آرامش قبل از طوفان
تولد بلاک چین جنبشی را ایجاد کرد که هدفش تحول تمام صنعت فناری است. عاشقان بلاک چین و رمزنگاری این دوره را Web 3.0 وب ۳ یا به زبان خودمان نسل سوم وب می نامند. نسل سوم وب آمده تا تمام فرایندهای سنتی و آزاردهنده قبلی را نابود کند. به این ترتیب، به طور خلاصه، این فناوری ناکارآمدی شبکه جهانی را تسهیل می کند، بنابراین کنترل و مالکیت را از درک شرکت های گرسنه سود می برند.
اکوسیستم نسل سوم وب در حال حاضر شامل بیش از ۳,۰۰۰ ارزدیجیتال شناخته شده و بیش از ۹۰۰ برنامه غیر متمرکز فعال است. با اینکه این صنعت بسیار نوپا است، گرایشات بسیار زیادی حول آن وجود دارد.
آزادی، برابری، برادریاین شعار رسمی جمهوری فرانسه است اما هم خودمان و هم خودشان میدانند که احتمال برابری قانونی کامل حتی با بلاک چین هم وجود ندارد. با این وجود شاید در نسل سوم وب نمودهایی از این کلمات نمایان شوند.
بر خلاف فرانسه در قرن هجدهم، که نبرد بین میلیونها نفر و تعداد کمی افراد قدرتمند بود، در نسل دوم وب که ما تقریبا در آن قرار داریم، شرکتهای بزرگ اینترنتی، قدرتی بسیار بالاتر از لوئی شانزدهم دارند و به صورت انحصاری بر وب غلبه کردهاند.
غول های اینترنت چیزی جز کنترل کامل نمیخواهند. به عنوان مثال بنیاد Internet.org، ابتکار مارک زاکربرگ برای ارائه دسترسی آزاد و رایگان به اینترنت در کشورهای محروم است. هر چند که این عمل بسیار تحسین شده است اما خواهناخواه او میتواند در نرم افزاری که ارائه داده است بر اطلاعات کنترل داشته باشد و یا حتی برخی از مناطق محروم در ایده او جایی نداشته باشند.
مدیر عامل فیس بوک برای حفظ امپراطوری خود، اطلاعات و پول زیادی در اختیار دارد. زاکربرگ فقط یکی از غولهای اینترنت است. جف بیزوس، مالک آمازون چهار سال پیش قدیمیترین روزنامه آمریکا یعنی واشینگتون پست را با قیمت ۲۵۰ میلیون دلار خرید. با توجه به اینکه میزان خالص دارایی او بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار است، او فقط از ۰٫۲۵ سرمایهاش برای خرید این روزنامه استفاده کرده است. خرید این چیزها برای او مثل آب خوردن است.
همه چیز ثابت می کند که یک اینترنت آزادتر، برابرتر و برادرانهتر نگرانی این روزهای پادشاهان اینترنت است.
زندگینامه وب نسل اول وبدرست به مانند قرون وسطی، نسل اول وب برای علاقهمندان مشقت بار بود. چیزی که به عنوان «شبکه جهانی وب»، شناخته میشد، فقط مجموعه ای از اطلاعات مختصر در صفحات ثابت و بدون هرگونه محتوای تعاملی بود. اتصال به اینترنت از طریق دیالآپ بود که افراد داخل خانه را از تلفن محروم میکرد.
این نسل از وب، نسل چت روم هایی مثل AOL و MSN Messenger بود. نسل موتورهای جستجوی ذغالی مانند AltaVista و Ask Jeeves. وب ۱٫۰۰ به طرز وحشتناکی کم سرعت بود. بخش سیال ویدیو و موسیقی؟ فکرش را هم نکنید. آن زمان دانلود یک آهنگ یک روز طول میکشید.
همه چیز در صفحات استاتیک زشت و یک مرورگر و اینترنت کند خلاصه میشد. هیچ مشارکتی در شبکه وب وجود نداشت و تقریبا تمام فرایندهای تولید داده، دستهبندی و ذخیره آنها به صورت متمرکز صورت میگرفت.
سپس نسل دوم وبمودمهای کم حافظه پرسر و صدا و رابط های کاربری کسل کننده آرام آرام گورشان را گم کردند. سرعت اینترنت مسیر را برای محتوای تعاملی باز کرد. اینترنتی که در نسل اول فقط برای مشاهده اطلاعات یک شرکت یا سازمان استفاده میشد، به فضایی برای مشارکت بدل گشت. با اشتراک گذاری جهانی اطلاعات، وارد عصر رسانه های اجتماعی یا Social Media شدیم . یوتیوب، ویکی پدیا، فلیکر و فیس بوک، صدای بی صدا شدند.
