برای هر خواننده ای بی درنگ این پرسش به وجود می آید که در کدام کشور دیگری در دنیا چنین حجمی از پرونده های مطبوعاتی و احکام صادره وجود دارد. بدون شک در بخشی از کشورهای جهان با وجود اینکه مطبوعات و رسانه ها آزادتر بوده و نقدهای بنیادینی به قدرت وارد می کنند حتی یک پرونده از این نوع هم وجود ندارد. این اسناد در تاریخ ثبت می شوند و کاش تصمیم سازان افق دورتر را هم می دیدند.
به گزارش جماران؛ عمادالدین باقی در کانال تلگرامی خود نوشت:
آمار محاکمات مطبوعاتی را که در یادداشت کوتاهم در روزنامه سازندگی امروز پنج شنبه 20اردیبهشت1397 ص3 نقل کرده ام بنگرید تا دریابید چرا حال و روز کشورمان چنین است. در غیاب رکن چهارم قدرتمند، فساد و تبعیض و احکام ناعادلانه ، سیاست خارجی و داخلی هزینه ساز و... رایج خواهد شد:
خانم عذرا فراهانی از روزنامه نگاران قدیمی، سال ها پیش کتاب 3جلدی «اسناد و پرونده های مطبوعاتی دهه 70» را منتشر کرده بود. اکنون در ادامه آن مجموعه، سری دوم را با عنوان «اسناد و پرونده های مطبوعاتی دهه80» (1389_1380) در 3950 صفحه منتشر کرده است. وقتی کتاب را برایم فرستاد کتاب های دیگر را که در نوبت مطالعه گذاشته بودم کناری نهادم و گشتی در آن زدم. این یک کتاب مرجع و پرهزینه است و برای عموم نیست از اینرو برای نویسنده و ناشر هم اقتصادی نخواهد بود اما باید در کتابخانه هر نشریه ای یک دوره از آن وجود داشته باشد.
فقط آمار دهه 80 در این کتاب نشان می دهد در این بازه زمانی816 پرونده مربوط به 428 نشریه و رسانه در دادگاه های مطبوعات رسیدگی شده است. 850 جلسه محاکمه مطبوعاتی برگزار و 1500 رای صادره از محاکم ثبت شده و در مجموع 114 نشریه لغو امتیاز یا توقیف موقت شده اند. بطور کلی فقط در دهه های 70 و 80 نزدیک به 4هزار رای صادر شده است. البته برای جزییات اتهام و دفاعیات هر کدام از این نشریات و پرونده ها ظرفیت انتشار یک کتاب مستقل وجود دارد و در این چهار جلد به گزارش کوتاهی برای هر نشریه بسنده شده است.
برای هر خواننده ای بی درنگ این پرسش به وجود می آید که در کدام کشور دیگری در دنیا چنین حجمی از پرونده های مطبوعاتی و احکام صادره وجود دارد. بدون شک در بخشی از کشورهای جهان با وجود اینکه مطبوعات و رسانه ها آزادتر بوده و نقدهای بنیادینی به قدرت وارد می کنند حتی یک پرونده از این نوع هم وجود ندارد. این اسناد در تاریخ ثبت می شوند و کاش تصمیم سازان افق دورتر را هم می دیدند.
البته همه این آرا منجر به محکومیت نشده است و چنانکه در جلد دوم (ص1684_1681) مشاهده می شود خانم کمالی مدیر مسئول مجله «جامعه نو» با وجود اتهامات سنگین، اما هیات منصفه در مواردی به اتفاق آرا و در موردی با اکثریت آرا وی را تبرئه کرده است که اتفاق آرا در اعلام برائت جزو نوادر هیات منصفه است لیکن غم انگیز اینجاست که علیرغم این حکم برائت به طریق دیگری این مجله را لغو امتیاز کردند و اگر مرجع بیطرفی رسیدگی می کرد این حق را باز می گرداند.
در لابلای اسناد، نام افراد زیادی دیده می شود که درگیر این دادگاه ها بوده اند. اما در هر دو دهه نام سعید مرتضوی چه در کسوت رئیس دادگاه مطبوعات در دهه 70 و چه پس از آن در کسوت دادستان در بسیاری از پرونده های مطبوعاتی وجود دارد هر چند در دوره دادستانی، اراده او بیش از نامش حضور داشت.
تورق این کتاب 4جلدی دنیایی از خاطرات، توفان ها و هیجانات عرصه مطبوعات و موانع و مشکلاتی که با انها دست و پنجه نرم می کنند را به یاد می آورد. به امید هرچه کم برگ و بارتر شدن اسناد و پرونده های محاکمات دست اندرکاران مطبوعات و رسانه ها در ایران.