رمز مقدس یا زهرا سلام الله علیها که گفته شد یعنی عملیات را باید آغاز کرد. نوزدهم دی ماه سال 1365 با سرمایی که تا بن استخوان بچه ها نفوذ کرده بود اما دلشان به یاری خدا و اهل بیت علیهم السلام گرم بود.

به گزارش خبرنگار جماران، ساعت یک و سی دقیقه بامداد نوزدهم دی ماه سال 65 بود که کربلای پنج با رمز مقدس یا زهرا سلام الله علیها آغاز شد. عملیاتی که پوزه دشمن را بدجوری به خاک مالید و موفق و پیروز از آب در آمد. اکنون در سالروز این عملیات مروری بر آن و بر گفت و گویی خواهیم داشت که چند سال قبل درباره اش صورت گرفته است.

 

عملیات‌ کربلای 5؛ انهدام‌ قوی‌ترین‌ دژ دشمن‌

عملیات‌ کربلای‌ 5 در ساعت‌ 1 و30 دقیقه‌ بامداد 19 دی‌ ماه‌ 1365 با رمز «یا زهرا(سلام‌ الله‌ علیها») آغاز شد و تا اندازه‌ای‌ توانست انتظارات‌ مردم‌ را برآورده‌ سازد. این‌ عملیات‌ تا پایان‌ سال‌1365 ادامه‌ پیدا کرد و به‌ لحاظ‌ مقاومت‌ و جنگندگی‌ نیروهای‌ ایران‌ در شرایط‌ بسیار مشکل‌ و پیچیدگی‌ دژهای‌ مستحکم‌ دشمن، یکی‌ از بزرگ ترین‌ نبردهای‌ تمام‌ دوران‌ جنگ‌ تحمیلی‌ محسوب‌ می‌شود. منطقه‌ عمومی‌ شرق‌- به خاطر اهمیت‌ سیاسی‌ و نظامی‌ آن‌- همواره‌ جایگاهی‌ قابل‌ توجه‌ در اندیشه‌ طراحان‌ جنگ‌ داشت.

پس‌ از فتح‌ خرمشهر، تسلط‌ بر شلمچه‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از معابر وصولی‌ شهر بصره، در زمره‌ اهداف‌ قوای‌ نظامی‌ ایران‌ قرار گرفت‌ و عملیات‌ کربلای‌ پنج‌، بهترین‌ موقعیت‌ برای‌ عملی‌ کردن این‌ ایده‌ بود. پیشروی‌ سریع‌ نیروها از سیل‌بند و مواضع‌ دشمن‌ در شرق‌ «کانال‌ ماهی» بسته‌ و سپس‌ عبور از این‌ کانال‌ و توسعه‌ وضعیت‌ نیروهای‌ خودی، نشانگر غافلگیری‌ دشمن‌ در این‌ محور بود. اخبار و اطلاعات‌ واصله‌ نیز حکایت‌ از وضعیت‌ نسبتا مناسب‌ و خوب‌ نیروها می‌ کرد. ادامه‌ این‌ تلاش‌ ها در روز نخست‌ منجر به‌ تصرف‌ مثلث‌ غرب‌ «کانال‌ زوجی» شد.

همچنین‌ در محور «پنج‌ ضلعی»، تلاش‌ دشمن‌ منحصرا مقاومت‌ در یک‌ قرارگاه‌ فرماندهی‌ تیپ‌ بود و نیروهای‌ رزمنده‌ و زرهی‌ سپاه توانستند بیشتر پایگاه‌های‌ موجود در این‌ محور را به‌ تصرف‌ خود درآورند. درگیری‌ در جزیره‌ «بوارین» در ساعات‌ نخستین‌ عملیات، بیشتر بدین‌ منظور بود که‌ دشمن‌ احساس‌ کند در سراسر خط‌ درگیری‌ وجود دارد تا فرصت‌ تمرکز نیرو را نداشته‌ باشد.

