«خواست جوانان ما امروز این نیست که فقط به جوان احترام گذاشته شود، بلکه خواست آنان این است کشور با فکر جوانان اداره شود». این جمله را حسن روحانی در 23 اردیبهشت ماه یعنی 6 روز مانده به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در همایش «سلام آزادی» که در سالن 12 هزار نفری آزادی تهران برگزار شد، عنوان کرد.
آن روز که روحانی از اعتماد به جوانان سخن میگفت، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود و این حرف، یک وعده انتخاباتی محسوب میشد؛ اما روحانی امروز دیگر رئیس جمهور شده است و از او تحقق وعدههایش مورد انتظار است.
روحانی در مناظرات و همچنین میتینگهای انتخاباتی، رفتاری متفاوت از آنچه که در گذشته از او شاهد بودیم را به نمایش گذاشت.
او ضمن اینکه با صراحت بیشتری سخن میگفت، حرفهای جدیدی هم به زبان میآورد. تغییر رفتار روحانی و سخن گفتن از بها دادن به جوانان باعث شد که مردم نسبت به آینده امیدوار شوند و دوباره به او اعتماد کنند.
حقیقت امر این است که جوانان در دولت یازدهم سهم ناچیزی از قدرت داشتند و زیاد مورد توجه قرار نگرفتند؛ دولت هم توسط افرادی با میانگین سنی بالا اداره میشد. در این مدت که افراد مسن بر مسند امور بودند، بارها و بارها شنیدیم که همین افراد از میدان دادن به جوانان سخن میگفتند و اما در عمل اتفاقی نمیافتاد.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که بیتوجهی به جوانان فقط در بحث کار اجرایی نبوده است؛ بلکه این را میتوان به دیگر حوزهها نیز تعمیم داد. سالهاست که عدهای در قدرت حضور دارند و اجازه عرضاندام به جوانان را نمیدهند.
افرادی از دوران جوانی تاکنون در میدان بودهاند و امروز نیز نه تنها میدان را خالی نمیکنند؛ بلکه تحمل جوانان نیز برای آنها سخت است.
بالاخره یک جایی باید به جوانان اعتماد کرد. باید به آنها اجازه داد که خودشان را نشان دهند. مطمئناً تا اینجای کار هم که به جوانان میدان داده نشده خطای بزرگی صورت گرفته است. تداوم این وضعیت به صلاح نیست و باید نگاهها و رفتارها تغییر کند.
امروز جوانان چشم شان به روحانی است. آنها میخواهند هم در امور اجرایی کشور و هم در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها سهیم باشند؛ اما این مهم منوط بر این است که رئیس جمهور وعدههای انتخاباتی خود را در مورد جوانان عملی کند. باید منتظر ماند و دید که آیا بزرگان سنی عرصهی سیاست میخواهند به جوانان بها بدهند یا خیر!
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
آن روز که روحانی از اعتماد به جوانان سخن میگفت، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود و این حرف، یک وعده انتخاباتی محسوب میشد؛ اما روحانی امروز دیگر رئیس جمهور شده است و از او تحقق وعدههایش مورد انتظار است.
روحانی در مناظرات و همچنین میتینگهای انتخاباتی، رفتاری متفاوت از آنچه که در گذشته از او شاهد بودیم را به نمایش گذاشت.
او ضمن اینکه با صراحت بیشتری سخن میگفت، حرفهای جدیدی هم به زبان میآورد. تغییر رفتار روحانی و سخن گفتن از بها دادن به جوانان باعث شد که مردم نسبت به آینده امیدوار شوند و دوباره به او اعتماد کنند.
حقیقت امر این است که جوانان در دولت یازدهم سهم ناچیزی از قدرت داشتند و زیاد مورد توجه قرار نگرفتند؛ دولت هم توسط افرادی با میانگین سنی بالا اداره میشد. در این مدت که افراد مسن بر مسند امور بودند، بارها و بارها شنیدیم که همین افراد از میدان دادن به جوانان سخن میگفتند و اما در عمل اتفاقی نمیافتاد.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که بیتوجهی به جوانان فقط در بحث کار اجرایی نبوده است؛ بلکه این را میتوان به دیگر حوزهها نیز تعمیم داد. سالهاست که عدهای در قدرت حضور دارند و اجازه عرضاندام به جوانان را نمیدهند.
افرادی از دوران جوانی تاکنون در میدان بودهاند و امروز نیز نه تنها میدان را خالی نمیکنند؛ بلکه تحمل جوانان نیز برای آنها سخت است.
بالاخره یک جایی باید به جوانان اعتماد کرد. باید به آنها اجازه داد که خودشان را نشان دهند. مطمئناً تا اینجای کار هم که به جوانان میدان داده نشده خطای بزرگی صورت گرفته است. تداوم این وضعیت به صلاح نیست و باید نگاهها و رفتارها تغییر کند.
امروز جوانان چشم شان به روحانی است. آنها میخواهند هم در امور اجرایی کشور و هم در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها سهیم باشند؛ اما این مهم منوط بر این است که رئیس جمهور وعدههای انتخاباتی خود را در مورد جوانان عملی کند. باید منتظر ماند و دید که آیا بزرگان سنی عرصهی سیاست میخواهند به جوانان بها بدهند یا خیر!
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد