تمام تفاوت‌های اتریوم و نئوReviewed by بهزاد ناصرفلاح on Apr 5Rating: 5.0
چاپ این مطلب

اگر بحث در مورد انتخاب میان «نئو» و اتریوم باشد، کدام مورد، گزینه مناسب‌تر است؟ متأسفانه جواب این سؤال تا چندی پیش برای شخص من نیز مبهم بود؛ برای من به عنوان سرمایه گذار، این بحث بسیار مهم خواهد بود.

 

از طرف دیگر و از جانب توسعه دهندگان، ارائه جوابی مناسب از اهمیت به مراتب بالاتری نیز برخوردار است.

در بازار ارزهای دیجیتال، هنوز وفاداری به یک برند خاص به وجود نیامده، پس هر پلتفرمی که عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشته باشد، قطعاً جایگاه بهتری را نیز از آن خود خواهد کرد.

در این مقاله به بررسی کامل و بی طرفانه تفاوت های میان اتریوم و نئو می پردازیم.

قبل از همه باید اعتراف کنم که بررسی های من در مورد نئو، بسیار عمقی‌تر از بررسی هایم در مورد اتریوم بوده چرا که شناخت اتریوم و راه‌هایی که می‌توان به وسیله آنها درک بهتری از ساختار و عملکرد این ارز پیدا کرد، به‌صورت گسترده‌تری در اختیار همگان قرار دارد که در این مسئله در مورد نئو بسیار کمتر است.

پس قبل از خواندن این مطلب، یک فنجان چای برای خود بریزید و خود را برای چند دقیقه مطالعه دقیق آماده کنید، به شما قول می‌دهم که ارزشش را داشته باشد. صد البته اگر به خاطر حجم مطالب در میانه راه منصرف شوید، کاملاً موجه خواهد بود! اما سعی شده برای راحتی شما، در پایان هر پاراگراف خلاصه ای از آن برای شما درج شود.

بیایید شروع کنیم

اتریوم زودتر پا در این راه گذاشته و به نحوی کاری انقلابی را صورت داده است که دنیای ارزهای دیجیتالی را دگرگون نموده. امروزه با قدم نهادن نسخه سوم وب، هر ICO که متولد می‌شود، بر پایه ERC20 اتریوم کار می‌کند. ویتالیک بوترین، خالق اتریوم هم یکی از باهوش‌ترین افراد حال حاضر دنیای امروز ماست.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

همچنان که شرکت علی‌بابا به ارزش کل بازار آمازون نزدیک‌تر می‌شود و نرم افزار «وی چت» به نرم‌افزار شماره یک فضای مجازی در چین بدل شده، به این دلیل است که چین با ساز آنها می‌رقصد. سرزمین اژدهای قرمز از این تکنولوژی‌های بومی استفاده می‌کند و در مورد اینکه در آمریکا چه می‌گذرد، اهمیتی قائل نیست. سؤال اینجاست که آیا نئو که به عنوان اتریوم چینی از آن یاد می شود، می‌تواند با اتریوم رقابت کند یا اصلاً آیا نیاز به راه انداختن چنین رقابتی دارد؟

درنهایت هم نئو و هم اتریوم به دنبال رسیدن به یک جایگاه یکسان در دنیای ارزهای دیجیتال هستند. هر دو در نظر دارند تا پلتفرم‌های اصلی در اینترنت نسل جدید باشند و جای پای خود را در زمینه ICOها، نرم‌افزارهای غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند، محکم‌تر از دیگری نمایند.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

دورنمایی از نئو و اتریوم

با اینکه هر دو این پلتفرم‌ها از بلاک چین مخصوص به خود استفاده می‌کنند که ابزارهای جامعی را برای توسعه دهندگانشان فراهم می‌آورد، اما باید در نظر داشت که در باطن دارای تفاوت‌های نسبتاً چشم گیری هستند. این تفاوت‌ها در دسته بندی‌های زیر قابل برسی اند:تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

هدف اصلی اتریوم ایجاد یک پلتفرم به منظور ساخت نرم افزارهای غیرمتمرکز است تا به این وسیله بتوان اینترنتی آزادتر، در دسترس تر و مورد اعتماد تری را ایجاد کرد و از آن به‌عنوان نسخه سوم اینترنت یاد می‌کند.

نئو پروژه‌ای است که در نظر دارد تا به‌وسیله بهره گیری از بلاک چین و تعیین هویت دیجیتالی به دیجیتال سازی دارایی‌ها، مدیریت خودکار آنها به وسیله قرار دادهای هوشمند و در نهایت ایجاد یک اقتصاد هوشمند به‌وسیله یک شبکه توزیع‌شده برسد.

کلمات در نوشته‌های بالا دهان‌پرکن به نظر می‌رسند، از همین رو باید کمی موشکافانه‌تر به برسی آنها بپردازیم. در ابتدا باید بدانید که هر دو پلتفرم ویژگی‌های مشترک بسیاری دارند اما وجوه تمایز آنها در قالب برندها بسیار مهم است.

اتریوم: هدف اتریوم تبدیل شدن به پلتفرمی برای نرم افزارهای غیرمتمرکز است که تا به اینجا تا حدود زیادی به اهدافش رسیده. آنها در حال حاضر صاحب بی چون و چرای بازار نرم افزارهای غیرمتمرکزند. در نقشه راهی که منتشر کرده‌اند می‌توان دید که قصد دارند تا کنترل و گزینه‌های بیشتری را پیش روی توسعه دهندگان و نرم افزارهای شان قرار دهند.

نئو: نئو به دنبال توسعه محصولات آینده است. در ژوئن سال ۲۰۱۷، این شرکت تنها نام خود را از «آنت شیرز» به نئو تغییر نداد، بلکه رویکردهای خود را نیز عوض کرده و تمرکز خود را در مورد بازاریابی نیز به‌کلی زیر رو کردند که با موفقیت‌های بسیاری نیز همراه بود. مقصود اصلی نئو، تبدیل شدن به پلتفرم اصلی در زمینه اقتصاد هوشمند است که تا به اینجا در این زمینه موفق بوده.

