پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و ضرورت انقلاب فرهنگی، براساس فرمان حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۳، شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفت.
این شورا وظیفه خطیر ساماندهی به وضعیت دانشگاهها را بر عهده داشت و پس از آن موضوع رسیدگی به وضعیت فرهنگی جامعه در آن شورا مطرح و بر اساس نظر حضرت آیتالله خامنهای ریاست وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی، مبنی بر توجه به فرهنگ عمومی مردم، پیشنهاد تشکیل شورای فرهنگ عمومی مطرح شد و سرانجام در سال ۱۳۶۴، به منظور تعیین اهداف، سیاستگذاری و هدایت فرهنگ عمومی کشور، شورای فرهنگ عمومی با وظایف مشخص شکل گرفت و به صورت رسمی از سال ۱۳۶۵ آغاز به کار کرد.
با توجه به اینکه ۱۴ آبان روز فرهنگ عمومی در تقویم جمهوری اسلامی ایران نامگذاری شده است، به همین مناسبت خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) گفت وگوی با محمد علی صادقی پژوهشگر و فعال فرهنگی چهارمحال و بختیاری انجام داده است.
صادقی، مدیر موسسه فرهنگی هنری گلواژه عطش و پژوهشگر فرهنگی است که در ۱۰ سال گذشته به عنوان عضو کمیته علمی مشورتی و عضو حقیقی شورای فرهنگ عمومی، مباحث ، تصمیمات و چالشهای این شورا را از نزدیک دنبال کرده است.
ایرنا؛ به عنوان نخستین سوال، مراد از فرهنگ و فرهنگ عمومی چیست؟
تاکنون از فرهنگ دهها بلکه صدها( ۲۰۰ تا ۳۰۰)تعریف ارائه شده است، شورایعالی انقلاب فرهنگی در اسناد خود مانند نقشه مهندسی کشور و شاخصهای راهبردی و مولفههای فرهنگی، فرهنگ را این گونه تعریف کرده: "فرهنگ نظام وارهای است از باورها و مفروضات اساسی، ارزشها، آداب و الگوهای رفتاری ریشهدار و دیرپا ونمادها و مصنوعات که ادراکات، رفتار و مناسبات جامعه را جهت و شکل میدهد و هویت آن را میسازد".
اما «فرهنگ عمومی» به معنی مجموعه موضوعات فرهنگی است که آحاد جامعه و یا حداقل غالب مردم را تحت پوشش خود قرار میدهد، به عبارت دیگر این اصطلاح دربرگیرنده نوعی از اطلاعات، آداب و سنن، باورها، ارزشها و محصولاتی است که مورد استفاده و نیاز عموم مردم است.
برخی مظاهر فرهنگ عمومی را در الگوهای مصرف، پوشش، ساختمانسازی، روابط با دیگران، نظام ارزشی جامعه، آموختهها، تصورات از خوب و بد، آرزوها و قضاوتها نسبت به سایر جوامع، میتوان مشاهده کرد.
ایرنا؛ اهمیت مقوله فرهنگ در چیست و صیانت از فرهنگ وظیفه کیست؟
فرهنگ را باید ستون فقرات و شکلدهنده و قوامدهنده سبک زندگی و سلوک یک ملت در همه ابعاد، قلمداد کرد و نقش و کارکرد فراگیر آن، بیانگر اهمیت و جایگاه بیبدیل آن است.
فرهنگ مردم، دژ مستحکم حفظ هویت، اصالتها و نیروی حفظ کننده و پیش برنده یک ملت در دنیای پرتلاطم کنونی است.
به فرموده مقام معظم رهبری" فرهنگ یک ملت است که میتواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند".
از همین رو است که همیشه فرهنگ مردم در معرض دستاندازی و تهاجم بدخواهان بوده و دشمنان به موازات راهبردهای سخت، با سرمایهگذاریهای هنگفت رسانهای و جنگ روانی، سعی در ایجاد یا بهرهبرداری از دگرگونیهای فرهنگی برای ایجاد زمینههای سلطه دارند.
صیانت از فرهنگ، وظیفهای همگانی است ولی وظیفه مسوولان سنگینتر است، دفاع از مرزهای فرهنگی همانند دفاع از مرزهای سرزمینی بلکه مقدم بر آن است، زیرا در صورت سقوط و انحطاط فرهنگی،چه بسا در هنگامه خطر، گزینه تسلیم به راحتی جایگزین مقاومت و دفاع سرزمینی شود.