انتشار این پست در یک وبلاگ ۳۰ ثانیه طول میکشد و این در حالی است که زمانی ویرایش فقط یک سایت ساده، نگرانی برنامه نویسان و توسعه دهندگان بود. میتوانیم این نسل را عصر خواندن، نوشتن و انتشار بدانیم جایی که گسترش اطلاعات چیزی شبیه به آب خوردن است. حالا یک سوال اساسی، نسل دوم وب عالی بود. پس مشکل کجاست؟
مشکل سه چیز است : اعتماد، اعتماد و اعتماد !
گوگل شعار معروفی دارد: Don’t Be evil (خبیث نباشید.)
اما دنیای امروز این را میخواهد: Can’t Be evil (نمیتوانید خبیث باشید.)
در وب ۲٫۰۰ مشارکت زیادی در تولید محتوا و داده وجود دارد، اما کاربران آینده دوست دارند تا برای رسیدن به اعتماد هر چه بیشتر، زحمت ذخیره دادهها را هم تحمل کنند !
نشانههای سقوط نسل دوم وبانتقال به یک سیستم بدون نیاز به اعتماد، ضد فساد و ضد سانسور نه تنها لازم بلکه اجتناب ناپذیر است. اولین نشانههای سقوط نسل دوم وب از زمانی که برای اولین بار از ایده بلاک چین در بیت کوین استفاده شد، نمایان شد.
خدمات مبادلهمشکلات صرافیهای متمرکز قابل چشم پوشی نیست. هک، اختلاس، کنترل بر داراییها از قبیل مشکلاتی هستند که نهایتا ایجاد کننده یک نیاز است ! با فناوری بلاک چین و ایجاد صرافیهای غیرمتمرکز این نیاز حل خواهد شد. چند هفته پیش خبری از بزرگترین صرافی ارزهای دیجیتال حال حاضر جهان، بایننس رسید که قصد ایجاد یک صرافی غیرمتمرکز را دارد. در صورت رخ دادن این اتفاق، باینسس و مردم هر دو برنده خواهند بود.
خدمات ذخیره سازی
در حال حاضر نرم افزارهای غیرمتمرکزی مانند Storj، Filecoin و Maidsafe فضای ذخیره سازی غیرمتمرکز ارائه میدهند. شما میتوانید فضای ذخیره کامپیوتر خود را در اختیار این شبکهها قرار دهید و پاداش دریافت کنید. در این سیستمها فایلها به صورت کاملا غیرمتمرکز ذخیره میشوند و هیچ کس قادر به تغییر یا دسترسی اطلاعات درون این شبکهها نیست مگر مالک آنها.
توییتر، فیسبوک یا اینستاگرامی که مالکانش کاربرانش هستند. چند روز پیش اخباری مبنی بر اینکه فیسبوک اطلاعات میلیونها کابر خود را در اختیار سازمانهای دولتی قرار داده است، در صدر اخبار جهان قرار داشت.
با استفاده از ایده بلاک چین و سیستمهای تمرکززدا در امر شبکههای اجتماعی، از نظر امنیت اطلاعات و اعتماد خیال همه آسوده خواهد بود. در اینترنت امروز دادههای کاربران میتوانند به فروش گذاشته شوند و یا به نفع شرکت یا دولتی تغییر کنند. در اینترنت فردا این امر غیرممکن خواهد شد. در سیستمهایی مانند استیمایت، آکاشا و استتوس و آنهایی که به زودی خواهند آمد، کاربران مالک واقعی دادههایشان هستند.
بیمه و بانکداریفساد، تجارت نفوذی، حرص و طمع. این کلمات مترادف با صنایع بیمه و بانکداری هستند. ما مجبوریم تا کورکورانه به این نهادها اعتماد کنیم، زیرا چارهی دیگری نداریم. تصمیم گیری ها در پشت درهای بسته انجام میگیرند و مشتری هیچگونه نقشی ندارد. تصمیماتی که اتخاذ میشود اول در جهت منافع شرکت است و بعد مشتری.
