در این یادداشت آمده است: خبرنگاران با اطلاع رسانی هوشمندانه در چارچوب قانون باید تسهیلگر امور باشند، حساسیت ها را به موقع بازگو و به مثابه یک رادار هشدار دهنده عمل کنند و تهدیدات را شناسایی و فرصت ها را برای رشد سرمایههای اجتماعی فراهم کنند اما سئوال اینجاست فرق بین یک روزنامەنگار با یک شاعر و داستان نویس چیست؟
نقطه قوت یک شاعر در تخیل پردازی اوست اما این تخیل، در خبر رسانی نوعی آفت است و با نگاهی به وقایع روزنامه نگاری در دهههای اخیر این واقعیت را آشکار میسازد که ما روزنامەنگارِ احساسی و شاعرِ روزنامەنگار و روزنامەنگارِ داستان سرا، بسیار داشتەایم اما روزنامەنگارِ واقعگرا با تعاریف علمی و برخوردار از دانش روز بسیار اندک.
همین مساله موجب شده که روزنامهنگاری در کردستان با چالش جدی مواجه شود و مطبوعات محلی اگر چه در مقایسه با سایر استان ها از مزیتهای زیادی برخوردار است که شاید علت آن را بتوان در فضای فرهنگی غالب بر جامعه و علاقه صرف جوانان به این حرفه دانست.
اما از آنجا که زبان مطبوعات و فضای سیاسی حاکم بر استان ما یک زبان و فضای رسمی و سنگین است لذا چنین شرایطی ایجاب میکند گردانندگان نشریات ما با ادبیاتی رسمی و به دور از توهمات و داستان سرایی و تخیل پردازی و با تکیه صرف به واقعیتهای جامعه و بهرهمندی از دانش روزنامهنگاری نوین به مباحث ورود پیدا کنند.
فقدان تطبیق واقعیتها با آنچه در ذهن و اندیشه بسیاری از ما میگذرد، همواره برای مطبوعات ما که از سرمایەهای ملی محسوب میشوند دردسر ساز بوده است.
روی سخن نگارنده نه با دولت یا هیات نظارت بلکه با نویسندگان مطبوعات است که نتوانستهاند از ظرفیتهای ولو محدود قانونی از این ابزار قدرتمند برای حفظ حداقلها بهره بگیرند به تعبیر دیگر، ما نتوانستیم از ظرفیتهای قانونی برای داشتن روزنامەهای مستقل استفاده کنیم.
امروز اگر در محافل مختلف به بیان علل و عوامل توسعه نیافتگی کردستان پرداخته میشود و برای آن نشستها و کنگرهها و سمیناها تشکیل میدهند به باور اینجانب بخش زیادی از عقب ماندگی کردستان ناشی از نبود نشریاتی مطالبەگر و خبرنگارانی حرفەای در استان است.
طبق آمار موجود در حال حاضر بیش از 70 نشریه اعم از هفته نامه، ماهنامه و فصلنامه در کردستان مجوز انتشار دارند که تعداد کمی از آنها منظم منتشر میشود این در حالی است که شمار نشریات دارای مجوز در استان همچنان در حال افزایش است و هم اکنون بیش از 10 مورد تقاضای دیگر در هیات نظارت بر مطبوعات در نوبت اخذ مجوز است.
تنها در سه سال اخیر بیش از 15 مورد مجوز نشریه صادر شده و در این میان، انتقادی که به هیات نظارت وارد می شود این است که مجوز نشریه را به متقاضیانی میدهد که بسیاری از آنان با الفبای مطبوعات آشنایی ندارند و دادن همین مجوزهای بدون پشتوانه علمی و مالی موجب شده که نشریات یا منتشر نشوند یا عمر آنها به 10 شماره نرسد و نهایتا در وسط راه متوقف گردند.
به نظر می رسد باید الزاماتی نظیر داشتن اسپانسر یا همان پشتوانه مالی و برخورداری صاحبان نشریات از دانش روزنامهنگاری برای متقاضیان در نظر گرفته شود.