اگر بخواهیم کوتاه تمام صحبت‌های بالا را خلاصه کنیم باید بگوییم: اتریوم در  حال توسعه در جهتی است که تقاضاهای آینده را پاسخ دهند. نئو اما در جهتی درحال‌توسعه است که بتواند این تقاضاها را پیش‌بینی نماید.

اقتصاد هوشمند چیست؟

عمده تفاوت میان نئو و اتریوم، تمرکز ویژه نئو بر روی اقتصاد هوشمند است. اگر بخواهیم به فهم درستی از نئو برسیم، لازم است تا ابتدا بفهمیم که دلیل اهمیت بالای این تفاوت در چیست.

از یک اقتصاد هوشمند در دیجیتال سازی دارایی‌های فیزیکی استفاده خواهد شد. تمام این دارایی‌هایی که هوشمند سازی شده‌اند بر روی بلاک چین مالکیتشان را در رابطه با مالک اثبات خواهند کرد. این دارایی‌ها قابلیت خرید، معامله و استفاده در قراردادهای هوشمند را دارا هستند.

شاید این عبارت بارها و بارها تکرار شده باشد: از زنجیره‌های عرضه ارائه‌شده تا نرم افزارهای غیرمتمرکز، استفاده از چنین تکنولوژی امکان پذیر است. در ادامه مثال‌هایی واقع‌گرایانه‌تر را برای شما ارائه خواهیم کرد تا به درک درستی از تعاریف و مدل‌های مطرح‌شده برسید. اتریوم نیز بسیاری از قابلیت‌های نئو را پشتیبانی و ارائه می‌کند، اما تفاوت در اهداف این دو پلتفرم باعث شده تا اهمیت آنها بیشتر گردد.

این موضوع از آن جهت پراهمیت است که اقتصاد هوشمند همچنان تحت نظر دولت و قانون گذاری‌های وابسته به دولت باقی خواهند ماند. من به شخصه به دولت‌ها اعتماد ندارم و از این جهت در کنار شما هستم. کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول را بارها و بارها خوانده‌ام؛ اما دولت‌ها قرار نیست جایی بروند. در نتیجه برای این که یک پلتفرم ارائه کننده این اقتصاد هوشمند باشد، لازم است تا مباحثی نظیر «طرز تفکرهایی خاص» و «مقاصدی خاص» را در جهت ارائه خط و مشی‌های همسو با قوانین دولتی را تعریف نماید. از آنجایی که شاید اتریوم قابلیت‌های مشابهی را به وسیله زمینه بلاک چین ارائه می‌نماید، اما دانستن این حقیقت که نئو برای این کار توسعه پیدا می‌کند، بسیار حیاتی است.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اقتصاد نیاز به هوشمند سازی دارد. به منظور وفق پیدا کردن با این مفهوم، به پلتفرمی نیاز است تا صرفاً برای همین کار ایجاد شده باشد.

نئو چه‌کارهایی را برای اماده‌سازی از استفاده از اقتصاد هوشمند انجام داده است؟

نئو به‌طور خاص بنا بر اصول قانونی کار می‌کند و این را یکی از موضوعاتی قرار داده که تاکید گسترده‌ای روی آن دارد. به این منظور چندین اصل ضروری است:

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو هویت دیجیتالی

پنهان ماندن هویت افراد بسیار مفید و عالی است. از نظر من حفظ حریم شخصی باید در صدر کارهایی باشد که در مورد توسعه تکنولوژیکی انجام می‌گیرد. اما اگر شرکت‌ها و دولت‌ها در حال استفاده از بلاک چین باشند، دارایی‌های خود را دیجیتالی کنند و از قراردادهای هوشمند بهره گیرند، پس نیاز است تا تحت نظارت دولت‌ها باشند، در نتیجه به میان آوردن حرفی از حریم شخصی و پنهان ماندن هویت‌های عبث خواهد بود. پلتفرمی که بخواهد زیر بار چنین قانون گذاری‌هایی برود پس به صورت حتم باید از یک سیستم تعیین هویت دیجیتالی استفاده کند. این سیستم نیز باید به گونه‌ای باشد که بتوان صلاحیت آن را از طریق دیجیتالی تأیید کرد.

سیستم‌های تعیین هویت دیجیتالی دنیای امروز بر پایه سازوکارهایی هستند که PKI یا (Public Key Infrastructure) نامیده می‌شوند و از استانداردهای X.509 استفاده می‌نمایند. این بدان معناست که یک وفاق جهانی برای ایجاد یک سری استانداردها در مورد هویت‌های دیجیتالی در میان است. هدف نئو بهره‌مندی از هویت‌های دیجیتالی همگام با این استانداردها و درنهایت افزایش امنیت‌ها برای استفاده از بلاک چین است. «بوک کیپرها» (دفتردارها)،  در ادامه در مورد آنها بیشتر خواهیم خواند، افرادی با هویت‌های دیجیتالی و نام‌های واقعی هستند. این مسئله در هنگام استفاده و ثبت دارایی‌های دیجیتالی بر روی شبکه به یک اصل اساسی و اجباری بدل خواهد شد.

در میان کسب‌وکارها و پروژه‌هایی نیز ممکن است وجود داشته باشند که تنها با افرادی تعامل داشته باشند که هویت‌هایی دیجیتالی دارند. این امکان وجود دارد که در آینده نئو چنین قابلیتی را برای افراد مهیا نماید.

از مدتی قبل نئو در حال کار با شریکی به نام TheKEY است که به وسیله پلتفرم نئو قادر است تا زمینه‌های تعیین هویت دیجیتالی را مهیا نماید.

این قابلیت در مورد اتریوم: به منظور تعیین هویت‌ها در پلتفرم اتریوم و استفاده از آنها بر روی بلاک چین آن، لازم است تا ابتدا این امر به‌وسیله نرم افزارهای غیرمتمرکز دیگر صورت گیرد. صد البته این مسئله تفاوت چندانی با سازوکار نئو ندارد. نئو به‌صورت شفاف اعلام کرد که قصد دارد تا هویت‌های دیجیتالی و نودهای خود را در یک قالب ارائه نماید.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: دولت‌ها و حکومت‌ها ناشناس ماندن افراد را دوست ندارند. صنایع نیز دلشان نمی‌خواهد باعث خشم دولت‌ها شوند. نئو نیز اگر بخواهد به صورت صنعتی و گسترده‌تر مورداستفاده بگیرد، ناچار است تا هویت‌های دیجیتالی را مورداستفاده قرار دهد.