عجین بودن فرهنگ مردم ما با آموزههای دینی و نیز رعایت الزامات قانونی و اسناد بالا دستی و جایگاه فرهنگ در نظام اسلامی، ایجاب میکند همه نهادها، سازمان ها وفعالان فرهنگی با لحاظ اولویت ها و نیازهای جامعه، بیش از پیش از در رشد و ارتقاء و صیانت فرهنگ عمومی و در جهت تعمیم و تعمیق مطلوبیت های فرهنگی،گام بردارند.
مقام معظم رهبری در باب جهت ارزشی دادن به فرهنگ عمومِی، میفرمایند: " از جمله کارهایی که مسئولین فرهنگی دولت خیلی باید به آن بپردازند و واقعاً یک دقیقه را در آن فروگذار نکنند، این است که به فرهنگ عمومی جامعه و ابزارها و وسائل فرهنگی، جهت ارزشی بدهند. چون تلاش زیادی شده تا جریانهای فرهنگی و عاملهای فرهنگی – هنر و ادبیات و شعر و سینما و بقیه – در جهت غیر ارزشی حرکت کنند و راه بیفتند. شما باید کمک کنید و همه تلاشتان را بکنید که به تحرکات فرهنگی کشور در جهت ارزشی جهت بدهید". (بیانات مورخ۰۴ /۰۶/۱۳۸۶)
ایرنا؛ چرا توقعات از شورای فرهنگ عمومی زیاد است؟
شورای فرهنگ عمومی یک شورای بالادستی و بسته به قید استان یا کشور، متشکل از مقامات و شخصیتهای فرهنگی کشور و استانهاست که با ماهیت و موضوع حامل قدرت و توان رصد، تجزیه و تحلیل، هماهنگی، تصمیمگیری و سیاستگذاری در حوزه فرهنگ است.
آن گونه که وزارت بهداشت در حوزه سلامت، صلاحیتها و توانمندیها(و البته چالشها و محدودیتهایی )نیز دارد، شورای فرهنگ عمومی نیز در امر فرهنگ، با برخورداری از عقبههای کارشناسی و عضویت و حضور همزمان مسوولان ارشد و تصمیمگیر فرهنگی و اجرایی در جلسات و تمرکز آنها بر روی مسایل و معضلات، توقعات و امیدواریهای زیادی را برای توفیق در انجام مسوولیت، بر میانگیزد آن چنان که نباید واقعیت چشمگیر چالشهای موجود در این مسیررا نیز نادیده بگیریم.
ایرنا؛ شورای فرهنگ عمومی کشور چه وظایفی دارد؟
شورای فرهنگ عمومی یکی از واحدها و شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی است که به منظور سیاستگذاری، هدایت و نظارت بر فرهنگ عمومی کشور، زیر نظر آن شورا تشکیل شده است.
شورای فرهنگ عمومی بعد از شورای عالی انقلاب فرهنگی، فراگیرترین و عالیترین مجمع مشورتی و تصمیمگیری فرهنگی و به تعبیری دارالشفای فرهنگی کشور و استانهاست.
اهم وظایف این شورا شامل، برنامهریزی و هدایت فرهنگ عمومی کشور، تجزیه و تحلیل شرایط و جریانات فرهنگی جهان و کشور و سنجش نظام ارزشی جامعه ، هماهنگ کردن کوششهای فرهنگی و هنری و تبلیغی در سازمانها و مراکز رسمی فرهنگی و هنری، فراهم کردن زمینه ارتقا و تعمیق فرهنگ عمومی، بررسی آثار فرهنگی مترتب بر سیاستها و اجرای طرحها و برنامههای اقتصادی و اجتماعی در تطبیق با اصول سیاست فرهنگی کشور است.
گستره مصوبات شورای فرهنگ عمومی، شامل تأسیس نهادها و سازمانهای فرهنگی، شوراها، بیانیهها، مناسبتهای فرهنگی و آییننامههای فرهنگی است.
ایرنا؛ وظایف شورای فرهنگ عمومی استان چیست؟
۵ مورد میتوان به عنوان مهمترین وظایف این شورا ذکر کرد که شامل، شناخت و تجزیه و تحلیل و ارزیابی از وضع فرهنگ عمومی استان، پیش بینی و رصد موضوعات اجتماعی و فرهنگی فراگیر استان، تهیه و تدوین طرح های عملیاتی و کاربردی برای بهبود شاخص های فرهنگی و اصلاح و ارتقاء فرهنگ عمومی، اتخاذ شیوه های تشویقی در استان به منظور شکوفایی فرهنگ عمومی در ابعاد مختلف، نظارت و پیگیری مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و تصمیمات شورای فرهنگ عمومی کشور در استان است.