صرفنظر از محدودیت های سیاسی و کاری، آنچه امروز موجودیت نشریات محلی را تهدید می کند فقدان دانش و تخصص برای تهیه و تولید یک نشریه وزین با رعایت قواعد و اصول علمی و کمبود نیروی حرفەای در تمام بخش های یک نشریه است که اغلب نشریات ما از آن رنج میبرند.
ما در زمینه وجود نیروی حرفەای و کار آزموده در عرصه علوم مختلف فنی و اقتصادی مثلا سرمایەگذار چقدر نیازمندیم و چه وضعیتی داریم در عرصه نشریات محلی نیز روال همین است اما اینجا بەدلایل متعدد ازجمله عدم وجود اهرم های قانونی و نظارتی شاهد سرازیر شدن جوانان بسیاری، نه از روی علاقه که از سر ناچاری و بعضا بیکاری وارد بازار کار نشریات محلی شدەاند اگر چه بعضی ها دارای تحصیلات مرتبط نیز هستند اما نتوانستەاند جایگاه نشریات را ارتقا بخشند.
مطبوعات فعلی هم با دو تهدید در شرایط فعلی روبرو هستند یکی بحران عدم مقبولیت در جامعه و دیگری عدم مشروعیت از منظر و نگاه مسوولان دولتی؛ یعنی مردم عمده محتوای نشریات محلی را مغایر با اراده جمعی میدانند و مسئولان هم تحمل همین خورده انتقادات اندک را ندارند.
از اینها گذشته یکی از آسیب های جدی به ویژه در عرصه روزنامەنگاری نگاه نه حرفەای بلکه صرف نگاه سیاسی به این ظرفیت و فرصت است نگاه بسیاری از سازمانها و نهادهای دولتی به مطبوعات، یک نگاه مکانیکی و سختافزاری است.
یعنی در تعریف مشاغل سخت یک شرایط ویژه و طاقت فرسا نظیر کار در شرایط آب و هوایی سخت، کار با مواد شیمیایی یا وسایل خطرناک را در نظر میگیرند در حالیکه بسیاری از مشاغل که دارای ظاهر اتو کشیده و با کلاسی هستند در باطن یک شغل سخت و زیان آور محسوب میشوند.
البته سیاست های تعامل یا برخورد با مطبوعات، ربطی به دولت فعلی و دولت های گذشته ندارد و بسیاری از مسئولان حال و گذشته به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و یا حتی از روی کم آگاهی نسبت به مقوله اطلاع رسانی و رسالت این قشر زحمتکش، نگاه شایسته و قابل احترامی به مطبوعات ندارند و گاها با آنان رفتار ویزیتوری داشته و به بهانههای واهی از مصاحبه سرباز میزنند!
در صورتی که اخبار، یادداشتها، مقالات، گزارشات خبری که مسئولان محترم همه روزه در جراید، خبرگزاریها و سایتها مطالعه میکنند و بعضا در جلسات و سخنرانیهایشان به آنها استناد میکنند، ماحصل کار و تلاش شبانهروزی و طاقتفرسای همین خبرنگاران و نویسندگانی است که برای تهیه یک خبر یا گزارش در شهر خودشان باید هر نوع برخوردی را تحمل کنند و ساعتها در انتظار بمانند.
کار فراوان، استرس و اضطراب بالا، نیاز بسرعت عمل در انتقال مطالب، وقتگیر بودن، دستمزد پایین، برخوردهای غیرحرفهای درون سازمانی، عدم آشنایی افراد با رسالت خبرنگار، گستره بالای حیطه کار، مخاطرات جسمی و روحی و... از جمله مشکلات دست اندرکاران مطبوعات است.
برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه اصول و قواعد روزنامەنگاری و صفخەارایی، دوری از افراط بویژه در عرصه سیاست، از نیازهای اساسی مطبوعات کوردی است که میتواند در حل برخی مشکلات حرفهای موثر باشد.
به نظر میرسد بهترین راه در این رابطه بازتوان کردن نشریات و خبرگزاریهاست و تأمین نیازهای مالی آنان؛ ازاینرو معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در این مسیر گام بردارد.
رسانهها و به ویژه مطبوعات باید جز به درآمد خود به منابع دولتی متکی نباشند؛ امید که این اصل مورد توجه متولیان و مدیران استان کردستان نیز قرار گیرد و بجای دادن یک هدیه 50 هزار تومانی به تقویت بنیه مالی رسانهها بپردازند.
