در این یادداشت امده است: بودجه سال 1398 به مجلس تقدیم شد. حالا نوبت رسانههاست تا بودجه را ارزیابی، و در مراجعه به متخصصان حوزه اقتصادی، نیازها و عوامل دخیل در ارقام توزیع شده را با توجه به آثار و رفتار گروههای مرجع ذی نفوذ، بدون رودر بایستی، بررسی، نقد و به چالش بکشند و حاصل تحقیقات خود را پیش از تصویب بودجه منتشر کنند.
آنها باید بودجه گروهها، سازمانها و موسسات ویژه را که بود و نبودشان هیچ تاثیری بر جامعه ندارد واکاوی و بدون ترس به ادامه یا حذف آنها از سطور بودجه اعلام نظر کنند.
برخی از نشریات اقتصادی بیشتر وابسته به جناحهای صاحب قدرتاند تا اینکه منتقدانی برای پیشرفت و توسعه کشور باشند. تا آنجا که بیشتر همان نشریات از سطور رقمی بودجه بهره مندند و نتایج کنونی اقتصاد ایران را بر گردن نمیگیرند و از مردم پوزش نمیخواهند و هیچ تفسیر، تحلیلی در ارتباط با رفتار اقتصادی شان بروز نمیدهند و به مردم پاسخگو نیستند.
شاید یکی از دلایل ضعف در ارائه تحلیل اقتصادی نشریاتشان حضور اقتصاددانهایی است که خود محصول همان کارکرد سیاسی هستند. نمونه آن، محصول تفکری است که بر تیم اقتصادی دولتها سایه انداخته و از پیله خود بیرون نمیآیند.
در استان کرمانشاه نیز نشریاتی مجوز گرفتهاند که بیشتر آنها زمینه فعالیت و نوع نشریه خود را «اقتصادی» نیز اعلام میکنند اما در صفحات اقتصادی برخی از آنها جز اخبار کپی شده خبرگزاریها یا استفاده از اینترنت دیده نمیشود.
این را زمانی که به عنوان داور در جشنوارههای مختلف استانی یا منطقهای مطبوعات بودم با چشمان خود دیدهام. برخی از آنها چنان از تحلیل و تفسیر رقمی و عددی بدون منبع سخن میگفتند که باورکردنی نبود. من نیز برای نمونه قسمتی از نوشته مدعی مقاله یا یادداشت را به موتور جستجوگر اینترنت می سپردم و عین همان جملات از نشریات دیگر بدست میآمد. این ضعف بزرگی است که نشریات از مدرسان اقتصاد بهره نگرفته و به کار میدانی دل نمیسپرند.
زحمات برخی از خبرنگاران، گزارش نویسان حوزه اقتصادی را نباید نادیده گرفت. اما آمار حضور رسانههای مکتوب و مجازی در استان، ارقامی را نشان میدهد که اگر به مسوولیتهای خود میپرداختند انتظار میرفت چالش آنها بر تصمیم سازی مدیران موثر میافتاد. استفاده از دانش دیگران بدون ارائه منبع جرم محسوب میشود و نوعی اختلاس فرهنگی است. آنها میانگارند اگر ماخذ اطلاعاتشان را بنویسند عیب محسوب می شود. در صورتی که استفاده از دانش دیگران برای پر ملاط کردن مطالب مطبوعاتی با درج منبع، نشان از درایت و تسلط به ستون نویسی تخصصی را بیان میکند. اما چرا چنین نیست. بر مبنای آمار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان: «اکنون 72 نشریه محلی مجوز اخذ کرده که 16 نشریه آن در سال 96 صادر شده است. در این استان 13 خبرگزاری و 117 نشریه سراسری نمایندگی دارند. خبرگزاری ایرنا سوم دی 97«. این آمار ما را به تفکر وامیدارد؟ «اولین نشریه اقتصادی ایران سال 1259 ه.ق برابر 1297 شمسی منتشر و بعد خیلی زود تعطیل شد. منبع: مجله بانک ملی/ مرکز پژوهشهای اسلامی». در حالی که روزنامه «وال استریت ژورنال» از 8 ژوئیه سال 1889 میلادی تا امروز با 128 سال مداوم با شمارگان 2 میلیون 28 هزار نسخه منتشر و مجله «فوربز یا فوربس» از 15سپتامبر 1917 با شمارگان 931 هزار و 558 نسخه هنوز منتشر میشود. منبع: شناسنامه همین نشریات».