همچنین‌ در پاسگاه‌ «بوبیان» که‌ جناح‌ راست‌ عملیات‌ بود، رزمندگان‌ توانستند آن‌ را به‌ تصرف‌ خود درآورند. در روزهای‌ بعد، پاتک‌ های‌ سنگین‌ دشمن‌ در منطقه‌ از محورهای‌ مختلف‌ آغاز شد و از طرفی‌ عملیات‌ و درگیری‌ نیروهای‌ خودی‌ نیز ادامه‌ پیدا کرد. در مجموع، مقاومت‌ و ایستادگی‌ نیروها زیر آتش‌ شدید دشمن، با وجود کمبود مهمات‌ و بسته‌ شدن‌ چند راه‌ تدارکاتی‌ و کمک‌ رسانی، بی‌نظیر بود. در محور کانال‌ پرورش‌ ماهی‌ این‌ درگیری ها به‌ اوج‌ خود رسید و تنها جاده‌ ارتباطی‌ که‌ به‌ رزمندگان‌ مستقر در این‌ محور آذوقه‌ و مهمات‌ می‌ رساند، بی‌وقفه‌ زیر آتش‌ سنگین‌ عراق‌ بود. گذشته‌ از نقش‌ اساسی‌ عملیات‌ کربلای‌ 5 در پیدایش‌ یک‌ امکان‌ تازه‌ برای‌ اجرای‌ آتش‌ پی‌ در پی‌ بر روی‌ شهر بصره‌- همزمان‌ با جنگ‌ شهرها- تلاشی‌ وسیع‌تر برای‌ انهدام‌ قسمت‌ دیگری‌ از ارتش‌ عراق، (حتی‌ بیشتر از فاو) از جمله‌ دستاوردهای‌ مهم‌ نظامی‌ کربلای‌ 5 بود.

انهدام‌ دشمن‌ در کربلای‌ 5 به مراتب‌ بیشتر از والفجر 8 بود، به‌ گونه‌ای‌ که‌ حتی‌ تحلیلگران‌ غرب‌ ناچار به‌ اعتراف‌ گوشه‌ ای‌ از این‌ مساله‌ شدند. شلمچه‌ به‌ منزله‌ یکی‌ از قوی ترین‌ دژهای‌ دشمن‌ محسوب‌ می‌ شد و این‌ برای‌ ارتش‌ عراق‌ به منزله‌ دیواری‌ غیر قابل‌ نفوذ بود و همین‌ اعتماد بیش‌ از اندازه‌ نسبت‌ به‌ منطقه، تاثیر بسزایی‌ در غافلگیری‌ دشمن‌ داشت. این‌ عملیات‌ با انجام‌ چندین‌ عملیات‌ محدود که‌ بعدها «عملیات‌ تکمیلی» نام‌ گرفت، کامل‌ شد. این‌ عملیات‌ باعث‌ تثبیت‌ و ترمیم‌ خطوط‌ پدافندی‌ نیروهای‌ ایرانی‌ شد.

در راس‌ اهداف‌ عملیات‌ تکمیلی، پنج‌ هدف‌ عمده‌ قرار داشت:

1- تکمیل‌ و ترمیم‌ خط‌ پدافندی‌ خودی‌ در نهر جاسم.

2 -توسعه‌ و تثبیت‌ نهایی‌ سر پل‌ منطقه‌ غرب‌ نهر جاسم‌ و پیشروی‌ عمده‌ به‌ سوی‌ کانال‌ زوجی‌

3- تصرف‌ مجدد سر پل‌ غرب‌ کانال‌ ماهی‌ و گرفتن‌ جناح‌ اساسی‌ از دشمن.

4- حضور موثر و تهدید منطقه‌ استراتژیک‌ شرق‌ کانال‌ زوجی.

5-انهدام‌ بخشی‌ وسیع‌ از امکانات‌ و نفرات‌ دشمن.

در عملیات‌ کربلای‌ 5 بیش‌ از 80 فروند هواپیما، 700 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر، 250 قبضه‌ توپ‌ صحرایی‌ و ضدهوایی، صدها قبضه‌ انواع‌ ادوات‌ نیمه‌ سنگین، 1500 دستگاه‌ خودرو، دستگاه‌ انواع‌ ادوات‌ مهندسی‌- رزمی، مقدار زیادی‌ سلاح‌ سبک‌ و مهمات‌ دشمن‌ منهدم‌ شد.