رسانههایی که می توانند بهترین ابزار در خدمت توسعه کردستان و بیان زیباییهای آن باشند.
منبع: روزنامه روژان
نقطه قوت یک شاعر در تخیل پردازی اوست اما این تخیل، در خبر رسانی نوعی آفت است و با نگاهی به وقایع روزنامه نگاری در دهههای اخیر این واقعیت را آشکار میسازد که ما روزنامەنگارِ احساسی و شاعرِ روزنامەنگار و روزنامەنگارِ داستان سرا، بسیار داشتەایم اما روزنامەنگارِ واقعگرا با تعاریف علمی و برخوردار از دانش روز بسیار اندک.
همین مساله موجب شده که روزنامهنگاری در کردستان با چالش جدی مواجه شود و مطبوعات محلی اگر چه در مقایسه با سایر استان ها از مزیتهای زیادی برخوردار است که شاید علت آن را بتوان در فضای فرهنگی غالب بر جامعه و علاقه صرف جوانان به این حرفه دانست.
اما از آنجا که زبان مطبوعات و فضای سیاسی حاکم بر استان ما یک زبان و فضای رسمی و سنگین است لذا چنین شرایطی ایجاب میکند گردانندگان نشریات ما با ادبیاتی رسمی و به دور از توهمات و داستان سرایی و تخیل پردازی و با تکیه صرف به واقعیتهای جامعه و بهرهمندی از دانش روزنامهنگاری نوین به مباحث ورود پیدا کنند.
فقدان تطبیق واقعیتها با آنچه در ذهن و اندیشه بسیاری از ما میگذرد، همواره برای مطبوعات ما که از سرمایەهای ملی محسوب میشوند دردسر ساز بوده است.
روی سخن نگارنده نه با دولت یا هیات نظارت بلکه با نویسندگان مطبوعات است که نتوانستهاند از ظرفیتهای ولو محدود قانونی از این ابزار قدرتمند برای حفظ حداقلها بهره بگیرند به تعبیر دیگر، ما نتوانستیم از ظرفیتهای قانونی برای داشتن روزنامەهای مستقل استفاده کنیم.
امروز اگر در محافل مختلف به بیان علل و عوامل توسعه نیافتگی کردستان پرداخته میشود و برای آن نشستها و کنگرهها و سمیناها تشکیل میدهند به باور اینجانب بخش زیادی از عقب ماندگی کردستان ناشی از نبود نشریاتی مطالبەگر و خبرنگارانی حرفەای در استان است.
طبق آمار موجود در حال حاضر بیش از 70 نشریه اعم از هفته نامه، ماهنامه و فصلنامه در کردستان مجوز انتشار دارند که تعداد کمی از آنها منظم منتشر میشود این در حالی است که شمار نشریات دارای مجوز در استان همچنان در حال افزایش است و هم اکنون بیش از 10 مورد تقاضای دیگر در هیات نظارت بر مطبوعات در نوبت اخذ مجوز است.
تنها در سه سال اخیر بیش از 15 مورد مجوز نشریه صادر شده و در این میان، انتقادی که به هیات نظارت وارد می شود این است که مجوز نشریه را به متقاضیانی میدهد که بسیاری از آنان با الفبای مطبوعات آشنایی ندارند و دادن همین مجوزهای بدون پشتوانه علمی و مالی موجب شده که نشریات یا منتشر نشوند یا عمر آنها به 10 شماره نرسد و نهایتا در وسط راه متوقف گردند.
به نظر می رسد باید الزاماتی نظیر داشتن اسپانسر یا همان پشتوانه مالی و برخورداری صاحبان نشریات از دانش روزنامهنگاری برای متقاضیان در نظر گرفته شود.
صرفنظر از محدودیت های سیاسی و کاری، آنچه امروز موجودیت نشریات محلی را تهدید می کند فقدان دانش و تخصص برای تهیه و تولید یک نشریه وزین با رعایت قواعد و اصول علمی و کمبود نیروی حرفەای در تمام بخش های یک نشریه است که اغلب نشریات ما از آن رنج میبرند.