دارایی‌های دیجیتالی

اگر بخواهید اقتصادی هوشمندی را بر پایه یک قرارداد هوشمند داشته باشد، پس لازم است تا بتوانید دارایی‌های فراتر از پول و ارز را تبادل کنید. در اینجا لازم است تا قادر باشیم دارایی‌هایی مانند یک خانه، ملک یا یک ماشین را به صورت دیجیتالی دربیاوریم. طلا، الماس، اشیای گران قیمت، رایانه‌ها، غذا، البسه و حتی کارت‌های بازی‌ای که مادرها همیشه می‌خواستند که آنها را دور بریزند، همه و همه لازم است تا به صورت دیجیتالی در بیایند. قراردادهای هوشمند زمانی اهمیت می‌یابند که بخواهیم دارایی‌ها را به صورت دیجیتالی در بیاوریم.

این قابلیت در مورد اتریوم: داستان در مورد هویت‌های دیجیتالی اتریوم نیز درست مانند نئو است. اتریوم به صورت کامل می‌تواند دارایی‌های دیجیتالی را ثبت کند اما نیازی به وجود قانون گذاری و پیروی از آنها ندارد. نئو این اطمینان را کاربران خود می‌دهد مجوزهای لازم را در این زمینه را فراهم می‌کند.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: در این مورد مجبور هستید که تمام متن بالا را بخوانید !

شبکه پیچیده نئو

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

اقتصاد مبحثی پیچیده است چرا که در درون خود بخش‌های مختلفی دارد. پلتفرم نئو نیز با وجود جامعه‌ای بزرگ، پیچیده است. انجام تحقیقات فراوان به‌منظور فهم کامل این پلتفرم و پیچیدگی‌های آن کار بسیار سختی است. اما من این کار را برای شما انجام داده‌ام، پس لازم نیست تا دوباره این کار را بکنید. تصویر زیر را خوب نگاه کنید.

آن چین (OnCahin)

افراد بزرگی مانند «دا هونگ فی» و «اریک ژانگ»، ازجمله بنیان‌گذاران نئو، شرکتی را ایجاد کرده‌اند که آن چین نام دارد. فهم درستی از آن چین به درک بهتر از نئو ختم می‌شود. آن چین و نئو دو شرکت کاملاً متفاوت‌اند که به دلیل اشتراک در برخی منابع با یکدیگر کار می‌کنند. سیستم آن چین با عنوان DNA یا «ساختار شبکه غیرمتمرکز» (Decentralized Network Architecture) شناخته می‌شود که هدف آن کار با دولت و کسب‌وکارهای مختلف در کشور چین است. نئو به صورت بستری برای DNA عمل می‌کند. پس اگر DNA با دولت چین کار کند، دولت چین با نئو کار خواهد کرد.

درنهایت DNA به‌وسیله ساخت و اجرای بلاک چین‌های خصوصی و عمومی برای کسب و کارها مختلف، با دولت و مردم در تعامل است. این بلاک چین‌ها نیز به منظور پیوستن به یک اقتصاد غیرمتمرکز با نئو در تعامل‌اند. کسب‌وکارها نیز می‌توانند از تمام جنبه‌های مفید بلاک چین‌های خصوصی و عمومی بهره گیرند. نئو را به گونه تأمین کننده بلاک چین‌های عمومی و آن چین را تأمین کننده بلاک چین‌های خصوصی در نظر بگیرید. اینجاست که کسب‌وکارها و دولت می‌توانند از جنبه‌های مفید هر دو بلاک چین بهره ببرند.

آن چین پروژه‌ها و شرکای زیادی را دارد که در اکوسیستم DNA همکاری می‌کنند. نگاهی به کارنامه این شرکت خالی از لطف نیست:

یک: این شرکت در سال ۲۰۱۴ ایجادشده؛ پس سابقه‌ای مناسب دارد.

دو: این شرکت اولین چینی بلاک چین بود که به «هایپرلجر» پیوست. هایپرلجر، مجمعی از پروژه‌هاست که به منظور کار بر روی بلاک چین‌های موفق ایجاد شده است.

سه: «لیگان چین» از جمله این شرکت‌هاست که با همکاری بخش چینی مایکروسافت اقدام به ایجاد بستری مناسب برای استفاده از امضاهای دیجیتالی می‌کند.

چهار: این شرکت به عنوان یک شریک راهبردی در چندین پروژه بخش چینی مایکروسافت، همکاری داشته به است.

پنج: این شرکت سابقه همکاری با وزارت اقتصاد، صنعت و تجارت کشور ژاپن را در کارنامه دارد.

شش: بر طبق نظرسنجی مرجع KMPG در فهرست پنجاه شرکت برتر چین در زمینه اقتصاد هوشمند، قرار گرفته است.

هفت: این شرکت سابقه همکاری با علی بابا را در تائیدیِ های ایمیل سرویس «علی کلاد» (سرویس ابری سایت علی بابا» داشته است.

هشت: یکی از بسترهای سرمایه گذاری شرکت «فوسان» که یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های چینی است.

نه: همکاری با دولت‌های محلی چین به منظور تائید هویت‌های دیجیتالی و توسعه آنها.

آن چین به‌تازگی به دنبال توسعه یک ICO با عنوان Ontology است. Ontology از معماری‌ای مشابه نئو استفاده می‌کند با این تفاوت که هدف اصلی آن ایجاد یک شبکه خصوصی و رمزنگاری‌شده است. اهمیت این قابلیت زمانی مشخص می‌شود که نیاز به ایجاد یک شبکه‌ای از داده‌ها داریم که لازم است تا در عین امنیت، خصوصی نیز باشند. چنین سرویسی به افراد این امکان را می‌دهد که چنین اطلاعاتی را قالب بلاک چین به کار گیرند.