همچنین‌ در این‌ عملیات‌ 81 تیپ‌ و گردان‌ مستقل‌ دشمن‌ منهدم‌ و34 تیپ‌ و گردان‌ نیز آسیب‌ کلی‌ دید. تعداد کشته‌ و زخمی‌ها و اسرای‌ عراق‌ بالغ‌ بر 42700 تن‌ بود. علاوه‌ بر آن‌ 220 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر، 500 دستگاه‌ خودرو، 85 قبضه‌ انواع‌ توپ، هزاران‌ قبضه‌ سلاح های‌ سبک‌ و سنگین‌ و مقدار زیادی‌ مهمات‌ نیز به‌ غنیمت‌ نیروهای‌ خودی‌ درآمد.

در این‌ عملیات‌ بزرگ‌ و طولانی‌ که‌ با سنگین‌ترین‌ و بیشترین‌ پاتک‌های‌ دشمن‌ توأم‌ بود، چندین‌ تن‌ از فرماندهان‌ برجسته‌ ایرانی‌ مانند «حسین‌ خرازی» فرمانده‌ لشکر 14 امام‌ حسین‌ از اصفهان، «یدالله‌ کلهر» قائم‌ مقام‌ لشکر27 محمد رسول‌ الله از تهران، «حجت‌الاسلام‌ والمسلمین‌ عبدالله‌ میثمی» مسئول‌ حوزه‌ نمایندگی‌ حضرت‌ امام(4) در قرارگاه‌ خاتم‌ الانبیا، اسماعیل‌ دقایقی‌ فرمانده‌ لشکر 9 بدر، هاشم‌ اعتمادی‌ فرمانده‌ تیپ‌ امام‌ حسن، محمدعلی‌ شاهمرادی‌، فرمانده‌ تیپ‌ 44 قمر بنی‌هاشم(س)، حاج‌ قاسم‌ میرحسینی‌ قائم‌مقام‌ لشکر 41 ثارالله، محمد فرومندی‌ قائم‌ مقام‌ لشکر 5 نصر و... به‌ شهادت‌ رسیدند.

نام‌ عملیات: کربلای‌ 5 و عملیات‌ تکمیلی‌

زمان‌ اجرا: 10/19 /1365

مدت‌ اجرا:70 روز

تلفات‌ دشمن‌: 42700 (کشته، زخمی‌ و اسیر )

رمز عملیات: یا زهرا(سلام‌ الله‌ علیها)

مکان‌ اجرا: منطقه‌ عمومی‌ شرق‌ بصره‌ -سراسر محور جنوبی‌ جنگ‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: انهدام‌ ماشین‌ جنگی‌ دشمن، گشودن‌ راه‌ برای‌ سرنوشت‌ جنگ‌ طولانی‌ و پاسخ‌ به‌ انتظارات‌ مردم‌ و تهدید شهر بصره‌

 

موسی احمدی مرادی از جانبازان شیمیایی عملیات کربلای 5 است که در عملیات های محرم، والفجر 10، فاو، جزیره مجنون، پاسگاه زید و کربلای 5 هم حضور داشته است. او این عملیات را با دیگر عملیات ها قابل قیاس نمی داند. و معتقد است که انگار همه جنگ یک جا جمع شده بود و دشمن می خواست هرچه مهمات دارد همه را تمام کند.

بیست و دوم دی ماه سال 93 بود که او به گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس نشست و حالا بعد از یک دهه حتی گفته هایش خواندنی است. شاید به این دلیل که عملیات کربلای پنج چیز دیگری بود. او از جانبازان سال های دفاع مقدس است.