ایرنا؛ در موارد متعددی شورای عالی انقلاب فرهنگی مخاطب مطالبات رهبری بوده است، آیا این مطالبات قابل تسری به شورای فرهنگ عمومی هم می تواند باشد؟
از مجموع شوراهای ۱۷ گانه زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی، این شورای فرهنگ عمومی است که در استانها، موجودیت و موضوعیت و ظهور و بروز بیشتری دارد و در همان مرکز نیز مأموریت این شورا از سایرین فراگیرتر و نمایانتر است.
به تعبیری میتوان گفت که بخش بزرگی از مسئولیتهای فرهنگی و پاسخگویی به مطالبات نظام و رهبری که در مهندسی جامع سیاستها، متوجه شورای عالی انقلاب فرهنگی است در سطوح متفاوت بر عهده شورای فرهنگ عمومی است و از این منظر، هنگامی که سطح بالایی و ردههای اول یک مجموعه، مخاطب تحقق مطالبات و دغدغههای مقام معظم رهبری و سیاستهای نظام قرار میگیرد، سطوح استانی و پایینتر آن مجموعه نیز که در تحقق اهداف (هر چند در حوزههای جغرافیایی محدودتر)نقش دارند همچنان مخاطب و مسئول شناخته میشوند.
از این رو هر عضو شورای عمومی استان و شهرستان و هر مسئول فرهنگی که در عداد ابواب جمعی و زیر مجموعههای یک ساختار وظیفهمند، قرار میگیرند باید خود را مخاطب خواستها و رهنمودهای رهبری و مطالبات مجموعه نظام در این حوزه، تلقی کرده و در وسع واقعی خود در مسیر انجام وظیفه و تکلیف، گام بردارد.
بر این اساس، نه تنها اعضای شورای انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی کشور که سطوح پایینتر نیز، مخاطب و پاسخگوی این احتجاج رهبری معظم اند که «بنده با شما پیش خدای متعال احتجاج خواهم کرد. من بهترین کسانی را که به مناسبت این کار می شناختم، در این شورا جمع کردم. شما به خدای متعال باید جواب بدهید. هرچه که فکر می کنید باید پیش خدای متعال گفت آن را بیان کنید و به فکرش باشید.» ( بیانات مورخ۱۳/۱۰/ ۸۴).
مقام معظم رهبری در خطاب دیگری میفرمایند: "در این قرارگاه اصلی، بینشاطی یا رکود یا عدم پیشرفت ملاحظه و مشاهده بشود، این را من اصلا نمیتوانم تصور بکنم".
ایرنا؛ جامعه چه مطالبات و انتظاراتی از دستگاهها و شوراهای فرهنگی دارد؟
جامعه انتظار دارد که دستگاههای اداره کننده کشور از جمله دستگاههای فرهنگی به طور موثر از عهده وظایف و کارویژههایی که فلسفه و علت وجودی آنهاست، بر آیند و علاوه بر این که هر ساختار فرهنگی استقلال وظایفش را انجام میدهد، در کلیت امر نیز پاسخگوی نیازها و مسائل فرهنگی جامعه باشند.
تفکیک امور و وظایف فرهنگی در وهله اول امری اداری و در راستای انجام تقسیم کار است و آن چه فراتر از این، مطالبه جامعه است دریافت و مشاهده خروجی امور و خدمات موسسات، نهادها و دستگاههای فرهنگی است که در قالب به سامان بودن یا نابسامان بودن وضعیت فرهنگی، خود را نشان میدهد.
از این منظر تلقی کارآمدی در حوزه فرهنگ به وجود آمدن این قضاوت خواهد بود که نهاد های فرهنگی نظام بیشتر و بهتر از نهادهای خارج نظام، وظیفه اقناع فرهنگی و پاسخگویی به نیازها را انجام می دهند.
در این فرض امکان مانور و تاثیرگذاری سناریوهای بدیل که محصول تلاشهای شبانهروزی و سرمایهگذاری هنگفت جبهه استکبار است، کاهش خواهد یافت.
بدیهی است ما به ازای هر گونه ضعف و فتور و کاستی و نسنجیدگی در برنامهها و اقدامات و تدابیر فرهنگی نظام، افزایش ضریب نفوذ رسانههای بیگانه خواهد بود.