ما در زمینه وجود نیروی حرفەای و کار آزموده در عرصه علوم مختلف فنی و اقتصادی مثلا سرمایەگذار چقدر نیازمندیم و چه وضعیتی داریم در عرصه نشریات محلی نیز روال همین است اما اینجا بەدلایل متعدد ازجمله عدم وجود اهرم های قانونی و نظارتی شاهد سرازیر شدن جوانان بسیاری، نه از روی علاقه که از سر ناچاری و بعضا بیکاری وارد بازار کار نشریات محلی شدەاند اگر چه بعضی ها دارای تحصیلات مرتبط نیز هستند اما نتوانستەاند جایگاه نشریات را ارتقا بخشند.
مطبوعات فعلی هم با دو تهدید در شرایط فعلی روبرو هستند یکی بحران عدم مقبولیت در جامعه و دیگری عدم مشروعیت از منظر و نگاه مسوولان دولتی؛ یعنی مردم عمده محتوای نشریات محلی را مغایر با اراده جمعی میدانند و مسئولان هم تحمل همین خورده انتقادات اندک را ندارند.
از اینها گذشته یکی از آسیب های جدی به ویژه در عرصه روزنامەنگاری نگاه نه حرفەای بلکه صرف نگاه سیاسی به این ظرفیت و فرصت است نگاه بسیاری از سازمانها و نهادهای دولتی به مطبوعات، یک نگاه مکانیکی و سختافزاری است.
یعنی در تعریف مشاغل سخت یک شرایط ویژه و طاقت فرسا نظیر کار در شرایط آب و هوایی سخت، کار با مواد شیمیایی یا وسایل خطرناک را در نظر میگیرند در حالیکه بسیاری از مشاغل که دارای ظاهر اتو کشیده و با کلاسی هستند در باطن یک شغل سخت و زیان آور محسوب میشوند.
البته سیاست های تعامل یا برخورد با مطبوعات، ربطی به دولت فعلی و دولت های گذشته ندارد و بسیاری از مسئولان حال و گذشته به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و یا حتی از روی کم آگاهی نسبت به مقوله اطلاع رسانی و رسالت این قشر زحمتکش، نگاه شایسته و قابل احترامی به مطبوعات ندارند و گاها با آنان رفتار ویزیتوری داشته و به بهانههای واهی از مصاحبه سرباز میزنند!
در صورتی که اخبار، یادداشتها، مقالات، گزارشات خبری که مسئولان محترم همه روزه در جراید، خبرگزاریها و سایتها مطالعه میکنند و بعضا در جلسات و سخنرانیهایشان به آنها استناد میکنند، ماحصل کار و تلاش شبانهروزی و طاقتفرسای همین خبرنگاران و نویسندگانی است که برای تهیه یک خبر یا گزارش در شهر خودشان باید هر نوع برخوردی را تحمل کنند و ساعتها در انتظار بمانند.
کار فراوان، استرس و اضطراب بالا، نیاز بسرعت عمل در انتقال مطالب، وقتگیر بودن، دستمزد پایین، برخوردهای غیرحرفهای درون سازمانی، عدم آشنایی افراد با رسالت خبرنگار، گستره بالای حیطه کار، مخاطرات جسمی و روحی و... از جمله مشکلات دست اندرکاران مطبوعات است.
برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه اصول و قواعد روزنامەنگاری و صفخەارایی، دوری از افراط بویژه در عرصه سیاست، از نیازهای اساسی مطبوعات کوردی است که میتواند در حل برخی مشکلات حرفهای موثر باشد.
به نظر میرسد بهترین راه در این رابطه بازتوان کردن نشریات و خبرگزاریهاست و تأمین نیازهای مالی آنان؛ ازاینرو معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در این مسیر گام بردارد.
رسانهها و به ویژه مطبوعات باید جز به درآمد خود به منابع دولتی متکی نباشند؛ امید که این اصل مورد توجه متولیان و مدیران استان کردستان نیز قرار گیرد و بجای دادن یک هدیه 50 هزار تومانی به تقویت بنیه مالی رسانهها بپردازند.
رسانههایی که می توانند بهترین ابزار در خدمت توسعه کردستان و بیان زیباییهای آن باشند.
منبع: روزنامه روژان
کپی شد