برای شخص من نیز سؤال است که چرا نئو، تبلیغات بیشتری را حول محور آن چین انجام نمی‌دهد. تا به اینجا نئو از بسیاری از جهات برتری‌های چشم‌گیری نسبت به اتریوم دارد اما تلفیق آن با آن چین، نئو را تبدیل به پلتفرمی می‌کند که به نمونه شماره یک شرق تبدیل شود.

این قابلیت در مورد اتریوم: نمونه مشابه در مورد اتریوم را می‌توان «انترپرایس اتریوم» دانست. این ورژن از پلتفرم اتریوم که مختص به شرکت‌ها ایجاد شده، یک رابط امن میان شرکت‌ها و دنیای اتریوم را پدید می‌آورد. اچ پی، بی پی، مستر کارت، مایکروسافت، اینتل و … از جمله این مهم‌ترین شرکایی هستند که در میان لیست بلندبالای استفاده‌کنندگان از انترپرایس اتریوم قرار دارند.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: آن چین یکی از شرکت‌هایی است که با نئو فعالیت می‌کند. سابقه بسیار پر بار آنها در بکار گیری بلاک چین در کسب‌وکارهای مختلف به ویژه دولت‌های شرقی را می‌توان از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های این شرکت دانست. آن چین یکی از مهم‌ترین بخش‌هایی است که به پتانسیل‌های نئو جامه عمل پوشانده است.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

NEOX

NEOX یک نسخه از دسترسی سریع نئو است که تعاملات بین بلاک چین‌های مختلف و بلاک چین نئو را پدید می‌آورد. به وسیله NEOX می‌توان بدون نیاز به هیچ صرافی‌ای، توکن ها را انتقال داد. به این وسیله علاوه بر ارزهای دیجیتالی و توکن ها، می‌توان قراردادهای هوشمند را نیز در بلاک چین‌های دیگر استفاده نمود.

NEOX از این جهت دارای اهمیت است که به شرکا و کاربران این امکان را می‌دهد که در میان بلاک چین‌های خصوصی و عمومی که توسط آن چین یا نئو به وجود آمده‌اند، تعامل داشته باشند. با افزایش توسعه در زمینه قراردادهای هوشمند، شاهد نقش پر رنگ‌تر NEOX نیز خواهیم بود.

این قابلیت در مورد اتریوم: اتریوم نیز قابلیتی مشابه را داراست اما تنها یک‌بار موفق به انجام آن شده است. نئو اما در طرف دیگر تا به حال چنین کاری را انجام نداده. لازم به ذکر است که اتریوم به‌منظور چنین کاری، به نرم‌افزارهای خارجی نیاز خواهد داشت.

شهر صهیون یا City of Zion

شهر صیون – City of Zion یا CoZ، جامعه‌ای متن‌باز و مستقل برای توسعه‌دهندگان است، مترجم‌ها و طراحانی است که قصد بر بهتر کردن نئو دارند. این مجمع دارای بودجه مستقلی است که از جانب نئو تأمین می‌شود و در راستای پروژه‌های ناب و توسعه آنها خرج می‌شود. از فعالیت‌های این مجمع می‌توان به ساخت کیف پول NeoN، اسکنر بلاک‌های نئو، ترجمه مقالات مختلف در حوزه نئو و توسعه پلتفرم NEX اشاره کرد. این مجمع به‌تازگی جایزه دویست و هفتاد هزار دلاری‌ای را به منظور ایجاد نرم‌افزارهای غیرمتمرکز دریافت نمود. دارا بودن شبکه‌ای مانند CoZ یکی از نقاط قوت نئو به حساب می‌آید.

این قابلیت در مورد اتریوم: مقایسه‌ای مناسب برای این ویژگی در شبکه اتریوم وجود ندارد.

NEX

نکس یکی از ICOهایی است که توسط CoZ توسعه‌یافته و راه کاری برای پرداخت‌های مختلف در صرافی‌های غیرمتمرکز نئو ارائه می‌کند. نکس به وسیله NEOX با نئو در تعامل است.

به‌منظور تفاوت در مدل توکن ها، میزان مانده حساب‌ها و عملکرد قراردادهای هوشمند، نئو می‌بایست راه‌کاری را به کار ببرد که به وسیله آن بتواند از صرافی‌های غیرمتمرکز بهره‌مند شود؛ نکس چنین راهکاری است.

این قابلیت در مورد اتریوم: توکن های ERC20، رابط مناسبی برای تعامل و انجام تراکنش‌ها در یک صرافی غیرمتمرکزند.

ProjectICO

یکی از شرکت‌های همه‌فن‌حریف درزمینه ICOها که از ابتدای بحث ایده پردازی تا عرضه ICOها را پشتیبانی و برنامه ریزی می‌کند ProjectICO است. این شرکت اخیراً تصمیم گرفته تا رویکردهای خود را از اتریوم به سمت نئو تغییر دهد.

این قابلیت در مورد اتریوم: توکن هاب، پروژه‌ای مشابه در مورد اتریوم است.

بخش چینی مایکروسافت

نئو و مایکروسافت به تازگی یک رقابت بین توسعه دهندگان ایجاد کرده‌اند که جایزه آن چیزی در حدود ۴۹۰ هزار دلار است.

این قابلیت در مورد اتریوم: اتریوم رابطه‌ای بسیار محکم و قوی با کسب و کارها و شرکت‌های بزرگ دارد و از این جهت نئو راه درازی را در پیش روی خود می‌بیند.

ICOها و نرم‌افزارهای غیرمتمرکز

این دو را می‌توان پی و مهره هر پلتفرمی دانست. نئو از این حیث تنها یک ICO با عنوان RedPulse و یک نرم افزار غیرمتمرکز با عنوان AdEX دارد. با این حال و با توجه به برنامه‌های آتی این شرکت از یک طرف و به روز رسانی اخیر آن که امکان استفاده از قراردادهای هوشمند نئو را در قالب اینترفیس وب‌سایت ها می‌دهد، پیش بینی می‌شود که این آمار بیش از پیش افزایش یابد.

