بنیان های اجتماعی و اقتصادی، اعتماد عمومی و امید به آینده روز به روز کم رنگ تر میشود.
به گزارش جماران، متن کامل نطق میاندستور غلامرضا حیدری (نماینده تهران در مجلس) به شرح زیر است
بسماللهالرحمنالرحیم
اینجا مجلس است، همان نهادی که چشم و چراغ انقلاب مشروطه بود و امام، آن را در راس امور می دانستند.
تعارفات را کنار بگذاریم، مردم با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند و نظام سیاسی، مالی و اجتماعی از کارآمدی مطلوب برخوردار نیست.
بیاییم پیش از آنکه فرصتها از دست روند، چارهای برای ایران عزیزمان بیاندیشیم.
بنیان های اجتماعی و اقتصادی، اعتماد عمومی و امید به آینده روز به روز کم رنگ تر میشود.
این در حالیست که ایران عزیز در بزنگاههای تاریخی خود با تکیه بر سرمایه های اجتماعی خویش که برآمده از اقوام و تفکرات متکثر، نیروهای زبده و متفکران جوان بوده، همواره از زیر فشار مشکلات و سختی ها با قدرت و استوار سربرآورده است. جامعه امروز ایران به مدد دسترسی به شبکههای اجتماعی، خواستار شفافیت نهادهای مختلف و پاسخگویی مسئولان نظام است.
از نقاط قوت دولت آقای روحانی، تقدیم به موقع لایحه بودجه و انتشار آن در افکار عمومی است که باعث شفافیت و آگاهی مردم از بودجه دستگاهها، نهادها و ارگان های مختلف کشور شده است و این امر میتواند موجب نظارت دقیقتر و پرسشگری افکار عمومی و از سویی پاسخگویی مقامات مسئول نظام گردد.
اما آقای رئیس جمهور!
شما که از آگاهی مردم نسبت به بودجه دستگاههای مختلف، خرسند شدید و از سویی به نظر می رسد ضرورت وجود چنین بودجههایی، توجیه پذیر نباشد پس چرا نسبت به حذف آن ها از لایحه بودجه اقدام نکردید؟! این درحالیست که بارها تاکید کرده اید برای پرداخت طلب اقشار زحمتکشی چون فرهنگیان و بازنشستگان پول کافی ندارید! اما نکته مهم آن است که بودجه پیشنهادی نه تنها توان بهبود معیشت و ارتقای سطح رفاه مردم را ندارد بلکه باعث کاهش قدرت خرید آنان خواهد شد.
این فرآیند مانند موریانه، به تدریج پایه های اقتصاد طبقات متوسط و پایین جامعه را خورده و سبک زندگی آنان را دستخوش تغییرات نامطلوب میکند. درهمین راستا آنطور که افزایش قیمت بنزین می تواند در تشدید مشکلات معیشتی مردم موثر باشد، افزایش سه برابری عوارض خروج از کشور نیز مهم و قابل تامل است.
در این میان برخی از عملکردها نیز نمک بر زخم های مردم می پاشد که بارزترین آنها معضل بغرنج موسسات اعتباری است که سرمایه اقشار وسیعی از سپردهگذاران را بالا کشیده اند.
این امر میتواند وجود شبکههای مافیایی را در ذهن ایجاد کند. پس نقش دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی در حل این بحران و کمک به ملت و نظام چیست؟ سوال اساسی آن است که چرا هزینه اداره کشور، بیش از بازدهی آن شده و چرا بخش قابل توجهی از بودجه، صرف امور غیر ضروری و نهادهای موازی می گردد؟ ملت خواهد پرسید که آیا این روند، موجب بهبود وضعیت رفاهی اش شده است؟
راستی دلیل این همه سنگ اندازی های داخلی مقابل ارتباط ایران با دنیا چیست؟ چه جریان ها و محافلی از ایجاد دیوارهای بلند فاصله که امکان گفتگو را محدود می سازد، سود می برند؟
یکی از مهمترین راههای نجات کشور، مدیریت هوشمندانه و راهبردی تعامل با کشورهای جهان است. از رهگذر این ارتباط سازنده می توان شاهد افزایش سرمایه گذاری در ایران باشیم که موجب اشتغال و رونق اقتصادی می گردد. اما نظام در صورتی میتواند در عرصه های بین المللی توفیق یابد که از حمایت و انسجام مردمی و نیروهای داخلی برخوردار باشد. تحقق این امر در پذیرش سلائق مختلف و کاهش فاصله دولت و ملت، امکانپذیر خواهد بود.
بدون تعارف باید گفت که در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و مدیریتی به جوانان این مرز و بوم اعتماد نکردهایم. متاسفانه بسیاری از جوانان کارآمد، مستعد و خوش فکر با پرونده سازی ها از ورود به لایه های مدیریتی و سیاستگذاری کشور محروم شدهاند و در برخی موارد نیز از ادامه تحصیل بازماندهاند. امیدواریم این محرومیت ها و نادیده انگاشتن ها و پرونده سازی ها برای جوانان، جریانی سازماندهی شده نباشد. مانع دیگر در راه تحقق وفاق ملی، موضوع حصر و زندانیان سیاسی است که این روزها بارقههای امیدی برای حل آنها به چشم می خورد. همه امیدواریم آغاز سال جدید پایانی بر موضوع حصر باشد.
این روزها تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ کشور محتاج هوایی تازه اند. باید فریاد محیطزیست را شنید و چارهای اندیشید تا خدای ناکرده شاهد بحرانی و امنیتی شدن آب و هوا نشویم. تهران به عنوان پایتخت در برخی شاخص ها از شماری شهرهای کشور عقب تر است.
به تناسب وسعت پایتخت باید از بودجهها و اعتبارات مورد نیاز، حداقل برای تسریع در تکمیل شبکه مترو و نوسازی و بهبود شبکه حمل و نقل عمومی برخوردار گردد.
به نظر میرسد بسترهای لازم برای مدیریت یکپارچه انرژی فراهم شده و از همین رو لازم است دولت و مجلس در
لایحه مربوط به اصلاح ساختار، نسبت به تشکیل وزارت انرژی، اقدام لازم به عمل آورند.
در پایان از آقای رئیسجمهور میخواهم تا برای رفع بسیاری از موانع و مشکلات جامعه با مقام معظم رهبری به عنوان مسئول و سکاندار اصلی اداره کشور، همواره رایزنی و مشورت های لازم و مستمر داشته باشند.
کاش معنای سیاست این بود
که قفس ها را درآن حبس کنیم
تا نفس ها آزاد شوند
کسی از راه قفس نان نخورد و کبوتر نفروشد به کسی