از این دیدگاه، کارآمدی یعنی توان نظام برای ایجاد و حفظ این عقیده که با وجود کاستیها و نارساییها، نهادهای موجود از جمله نهادها و شوراهای فرهنگی، قادرند برای تعمیم و تعمیق ارزش هاو مطلوبیت های فرهنگی، بطور موثر ایفای نقش کنند.
ایرنا؛ شورایی مثل فرهنگ عمومی که آسیبهای فرهنگی را مرتب رصد میکند آیا نسبت به عارضهها و آسیب های ساختاری و عملکردی خودش هم آسیب شناسی دارد؟ این آسیبها و چالشها چه هستند؟
خوشبختانه هم در حوزه شورای فرهنگ عمومی کشور و هم استانها موارد نادری را میتوان سراغ گرفت ولی این خود محاسبی هنوز به سنت و رویه الزامی، تبدیل نشده است.
در یک نظرسنجی مکتوب که اینجانب در سال ۹۱ از اعضای شورای فرهنگ عمومی یکی از استانها( چهارمحال و بختیاری) به عمل آوردم علاوه بر نقاط مثبت فراوان نظیر برخورداری شورا از ساختار قویم و جامع و فرصتهای ناشی از تجمیع دستگاهها و شخصیتهای فرهنگی و اجرایی و مزایا و محسنات مترتب بر آن، نتایج قابل تامل ذیل نیز به دست آمد که با مطرح شدن در صحن شورا، برای شماری از آنها چاره اندیشی شده است.
این نتایج شامل ؛تعاملات بین سازمانی فعلی کمتر از میزان مورد انتظار است، تبادل و تقارن اطلاعات فرهنگی، به هنگام و نظام مند نیست، رویههای موجود بر اصل تقسیم کار و جلوگیری از موازی کاری ، استوار نیست، پاسخگویی (اجابت) شورا نسبت به مطالبات فرهنگی اقشار متفاوت در حد انتظار نیست، در سطح سازمانی علاقه به کار، شوق به مفید بودن و رضایتمندی پایین است، در سطح نخبگان جامعه، میزان دغدغهمندی و تلاش برای ارتقاء شاخصهای فرهنگی پایین است، در سطح سازمانهای فرهنگی، برنامهریزی برای بهرهبرداری بهینه از توان کارشناسی مطلوب نیست، برای سنجش ارتقاء (با عدم ارتقاء) فرهنگ عمومی شاخصهای سنجش پذیر فرهنگی در دسترس نیست ،بود.
اتاق فکر و عقبه کارشناسی شورای فرهنگ عمومی به اندازه کافی کارآمد نیست، اعضا در پیشنهاد دستورکار برای شورا به میزان کافی مشارکت ندارند، منابع و امکانات مالی و انسانی در مسیر اولویتها هدایت و بکارگیری نمیشود، شورای فرهنگ عمومی از ابزارهای لازم برای نظارت و حسابکشی متولیان به اندازه لازم استفاده نمی کند. (در واقع شورای فرهنگ عمومی، ساز و کارهای لازم را برای محاسبهپذیری و پاداشدهی دستگاهها، طراحی و اجرا نکرده است)، با این که در به کارگیری مدیران و کارشناسان فرهنگی، تواناییهای فنی و تکنیکی در مجموع لحاظ میشود ولی برای ارتقاء کارآمدی و روز آمدی کارشناسان فرهنگی ، برنامه های مدون وجود ندارد از دیگر نتایج این نظرسنجی بود.
از دیگر موارد نتایج آن، در این که شورا برای برآورد مستمر وضعیت فرهنگ عمومی، ساز و کارهای لازم را پیشبینی و اجرا میکند ابهاماتی وجود دارد، نبود وفاق و دیدگاههای مشترک نسبت به برخی مقولههای فرهنگی (نظیر موسیقی، تئاتر، سینما، قومیت، مفاخر فرهنگی) در نحوه کارآمدی شورا مؤثر است.
ایرنا؛آیا این یافتهها قابل تعمیم به سایر استانها نیز است؟
به صورت الزام و ۱۰۰ درصد، خیر، اما از آنجا که ساختار و ترکیب شورای فرهنگ عمومی در کشور، مشابه است با قبول تفاوتهای عملکردی، میتوان اذعان کرد که مراتبی از چالش های مذکور، گریبانگیر شوراهای سایر استانها، هم هست.