8066
آنها باید بودجه گروهها، سازمانها و موسسات ویژه را که بود و نبودشان هیچ تاثیری بر جامعه ندارد واکاوی و بدون ترس به ادامه یا حذف آنها از سطور بودجه اعلام نظر کنند.
برخی از نشریات اقتصادی بیشتر وابسته به جناحهای صاحب قدرتاند تا اینکه منتقدانی برای پیشرفت و توسعه کشور باشند. تا آنجا که بیشتر همان نشریات از سطور رقمی بودجه بهره مندند و نتایج کنونی اقتصاد ایران را بر گردن نمیگیرند و از مردم پوزش نمیخواهند و هیچ تفسیر، تحلیلی در ارتباط با رفتار اقتصادی شان بروز نمیدهند و به مردم پاسخگو نیستند.
شاید یکی از دلایل ضعف در ارائه تحلیل اقتصادی نشریاتشان حضور اقتصاددانهایی است که خود محصول همان کارکرد سیاسی هستند. نمونه آن، محصول تفکری است که بر تیم اقتصادی دولتها سایه انداخته و از پیله خود بیرون نمیآیند.
در استان کرمانشاه نیز نشریاتی مجوز گرفتهاند که بیشتر آنها زمینه فعالیت و نوع نشریه خود را «اقتصادی» نیز اعلام میکنند اما در صفحات اقتصادی برخی از آنها جز اخبار کپی شده خبرگزاریها یا استفاده از اینترنت دیده نمیشود.
این را زمانی که به عنوان داور در جشنوارههای مختلف استانی یا منطقهای مطبوعات بودم با چشمان خود دیدهام. برخی از آنها چنان از تحلیل و تفسیر رقمی و عددی بدون منبع سخن میگفتند که باورکردنی نبود. من نیز برای نمونه قسمتی از نوشته مدعی مقاله یا یادداشت را به موتور جستجوگر اینترنت می سپردم و عین همان جملات از نشریات دیگر بدست میآمد. این ضعف بزرگی است که نشریات از مدرسان اقتصاد بهره نگرفته و به کار میدانی دل نمیسپرند.
زحمات برخی از خبرنگاران، گزارش نویسان حوزه اقتصادی را نباید نادیده گرفت. اما آمار حضور رسانههای مکتوب و مجازی در استان، ارقامی را نشان میدهد که اگر به مسوولیتهای خود میپرداختند انتظار میرفت چالش آنها بر تصمیم سازی مدیران موثر میافتاد. استفاده از دانش دیگران بدون ارائه منبع جرم محسوب میشود و نوعی اختلاس فرهنگی است. آنها میانگارند اگر ماخذ اطلاعاتشان را بنویسند عیب محسوب می شود. در صورتی که استفاده از دانش دیگران برای پر ملاط کردن مطالب مطبوعاتی با درج منبع، نشان از درایت و تسلط به ستون نویسی تخصصی را بیان میکند. اما چرا چنین نیست. بر مبنای آمار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان: «اکنون 72 نشریه محلی مجوز اخذ کرده که 16 نشریه آن در سال 96 صادر شده است. در این استان 13 خبرگزاری و 117 نشریه سراسری نمایندگی دارند. خبرگزاری ایرنا سوم دی 97«. این آمار ما را به تفکر وامیدارد؟ «اولین نشریه اقتصادی ایران سال 1259 ه.ق برابر 1297 شمسی منتشر و بعد خیلی زود تعطیل شد. منبع: مجله بانک ملی/ مرکز پژوهشهای اسلامی». در حالی که روزنامه «وال استریت ژورنال» از 8 ژوئیه سال 1889 میلادی تا امروز با 128 سال مداوم با شمارگان 2 میلیون 28 هزار نسخه منتشر و مجله «فوربز یا فوربس» از 15سپتامبر 1917 با شمارگان 931 هزار و 558 نسخه هنوز منتشر میشود. منبع: شناسنامه همین نشریات».
8066
کپی شد