خواهر عزیزم! مبادا وساوس شیطان بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید.

به گزارش جماران، صفحه اینستاگرامی منتسب به شهید مرتضی مطهری نوشت:  در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش زینب (سلام اللَّه علیها) بود.
راستی که موضوع عجیبی است: زینب با آن عظمتی که از اول داشته است- و آن عظمت را در دامن زهرا علیها السلام و از تربیت علی علیه السلام به دست آورده بود- در عین حال زینبِ بعد از کربلا با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد.
ما می‏ بینیم در شب عاشورا زینب یکی دو نوبت حتی نمی ‏تواند جلوی گریه ‏اش را بگیرد. یک بار آنقدر گریه می‏ کند که بر روی دامن حسین بیهوش می ‏شود و حسین علیه السلام با صحبتهای خودش زینب را آرام می‏ کند: «لا یذْهِبَنَّ حِلْمَک الشَّیطانُ» «2» خواهر عزیزم! مبادا وساوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید، صبر و تحمل را از تو برباید. وقتی حسین به زینب می‏ فرماید که چرا این‏طور می‏ کنی، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودی؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همین‏طور، مادر همین‏طور، زینب با حسین اینچنین صحبت می‏ کند: برادر جان! همه آنها اگر رفتند بالأخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم، ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمی ‏ماند.
اما همینکه ایام عاشورا سپری می‏ شود و زینب، حسین علیه السلام را با آن روحیه قوی و نیرومند و با آن دستورالعمل‏ ها می‏ بیند، زینب دیگری می‏ شود که دیگر احدی در مقابل او کوچکترین شخصیتی ندارد. امام زین العابدین فرمود: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را به یک زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه ‏ام زینب بسته بود.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.