این قابلیت در مورد اتریوم: اتریوم در این رابطه حرفی را برای دیگر رقبا باقی نمی‌گذارد. اتریوم را می‌توان قلب تپنده ICOها و نرم افزارهای غیرمتمرکز دانست.

خلاصه‌ای ازآنچه تابه‌حال گفته‌شده

امیدواریم که تا به اینجا به فهم درستی از تفاوت در اهداف هر دو پلتفرم رسیده و دورنمایی کلی نیز از شبکه نئو و برتری‌های آنها نسبت به اتریوم به‌دست آورده باشید. فهم درستی از شبکه نئو از آن جهت حائز اهمیت است که این شبکه چیزی فراتر از یک بلاک چین عمومی است چرا که می‌تواند در تعامل به آن چین قرار گیرد که خود بر پایه بلاک چین‌های خصوصی کار می‌کند و کسب و کار محور است و همه اینها به‌اضافه نرم‌افزارهای غیرمتمرکزی که در آینده ایجاد خواهند شد می‌توانند باعث تبدیل‌شدن اقتصاد سنتی به یک اقتصاد کاملاً هوشمند گردد.

تفاوت‌های اساسی اتریوم و نئو پروتکل

اتریوم به مانند بیت کوین از سازوکاری با عنوان «اثبات کار» بهره می‌برد. بر اساس این سازوکار هر واحد پردازشی می‌بایست به منظور تائید حق خود مبنی بر تائید یک تراکنش، اقدام به حل یک مسئله ریاضی نماید. دو مورد از اشکالات این روش، ریسک حملات پنجاه‌ویک درصدی و مصرف انرژی بسیار بالای آن است. به همین دلیل انتظار می‌رود که روش اثبات کار به‌زودی با روشی دیگر با نام «اثبات سهام» جایگزین شود.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

در روش اثبات کار، رایانه‌هایی که وظیفه تائید تراکنش‌ها را بر عهده دارند به نسبت قدرت پردازشی که در سیستم به اشتراک می‌گذارند، پاداش دریافت می‌کنند. در روش اثبات سهام از توکن های سهامداران استفاده می‌شود. بر همین اساس آن دسته از افرادی که توکن در اختیاردارند می‌توانند آنها را ذخیره کنند و پس از تائید تراکنش، بر پایه نسبتی از توکن هایی که در اختیاردارند پاداش بگیرند. در اثبات کار، اگر شما پنج درصد قدرت پردازشی را داشته باشید، می‌توانید پنج درصد از پاداش یک بلاک را نیز بردارید. در روش اثبات سهام اما پنج درصد پاداش تنها از طریق تصاحب پنج درصد از کل توکن ها امکان‌پذیر است.

اثبات سهام به نوعی یک راه حل برای روش اثبات کار و مصرف بسیار بالای انرژی آن به کار می‌رود و این کار بدون به خطر انداخت ریسک‌های امنیتی صورت می‌پذیرد. حتی به عقیده من استفاده از روش اثبات سهام می‌تواند باعث ارتقای امنیت یک بلاک چین نیز بشود. در روش فعلی اثبات کار در پلتفرم اتریوم نیاز است تا به جهت حل مسائل پیچیده‌تر، رایانه نیز ارتقا یابند و با افزایش میزان قدرت رایانه‌ها، میزان انرژی مصرفی آنها نیز بالاتر خواهد رفت. این در حالی است که با پروتکل اثبات سهام، خبری از ارتقای سطح پردازشی رایانه‌ها نیست. در حال حاضر این امکان وجود دارد که بتوان به وسیله خریداری و به‌کارگیری سخت افزارهای قوی، حملاتی ۵۱ درصدی را ترتیب داد. این پایان ماجرا نیست و با نیروی پردازشی کافی حتی امکان حمله به پلتفرم‌های دیگر نیز مهیاست.

در نقطه مقابل، با روش اثبات سهام، هرگونه حرکات مشکوک می‌تواند به از دست رفتن سکه‌ها و سرمایه‌های گرو گذاشته‌شده منتهی شود. در اینجا اگر شما ۵۱ درصد کل توکن ها را داشته باشید، بلافاصله سرمایه‌های خود را از دست می‌دهید. به علاوه بهایی که هر کس برای خرید پنجاه و یک درصد توکن ها پرداخت می‌کند، مساوی است. این در حالی است که خرید پنجاه و یک درصد کل توان پردازشی شبکه می‌تواند توسط فاکتورهایی از جمله خرید عمده سخت‌افزار یا تخفیف در خرید و یا حتی برق ارزان‌تر، متغیر خواهد بود.

نئو از پروتکل (Delegated Byzantine Fault Tolerance) به معنای «نماینده تخریب خطای بیزانس» یا به اختصار DBFT استفاده می‌کند. شاید کمی نام عجیب‌وغریبی باشد اما به طور کلی این پروتکل تعیین می‌کند که هر کسی به صورت صادقانه در خدمت دیگران باشد و همه جامعه به صورت یک واحد کار کنند. چرا که یک سیب خراب می‌تواند باعث خراب شدن کل جعبه سیب‌ها شود. پروتکل DBFT در نئو نمونه‌ای تغییریافته از سازوکار اثبات سهام است. در این میان اما، یک برتری عمده نسبت به اثبات سهام وجود دارد.

با یک مثال شروع می‌کنیم:

به کلمات داخل «» با دقت بیشتری نگاه کنید.

تصور کنید که کشوری به اسم «نئو» وجود دارد و دارای «شهروندان» زیادی است. هر یک از این شهروندان یک «نماینده» برای خودش انتخاب می‌کند. کار این نمایندگان، تصویب قوانینی است که شهروندان را خوشحال کنند، اگر در کارشان خوب نباشند، شهروندان می‌توانند به سادگی به نماینده دیگری را برگزینند.

نمایندگان چگونه قوانین را تصویب می‌کنند؟

یکی از نمایندگان به صورت تصادفی به عنوان سخنگو انتخاب شده است.

