نفر شهید بمباران بوده اند.
نگریستن به جزئیات ایثارگری مردم کرمانشاه نه فقط برای دانستن و مرور خاطرات تلخ جنگ که بیشتر تلنگری به متولیان امر است.
مردم این خطه برای امنیت و حفظ ایران کم هزینه نداده و همواره جزو اولین ها بوده اند؛ اکنون شایسته نیست که در بیکاری، طلاق، حاشیه نشینی، خرابی کسب و کار و ... هم جز اولین ها باشند.
عبداله الماسی: خبرنگار مرکز کرمانشاه
7444/8066
کپی شد