ایرنا؛به نظر شما چه موانع و محدودیتهایی فراروی دستگاههای فرهنگی است؟
دستگاههای فرهنگی به صورت منفرد (با هویت مستقل) و جمعی (به عنوان تشکیل دهندگان شورای فرهنگ عمومی)، برای انجام کارویژههای مورد انتظار با موانع درون سازمانی و برون سازمانی متعددی رو به رو هستند که بر اساس بررسیهای اینجانب، برخی از این موانع شامل ، نبود روابط مولد با شوراهای فرادست و فرودست، نبود سازوکار موثر برای استفاده از ابتکارات و ایدههای فرهنگی و استفاده از ظرفیتهای عمومی، عدم تمایل به آیندهنگری و گرایش به نتایج زودرس در دستگاههای فرهنگی ،تغییرات ذائقهای و رفتاری مردم، سرعت تغییرات محیطی و سبقت گرفتن تحولات بر اقدامات و برنامهریزیهای فرهنگی، تاثیرگذاری منافع متعارض گروهها و جناحها و سایر عوامل غیرفرهنگی(اقتصادی، اداری،محلی) بر عرصه فرهنگی هستند.
از دیگر موانع موجود، تعدد شوراها در حوزههای مختلف و مشغله زیاد مدیران و گاه برخورد تشریفاتی و رفع تکلیفی با موضوعات برای ایجاد این تلقی که کارهایی دارد انجام می گیرد!
نبود دیدگاهها و سیاستهای مدون در برخی عرصهها، تصلبهای فردی و سازمانی و رفتار غیرحرفهای متولیان امور فرهنگی، جزیرهگرایی و ملوک الطوایفی فرهنگی، شکلگیری گسست ارزشهای فرهنگی جامعه و حکومت و گسست در حوزههای قومی، جنسی، سنی، صنفی است.
ایرنا؛ به عنوان سوال پایانی، پیشنهادهای شما برای ارتقای کارآمدی شورای فرهنگ عمومی چیست؟
تعیین روزی به نام فرهنگ عمومی، فرصت مغتنمی برای ارج نهادن به خدمات و زحمات این نهاد ارزشمند و معرفی و نقد درونی و بیرونی روندها و فعالیتها و مطالبه کارهای انجام نشده و تلاش برای افزایش کارآمدی با تکیه بر تجارب ارزشمند شورا در سالیان متمادی است که میتواند دست مایه پیشبرد اهداف شورا و پاسخی به تحقق مطالبات جامعه و مقام معظم رهبری باشد.
به نظر میرسد در کنار مطالب این گفت و گو ، موارد ذیل میتواند حصول به اهداف در عرصه فرهنگ عمومی را تسهیل کند: افزایش توان کارشناسی شورای فرهنگ عمومی برای ایفای نقش های نظارتی، برنامهریزی و هدایت، اجرای طرح جامع مسالهیابی و مساله شناسی فرهنگی کشور و استانها با لحاظ اولویتها، گسترش ارتباط موثر با ذی نفعان و فعالان عرصه فرهنگ و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، ایجاد سازوکار ارتباطی مستمر با نخبگان فرهنگی و اهل فکر و قلم و اقشار جامعه برای راهکاریابی کاهش مشکلات و ارتقاء سطح فرهنگ عمومی، توانمندسازی سازمانهای فرهنگی برای انجام کارویژههای سازمانی ،ایجاد رقابت سالم فرهنگی در ارائه طرحهای عملیاتی در حوزه فرهنگ عمومی، کشف استعدادهای فرهنگی در لایههای متفاوت اجتماعی و بهرهگیری از خدمات آنها، به مدد طلبیدن اهل هنر و عناصر خوش ذوق برا ی تبدیل محتواهای مورد نیاز مخاطبان متفاوت به محصولات مخاطب پسند و رصد مستمر شبهات و تولیدات رسانهای معاندان و تهیه محتواهای قوی و مستدل برای پاسخگویی، تصاعدبخشی قدرت تجمیعی سازمان ها با انسجام و همافزایی.
همانگونه که از یک سازمان یا ساختار سازمانی انتظار کارآمدی و استفاده موثر از توانمندی ها و ظرفیت ها میرود به طریق اولی از مجموعه سازمان هایی که برای اهداف مشترک ،در قالب هایی نظیر شورا، کارگروه، ستاد ، قرارگاه ، حضور و توان خود را تجمیع کردهاند، نیز انتظار انسجام و همافزایی و افزایش کارآمدی، وجود دارد امری که به نوبه خود علاوه بر جنبههای انگیزشی، با سازماندهی مطلوب و ایجاد و تقویت هماهنگیها، ملازمه دارد.