سپس این سخنگو تمام «خواسته‌های شهروندان» را بررسی می‌کند و «قانونی» را می‌نویسد تا مردم کشور را خوشحال کند و آن را به نمایندگان ابلاغ می‌کند.

پس از آن نمایندگان به صورت جداگانه قوانین سخنگو را بررسی می‌کنند. اگر خواسته‌ها معقول باشد که بتواند واقعاً مردم را خوشحال کند و دارای «فاکتور خوشحالی» مناسب باشد، آن قانون پذیرفته می‌شود در غیر این صورت نماینده مخالفت خود را اعلام می‌کند.

برای تصویب یک قانون نمایندگان، حداقل باید ۶۶ درصد از نمایندگان رأی مثبت دهند. اگر اکثریت موافق نباشند، سخنگوی جدید انتخاب می‌شود و فرایند ادامه می‌یابد.

حالا در بلاک چین نئو…

در اینجا، شهروندان همان دارندگان توکن‌های NEO هستند که با عنوان نودهای (node) معمولی یا (Ordinary node) شناخته می‌شوند.

نمایندگان، نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes هستند. برای تبدیل شدن به نود حسابدار باید یک سری از شرایط خاصی مانند اینترنت اختصاصی و ۱۰۰۰ واحد Gas را دارا باشید.

«خواسته‌های شهروندان» همان درخواست برای تراکنش‌هاست.

«قانون» بلاک فعلی است که سخنگو (Speaker) می‌نویسد و باید توسط نمایندگان یا همان نودهای حسابدار بررسی شود.

«فاکتور خوشحالی» همان هش بلاک فعلی است.

درخواست‌های تراکنش توسط دارندگان توکن های نئو ارسال می‌شود و یکی از نودهای حسابدار که به عنوان سخنگو انتخاب شده بود، درخواست‌ها را بررسی می‌کند و به صورت یک بلاک (قانون در مثال بالا) برای دیگر نمایندگان ارسال می‌کند. نودهای حسابدار، هش بلاک (فاکتور خوشحالی در مثال بالا) را بررسی می‌کنند و اگر صحیح باشد آن را تأیید می‌کنند.

وقتی بیش از ۶۶ درصد از نودهای حسابدار به درستی یک بلاک رأی دادند، آن بلاک در بلاک چین قرار می‌گیرد. (یا طبق مثال بالا تصویب می‌شود)

حالا ممکن است یکی از نمایندگان (نودهای حسابدار)،‌ سخنگوها یا شهروندان (نودهای معمولی و دارندگان توکن‌های نئو) قصد خرابکاری داشته باشند.

سناریوهای احتمالی را بررسی می‌کنیم:

مورد اول: سخنگو خرابکار است.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

در این مورد، سخنگو به یک پیام مخرب (B) را به دو نماینده ارسال می‌کند و یک پیام صحیح را فقط به یک نفر می‌فرستد. این آسیب با توجه به قانون توزیع و اکثریت خنثی می‌شود. این دو نماینده می‌بینند که هش آن‌ها با هشی که سخنگو به یک نماینده دیگر داده برابر نیست. بنابراین این دو با نفر سوم موافق نیستند و با توجه به قانون اکثریت سخنگو حذف می‌شود.

مورد دوم: یکی از نماینده‌ها خرابکار است.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

سخنگو پیام صحیح را به همه نمایندگان ارسال می‌کند، با این حال، یکی از نمایندگان تصمیم می‌گیرد که به شیوه‌ای مخرب عمل کند و اعلام می‌کند که پیام همخوانی ندارد. با این حال، دو نماینده دیگر پیام درست را دریافت کرده‌اند پس رأی نماینده دیگر را نمی‌پذیرند.

این یک مثال در مقیاس کوچک بود زیرا نماینده‌های خیلی خیلی بیشتر هستند. به طور کلی وقتی بالای ۶۶ درصد از جامعه نئو با یک عمل موافق باشند، خرابکاری امکان پذیر نیست. اگر کسی قصد خرابکاری داشته باشد، باید ۶۶ درصد از توکن‌های نئو را داشته باشد که این تقریبا غیرممکن است.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اتریوم از روش اثبات کار استفاده می‌کند و به زودی این روش با روش اثبات سهام جایگزین خواهد شد. نئو از روشی با نام DBFT بهره می‌برد که نمونه‌ای دستکاری شده از روش اثبات سهام است.

سرعت تراکنش

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

از آن جهت که نئو از روش اثبات کار استفاده نمی‌کند و پروتکلی شبیه به اثبات سهام دارد، سرعت تراکنش‌ها در آن نیز از اتریوم بیشتر است. در هنگام مقایسه چنین ویژگی‌ای باید توجه داشته باشیم که سرعت تراکنش‌ها در دو شکل تئوری و عملی مورد بحث قرار می‌گیرند. از لحاظ تئوری، سرعت انجام تراکنش‌ها ماکسیمم سرعت ریاضی برای یک شبکه است. این عدد برای نئو ده هزار تراکنش در ثانیه است و اتریوم رقمی معادل سی تراکنش بر ثانیه را دارد. در بحث عملی اما، نئو می‌تواند هزار تراکنش در ثانیه را صورت دهد که در مقایسه با میزان پانزده عددی اتریوم، بسیار بیشتر است. با بهبود پروتکل‌های هر شبکه می‌توان انتظار داشت که سرعت‌های عملی به سرعت‌های تئوری نزدیک‌تر شوند.