یک صنعت همتا به همتا فعالیت طولانی موسسات غیرانتفاعی را در صورتی که همراه با مشتری باشند، تضمین میکند. به عنوان مثال، موزیلا یا ویکی پدیا را مد نظر قرار دهید، با بررسی این دو میتوان فهمید که با تمرکززدایی، هم این نهادها سود میبرند و هم مردم بیشتر به آنها اعتماد میکنند. با استفاده از بلاک چین در همه چیز امکان شفاف سازی وجود دارد. قواعد بازی از ابتدا مشخص است. برای ریاضیات فرقی نمیکند شما چه شخصیتی هستید ; ۱ بهعلاوه ۲ همیشه ۳ میشود حتی اگر شما موافق آن نباشید.
صنعت ویدئواز سال ۲۰۰۵، یوتیوب (که متعلق به گوگل است) به سرعت رشد کرد و محبوبیت زیادی میان کاربران بهدست آورد. یوتوب یک نیاز اساسی در اینترنت را حل کرد اما با گذشت زمان با اقدامات شرکت در جهت سوددهی، به آرامی، اما مطمئنا تغییرات زیادی را دیدیم. این سایت بزرگ خدمات رایگان میدهد، اما ما در قبال این خدمات اطلاعات شخصی (رفتارهای وبگردی، مورد علاقه ها و عادتهای خرید) را به آنها میدهیم. این درحالی است که تولید کنندگان محتوا فقط درصد کمی از سود تبلیغات را دریافت میکنند.
سیاست های تبلیغاتی و سانسور آنها مبهم است و بسیاری از تولیدکنندگان محتوا به غیرمنصفانه بودن شرایط واقف هستند. هر دقیقه بیش از ۴۰۰ دقیقه فیلم در این سایت آپلود میشود. خود گوگل هم برخی مشکلات را پذیرفته است. بنابراین اگر بزرگترین شرکت اینترنتی در جهان نمی تواند به صورت منصفانه برخورد کند، پس میتوان گفت که تمرکز همیشه بهترین راهحل برای ارائه خدمات به مشتریان نیست.
موسیقیبرای هنرمندهای حرفهای هایی که نیازهای زندگی خود را از این راه تامین میکنند، ۳۰ درصد کارمزد واسطهها بسیار ناعادلانه است. در واقع زحمت اصلی را هنرمندان میکشند و سود بیشتر را واسطهها میبرند. در نسل سوم وب، واسطهها حذف میشوند و سود به صورت عادلانه تقسیم میشود.
امروزه در بستر بلاک چین و قراردادهای هوشمند کارهای زیادی برای صنعت موسیقی در حال انجام است. اگر شما ۲۵ سال پیش یک ترانه سرا بودید، میتوانستید از ترانهای که سرودهاید،پول خوبی به جیب بزنید. اما امروزه اگر شما یک ترانه سرا مراقب ترانه خود نباشد، به سادگی ترانهاش در فضای بی رحم اطلاعات منتشر میشود. اصلی ترین نیاز تولید محتوا در دنیای امروز حق کپی یا همان کپی رایت است.
شاید تعجب کنید اما بلاک چین میتواند این مشکل را نیاز حل کند. قصد گوش کردن آهنگ دارید؟ رایگان است اما شاید مقداری هم ارز دیجیتال پرداخت کنید. میخواهید از این آهنگ برای فیلمی استفاده کنید؟ مقدار تعیین شده را پرداخت کنید تا حق کپی رایت شما روی بلاک چین فعال شود.
پذیرشهمانطور که مهاجرت از دوره اینترنت ذغالی و تثبیت نسل دوم وب، مدت زمان زیادی به طول انجامید، به نسل سوم وب هم کمی زمان بدهیم. مردم امروزه با نسل کنونی وب خو گرفته اند و اکنون توسعهدهندگان پرتلاشی در حال چیدن مقدمات مهاجرت هستند. نسل سوم وب هنوز نقصهای فراوانی دارد و آگاهی عموم هنوز به شکلی که باید باشد نیست.
حالا چرا غول های اینترنت نگران هستند؟ جواب را خودتان بهتر از من میدانید. هیچ پادشاهی دوست ندارد از قدرت کنارهگیری کند، مگر اینکه مجبور باشد.
مطمئننا غولهای اینترنت سعی در انطباق با شرایط آینده را دارند. بعضی از آنها موفق میشود و باقیخواهند ماند و برخی دیگر که این شرایط را نپذیرند، حذف خواهند شد اما نتیجه هر چه که باشد به نفع کاربران اینترنت آینده است.
دیدگاه تان را بنویسید