 

عملیات کربلای 5 حال و هوای دیگری داشت

در عملیات کربلای 4 در قالب گردان مالک آماده عملیات بودیم که موقعیت نشد عمل کنیم. بعد از اینکه دایی ام در عملیات کربلای 4 به شهادت رسید برای تشییع پیکر او به دزفول برگشتم و نتوانستم در عملیات شرکت کنم. بعد از خاکسپاری سریع به جبهه برگشتم. چند روز قبل از عملیات کربلای 5 بود. نیروها به دلیل اینکه در عملیات کربلای 4 اتفاقات ناگواری رخ داده بود حال و هوای دیگری داشتند و انگار همه آماده شهادت و یک عملیات بزرگ بودند تا بتوانند جبران کنند. در عملیات کربلای 5 من جزء گردان مالک بودم و در دوئیجی در شرق شلمچه شروع به عملیات کردیم.

 

عملیات کربلای 5؛ واقعا کربلا بود

عملیات کربلای 5 واقعا کربلا بود، هر کدام از بچه ها که وارد منطقه عملیاتی می شدند می دانست که احتمال زنده یا سالم بودنش کم است. یکی از بهترین صحنه هایی که در عملیات کربلای 5 دیده می شد، هماهنگی تمام گردان ها با هم بود که این نشان دهنده برنامه ریزی خوبی بود که توسط فرماندهان صورت گرفته بود.

 

روز سوم عملیات کربلای 5

ساعت هشت صبح روز سوم عملیات بود و ما در دو روز قبل خوب عمل کرده بودیم، دشمن تعجب کرده بود که چگونه بعد از عملیات کربلای 4 اینگونه عمل می کنیم و رو به حملات شیمیایی برده بود. در همین زمان یک هواپیما راکتی به سمت ما شلیک کرد که متوجه شدیم که راکت شیمیایی بوده و بعد از یکی دو ساعت مواد شیمیایی بر ما اثر کرد و من را با دیگر همرزمان به تهران اعزام کردند. در این عملیات دشمن هر جا که کم می آورد از مواد شیمیایی استفاده می کرد. در عملیات کربلای 5 خیلی از دوستان و همرزمان من مانند محمد نوری و ابراهیم حفیظی شهید شدند.

 

عملیات کربلای 5 سرنوشت جنگ را تعیین می کرد

در عملیات کربلای 5 عراق خیلی حساس بود و از فرماندهان شنیده بودیم که سرنوشت جنگ در منطقه شلمچه تعیین خواهد شد، زیرا بصره دومین شهر عراق بود و اگر توسط نیروهای ما گرفته می شد در سرنوشت جنگ تاثیرگذار بود. از ویژگی عملیات کربلای 5 این بود که می بایست خیلی مقاومت می کردی یا باید عراقی ها را می کشی یا شهید می شدی و عراقی ها نیز به این راحتی عقب نشینی نمی کردند. عملیات کربلای 5 به دلیل اینکه در سرزمین مسطح برگزار می شد، عملیات خیلی سنگینی بود و اگر گردانی با چهارصد نیرو می رفت چیزی از نیروها بر نمی گشت و شهید می شدند.

 

تجهیزات در عملیات کربلای 5

در عملیات کربلای 5 ما از لحاظ نیرو بسیار خوب عمل کردیم اما از لحاظ تجهیزات در تنگنا بودیم به طوری که وقتی آر پی جی به من دادند معلوم بود که چندین عملیات را گذرانده تا به من رسیده است. در مقابل ما دشمنی تا بن دندان مسلح که تجهیزاتی استفاده می کرد که من تا آن زمان ندیده بودم. به عنوان مثال از یک نوع منور استفاده می کرد که وقتی آن را شلیک می کردند به 56 منور تبدیل می شد و خمپاره هایی استفاده می کرد که بعدها در یک روزنامه فرانسوی خواندم که گفته بودند ما به عراق خمپاره هایی دادیم که نیروهای ایران را قتل عام کرد.

 

بچه ها برای شهادت آمده بودند

واقعا بچه ها با جان فشانی زیاد قدم به قدم جلو می رفتند، در حالی که جلوی ما آب و پشت سر ما نیروهای عراقی بودند باز هم بچه ها چون با نیت پاک و برای شهادت آمده بودند با بهترین عملکرد کار کردند و توانستند سربلند شوند.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.