برتری در چنین معیاری می‌تواند باعث تفاوت‌های اساسی شود که برای نئو جای امیدواری بسیاری را باقی خواهد گذاشت. با وجود سرعت تراکنش‌ها بالا، نئو می‌تواند به هدفی که در سر دارد برسد و این در حالی است که اتریوم از چنین قابلیتی برخوردار نیست. در مقابل اما نئو غیرمتمرکز نیست و اتریوم از ویژگی غیرمتمرکز بودن بهره می‌برد. از طرفی دانستن این مسئله که اتریوم و ویتالیک، از چنین نقطه‌ضعفی آگاه‌اند، خالی از لطف نیست. تکنولوژی‌هایی مانند «رایدن» و «شاردینگ»، قرار است تا به حل شدن چنین مشکلاتی کمک کنند. هر دو این تکنولوژی‌ها در نقشه راه اتریوم آمده‌اند و به زودی به مرحله اجرایی در خواهند آمد.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اتریوم می‌تواند با سرعتی معادل پانزده تراکنش در ثانیه عمل کند و این رقم تا حداکثر سی تراکنش قابل افزایش است. در طرف دیگر نئو دارای سرعت هزار تراکنش در ثانیه است و می‌توان این رقم را تا ده هزار تراکنش بر ثانیه افزایش داد. این در حالی است که اتریوم به دنبال بهبود این مسئله و پر کردن جای خالی سرعت تراکنش‌هاست.

فورک‌ها و مقیاس پذیری

اتریوم به منظور به روز رسانی نرم افزاری خود اقدام به عرضه فورک ها می‌کند که از این جهت درست مانند بیت کوین است. فورک ها لزوماً چیزهای بدی نیستند اما می‌توانند بد باشند. بیایید نگاهی به فورک DAO اتریوم بی اندازیم. پس‌ازآنکه میلیون‌ها دلار از سرمایه‌های افراد به وسیله یک قرار هوشمند اتریوم به سرقت رفت، اتریوم به‌منظور بازگشت دادن سرمایه‌های ازدست‌رفته آنها، تصمیم به انتشار یک فورک گرفت که درنهایت منجر به جدا شدن دو گروه در جامعه اتریوم شد. این دو گروه در حال حاضر با عنوان‌های اتریوم و اتریوم کلاسیک در حال فعالیت‌اند.

فورک ها به این دلیل در محیط اتریوم ایجاد می‌شوند که هیچ قطعیتی در مکانیزم اجماع آن وجود ندارد. در یک بلاک چین، زنجیره‌های متعددی می‌تواند اداره شود که بر روی هر کدام می‌توان استخراج انجام داد. فورک ها به‌صورت مداوم در حال شکل گیری‌اند اما یک زنجیره به‌عنوان زنجیره اصلی که دارای بیشترین توان پردازشی است، انتخاب می‌شود. در مورد اتریوم همیشه پیشنهاد می‌شود که وقتی اقدام به قرار دادن یک تراکنش می‌کنید، همیشه صبر کنید تا چند بلاک ماین شوند و سپس اقدام به انجام تراکنش خود کنید.

در طرف دیگر نئو دارای قطعیت است. چراکه برای قرارگیری یک تراکنش بر روی بلاک چین، اجماع بین شصت‌وشش درصد از نودها ضروری است. بگذارید برای فهم بهتر این مسئله مثالی برای شما بیاوریم. فرض کنید که در یک کلاس اول ابتدایی نشسته‌اید. تیمی می‌پرسد که یک شیرکاکائو چه میزان قیمت دارد. «سینتیا»، هیچ تصوری از مفهوم قیمت ندارد چراکه او تازه وارد کلاس اول دبستان شده است، بااین‌حال او فریاد میزند، پانزده دلار! چندی دیگر از دانش آموزان نیز با او هم‌نظر می‌شوند. بابی که یک طرفدار دوآتشه شیرکاکائو است، می‌داند که یک شیرکاکائو ۱٫۲ دلار است و این موضوع را مطرح می‌کند و عده بسیاری از حاضرین در کلاس نیز با او هم نظر می‌شوند. حالا فرض کنید که عده‌ای از گروه سینتیا با دیدن هجوم بقیه به سمت بابی، از گروه سینتیا خارج می‌شوند و به طرف دیگر می‌پیوندند. در اینجا بابی دارای اکثریت است. اینجاست که کلاس به یک اتفاق نظر و اجماع می‌رسد. اما اگر سینتیا از دنده لج بازی صبحش را شروع کرده باشد همچنان بر نظر خود باقی می‌ماند. این یعنی یک فورک. شاید جواب او، جواب درست نباشد، اما جوابش معتبر و محتمل است. اتریوم این گونه کار می‌کند.

طرز کار نئو طور دیگری است. داستان مشابهی را در نظر بگیرید. تیمی دوباره می‌پرسد یک پاکت شیرکاکائو چقدر قیمت دارد. سینتیا ابتدا می‌گوید پانزده دلار، عده به طرفداری او می‌پردازند اما به صورت مشخص می‌توان دید که این تعداد شصت و شش درصد از کلاس نیستند. سپس بابی می‌گوید ۱٫۲ دلار و شصت و شش درصد از دانش آموزان به گروه او ملحق می‌شوند. با رسیدن به چنین اجماعی ایده بابی نهایی می‌شود. در نئو هر نود (بوک کیپر) حالت درستی را برای بلاک بعدی پیشنهاد می‌دهد؛ پیشنهادی که ۶۶ درصد آرا را به همراه داشته باشید، حالت نهایی بلاک خواهد بود.

کاربرد چنین روشی بسیار گسترده است. قطعیت در تصمیمات یکی از مهم‌ترین فاکتورها در ایجاد یک اقتصاد هوشمند به سبک نئو است. صنایع اقتصادی و دیگر بازارهایی که به سرعت در حال رشدند نمی‌توانند بدون وجود چنین قطعیتی کار کنند. لازم است تا آنها اطمینان داشته باشند که به محض قرار گیری اطلاعات بر روی بلاک چین، آن‌ها برای همیشه در آن بلاک خواهند ماند. از طرفی لازم است تا مطمئن باشند که تحت هیچ شرایطی یک فورک ایجاد نخواهد شد.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اتریوم می‌تواند فورک شود و نئو این قابلیت را ندارد. برای به‌کارگیری این تکنولوژی‌ها در یک اقتصادی جهانی، در نظر گرفتن چنین موضوعی ضروری است.

تمایز میان GAS و NEO

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

یکی از ویژگی‌های پیچیده و بسیار خلاقانه و جالب نئو را می‌توان همین مسئله تلقی کرد. توکن های اصلی اتریوم، «اتر» نام دارند و درواقع سوخت موردنیاز اداره شبکه اتریوم را تأمین می‌کنند. در واقع اتر اجزای کوچک شبکه اتریوم اند. در مورد اتریوم هیچ تفاوتی میان توکن ها و سوخت مورد نیاز کارکرد شبکه وجود ندارد.

در مورد نئو اما چنین تمایزی وجود دارد. در شبکه نئو دو ارز NEO و GAS با یکدیگر شبکه را پیش می‌برند. توکن های NEO در این شبکه، به‌نوعی مالکیت بر روی پلتفرم را نشان می‌دهند. افرادی که توکن های NEO را در اختیاردارند، حق رأی دادن به نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes که در بالا از آن صحبت کردیم را دارند.

توکن GAS به منظور انجام عملیات‌های مختلف در شبکه نئو به‌کار می‌رود. به‌عنوان‌ مثال اگر یک فرد بخواهد، تغییری در دارایی‌های خود به انجام برساند یا فردی قصد ساخت قرارداد هوشمندی را داشته باشد، می‌بایست هزینه موردنظر را به‌صورت GAS بپردازد. توکن GAS دریافت شده از این فرد یا شرکت بین تمامی دارندگان توکن های NEO توزیع می‌شود. هر کسی که در کیف پول خود نئو داشته باشد می‌تواند GAS نیز دریافت کند.

نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes برای انجام تراکنش‌ها و تائید آنها GAS دریافت می‌کنند. از طرفی به دلیل تمایز میان GAS و NEO، کارمزد تراکنش‌ها به شدت پایین خواهند آمد. دلیل این اتفاق را در ادامه برای شما توضیح خواهیم داد:

کارمزدهای بالا به نفع بوک نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes و از طرفی باعث خواهد شد تامیل افراد به ثبت دارایی‌های شان در مورد شبکه نئو کم شود. باکم شدن میزان دارایی‌ها در شبکه، پاداش کمتری نیز گیر افرادی می‌آید که توکن های NEO در اختیار دارند از همین رو دارندگان توکن های نئو تصمیم گرفتند تا میزان تراکنش‌ها را پایین نگه دارند به‌صورت خلاصه «مالکوم لیرایدر» در این باره می‌گوید:

تراکنش‌های پایین = کاربران بیشتر = دارایی‌های ثبت شده به بیشتر = دارندگان GAS و NEO بیشتر

نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes، به‌صورت عمدی و از روی قصد خود اقدام به انجام و تائید تراکنش‌ها می‌کنند چراکه از آنها با استفاده از این شبکه پول در می‌آورند و پولشان را در نئو سرمایه‌گذاری کرده‌اند، پس برای سود خودشان هم که شده از شبکه نئو حمایت می‌کنند.

هنوز از اینکه چه میزان سود به سهام‌داران شبکه اتریوم می‌رسد، خبری منتشر شده. اما به نظر می‌رسد اتریوم دارهای بزرگ از این مسئله سود ببرند.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد توکن های نئو این است که به صورت ذاتی و بدون نیاز به کارکرد خاصی، به دارندگان خود GAS می‌دهند. در این میان هیچ نیازی به روشن کردن رایانه، باز نگه داشتن کیف پول یا پرداخت هزینه‌های گزاف برق نیست. تنها کافی است که توکن های خود را نگه‌دارید و بقیه کار را بوک کیپرها برایتان انجام می‌دهند. حتی می‌توانید نئو های خود را در یک کیف پول کاغذی نیز نگه داری کنید. با فشار دادن گزینه «دریافت GAS» در کیف پول می‌توانید تمامی GAS هایی که جمع‌آوری کردید را دریافت نمایید. از طرف دیگر چنین قابلیتی این امکان را برای نئو پدید می‌آورد که از محاسبه سود هر بلاک بی نیاز شود که درنتیجه باعث کم شدن ترافیک بلاک‌ها می‌شود. بوک کیپر ها مسئول نگه‌داری شبکه‌اند. سرمایه‌گذاری شما نیز به کسب سود ادامه می‌دهد و تمام اینها بدون توکن های جداگانه امکان‌پذیر نیست.

محدودیت توکن های نئو و GAS به میزان صد میلیون است.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اتریوم یک توکن دارد و آن اتر است. نئو دو توکن با نام‌های GAS و NEO دارد. در هنگام استفاده از پروتکل اثبات سهام، داشتن دو توکن جداگانه بسیار به صرفه و مفید خواهد بود. اگر در کیف پول خود NEO دارید، به صورت مرتب هر ساعت مقداری توکن GAS به شما تعلق خواهد گرفت.

قراردادهای هوشمند

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

زبان برنامه‌نویسی قراردادهای هوشمند

از عمده تفاوت‌های میان اتریوم و نئو، زبان برنامه‌نویسی مورد استفاده در آنهاست. اتریوم به وسیله زبان کد نویسی منحصربه‌فرد خود با نام «سالیدتی»، قرار دادهای هوشمند خود را ایجاد می‌کند. نئو اما در طرف دیگر از چندین زبان برنامه نویسی استفاده می‌کند. پنج زبان پرکاربرد در دنیای برنامه‌نویسی از جمله زبان‌های پشتیبانی شده در این پلتفرم است و پنج زبان دیگر نیز به زودی به آن اضافه خواهند شد.

استفاده از یک زبان برنامه‌نویسی مشخص برای یک پلتفرم، نقطه برتری به حساب می اید، از همین رو توسعه‌دهندگان اتریوم، سالدیتی را برای اتریوم ایجاد کردند. با این حال عده کمی از وجود چنین زبان کد نویسی ای خبر دارند. در اینجاست که نئو پا به میدان می‌گذارد و از قابلیت بهره‌گیری از چندین زبان مختلف بهره می‌گیرد. توسعه‌دهندگان برای کار با اتریوم می‌بایست ابتدا سالدیتی را یاد بگیرند؛ اما برای کار با نئو می‌توان از دانسته‌های پیشین آنها نیز استفاده کرد. به‌علاوه بسیاری از پلتفرم‌های موجود می‌

دیدگاه تان را بنویسید